محسن موسیوند*- باستانشناسان متفقالقول بر این باورند که سرزمین بینالنهرین خاستگاه نخستین تمدنهای پیشرفته دنیا بوده است. سرزمینِ سومر، آکد، بابل و آشوریان.
با تورقی بر صفحات تاریخ هنر، نخستین آثاری که چشم مخاطب را به خود معطوف میکند، آثار بیشمار و خارقالعاده بازمانده از پس هزارههای تاریخی بینالنهرین است؛ زیگوراتها، مجسمههای نیایشکنندگان، زیورآلات و ادوات جنگی، ظروف و سفالینهها و غیره. آثاری که حالا چشمپوشی از آنها، غیرممکن است و مسیر مطالعات تاریخی هنر را دچار وقفه و نقصان میکند.
مگر میشود از معماری باستان سخن گفت و زیگوراتها را با آن شکوه و صعود و بزرگیش درنظر نگرفت؟ مگر میشود از آیینها و سنن باستان گفت و حرفی از معابد و مجسمههای درحال نیایش سومر به میان نیاورد؟ مگر میشود از معماری، نقوش برجسته و مجسمههای نگهبان هخامنشیان در تختجمشید و دیگر مراکز تمدنی آن سخن راند و یادی از آثار غنی و بیشمار آشوریان در نینوا و نمرود نکرد؟
آثار گرانبها و ارزشمندی که از خلال هزارههای پرهیاهو و پرتنش این سرزمین که در طول تاریخ، هماره محل تاختوتاز و کشورگشاییها و جنگاوریها بوده، کمابیش تا زمان ما باقی مانده است. سرزمینی که بخش عمده جغرافیای آن را عراق فعلی تشکیل میدهد. کشور بیثباتی که در سده اخیر روی آرامش و امنیت را به خود ندیده است. کشوری با اقلیتها و مذاهب گوناگون و همچنین فرقههای متعدد سلفیگری و القاعده و... اکنون داعش! گروهی که وحشیانهترین جنایات را در قسمتهایی از خاک عراق و سوریه با توجه به ذهنیات و توهمات و البته دسیسههای دولتها و کشورهای حامی خود انجام میدهد و قصاوتها و توحش این جماعت، مساله و دغدغه مهم این روزهای مردم دنیا شده است.
از این همه ظلم و کژروی سخن بسیار گفته و شنیده شده است. و همچنان باید از خشونت دهشتناکی که در حق هرکس که مخالف خود مییابندش روا میدارند، گفت و شنید. اینجا را مجال نقل آن همه جنایت و خونریزی نیست که همه بر آن متفقاند.
اینجا سخن از میراث باشکوهی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب این خاستگاه تمدنی بشر و از پس تمدنها و حکام و قبایل مختلف و متعدد تاریخی با نگرشهای گوناگون تا به امروز پابرجا بود و دیگر نیست! سخن از جنایات هولناکی است که این بار نه حقیقتا به خاطر برداشت توهمآلود خرافهگرای بتپرستی صورت میگیرد، بلکه قلب فرهنگ و تمدن دیرین این سرزمین را نشانه گرفته است. رفتار نابخردانهای که حتی اگر آن همه خونریزی و کشتار و تجاوز را هم سبب نمیشدند، با رفتاری که هماکنون با این میراث کهن آغاز کردهاند، سزاوار نفرین ابدی تاریخی جهان شدهاند.
سخن از موزه غنی و مجسمههای موصل است. سخن از شهر تاریخی نمرود است. سخن از الحضر (هترا) است. سخن از اسناد تاریخی و هویتی بیناالنهرین و بهتر بگویم پارهای از تاریخ و فرهنگ انسان است. هنگامی که گرز و تبرهای توحش به جانِ این بازماندههای تاریخی میافتد، در واقع هویت و تاریخ چندهزارساله انسان نشانه گرفته میشود.
شکستن و خرد کردن آثار موزه و مجسمههای باستانی در زیر پتک جهالت و تعصبات کور، دل هر انسان اندیشمند و هر مسلمانی را که به نام دین ایشان چنین میشود، به درد میآورد. گواه این مطلب، فتوای الازهر مصر است در واکنش به تخریب آثار باستانی عراق توسط داعش، که این اقدام را حرام اعلام کرد.
تخریب مجسمهها و آثار تاریخی؛ رفتار دونمآبانهای که یا فقط از پس ارتجاع و توهمات سطحینگر برمیآید و یا – اگر نخواهیم به تئوری توهم توطئه دچار شویم –از طریق این عمّال جاهل، دسیسهای فراتر از صورت مساله برای از بین بردن پیشینه تاریخی و هویت این بخش از جغرافیای جهان درمیان است.
خاطرم هست که چندی پیش وقتی در کشور خودمان سنگ مزار امیراویس توسط افرادی ناشناس تخریب شد، حقیقتا قلب بسیاری از دوستداران فرهنگ و تمدن و تاریخ، جریحهدار شد و این حقیر هم در مذمت آن و اهمال سازمان میراث فرهنگی، مطلبی نوشتم. براستی تاب شکستن یک اثر تاریخی ۴۰۰ ساله دشوار بود، حال چگونه تخریب خیل وسیعی از آثار منقول و غیرمنقول باستانی - مربوط به هزاره اول قبل از میلاد - را تحمل کنیم! اکنون که بهظاهر قوای نظامی جهانی در مقابله با این جنایات مستاصل است، به ناچار باید دست به آسمان سایید تا این لکه ننگین، از این روزگار محو شود.
افسوس که زین پس بر صفحات تاریخ هنر چنین میخوانیم:
«بخش عمدهای از آثار ارزشمند و باستانی تمدن بینالنهرین که زبان گویا و تصویر بشر باستان بود، در خاک عراق و شهرهای موصل و نمرود و الحضر، پس از هزارهها ماندگاری و مقاومت، در اوایل هزاره سوم میلادی ـ ۲۰۱۵ م ـ توسط گروه تروریستی و جنایتکار داعش نابود شد...!»
۱۷ اسفند ۱۳۹۳
*عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری