فرارو- اعتراضهای قومها و یا مشاغل مختلف نسبت به سریالها و یا فیلمهایی که آنان را سوژه خود قرار دادهاند تاریخچهای طولانی دارد. لزوما هم تمام این اعتراضها ختم به خیر نشده و کار به تغییر شخصیتها و یا دوبله مجدد دیالوگها رسیده است. فلورا سام برای پخش سریال «ما فرشته نیستیم» مجبور به حذف لهجه لری آن شد، سه گانه «پایتخت» برای ساختش از سوی نماینده مردم شرق مازندران، استاندارد و مردم این شهر به علت استفاده از گویش مازندرانی دچار مشکل شد، صدای اعتراض پزشکان و روانپزشکان هم پس از پخش سریالهای «اغما» و «ساختمان پزشکان» که شخصیت های اصلی آنان را تشکیل داده بودند بلند شد. این اعتراضها زمانی که سریال و یا فیلمها درون مایهای طنز داشته باشند بیشتر و شدیدتر هم میشود. داغترین نمونه آن هم میتواند واکنش اخیر پزشکان به سریال طنز «در حاشیه» باشد.
چرا پرداختن به حرفههایی خاص و یا استفاده از لهجه و گویشهای مختلف در سریال و فیلمهای ما باعث اعتراض میشود؟ دلیل این حساسیتها چیست؟ آیا آستانه نقدپذیر ما پایین است؟ آیا طنز در کشور ما با توهین برابری میکند؟
ساز و کار و بازتولید طنز در جامعه
افشین داورپناه مردم شناس و مدیر گروه پژوهش هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر در این باره به فرارو گفت: «از هر طنزی میتوان برداشت توهین آمیز داشت و این بستگی به رویکردی دارد که شما نسبت به نقد دارید. وقتی شما در موضع بیم و هراس از نقد قرار دارید، هر گونه طنزی درباره خود را میتوانید توهین تلقی کنید، حتی اگر در این طنز فقط به شما «اشاره» شده باشد.»
وی افزود: «اساسا ساز و کار تولید و بازتولید طنز در جامعه، رابطه مستقیمی با افزایش محدویتها و افزایش «طنز هراسی» در جامعه دارد. هر چه طنز و طنزپردازی با محدودیت مواجه شود، یا هراس از طنز در گروهها یا سازمانهای جامعه افزایش یابد، به همان اندازه نیز بر تولید طنز و فضای طنز در جامعه افزوده میشود.»
وی توضیح داد: «ذات طنز و طنزپردازی آن است که هر چه آن را محدود و بیشتر سرکوب کنید، بیشتر و متنوعتر تولید خواهد شد. طنز در شرایطی که با محدودیت مواجه میشود، راهش را از ادبیات رسمی به سوی ادبیات غیررسمی و مردمی باز میکند و به پیش میرود.»
داورپناه با بیان آنکه افزایش طنز و فضای طنزپردازی در جامعه یک نشانه پاتولوژیک است گفت: «در واقع واکنش جامعه به مسائل و مشکلات جامعه، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، ساز و کارهای متعددی دارد؛ برای مثال، اعلام نارضایتی و اعتراض، از طریق نقد وضعیت موجود به صورت رسمی (در مطبوعات و رسانهها و ... در صورتی که فضای باز برای نقد وجود داشته باشد) و همچنین از طریق انعکاس مسائل و مشکلات در آثار ادبی و هنری، مطایبه، لطیفه، جُک و طنز از قالبهای جدی نقد اجتماعی به شمار میرود.»
وی ادامه داد: «در اینجا به طور مشخص، افزایش طنزپردازی و فضای طنزپردازی در جامعه را باید نشانه افزایش یا پیچیدهتر شدن مسائل و مشکلات جامعه دانست. از سوی دیگر، محدود کردن طنز و طنزپردازی در رسانهها، کتب و مطبوعات، باعث «فراگیر، همگانی یا عمومی شدن فضای طنز در فضاهای عمومی و غیر رسمی جامعه» میشود.»
به گفته این مردم شناس، با سرک کشیدن در فضای مجازی، شبکههای اجتماعی (وایبر، لاین و ...) میتوان شاهد فراگیر یا همگانی شدن «جُک سازی» و «طنزپردازی» در جامعه ایرانی در سالهای اخیر بود که این طنزپردازی در فضای عمومی و همگانی چه بسا ممکن است به هزل و هجو هم بینجامد.
وی ادامه داد: «البته وقتی نقد طنزپردازانه، جای خود را به هزل و هجو میدهد، در واقع به لایههای پیچیدهتری از نقد اجتماعی وارد شدهایم، اگر چه معمولا در نگاه اول، هزل و هجو، نقد پنداشته نمیشود.»
داورپناه جبههگیری نهادها، صنوف، سازمانها یا گروههایی در مقابل طنزپردازیهایی که شامل موضوع فعالیتها یا اقدامات آنها باشد را اقدامی«خودکامه» نامید و اظهار کرد: «برخی از گروهها یا نهادها ممکن است به بهانه اینکه در قالب طنز یا به نام طنز، به آنها یا اعضای آنها توهین میشود، در مخالفت با هرگونه طنزی که در مورد آنها یا اعضای آنها ساخته میشود، جبههگیری کنند یا واکنشهای سلبی و امتناعی نشان دهند.»
وی با بیان آنکه میتوان از هر طنزی برداشت توهین آمیز داشت افزود: «صنوف یا نهادها معمولا تمایل دارند تصویری پاک و پاکیزه در ذهن مردم، مخاطبان یا ذینفعان خود داشته باشند. بنابراین «برخی» نهادها یا گروهها هر چیزی که این تصویر را مخدوش کند را برنمیتابند.»
وی توضیح داد: «در چنین شرایطی ممکن است در مقابل یک کاریکاتور یا طنز که درباره عملکرد، وظایف یا اعضای آنهاست، واکنش منفی نشان دهند؛ این گونه نهادها به جای تلاش برای ترمیم نقاط ضعف و تصویر مخدوش خود، راحتترین راه را انتخاب میکنند؛ جلوگیری حداکثری از هر گونه نقد در هر قالب و هر شکل.»
این عضو هئیت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر تصریح کرد: «اگر قرار باشد هنرمندان و نویسندگان آثار خود را با صلاحدید و مطابق با نظر ذینفعان یا سوژههای خود تهیه یا تولید کنند، چه جایی برای خلاقیت، نقد و آزادی بیان باقی خواهد ماند؟»
وی افزود: «در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و سایر نهادهای نظارتی و امنیتی، ممیزیها و نظارتهای گوناگون بر تولید آثار ادبی و هنری وجود دارد. حالا تصور کنید اگر هر وزارتخانه، گروه یا صنف (معلمها، رانندهها، کارمندها در ادارات مختلف، بازاریها، دانشگاهها و.... ) نیز بخواهد خودش را تافته جدابافته تصور کند و راسا ممیزیهایی را اعمال کند یا درخواست اعمال ممیزیهایی را داشته باشد، چه خواهد شد. چنین برخوردهایی نه تنها در تضاد با مفاد قانون اساسی کشور ـ حق آزادی بیان و نقد ـ بلکه در تعارض با حقوق شهروندی و جامعه مدنی است.»
وی با اشاره به اعتراض وزارت بهداشت یا سازمان نظام پژشکی به ساخت یک مجموعه طنز که موضوع آن نقد برخی از رفتارهای نادرست در مجموعه پزشکی است گفت: «وزارت بهداشت علیرغم کارنامه درخشان خود در دولت جدید، در موضوع اخیر و موضعگیری خود در مقابل ساخت و پخش سریال «در حاشیه» واکنشی ناموجه و نسنجیده از خود نشان داد.»
وی ادامه داد: «فقط کافی است تصور کنید که اگر از این به بعد هر سازمان، گروه یا صنفی انتظار داشته باشد که اگر در یک اثر هنری یا ادبی نامی از او یا اعضای او برده میشود حتما بر تولید چنین اثری نظارت داشته باشد یا چنین اثری در هماهنگی با او ساخته یا تولید شود آیا دیگر جایی برای تولید آثار خلاقانه و موثر هنری و ادبی وجود خواهد داشت؟»
وی با اشاره به آغاز اعتراض پزشکان قبل از پخش سریال «در حاشیه» گفت: «وقتی هنوز این سریال در حال ساخت بود و کسی از چند و چون آن خبر نداشت، وزارت بهداشت و سازمان نظام پژشکی انتظار داشتند که این سریال در مشورت با آنها یا با توجه به نظرات آنها ساخته شود. چنین خواستی بر چه اساس و با چه معیاری قابل پذیرفتن است؟ اگر قرار باشد هنرمندان و نویسندگان آثار خود را با صلاحدید و مطابق با نظر ذینفعان یا سوژههای خود بسازند، آیا هنر و ادبیات راه به جایی خواهد برد؟ مسئولیت اجتماعی هنرمند چه میشود؟ تفاوت هنر و ادبیات فرمایشی با چنین رویکردی چیست؟ همانگونه که جامعه، به پزشکان یا هر صنف دیگری اعتماد میکند، آنها نیز باید به رسالت و تعهد اجتماعی هنرمندان اعتماد کنند.»
وی افزود: «تصور کنید که سازمانها یا گروههایی از این به بعد بخواهند بر تمام فیلمهای سینمایی یا نمایشهایی که روی صحنه میرود نظارت کنند مبادا به صنف یا گروهآنها در چنین تولیداتی توهین شده باشد. در این صورت وظایف ممیزیها و دستگاههای عریض و طویلی که چنین فیلمها یا نمایشنامههایی را تائید میکنند و به آنها مجوز میدهند، چه میشود؟ آیا هر گروه یا صنفی خود را مجاز نمیداند در مقابل بازنمایی تصویر خود در آثار هنری و ادبی، به این بهانه که به گمان او در آن مورد توهین قرار گرفته، اعتراض کند و خواستار مداخله در تولید آثار یا اعمال نظر در این باره باشد؟»
داورپناه در پایان تصریح کرد: «بگذاریم طنز، به عنوان یک قالب ادبی هنری موثر در بیان مسائل و مشکلات، مستقل و در عین حال تاثیرگذار بماند.»
میدونی این اتفاق میتونه تنها بصورت یک دل درد ساده بروز کنه؟
میخوام یه داستان واست تعریف کنم، چند روز پیش یه آقا به سن و سال شما با پای خودش اومد اورژانس گفت دلم از دو ساعت پیش درد میکنه سرتونو درد نیارم آخرش همکارای ما به این نتیجه رسیدن که دایسکشن شریان آئورته و بیمار باید سریعا به یه بیمارستان قلب منتقل بشه شایدم عمل...به همه مراکز قلب تهران اطلاع داده شد ولی...
ولی بیمار با رضایت شخصی اورژانس رو ترک کرد مبادا که سر کیسه اش کنیم، میگفت خودم تو در حاشیه دیدم!!! سه ساعت بعد به حالت شوک با آمبولانس اومد و هیچوقت دیگه اورژانس رو ترک نکرد، اون آقا هم سن و سال شما بود آقای مدیری و جرمش تماشای سریال شما...
نقل از یکی از همکارا
مثبت هائی که کاربران به نظرات می دهند .
سازمان نظام پزشکی و سایر
معترضین به سریال باید از
خودشان یک سئوال کنند و به
خودشان هم جواب بدهند .
که کار جامعه پزشکی نجات و
کاهش درد و رنج مردم است
ولی با وجود این خدمت با ارزش چرا مردم از آنها ناراحتند؟
پزشکا با زیر میزی و تجارت اعتبارشون زیر سوال رفته!
آیا این افراد نسبت به این همه تخلفات و مرگ هایی که ناشی از اشتباهات پزشکی هست و هر روزه شاهد آن هستیم ، اینقدر واکنش نشان می دهند؟
درحالیکه این اتفاقات واقعی بوده و خیلی خیلی بیشتر از طنز می تواند چهره این صنف را در اذهان عمومی مخدوش کند.
کمتر فردی را می شناسیم که در بستگان و آشنایان خود یک مورد مرگ ناشی از اشتباهات و تخلفات پزشکی را سراغ نداشته باشد و از آن به ناراحتی یاد نکند.
فکر می کنم اگر هم قرار باشد چیزی چهره این قشر و صنف زحمت کش و شریف را مخدوش کند، این اتفاقات واقعی می باشد نه یک برنامه طنز!
ای کاش این دوستان کمی هم در برابر این مسائل موضع گیری می کردند!
اگر یک حادثه بین معلم و دانش آموز در فلان شهر و یا روستا اتفاق می افتد همه رسانه ها ! سریع با آب و تاب پوشش می دهند و مقاله ها می نویسند ! اما سال قبل دو نفر تو محله ما بخاطر اشتباه پزشکی رفتند سینه قبرستون ! هیچ اتفاقی نیافتاد ! این هم از کردذن کلفتی و قدرت باج دهی این قشر به برخی هاست !
خودمو نمیگم ولی تو بیمارستان از خدمه تا فوق تخصص همه زحمت میکشن
بيمارستان هاي خصوصي تا سرم زنند نميزارند شما بيرون بريد
كسي ميتونه بگه دروغه
شما اگه كلاهبردار نيستي خيلياي ديگه كه كلاهبردارن شما با رفتارت با خدماتت ثابت كن كلاهبردار نيستي غير از اينه؟ با چند تا امضا ميخواي ثابت كني؟
شما كه تحصيل كرده اي راه هاي ديگه رو پيدا كن
من وقتي اين فيلم رو ديدم فقط به كلاهبرداري پزشكا فكر نكردم به كلاهبرداري هاي بزرگتري كه تو كشور هست هم فكر كردم خوبه كه ذهن آدما باز باشه
و برخورد جدي تري با كلاهبرداري صورت بگيره
واقع بين باشيم...
من یک سوال دارم ازین دوستمون.آیا اگه شما رو با صفتها و القاب ناشایست مخاطب قرار بدن فقط میایستین و بر و بر نگاه میکنین یا واکنش نشون میدین؟
من خودم پزشک هستم.هیچ ریزش نامحسوس یا محسوسی هم توی بیمارهام نداشتم.هنوز هم همه دو سه ماه توی نوبت میمونن.ولی مساله پول نیست که ما رو ناراحت کرده.داستان حفظ حرمته.ما معنی طنز رو میدونیم.هجو و هزل رو هم همینطور.واسه روشن شدن قضیه برای بعضی از دوستان یک مثال میزنم.شما تصور کنین دوربین مخفیهایی که در سایر کشورها به جهت طنز ساخته میشه رو توی ایران بخوان تولید کنن.چه اتفاقی پیش میاد؟بهداین میگن عدم پذیرش فرهنگی یک جامعه برای یک مقوله.
امیدوارم متوجه دلایل گلایه جامعه پزشکی شده باشن همگی
سر پرستار/ نگهبان/... اومدند مریض بدحال رو با ادبی کامل مخاطب قرار دادن که چرا دراز کشیدی پاشو دیگران بنشینن. حال بقیه هم اعتراض نداشتن که حتما بشینن رو نیمکت. فقط از مغز فندقی کادر بیمارستان طراوش شده بود که به بیمار اورژانسی بی تخت گیر بدن و دعوا راه بیندازن که ایشون افقی فوت نکنن بلکه نشسته بمیرن.
حالا این پزشکان بی مرام از 4 تا شوخی که واقعیت مهران مدیری دلخور شدن؟!!!!
زیر میزی گرفتن رو تو این مملکت کی باب کرده جز پزشکان؟؟!!! اگه مرد هستن یک کمپین داخلی خودشون بزارن یگ سال بدون دریافتی غیر متعارف و بدون زیر میزی!!!!
۱. پزشکی رشتهای ۲۴ ساعته بوده و دوران دانشجویی آن دارای ۲۰ شب کشیک ۲۴ ساعته در ماه میباشد. اما رشتههای دیگر مخصوصا مقطع دکترایشان شاید ماهی به زور ۲- ۳ جلسه کلاس ان هم صبح برگزار شود.
۲. دانشجوی پزشکی در بیمارستان دولتی به رایگان برای دولت کار میکند اما هیچ دانشجوی رشته دیگری اینکاررا نمیکند.
۳. دانشجوی پزشکی در قبال کارهای خود که بسیار حساس میباشد مسولیت دارد و حتی دادگاهی میشود و مجبور به پرداخت دیه اما هیچ دانشجویی چنین ریسکی ندارد.
۴. دانشجویان رشتههای دیگر به دلیل وقت آزاد بسیار میتوانند در دوران دانشجویی کار و تجارت کنند و حتی کارمند دولت باشند! و پشت سرهم لیسانس و فوق و دکترا بگیرند اما دانشجوی پزشکی تا ۴۰ سالگی باید از جیب پدر و مادرش زندگی کند.
۵. تمام رشتههای بعد فارغ التحصیلی به راحتی مدرک خودرا از دانشگاه گرفته و به دنبال کار و زندگی به انتخاب خود میروند با اینکه از بیت المال درس خواندهاند.
اما انگار تنها کسانی که از بیت المال درس میخوانند دانشجویان پزشکیاند. بلافاصله مدرکشان تا دوبرابر مدت تحصیل گرو نگه داشته میشود برای خدمت در کشور.
پس از ۷ سال باید به مدت ۲ سال به اجبار در دورترین روستاها و بدون امکانات با کمترین درامد زندگی کنند که حتی درامدشان خرج رفت و امد به شهر خودرا کفاف نمیدهد. آیا این عدالت است؟
چرا یک پزشک جوان نباید مانند یک دکترای برق نتواند در شهر خودش و یا حتی شهری بهتر از شهر خودش زندگی کند؟ این چه توقعی است که ایجاد شده؟ چرا پزشک باید به بیگاری برده شود؟
۵. پزشک جوان بعد دوسال بیگاری تصمیم میگیرد در امتحان تخصص شرکت کند.
۶. دوران تخصص: ۴ - ۵ سال با ۲۰ کشیک ۲۴ ساعته در ماه و حقوق ۷۰۰ هزار تومان! شما اسم این را میگذارید عدالت؟ پزشک ۳۰ ساله چطور با ۷۰۰ هزار تومن میتواند خانواده اداره کند وقتی که نتوانسته مانند سایر فارغ التحصیلان از ۲۰ سالگی برای خود کار کند و سرمایه جمع کند؟
۷. دوران تخصص تمام میشود حالا هم مدرک پزشکی عمومی شما گرو است و هم مدرک تخصص!
یک پزشک متخصص ۳۵ - ۴۰ ساله را باز هم مجبور میکنند دو برابر تحصیل یعنی ۸ سال باز هم به مناطق محروم برود و اجازه کار خصوصی ندارد و فقط در بخش دولتی و تعرفه دولتی کار کند آنهم در نقاطی بسیار محروم و بدون امکانات.
آیا کدامیک از فارغالتحصیلان رشتههای دیگر را مجبور به چنین کاری میکنند؟
کدام دکترای برق با خانواده خود به روستا میرود و حاضر است زن و بچهاش به مدرسه روستا بروند؟
الان که همه با تحصیل به فکر رفاه و پیشرفت هستند پزشک چه گناهی کرده که باید عقبگرد برود؟
اگر قرار بر عدالت است یا همه رشتهها طرح خدمت داشته باشند یا پزشکان هم نداشته باشند.
۸. ۸ سال با کمترین درامد در شهرستانها میگذراند تا در۴۸ - ۵۰ سالگی به شهر خودش برمیگردد دوستان ۴۶ ساله او همه چیز دارند خانه، ماشین . . . اما او مانند یک محکوم از تبعید برگشته تازه میخواهد بداند زندگی چیست.
مسلم است که زیر بار جراحی آپاندیسیت به قیمت مصوب ۳۰ هزار تومان! نمیرود چون اجحاف است مسلم است که باعث میشود از همین نقطه زیر میزی شکل بگیرد.
تعمیر کار خودرو درب کاپوت را باز و بسته میکند ۵۰ هزار تومن میخواهد چرا باید تعرفه جراحی پر استرس اپاندیس ۳۰ هزار تومان باشد؟ البته ذکر کنم در طرح سلامت این تعرفه بسبار افزایش یافته و شده ۹۰ هزار تومان!
خب مسلم است پزشکی که بیشتر عمرش به بیگاری رفته میخواهد در مدت کوتاه جبران کند و حق واقعی خودرا طلب میکند.
مگر یک بنگاه دار چه کار شاقی میکند که برای تنظیم اجاره نامه در ۵ دقیقه چند میلیون پول میگیرد؟
۹. عدهای میگویند ایران بهشت پزشکان است. خب ثابت کنید. میگویند درامد پرشکان ایران چند برابر خارج از کشور است!
بهتر است سری به وزارت بهداشت زده و روند مهاجرت پزشکان را بررسی کنید.
صدهزار پزشک ایرانی در خارج از کشور هستند که در بهترین وضعیت شغلی و درامد هستند و حتی یک نفرشان به کشور باز نگشته است.
ویزیت پزشک عمومی در ایران تقریبا ۸ دلار
ویزیت پزشک عمومی در ترکیه ۸۰ دلار
ویزیت پزشک عمومی در آذربایجان ۷۰ دلار
این یک مقایسه کوچک است فقط در ویزیت آنهم در کشورهای جهان سوم حالا چطور امکان دارد درامد پزشکان ایرانی بیشتر از کشورهای غربی باشد؟
مسلما همه اقوامی در خارج از کشور دارند میتوانند برای اطمینان بیشتر در مورد درامد پزشکان ایرانی در غرب و سطح زنگیشان سوال کنند.
والسلام
از آقای مدیری تشکر میکنم و به امید کارهای بهتر.
توی جامعه مهندسان و وکلا و سایر صنف های تخصصی هم رشوه و بی مسئولیتی وجود داره. ولی انصافاً آمارش با جامعه پزشکی قابل قیاس هست؟؟؟
از اعضای محترم این صنف مهم و کلیدی تقاضا داریم لااقل سالی یک بار قسم نامه بقراطشون رو مرور کنن.
کشور سازنده: امريکا
موضوع: دکتر هاوس يک متخصص طب تشخيصيست که هر چند معلول است و مى لنگد، ولى با درايت خود بيماران را يک به يک چون معما حل مى کند و جانشان را نجات مى دهد.
توضيحات: اين برنامه يکى از سریالهاى تلویزیونی بسیار پرطرفدار در امریکاست. این سریال نزدیک به ۲۰ میلیون بیننده دارد و از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۱۲ در آمریکا پخش شد. فصلهای دوم تا چهارم این سریال جزء ده سریال پربینندهٔ ایالات متحده بودند. در سال ۲۰۰۸ این سریال پربینندهترین برنامهٔ تلویزیونی در سرتاسر جهان بود و ۶۶ کشور این سریال را پخش کردند.
نام سريال: در حاشيه
کشور سازنده: ايران
موضوع: مسخره کردن پزشکان
توضيحات: اين سريال در نوروز 94 پخش مى شود. بيست ميليون بيننده در ايران دارد و جزء پربيننده ترين سريالهاى نوروزى در ايران مى باشد.
...به ما ياد نداده اند به کسانى که برايمان زحمت مى کشند احترام بگذاريم.چه زود "دکتر چه مهربونه" تبديل به مسخره کردنشان شد
تفاوت کشورهاى جهان اول و سوم در پشتوانه طلايي نيست که در بانکهاى خود ذخيره دارند، بلکه در پشتوانه فرهنگيست که در ذهن افراد آن جامعه نهادينه شده است.
عزيزاني كه از پخش اين سريال آزرده خاطر شده اند در واقع از بر ملاشدن حقايق شغليشان ناراحتند .
اگر به عنوان يك شهروند بدون پارتي و ...در يك بيمارستان دولتي يا حتي خصوصي پذيرش شوند ، واقعيت را خواهند ديد . مشكل اينه كه خودشون چون همكار هستند و پارتي هم هستند تا به حال با اين مسائل برخورد نكردند و نميدونند همكاران محترمشون براي كسب منافع مالي بيشتر يك سرماخوردگي يا شكم درد معمولي را به چه بيماريهاي لاعلاجي ربط مي دهند .
به نظر من بزرگترین کاری که یک انسان در طول عمرش میتونه بکنه شاد کردن مردمه ولی حیف که ما قدر نشناسیم..
آقای مدیری عزیز من اهل رشت هستم و با افتخار حاظرم برای خندوندن مردم کشورم، لهجه و رفتارم رو مسخره کنی.
از فوق تخصص های سرشناس کشورمون هم هست.حساسیت شما کاملا نیت کاری شما رو نشون میده .
دستت دردنکنه آقای مدیری ادامه بده تا مردم بدونن این دکترها همه اشون بیخودن
واقعا متاسفم برای خودمون که اینجوری هستیم
اگر اونطوری باشه پس قیلم هایی که به زبان فارسی اند به همه فارس زبانان توهین می کنند. یا فیلم های انگلیسی به همه مردم انگلیسی توهین می کنند! این که نمی شه آخه!
بروید در بیمارستانها ببینید که رزیدنت ها با حقوق ماهیانه سیصد چهار صد تومان در ماه بین 13 الی 8 کشیک 33 ساعته بصورت آنکال دارند بعد تازه باید بیایند بروند مناطق محروم .
من پزشک نیستم اما باور دارم هر کسی در اغلب حرفه ها اگر به اندازه یک دانشجوی پزشکی زحمت بکشد به درآمدهایی بیشتر از پزشک ها می رسد
شما انگار تا حالا به بیمارستا نهای خصوصی نرفتید ببینید بیشتر سریال در حاشیه درسته و تا اون جراحهای اسم در کرده از طریق مطبشون زیر میزیشون رو نگیرند پای عمل نمی آیند.من همسرم بارداره و به یک بیمارستان خصوصی در بلوار ارتش رفتیم و گفتند فلان خانم دکتر به شرطی عمل سزارین رو می کنند که 10 سکه طلا تو مطب بهشون بدید.والا باید فلان متخصص زنان تازه کار که خود خانم دکتر معرفی کرده عمل رو انجام بده .(من از طریق مریضای خود دکتر فهمیدم.).گفتم تو سایت که اسم این دکتر هست ولی گفتند نه خانم دکتر فقط 7 ماه به بالا که سزارینین و اونم چون زیر میزیو می گیرند حاضر به عمل می شند.
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
ممنونم
صورت مساله را پاک نکنید یک فکر اساسی بکنید!!
اون فردی که به قول شما تو روستا است و چیزی نمیفهمه، پزشک سریال رو با پزشک مرکز بهداشت خودش مقایسه میکنه و اگر کارهاشون با هم همخوانی نداشت از برنامه مدیری زده میشه. البته اگر همخوانی نداشت!!!!!
اگر بخواهیم از نظر ضریب هوشی بررسی کنیم مهندسان به مراتب ضریب هوشی بالاتری دارند مخصوصا مهندسان رشته های خاص و سخت ، ولی اونها هم درآمدشان اصلا قابل مقایسه با پزشکان نیست.
اگر بخواهیم از نظر زحمت و سختی کار مقایسه کنیم ما شغلهای بسیار بسیار پر زحمتی داریم که شبانه روز زحمت می کشند و به مردم خدمت می کنند ولی درآمدشان یک صدم پزشکان هم نیست.
کافیه پارکینگ بیمارستانهای خصوصی رو نگاه کنید ببینید چند تا بی ام و و بنز یا آودی بالای 700 میلیون تومن می بینید.
10 روز قبل از عید همگی به مسافرت های اروپایی میروند و 20 روز بعد از عید می آیند با پولی که به ناحق از مریض ها گرفته شده است.
این وضعیت کنونی که دولت خودش رو کنار کشیده بسیار تهوع آور و تبعیض آمیز است.
در پایان باید بگم پزشکان هیچ تفاوتی با دیگر اقشار ندارند و هیچگونه برتری و فضیلت بیشتری ندارند.
رسیدگی جدی به این موضوع بایستی در دستور کار اصلی مجلس و دولت قرار گیرد
در اینکه قشر پزشکان زحمتکش بوده و برای اخذ مدارک پزشکی زحمات طاقت فرسایی کشیده اند هیچ شک و شبهه ای نیست ولی آیا می توان منکر پزشکانی شد که همه اصول اخلاقی را فدای مادیات کرده اند؟ پزشکانی که به راحتی مریضان وخیم را به دلیل نداشتن پول رد کرده و از معالجه آنها سرباز می زنند؟ پزشکانی که درخواست پول زیر میزی برای آنها به سادگی آب خوردن است؟ پزشکانی که با همکاران رادیولوژیست آزمایشگاه و ... قرارداد دارند تا هرمریضی را ولو بدون نیاز و دلیل راهی مراکز آنها می کنند.
متاسفانه جامعه پزشکی را که با جان مردم سر و کار دارد آنچنان پزشکان پول پرست آلوده کرده اند که با هیچ دارویی نمی تواند پاک کرد
پس دوستان پزشک و طرفدارانشان ، کمی جنبه داشته باشید این یک سریال طنز است خیلی جدی نگیرید آیا زمانی که مهران مدیری سایر مشاغل را دستمایه برنامه طنز خود قرارداد نخندیدید ؟!؟!؟
پس اکنون ناراحت نباشید که شما را دستمایه قرار داده
این سریال به اصطلاح طنز خنده دار هست اما متاسفانه ما به هزلی می خندیم که نه تاثیری بر زیر میزی بگیران دارد نه کسانی که جان انسانها رو به بازي میگیرند و فقط باعث دلسرد شدن پزشکان و پرستارانی میشه که این شغل رو به خاطر تقدسش برگزیدند ای کاش با طنزی حساب شده و به دور از مسخره بازی کمکی به بهبود روابط انسانی می کردند ای کاش...
ادا و اطوار شده طنز !!
لهجه های محلی و طرز خاص حرف زدن شده طنز !!
مسخره کردن مردم شده طنز !!
طنز واقعی از برخوردهای آدمها در شرایط خاص بوجود می آید !
شاید شما سریال ساختمان پزشکان را فراموش کرده اید که به زیبایی به روابط پزشک و بیمار و همه چیز زندگی خصوصی پزشکان پرداخت ، ولی در آن موقع اینقدر اعتراض نشد و آن هم به خاطر طنز صحیحی بود که در داستان به کار برده شد ـ
امیدوارم ریشه طنز سخیف و بی پایه برچیده شود ـ
مگر داخل طنز های دیگه این شوخی ها نمی شد؟؟؟
دوم اینکه طنز گفتن کاستی ها با خنده هست
سوم اینکه پزشکانی ک خوبن و مردم میشناسندشون با این طنزا خراب نمیشن
تو این روزگار زمانی ک آدم پزشک رو میبینه یاد نخستین چیزی ک می افته رشوه هست
من تا حالا ده ها نمونش رو از نزدیکان خودم دیدم
اونایی ک دفاع می کنن اگه خ ن ی روز گذرشون ب بیمارستانا بیفته اون موقه می فهمن ک تا حالا اشتباه می کردن
فرار جان من پخش کن
ممنون
این رو هم بگم که مسئله مهاجرت پزشکان به حدی جدی هست که سازمان ملل متحد چندین قانون وضع کرده که مهاجرت پزشکان از کشور های جهان سوم رو تا حد ممکن محدود کنه تا این کشور ها از نیروی پزشکی خالی نشن و با این حال هنوز هم این مهاجرت ها در سطح وسیعی وجود دارن و کشور های جهان سوم هنوز هم از کمبود این نیرو ها رنج می برن. می دونم که کامنتم منفی زیاد می خوره، ولی فقط خواستم بگم که مردم منطقی برخورد کنن و نه احساسی. برخورد های احساسی با قضایای حساس یعنی فاجعه، نمونش سال 84 و آمدن کسی که 8 سال مملکت رو به فنا داد ... !
اتفاقا در خارج از ايران تحصيلات پزشكي ايران را قبول ندارند بر عكس رشته هاي مهندسي ايران كه در خارج پذيرفته مي شوند.. پزشكي از آشنايان را مي شناسم كه در سال 1382 به كانادا مهاجرت نمود. به دليل دوره هاي بسيار طولاني چند ساله و امتحانات بسيار سخت كه بايستي براي دريافت مجوز طبابت مي گذراند عطاي طبابت در كانادا را به لقايش بخشيد و خانواده را در آنجا گذاشت و خودش سالي 8-7 ماه در ايران طبابت مي كند. اين رو هم بگم كه اكثر پزشكان نامي و موفق ايراني در خارج از كشور تحصيل كرده همان كشورها مي باشند نه ايران.
نکنه تلویزیون مستند نشون می ده پزشکهای موفق خارج از کشور رو شما به خودت گرفته؟
قصد توهین ندارم.فقط یکم واقع بین باشید من خودم سال ها با دانشجویان پزشک و فارق التحصیلان این رشته در ارتباط بودم واسه همین هم اگه همین الان بفهمم که تومور مغزی دارم هم به هیچ دکتری در ایران مراجعه نمی کنم. پس شما یه کم منطقی به این قضیه نگاه کن و برو ببین تو بیمارستان ها چه خبره ؟ واقعا مردم از بیچارگی بیمارستان مراجعه می کنند والا کیه که ندونه سیستم بهداشت جامعه ما در چه وضعیتیه؟
می دونید چرا کمبود نیروی پزشک متخصص داریم؟ علت این است که خود ای آقایان متخصص مسئول هیئت بورد پزشکی هستند و به خاطر ترس از کاهش منافع خود اجازه افزایش ظرفیت جذب پزشک متخصص را نمی دهند!
سریال در حاشیه به هیچ عنوان توهین به جامعه پزشکان نیست.
خواهشا بگذارید مردم کمی لبخند بزنند.
امثال مولتی میلیاردری مثل مدیری خوبه که پرچمدار مبارزه با سرمایه داری شماهاست
بیچاره ها مهران مدیری مخصوصا این سوژرو انتخاب کرد که جنجالی بشه تو رسانه ها و مخاطبش بره بالا و در نتیجه 16 دقیقه آگهی بگیره برا 30 دقیقه برنامه مزخرف
یکم از رسانه سردرمیاوردین میفهمیدین چه کلاه بزرگی سرتون رفته
فکر کنم یه پزشکی عمومی خوندی اومدی اینجا خودتو آدم فرض کردی
تو کل ایران 100 تا جراح پلاستیک داشته باشیم اصلا 98 نفرش کلاه بردار باشه چرا باید کل جامعه پزشکی و 70 هزار پزشک عمومی که تو روستاها بیگاری میکنن خدماتشون زیرسوال بره
یک روستایی ساده که این سریال رو میبینه تصورش اینه که اون پزشکی که تو مرکز بهداشت کار میکنه مثل همین شخصیتای سریال کلاهبردارن
شما که رسانه ای هستید چرا این حرفو میزنید.شما که میدونید جامعه چطور تاثیر پذیره
چرا دفاع غیر منطقی میکنید ؟مگه دفاع کنندگان از شارلی ابدو مجله طنز فرانسوی چیزی غیر از این دفاع میگن؟شارلی ابدو با سخیف ترین طنز همه صنفارو تو فرانسه زیر سوال میبرد و اسمشم میزاشت انتقاد .
انتقاد در هر جامعه ای با توجه به سواد رسانه ای اون جامعه باید انجام بشه .وقتی همه شخصیتای سریال در حاشیه منفی هستن و یک شخصیت مثبت اون هم کودن و احمق این چجور انتقادیه؟
ایا انتقاد نباید همراه با تشویق باشد؟
وقتی بازور یه صحنه مسخره اضافه میشه اول سریال و یک پزشک خیر رو نشون میده اونم چند ثانیه و بعد بقیش همش منفی خب معلومه نگاه سازنده انتقاد سازنده نیست
دستاورد رسانه ای سریال آیا جز موج سواری به نفع جذب مخاطب بیشتر و به تبع اون دریافت مبالغ بالاتر برای تبلیغات بوده؟
بهتره مسایل رو عمیق ببینیم .کدوم ساخته مهران مدیری در گذشته برای اصلاح امور جامعه بوده که الان انتظار مثبت از این سریال هست.ایا این سریال طنز رو فردی مثل داوود میرباقری ساخته که احترام فوق العاده ای بهش هست یا فردی مثل مهران مدیری که سابقش چه در ساخت برنامه ها چه جریانات جوایز قهوه تلخ مشخصه
شما نگران اون روستایی نباش که این فیلم رو ببینه و دیدش نسبت به دکترها عوض بشه چون همون بنده خدا اگه سرما بخوره باز مجبوره به همون 70 هزار پزشک عمومی مراجعه کنه .
یعنی چی این حرف؟ شما یه سر از امریکا بیا اینجا از نزدیک ببین که اینطوری نیس
آخه این چه جور سنتی شده تو کشور ما که هر فیلم و سریالی می سازن که از یک صنف خاص توش انتقاد میشه سریع جبهه می گیرن در مقابلش. مطمئن باشید اون پزشکانی که از لحاظ شغلی شریف هستند با این سریال ها چیزی ازشون کم نمیشه و دید مردم هم نسبت بهشون بد نمیشه. بهتره بقیه به فکر خودشون باشن.
من نه از مهران مدیری دفاع می کنم و نه از هیچ سینماگر دیگه ای. بهتره به جای پاک کردن صورت مسأله به فکر اصلاح امور باشیم.