صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۳۶۶۰
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۹ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۳
مطلب زیر را یکی از خوانندگان به نام حقگو به سایت فرارو ارسال نموده اند



توجه: آنچه در این مقال می‌آید، منظور سخن‌اش (نه زحمتکشان واقعی حفاظت از محیط زیست، نه علاقه مندان حقیقی به طبیعت و حیاط وحش)، بلکه آن فرصت طلبانی ایست که متعاقب مدت‌ها تلاش‌های پیشین، هم اکنون می‌کوشند با سوار شدن بر موج تبلیغی رسانه‌ای و احساسی به راه انداخته شده، با فرصت طلبی کامل، به اهداف منفعت طلبانه خویش، که همانا تسلط بر طبیعت و حیاط وحش می‌باشد دست یافته و از آن به عنوان یک رانت جدید برای دست یابی به فرصت و ثروت‌های کلان بهره‌مند گردند.

۱. ممنوعیت شکار در ایران چرا؟

۲. آیا هیچ یک از کشورهای همجوار ممنوعیتی مانند آنچه در ایران اعمال شده برای شکار ایجاد نموده‌اند؟

۳. هم اکنون چه کسانی و چگونه به دنبال اعمال ممنوعیت شکار در ایران می‌باشند؟

۴. هدف واقعی افرادی که از زحمت کشان محیط زیست هم پا را فرا‌تر نهاده‌اند (و کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند) از این جوسازی‌ها چیست؟

۵. برنامه‌های بعدی و پشت پرده کسانی که هم اکنون خود را مخالف هر گونه بهره‌برداری از طبیعت معرفی می‌کنند چیست؟

۶. عواقب و نتیجه اجرای برنامه‌های این افراد (در صورت تصویب و تحقق) برای طبیعت، حیاط وحش و مردم در کوتاه مدت و بلند مدت چه می‌باشد؟

*این‌ها و خیلی سئوالات دیگر (به جهت جو سازی‌های اخیر) مسائل به ظاهر دشواری شده‌اند که به آسانی و با یک نگاه کوچک به آنچه در پشت پرده می‌گذرد، می‌تواند پاسخ خود را بیابد.

ما در اینجا به اختصار کامل، تنها اشاره‌ای به سرفصل بعضی از این مباحث که مانند «دم خروس» از پشت پرده بیرون زده می‌نمائیم و شرح کامل آنرا، اولا به تمامی ملت شریف ایران و ثانیا به مقاله‌های بعدی (البته به شرط فرصت و توفیق) واگذار می‌نمائیم.

پاسخ:

پاسخ جامع و کامل در یک کلام این است که این آقایان می‌فرمایند: تفنگ چرا؟ شکار و کشتار چرا؟ این منابع را بدهید ما نگه داریم توریست می‌آوریم، گردشگری براه می‌اندازیم و...

ترجمه: می‌فرمایند ما را که از ساخت و ساز بستر رودخانه‌ها و تلاش برای تغییر کاربری گسترده منابع طبیعی و... توفیقاتمان میلیارد‌ها تومان بیشتر نبوده، یاری نمائید تا با در اختیار گرفتن همین منابع به صورت گسترده و قانونی (پانصد هکتاری، هزار هکتاری.... وووو) بتوانیم:

اولا: مقدمتا به عنوان حراست و حفاظت پای همگان را به این محدوده‌ها ببریم و با شعار (دست نزن، منابع طبیعی و محیط زیسته) خود بر روی آن چنبره بزنیم.

دوما: تحت عنوان اینکه می‌خواهیم محیط گردشگری ایجاد شود، در همین محدوده‌ای که هم اکنون اجازه یک آجر هم داده نمی‌شود، اقدام به ایجاد تاسیسات و مجتمع‌های رفاهی و تفریحی و سود آور بنمائیم.

سوما: از صاحبان واقعی این منابع، برای ورود، حضور و هرگونه بهره برداری مادی و معنوی، هزینه‌های حق به جانبانه دریافت بنمائیم.

چهارما: و البته برای تامین هزینه‌های جاری این به اصطلاح حفاظت‌ها کردن‌ها! اقدام به تشکیل کلوپ‌های شکار و ماهیگیری و... عضو گیری نموده و با دریافت حق عضویت‌های کلان! و فروش پروانه‌های ویژه آنچنانی در پنهان و آشکار به پولدارهای عضو و.... بلافاصله اقدام به بهره‌برداری از منابع موجود نموده و با بخشی از همین درآمد‌ها، البته دست و گردن هر کسی را که (به این منابع جد و آبائیمان) تعرض نماید خرد نمائیم.

 (براستی اگر نام این نوع حفاظت و حراست، خصوصی سازی منابع طبیعی و ملی نیست، چه نام دیگری برای آن می‌توان تصور نمود)؟!

آیا بهتر نیست رسانه‌ها به جای اینکه بازیچه دست این جریان‌های جریان ساز شوند، با برگذاری جلسات و مناظره‌های واقعی، متشکل از کار‌شناسان دلسوز و مردمی، به دنبال راه حلی درست برای حفاظت و همچنین بهره برداری صحیح و معقول از این منابع خدادای چون دیگر ملل باشند.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
بهترین راه برای حفظ طبیعت این است که اماکنی را در نظر بگیرند و به پرورش گونه های طبیعی اختصاص دهند و اجازه شکار فقط در همان اماکن داده شود. اینطوری هم در طبیعت دخالت نمی شود و هم گونه های طبیعی حفظ می شوند
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
آقای محترم ، اینکه می فرمایید نیت مخالفان شکار خیر نیست بر فرض صحت ( که در مورد همه هم صدق نمی گند) دلیلی بر حقانیت امثال شما در دفاع از شکار نیست.
من واقعا نمی فهمم چطور امثال شما از کشتن و زجر دادن یک موجود زنده به عنوان یک تفریح لذت می برید. حالا بگذریم از محیط بان های مظلومی که هم نوع خودتون هم هستن و هر از گاهی می کشید !

من واقعا نمی تونم شما رو انسان تلقی کنم.
واقعا وقتی اون حیوون بی پناه تو چشماتون نگاه می کنه جای خالی یه چیزی با نام وجدان انسانیت رو تو قلبتون احساس نمی کنین؟
یک شهرون
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
بالاخره باید یک جورهایی احمدی نژاد مخدوش بشه که در دور بعد دیگه نتونه کاندید بشه!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
من نمیدانم مگر ما باید همیشه به کشورهای همجوار و سایر ممالک دنیا نگاه کنیم هروقت اونها ممنوع کردن ما هم همین کار رو بکنیم!!!
بگذارید حداقل یکبار هم که شده ما الگو بشیم برای جهانیان!
من کاری با صحت و سقم این مقاله یا داوری اون ندارم ولی به عنوان یک اکولوژیست باید بگویم این استدلالات واقعاً غیر کارشناسانه است!!!!
این حرکت و کمپین به حقی است که باید سالها پیش بر علیه کشتار بی رویه سرمایه های ملی (تنوع زیستی این مملکت) به دست عده ای دوستار قتل و کشتار انجام میشد. ولی حالا که پا گرفته به نظر شخص بنده باید با قدرت هرچه تمام تر در تمام جنبه های علمی، فرهنگی آموزشی و حتی تقویت گارد حفاظت محیط زیست و گسترش مناطق تحت مدیریت دارای پتانسیل حفاظتی پیش برود.
برای من مفهوم لذت بردن از کشتن واقعاً قابل توجیه نیست!!!
ناشناس
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
یعنی آدم نیست اونی که به هر بهانه ای طرفدار شکار باشه. امکان نداره یه آدم سالم بتونه دست به اینکار بزنه. فرارو یه متن روانشناسی شکار چندی پیش گذاشته بود که عالی بود به هر کی تونستم دادمش. فرارو خواهش میکنم تو به همون اقدامات ادامه بده. بخدا زندگی جلوی چشمامی ما سیاهه. لعنت به شکار کردن
علی
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
نکته و سوال اصلی این است که چه کسی به انسان اجازه داده است برای تفریح و خوشگذرانی جان یک حیوان دیگر را بگیرد ؟ مگر حیوانات حق حیات ندارند؟ آیا خدا چنین حقی به انسان داده است؟
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
با این تعداد تفنگ که دست مردم است و با این تفنگهای دورزن و دوربین دار و با این سالهای خشک و گرم و عرصه های محدود شده حیات وحش شکار ازاد فقط نسل حیوانات وحشی را بر می اندازد چیزی که در ایران جریان دارد بیش از شکار و شکارچی است قتل عام است حتی پرندگان هم مسیر مهاجرت خود را عوض کردهاند و یا نابود شدهاند ونیستند که مهاجرت کنند همین حالا که ممنوع است شکار همچنان با شدت رواج دارد و اصولا در ایران فقط ادمها در جهت منافع خود شعار میدهند
محمد بیدگلی
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
سلام ، بسیار جالب بود ، امیدوارم در تفکر و بینش مسئولان محیط زیست کشور تاثیر خوب و مثبتی داشته باشد . از نویسنده این مطلب هم کمال تشکر را دارم .
ناشناس
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
به نظر می رسد خیلی علاقمند به شکار هستید اما در هیچ دین و آیین و فرهنگ انسانی ای شکار نه ورزش است نه طبیعت گردی است نه به معنای حفاظت از محیط زیست است
به علاوه ی این که کشورهای همجواری که نام می برید خیلی هایشان دارای گونه های نادر حیوانی نیستند که ذاتا شکار آنها را ممنوع کنند و از طریق همین تورهای گردشگری! که جنابعالی می فرمایید برای شکار گونه های نادر حیات وحش به کشور ما می آیند تا کله ی پلنگ و یوز ما را به دیوارهای قصرهایشان بچسبانند
این که شکار برای کنترل جمعیت گونه های پرتعداد و حفاظت حیات وحش در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گیرد البته امر بسیار پسندیده ای است که تنها باید از کانال سازمان حفاظت محیط زیست انجام گیرد و لاغیر و بساط تورهایی که برای تفریح ثروتمندان اقدام به قتل حیوانات و گونه های نادر و حفاظت شده می کنند نه تنها باید برچیده شود بلکه باید از مجاری قانونی این افراد تحت تعقیب قرار گیرند
مخالف شكار
۰۵:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
چرا ، چون شكار تعريف مشخص و معلومى داشته و داره ، ولى شكار پلنگ و يوز و گنجشك ١٠٠ گرمى و عكس گرفتن باهـاش يه نوع جنونه كه دليل خوبى براى مخالفت با شكاره …
در كل شكار براى دورانى بوده كه بشر مثل امروز هـمه چيز در اختيار نداشته و در محدوديت بوده ، حتى سير كردن خودش ، شكار راه مناسبى براى تأمين غذا به حساب ميومده ، ولى مطمئنم كسى كه تو اين دوران شكار مى كنه و شكارچى شده قصدى براى تأمين يكى از اصلى ترين مايحتاج هاش رو نداره و كشتن حيوانات رو فقط به صرف لذت بردن انجام ميده !!

به حق مشاهده حيوانانت با ديد منابع خودش ميتونه منشأ يه مقاله به وضوح بهـتر از نوشته شما باشه !