صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۷۱۲۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۳
شنبه 23 اسفندماه سال جاری  پسر جوانی در تماس با پلیس 110 از کشته شدن مادر 75 ساله‌اش خبر داد.

به گزارش ایران، همین تماس تلفنی کافی بود تا مأموران کلانتری 129 جامی تهران برای بررسی ابتدایی حادثه در محل جنایت حاضر شوند.

مأموران پای در محل گذاشته و جسد مادر خانواده را داخل کمد دیواری پیدا کردند. بازپرس سعید احمدبیگی از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی با در جریان قرار گرفتن این واقعه جنایی مرموز همراه تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل حاضر شدند و به تحقیق پرداختند.

کارآگاهان ابتدا پسر خانواده را تحت بازجویی قرار دادند. این جوان به نام «افشین» به مأموران گفت: از مادرم خبری نداشتم و زمانی که با برادرم رضا تماس گرفتم او نیز از مادرمان بی‌خبر بود. با نگرانی به خانه مادرم رفتم و وقتی جلوی در خانه رسیدم با مرد جوانی به نام «شهرام» روبه‌رو شدم و فکر می‌کردم از همسایه‌ها است.

او نیز پیگیر مادرم بود اما کسی در خانه را باز نمی‌کرد، به همین خاطر به کمک یکی از همسایه‌ها در را باز کردم و زمانی که وارد خانه شدم هیچ کس را ندیدم. افشین ادامه داد:‌ از ساعت 9 صبح همه جای خانه را گشتم تا به کمد دیواری اتاق رسیدم. در کمد قفل بود، با شکستن قفلش وقتی در باز شد پاهای مادرم را دیدم که از طبقه پایین کمد دیواری به بیرون افتاد. وحشت کردم هر چه مادرم را صدا کردم جوابی نداد یقین کردم که مرده است.

کارآگاهان به سراغ همسایه‌ها رفتند و در تحقیقات میدانی پی بردند این زن قربانی با پسر کوچکش رضا معمولاً با هم درگیر بوده‌اند.

مأموران سپس به بازجویی از افشین ادامه دادند که گفت برادر کوچکم که اعتیاد دارد با مادرم زندگی می‌کرد و فکر می‌کنم او مادرم را کشته است چون همیشه با هم درگیر بودند.

دستگیری عامل جنایت
تحقیقات پلیسی در محل جنایت ادامه داشت تا اینکه رضا همراه زنی به نام شیرین به محل حادثه رسیدند و بازپرس احمدبیگی دستور به دستگیری این دو داد. رضا در بازجویی‌های ابتدایی به مأموران گفت: آخرین بار جمعه ساعت 30/8 مادرم را در خانه دیدم و بعد به همراه نامزدم شیرین به ملارد رفتم و نمی‌دانم چه کسی مادرم را کشته است. وی افزود: شنبه صبح هر چه به خانه‌مان زنگ زدم کسی جوابی نداد نگران شدم و از خواهرم خواستم تا به خانه مادرمان برود که دقایقی بعد برادرم افشین زنگ زد و دیدم او نیز پیگیر مادرمان است که تصمیم گرفتم از ملارد به تهران برگردم.

وی افزود: قبل از اینکه حرکت کنم به دوستم شهرام زنگ زدم که جلوی در خانه‌مان برود تا شاید از مادرم خبری به دست بیاورد که او نیز اطلاعی از مادرم نداشت.

بدین ترتیب مأموران، شهرام را نیز در همان ساعت بامدادی دستگیر کردند.

تحقیقات در دادسرای جنایی
ساعت 11 صبح دوشنبه متهمان حادثه در شعبه هفتم دادسرای امور جنایی استان تهران حاضر شدند و رضا بار دیگر به بازپرس سعید احمدبیگی گفت مادر من هیچ دشمنی با کسی نداشت و آخرین روز هم که او را دیدم حالش خوب بود و من هرگز دست به جنایت نزده‌ام.

شیرین نیز در بازجویی گفت: آخرین بار دو هفته پیش بود که مادر رضا را دیدم و از کشته شدن او بی‌خبرم و نمی‌دانم چه کسی این زن را کشته است.

در ادامه تحقیق شهرام هم به بازپرس گفت: عصر شنبه رضا به من زنگ زد و خواست که به در خانه‌شان بروم و زمانی که به در خانه آنها رسیدم افشین را نیز آنجا دیدم بعد من به خانه‌مان برگشتم و رضا را در جریان ناپدید شدن مادرش قرار دادم.

تحقیقات پلیسی درباره مرگ زن سالخورده ادامه دارد. بازپرس منتظر است تا نظریه پزشکی قانونی علت مرگ این مادر سالخورده را روشن کند و فعلاً پسر جوان خانواده و نامزدش به عنوان متهمان این جنایت در اختیار کارآگاهان اداره پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
ارسال نظرات