فرارو- یادداشت دریافتی؛ فلسفه تعلیم و تربیت در اواخر قرن بیستم تغییرات زیادی داشته و تغییر در مبانی و اصول حاکم بر آن سالهاست که به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. به طوری که در برهه ای از زمان کشورهای در حال توسعه به دنبال جذب سرمایههای مادی جهت رفع نیاز های خود شدند. در حالی که بسیاری از آنان بزودی دریافتند که تربیت نیروی انسانی کارآمد که بتواند از این منابع مالی به نحو احسن استفاده کند بسیار مهم است.
همین موضوع زمینه ساز اعزام بسیاری از دانشجویان به خارج از کشور شد و دانشگاههای داخل به کارخانههای تولید مدرک تبدیل شدند. اما به تدریج مشخص شد این نوع آموزش تنها دانشجویانی تربیت میکند که در عملی نمودن آموختههایشان ناتوانند.
امروزه هیچ انگیزهای در دانشگاهها برای ارتقا جایگاه و منزلت کار، عمل و نوآوری وجود ندارد. مبدلی برای تبدیل علم به ثروت یافت نمیشود و تنها افتخار فارغ التحصیلان بیکار آن مدارکی است که قاب میکنند و به دیوار میزنند.
تولید علم به فناوری نمیرسد و هنوز درآمد کشور بیشتر از گذشته وابسته به خام فروشی و ثروتهای طبیعی چون نفت است.
خوشبختانه در دولت تدبیر و امید شاهد نگاه عمیق و راهبردی مسوولان محترم در زمینه اشتغال و کارآفرینی شدیم. که بسیار مایه دلگرمی و امیدواری شد. با این نگاه در آموزش عالی میتوان امیدوار شد زمان آن رسیده است که خیل بیشمار مقالات علمی و پایان نامه ها روی هم تلنبار نشود و تولید علم در خدمت بخشهای مختلف جامعه درآید.
در این راستا دانشگاه فنی و حرفهای به عنوان تنها دانشگاه دولتی برای تربیت تکنسین ماهر با تمامی امکانات در خدمت مردم درآمد و از سال 90 به وزارت علوم ملحق شد.
با تلاش و پیگیری مسوولان وقت دانشگاه با تمام قدرت و سرعت ممکنه در ترویج فرهنگ مشارکت و همکاری حرکت نمود و با تشکیل کمیتههای کارآفرینی، تعاونیهای دانشجویی و خرید محصولات تولیدی دانشجویان زمینهی تشویق به کار و تولید، اعتماد به نفس و امید به آینده و در نهایت توسعه پایدار جامعه را فراهم کرد.
تربیت تکنسین ماموریت خاص دانشگاه شد و شعار دانشگاه فنی و حرفهای دانشگاه کارآفرین بر سر زبانها افتاد.
خوشحال بودیم از اینکه این دانشگاه در طول عمر کوتاه خود مسیری نوپا ولی صحیح را در پیش گرفته بود و فعالیتهایی که تا سال نود و دو انجام شد گواه این مدعاست.
به طوری که به تدریج همگان به این باور رسیده بودند که این مجموعه با ظرفیت خوبی که برای تلفیق علم و عمل دارد قابلیت آن را دارد که نظام ارزشیابی تحصیلی را متحول کند به طوری که به جای مدرک گرایی شاهد کارایی و اثربخشی نیروی انسانی باشیم.
مسلما تحقق این نظام ارزشمند مستلزم تلفیق همزمان علم و تجربه و تحصیل همزمان با کار است(اشتغال حین تحصیل) در این نظام، آموزشها به نحوی است که به صورت هماهنگ تمامی مهارتهای شناختی و نگرشی و روحی فرد توسعه یافته و امکان استفاده از تمامی مهارتهای کسب شده بوجود میآید.
امید است با نگاه ویژه مسوولین به این دانشگاه نوپا و نظام آموزشی مهارتی، دانشگاه به سرنوشت دانشگاههای آکادمیک یا صنعتی دچار نشود و در آینده شاهد افزایش آمار فارغ التحصیلان بیکار نباشیم و مقام عالی وزارت علوم با درایت و هوشمندی که دارند به نحوی سیاست، فرهنگ و اقتصاد را هدایت نمایند که از هر گونه برنامه ریزی مستقل برای دانشگاه بدون در نظر گرفتن اصول اقتصادی حاکم بر جامعه و نیاز های آن پرهیز شود و با یک برنامه ریزی سازماندهی شده آرمانهای دولت تدبیر و امید در دستیابی به تعالی و پیشرفت کشور اسلامی مان محقق گردد و به معنای واقعی بتوان از مسیر اشتغال و کارآفرینی به اصلاحات اساسی در جامعه دست یافت.