حبیب ا... صالحی؛ نقدی بر ماده ۳۱ برنامه توسعه پنجم و بخشنامه شماره ۶۰مستمری تامین اجتماعی و تفسیر ماده۷۷ قانون تامین اجتماعی
محاسبه میانگین در علم آمار: • دادههایی که قصد محاسبه میانگین ساده از آنها را داریم باید دارای ویژگی یا صفت مشترک بوده و همچنین از ارزشهای یکسانی برخوردار باشند. چنانچه دادههای آماری از ارزشهای متفاوتی برخوردار باشند میبایستی به هرداده آماری وزنی اختصاص یابد و سپس دادههای وزن دار شده را میانگین گیری نماییم که مورد اخیر را میانگین وزنی مینامند.
• در مدل به کار گرفته شده توسط صندوق تامین اجتماعی ارزش اسمی حق بیمه پرداخت شده در پنج سال آخر به روش میانگین ساده است نه میانگین وزنی.
• علت کاهش شدید مستمری بازنشستگان با دستمزد غیر متعارف بیشتر ناشی از عدم استفاده از میانگین وزنی است و نه نرخ رشد دستمزد.
• هر بیمه شدهای که تفاوت نرخ رشد افزایش دستمزد دوسال آخر با ۵سال آخر بیش از ۵ درصد (۵ در صد حداقل دستمزد مربوط به آن سال مبلغ اندکی است) باشد این نرخ رشد دستمزد غیر متعارف تلقی میگردد و احتمال وقوع این حالت برای بیمه شدگان خیلی زیاد است.
ارزش زمانی پول در علم اقتصاد: • در ادبیات اقتصادی ارزش زمانی پول (ارزش گذشته- حال و آینده) در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری از اهمیت بالایی برخوردار میباشد بویژه در کشورهایی که تورم دو رقمی را در چندین سال متوالی تجربه کردهاند به اهمیت آن افزوده میگردد. زیرا بر اساس گزارشات اقتصادی روند شاخص بهای کالا وخدمات روندی صعودی میپیماید و روز به روز به دلیل کاهش ارزش پول قدرت خرید شاغلینی که در مشاغلی با درآمد ثابت اشتغال به کار دارند بویژه مزد بگیران کاهش مییابد.
تعریف ارتقاء شغل: • ارتقاء شغل عبارت است از احراز گروه (رده) شغلی بالاتر از گروه (رده) شغلی قبلی.
• همانگونه که از تعریف مندرج استنباط میشود میبایستی یک نظام طبقه بندی مشاغل وجود داشته باشد که بر اساس آن مشاغل مورد سنجش قرار گیرد اگر فردی از شغلی با گروه ۱۲ به شغلی با گروه۱۴منصوب گردد نوع حکم ارتقاء نامیده میشود.
• اما اگر کارگر در کارگاهی که فاقد طرح طبقه بندی باشد از آنجا که معیار و شاخصی برای تعیین گروه هر یک ازمشاغل وجود ندارد مجریان هر استنباطی که به نفعشان باشد از ارتقاء مینمایند.
مقایسه نرخ رشد دستمزد مدیران و متخصصین با نرخ رشد در الگوی مورد نظر تامین اجتماعی: • بر اساس تبصره ذیل ماده ۶ دستور العمل اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل متصدیان مشاغل مدیر و متخصصین همطراز از شمول جدول مزدخارج و تیین حقوق و مزایای آنان بر اساس طرح طبقه بندی صورت نمیگیرد حال تکلیف مقایسه نرخ رشد دستمزد انان با الگوریتم مورد عمل سازمان تامین اجتماعی چیست؟
مقایسه نرخ رشد دستمزد کارگران شاغل در کارگاههای متفاوت: • بر اساس دستور العمل شماره ۱۲۰۹۶مورخ ۲۰/۰۴/۱۳۷۴معاونت تنظیم روابط کار وزارت کار وامور اجتماعی در صورتی که تعداد کارگران کارگاه کمتر از ۵۰ نفر باشد اجرای طرح طبقه بندی مشاغل الزامی نمیباشد و بعضا تعدادی از کارگاههای بالای ۵۰ نفر علی رغم الزامی بودن اجرای طرح طبقه بندی بنا به دلایلی فاقد طرح طبقه بندی مشاغل میباشند.
• متفاوت بودن ضریب ریالی جدول مزد در کارگاههای دارای طرح طبقه بندی مشاغل موجب تفاوت در سطح پرداخت به کارگران حتی با عناوین شغلی یکسان میشود و در کارگاههای فاقد طرح تفاوت سطح پرداخت عادیتر است.
• تغییر کارگاه کارگر بین کارگاهای دارای طرح و فاقد طرح طبقه بندی در طی ۵ سال پایان خدمت که معمولا منجر به تغییرات در حقوق ودستمزد کارگران میشود در روش جاری غالبا موجب غیر متعارف شدن نرخ رشد دستمزد آنان میگردد تغییر کارگاه عمدتا ناشی از انتخاب نیست بلکه ناشی از ضرورت و اجبار زندگی است.
محاسبه نرخ رشد دستمزد بیمه شدگانی که درسه سال ما قبل از دوسال اخر بیمار یا از بیمه بیکاری استفاده نموده و یا درمرخصی بدون حقوق بوده و یا سایر موارد مشابه: • بر اساس قسمت آخرماده ۷۷ قانون تامین اجتماعی سازمان تامین اجتماعی در محاسبات مربوط به مستمریها ملاک را بیمهپردازی بیمه شده قرار میدهد لذا چنانچه نرخ رشد دستمزد غیر متعارف باشد متناسب با ایامی که حق بیمه پرداخت نشده از ۵سال فراتر میرود و حتی ممکن است تا ۸ سال و بیشتر هم برسد در این حالت مستمری محاسبه شده باتوجه به الگوی موردعمل ممکن است مبلغ مستمری با شدت بیشتری کاهش مییابد که حتی بعید نیست حتی در مواردی از حداقل دستمزد هم کمتر شود.
سابقه استفاده از ارزش حال پول در کشور: • همانگونه که استحضار داریدارزش خسارت تاخیر تادیه- ارزش مهریه - ارزش دیه و اجرت خدمات و موارد مشابه در مراجع قضایی درهنگام پرداخت دین تبدیل به ارزش حال شده حال این سوال مطرح میشود با توجه به تغییرات زیاد ارزش حال ۵ سال آخر بیمهپردازی سازمان تامین اجتماعی از این روش در محاسبه مستمری بازنشستگانی که نرخ رشد دستمزد آنان غیر متعارف میشود استفاده نمینماید.
بازه تغییرات نرخ رشد دستمزد:
• تفاوت نرخ رشد دستمزد دوسال آخر با پنج سال آخر نسبت به حداقل دستمزد سالهای مورد محاسبه در یک بازه از ۱ درصد تفاوت شروع میشود تا۳۰۰ درصد ادامه مییابد.
• تفاوت نرخ رشد ۵ درصد و کمتر متعارف شناسایی شده و مستمری بازنشستگان بر اساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در دوسال آخر محاسبه میشود.
• تفاوت نرخ رشد دستمزد بیش از ۵ درصد تا۳۰۰درصد (بیش از ۵ تا۳۰۰ درصد حداقل دستمزد مبلغ قابل توجهی است) غیر متعارف شناسایی شده و مستمری بازنشستگان براساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در۵ سال آخر محاسبه میگردد.
• تفاوت نرخ رشد دستمزد ۵ درصد با ۶درصد قابل تو جه نمیباشد (ا درصد حداقل دستمزد مبلغ ناچیزی است) مستمری بازنشستگی این دو مورد تفاوت قابل توجهی دارند زیرا اختلاف ۵درصد متعارف و بر مبنای حق بیمه دوسال آخر و اختلاف ۶ درصد غیر متعارف بر مبنای حق بیمه۵ سال آخر محاسبه میشود.
• تفاوت نرخ رشد ۶ درصد با ۳۰۰درصد علی رغم اختلاف چشمگیر در تفاوت نرخ رشد (۲۹۴درصد تفاوت) و اختلاف زیاد مبلغ (مبلغ بیش از ۵ درصد تا۳۰۰ درصد حداقل دستمزد) بر اساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در ۵ سال آخر محاسبه میشود.
• پیشنهاد مینمایم تفاوت درصدها ومبالغ تفاوت را از ۱ درصد تا ۳۰۰ درصد را با مبالغ مستمری محاسبه شده در روش جاری با هم مقایسه فرمایید تابه کنه روش واقفتر شوید.
• به خاطر اینکه اصل موضوع روشنتر شود فرض کنیم نرخ رشد دستمزد یک کارگر در هر سال طی مدت سی سال خدمت ۵ باشد یک بار مستمری این کارگر را بر مبنای دو سال و بار دیگر بر مبنای ۵ سال آخر خدمت محاسبه کنید و دو مقدار بدست آمده را با هم مقایسه کنیم تفاوت زیادی باهم دارد با وجود آنکه نرخ رشد هر سال این کارگر با هم مساوی است پس ریشه این تفاوت کجاست به نظر میرسد اشکالی در الگوریتم وجود دارد و آن اشکال برمی گردد به اینکه در این مدل تا مادامی که ارزش حال حق بیمه پرداختی در سالهای مورد محاسبه را در هنگام بازنشستگی لحاظ ننماییم این اشکال برطرف نمیگردد. شایان ذکر است در روش جاری هرچه مدت زمان سالهای مورد محاسبه جهت استخراج مبلغ مستمری افزایش یابد به همان اندازه هم مبلغ مستمری نیز کاهش بیشتری خواهد یافت پس میتوان نتیجه گرفت. کاهش مستمری بیمه شده قبل از آنکه ناشی از تغییر نرخ رشد باشد بیشتر ناشی از افزایش سنوات قابل محاسبه از دو سال به پنج سال است.
• با عنایت به اینکه روش محاسباتی از ابتدای سال ۱۳۹۰ تغییر کرده مستمریهای دریافتی در سال۹۳ بازنشستگان هم شرایطی که قبل از سال ۹۰ و پس از سال ۹۰ بازنشسته شدهاند و نرخ رشد دستمزد هردو غیر متعارف و مشابه باشد را با هم مقایسه کنید با وجود آنکه بازنشستگان سال ۹۰ به بعد در فاصله بین دو تاریخ بازنشستگی دریافت ننمودهاند و حق بیمه هم پرداخت نمودهاند نسبت به بازنشستگان قبل از سال۹۰ مستمری کمتری دریافت مینمایند.
مقایسه ماده ۳۱ برنامه توسعه پنجم و تفیسر ماده ۷۷قانون تامین اجتماعیمستمری بازنشستگان مشمول قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت با ۲۵ سابقه بر اساس حق بیمه پرداختی در دو سال اخر بیمهپردازی سنوات ارفاقی (۲۹ و ۳۰) محاسبه میگردد با این تفسیر واجدین شرایط تفسیر ماده۷۷- (از شمول ماده ۳۱ برنامه توسعه پنجم و بخشنامه ۶۰ مستمری تامین اجتماعی خارج - پنج سال بیمهپردازی کمتر - پنج سال هم زودتر مستمری دریافت مینمایند) حال اگر مستمری مشمولین تفسیر ماده ۷۷ را با مستمری کسی که۳۰ سال بیمهپردازی داشته و نرخ رشد دستمزدش در دوسال آخر۶ درصد بیشتر از نرخ رشد ۵ سال اخر بوده و مستمری این فردبر اساس ۵ سال اخر محاسبه شده مقایسه کنید آیا این غیر مستقیم تنبیه مستمری بگیران با بیمهپردازی بیشتر نیست؟ آیا این از مصادیق معیارهای چند گانه در باب یک موضوع مشترک تلقی نمیگردد؟
حساسیت سنجی• به تفاوت نرخ رشد دستمزد ۵ درصد با ۶ درصد (۱ درصداختلاف) حساسیت نشان میدهیم از دیگر سو حساسیت خود را به تفاوت نرخ رشد ۶ درصد تا ۳۰۰درصد (۲۹۴درصد اختلاف) از دست دادهایم شاید نیاز باشد مجددا نظام باورها و ارزشهای خود را در حساسیت سنجی بازمهندسی کنیم ناگفته پیداست که از نظر تامین اجتماعی تفاوت ۶ درصدتا ۳۰۰در صد در نرخ رشد دستمزد غیر متعارف از ارزش یکسانی برخوردار است که اگر اینگونه نبود مستمری بیمه شدگانی که تفاوت دستمزد غیر متعارفشان در این دامنه (بیشتر از۵ تا۳۰۰) درصد قرار دارند را به روش یکسان محاسبه نمیگردید.
پرسش حقوقی: • آیا سازمان تامین اجتماعی به عنوان یکی از طرفین مدعی قانونا و عرفا میتواند (به ویژه در موارد اختلافی) بین بیمه شده و تامین اجتماعی (به علت تعارض منافع) اظهار نظر و رسیدگی کند یاخیر تفسیر این پرسش رابه اظهار نظر علمای حقوق واگذار مینماییم.
تفسیر ماده۳۱ قانون برنامه پنجم توسعه و تفسیر ماده ۷۷ تامین اجتماعی به طور هم زمان: • باتوجه به اینکه تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس محترم شورای اسلامی میباشد لذا استدعا داریم نمایندگان محترم مجلس با تفسیر نحوه اجرای ماده ۳۱ قانون برنامه پنجم توسعه (نحوه محاسبه میانگین ساده یا وزنی و سایر موارد مبهم) تفسیر ماده ۷۷ به طور هم زمان اقدام و به شیوه اجرای مادههای مذکور توسط واحدهای اجرایی توجه بیشتری مبذول فرمایند و از بروز مشکلات بیشتر برای بازنشستگان وافزایش شکایت از واحدهای اجرایی جلوگیری فرمایند.
پیشنهاد: • کوتاه مدت
درصداختلاف نرخ رشد دستمزد دوسال آخر را بانرخ رشد ۵ سال آخر در حداقل دستمزد سال مورد محاسبه ضرب نموده و مبلغ حاصله را از مستمری محاسبه شده در دو سال آخر (به همین روش فعلی) کم کنید هرچه این اختلاف در بازه (۱ درصد تا ۳۰۰ درصد) بیشتر باشد مستمری دو سال آخر هم به همان میزان کاهش بیشتری خواهد یافت وعدالت پرداخت به روشی منطقی متناسب با شدت افزایشات غیر متعارف تغییر خواهد کرد و از کاهش شدید و ناگهانی مستمریهایی با درصدهای کم جلوگیری میشود.
• بلند مدت
در هنگام صدور احکام بازنشستگی بر اساس تاریخ اجرای حکم برای هر یک از ماهها یا سالهای بیمهپردازی یک ضریب متناسب با ارزش حال حق بیمه پرداختی در سنوات گذشته بر مبنای نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی انتخاب گردد که این ضریب ارزش مبالغ حق بیمه پرداختی در سالهای قبل را به حال (تاریخ اجرای حکم بازنشستگی) تبدیل نموده و سپس اقدام به میانگینگیری از حق بیمههای پرداختی در سالهای مبنای محاسبه میگردد در بدو امر این روش برای سه سال آخر و سپس پس از گذشت هر سال یک سال به مبنای محاسبه سالها افزوده گردد تا در نهایت به ۳۰ یا ۳۵ سال برسد.
در روش پیشنهادی کارگران متمایل به پرداخت حق بیمه بیشر در کل سنوات بیمهپردازی و سازمان تامین اجتماعی از منابع درآمدی آن در سالهای آتی بیشتر برخوردار میگردد و دیگر نیازی به این همه تفسیر و شاخص قرار دادن عوامل فرعی همچون نرخ رشد دستمزد که خود از متغییرهای اصلی دیگری اثر میپذیرد نیست و فضای آرامشی درتعامل بین بیمه شدگان وتامین اجتماعی فراهم میگردد.