صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۳۹۸۰
یک روان شناس کودک گفت: از طریق کمک گرفتن از مشاور، شرکت در جلسات تربیت فرزند، گرفتن حمایت دیگران و هم‌چنین برنامه‌ریزی دائمی برای تربیت کودک می‌توانیم تا حد الامکان آسیب‌های فقدان والدین را کاهش دهیم.
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۳
یک روان شناس کودک گفت: از طریق کمک گرفتن از مشاور، شرکت در جلسات تربیت فرزند، گرفتن حمایت دیگران و هم‌چنین برنامه‌ریزی دائمی برای تربیت کودک می‌توانیم تا حد الامکان آسیب‌های فقدان والدین را کاهش دهیم.

علی راکی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه مسائل روانی و روحی کودک بعد از جدایی یا مرگ والدین مشکلات خاص خود را دارد، اظهار کرد: در حالتی که والدین کودکان خود را رها می‌کنند احساس منفی که ممکن است به وجود آید از مرگ هم بیشتر ایجاد مشکل کند.

وی افزود: والدینی که کودکان خود را رها می‌کنند این احساس را در کودکان به وجود می‌آورند که آن‌ها بی‌ارزش هستند.

این روان شناس کودک با بیان اینکه کودک در مواجه با مرگ والدین احساس منفی کمتری دارد، تصریح کرد: پس از مرگ یکی و یا هر دو والد کودک می‌پذیرد که مرگ یکی از واقعیت‌های زندگی است اما پذیرش این واقعیت نیازمند شرایطی است.

راکی ادامه داد: شرط نخست این است که یک مدیریت تربیتی مناسب بعد از مرگ یا جدایی صورت گیرد و البته لازم است که پدر یا مادر بازمانده بتواند خود به زودی از سوگ مرگ فارغ شوند و به تربیت کودک و برطرف کردن نیازهای او بپردازند.

وی با بیان اینکه پدر یا مادر بازمانده نباید به مدت طولانی سوگوار باشند، اضافه کرد: مادر یا پدر هر کدام مسئول نگهداری کودک هستند و بعد از اینکه سوگ تمام شد باید بدانند که وظیفه آن‌ها برطرف کردن نیازمندی‌ها و مراقبت‌های ویژه از فرزندشان است.

این روان شناس کودک خاطر نشان کرد: آن‌ها نباید سوگ را به مدت طولانی ادامه دهند بلکه باید به برطرف کردن جایگزینی برای کودک از طریق ازدواج مجدد اقدام کنند، اما نباید رفتارهایی انجام گیرد که به کودک آسیب وارد شود.

راکی با بیان اینکه سن کودک برای جایگزین کردن فرد تازه وارد بسیار مهم است، ادامه داد: در صورتی که کودک کمتر از سه سالگی باشد به دلیل نیازها و دلبستگی‌ها کودکانه لازم است پدربزرگ یا مادربزرگ حداقل به رفع نیازهای کودک بپردازند چراکه در این سن کودک نیازمند حمایت والدین است.

وی با اشاره به اینکه معمولا بهتر است تا سه سالگی کودک، مادر یا پدر برای ازدواج مجدد صبر کنند، خاطر نشان کرد: کودکان تا سن دو سالگی یا حتی یک سالگی مادر یا پدر خود را درک کرده‌اند بنابراین جایگزین کردن شخص تازه وارد کمی مکانیسم سختی را در پیش دارد به ویژه اگر کودک به مرحله درک رسیده باشد.

این روان شناس کودک با بیان اینکه در مراحل رشد این دسته کودکان باید با مسئله فقدان مادر یا پدر کنار بیایند یعنی مفهوم مرگ برای آن‌ها توضیح داده شود، اضافه کرد: برای توضیح مفهوم مرگ می‌توان مثال‌هایی از مرگ گیاهان و حیوانات بکار ببریم و سپس این مفاهیم را به انسان نزدیک کنیم.

راکی با تاکید براینکه برای درک مفهوم مرگ می‌توان از کمک یک مشاور استفاده کرد، گفت: توصیه می‌شود مادر یا پدر بازمانده، حتماً کمک مشاوره را برای تعبیر مرگ برای کودک در نظربگیرند.

وی با بیان اینکه والدین باید در سنین بالاتر حتماً یک شیوه تربیتی سالم برای کودک در نظر گیرند، تصریح کرد: پس از مرگ یکی از والدین باید شیوه تربیتی برای کودک انتخاب شود که در آن ارتباط قوی و رابطه‌ای سالم وجود دارد چراکه بزرگ‌ترین آسیب‌ها این است که بعد از فوت یکی از والدین کودکان را رها کنیم.

این روان شناس کودک خاطر نشان کرد: پدر یا مادر بازمانده نه تنها نباید کودک را رها کنند بلکه مسئولیت‌های آن‌ها از لحاظ ارتباطی و عاطفی و اینکه بتوانند نیازهای کودکان را برآورده کنند بیشتر می‌شود.

راکی با بیان اینکه کودکان باید تجربیات شادی را در دوران سوگ تجربه کنند، ادامه داد: تا جایی که امکان دارد از به همراه بردن مرتب کودکان در گورستان، مزار و مراسم عزاداری جلوگیری شود، البته تا حدودی لازم است که کودک مفهوم مرگ و فقدان را درک کند اما حضور هر هفته کودک در این مکان‌ها ضروری نیست.

وی با بیان اینکه اطرافیان و فامیل نباید رفتارهای محبت آمیز به کودک خود را مقابل کودک سوگوار انجام دهند، افزود: از فامیل و اطرافیان درخواست شود تا جایی که امکان دارد از انجام این گونه رفتارها اجتناب کنند.

این روان شناس کودک ادامه داد: باید پذیرفت که هرچه تلاش کنیم نمی‌توانیم آسیب‌های فقدان را جبران کنیم و اگر والد بازمانده قصد ازدواج دارد باید به این نکته توجه کند که فرد تازه وارد و جایگزین شده با کودک رفتار مناسبی داشته باشد.

راکی خاطر نشان کرد: از طریق کمک گرفتن از مشاور، شرکت در جلسات تربیت فرزند، گرفتن حمایت دیگران و هم چنین برنامه‌ریزی دائمی برای تربیت کودک می‌توانیم تا حتی الامکان آسیب‌های فقدان را کاهش دهیم.
ارسال نظرات