صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۳۶۲۱
عاشق شدن یک فرایند شیمیایی است. وقتی فردی عاشق می شود، مجموعه ای از واکنش ها در بدن او رخ می دهد. به عقیده کارشناسان این تغییر و تحولات شیمیایی تضمین کننده بقای گونه انسان هاست.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
عاشق شدن یک فرایند شیمیایی است. وقتی فردی عاشق می شود، مجموعه ای از واکنش ها در بدن او رخ می دهد. به عقیده کارشناسان این تغییر و تحولات شیمیایی تضمین کننده بقای گونه انسان هاست.

نشانه های عاشق شدن، که شبیه بروز کردن علایم بیماری هاست، به وضوح قابل شناسایی است؛ از عرق کردن دست ها گرفته تا از بین رفتن اشتها و حس سرخوشی و همچنین سرخ شدن گونه ها و تپش قلب.

عشق مراحل مختلف دارد. شروع شدن هر کدام از این مراحل با ترشح مجموعه ای از مواد شیمیایی همراه است که واکنش های فیزیکی خاصی را سبب می شود.

یکی از این مراحل تمایل به برقراری رابطه جنسی است که می تواند به حس وابستگی، رابطه و ازدواج بیانجامد.

هلن فیشر، از دانشگاه راتگرز در نیوجرسی آمریکا که در این زمینه پژوهش کرده است، می گوید که این مراحل لزوما به ترتیب مشخصی اتفاق نمی افتد.

او در گفتگویی با بخش اسپانیایی بی بی سی گفت: شما احساس وابستگی شدیدی به کسی می کنید و ماه ها یا سال ها بعد، اتفاقاتی بین شما می افتد، احساس ها تغییر می کند و ناگهان عاشق آن فرد می شوید.

محققان مجموعه ای از ترکیبات شیمیایی را شناسایی کرده اند که در هر کدام از این مراحل ترشح می شوند.

مرحله اول: حس جنسی
حس جنسی نتیجه ترشح هورمون های جنسی تستوسترون و استروژن است. تستوسترون ویژه مردان نیست. مشخص شده که این هورمون در نیروی جنسی زنان هم تاثیر عمده‌ای دارد.

مرحله دوم: جذب شدن
این مرحله وقتی است که آدم ها عاشق می شوند و دیگر به هیچ چیز دیگر فکر نمی کنند. آنها ممکن است حتی کم اشتها و کم خواب شوند و روزانه ساعت ها به عشق جدیدشان فکر کنند. در مرحله جذب شدن به فرد مقابل، گروهی از مواد شیمیایی از گروه پیام‌رسان های عصبی (neuro-transmitters ) به نام مونو آمین نقش مهمی دارد. این مواد عبارتند از:

دوپامین: که با مصرف کوکایین و نیکوتین هم می تواند فعال شود.

نوراپی‌نفرین: که به نام آدرنالین هم شناخته می شود و افزایش آن در بدن می تواند سبب عرق کردن و تپش قلب شود.

سروتونین: یکی از مهمترین ترکیبات شیمیایی عشق است که می تواند ما را به طور موقت به حالت دیوانگی برساند.

مرحله سوم: حس وابستگی
اگر قرار باشد رابطه ای ادامه یابد، وابستگی، حسی است که بعد از جذب شدن به یک نفر ایجاد می شود و در صورتی که مرحله جذب شدن همچنان ادامه یابد، می تواند منجر به تولیدمثل شود.

در این مرحله دو هورمون توسط دستگاه عصبی ترشح می شود که در بروز حس وابستگی اجتماعی نقش دارد:

وازوپرسین: ماده شیمیایی ای که در مرحله تعهد طولانی مدت نقش دارد. آزمایش هایی که روی موش های آفریقایی انجام شده، نشان می دهد که کاهش وازوپرسین در مردان به سرعت سبب بدتر شدن رابطه بین شریک های زندگی و کاهش وفاداری می شود.

اکسی‌توسین: این ماده به هنگام زایمان از غده هیپوتالاموس ترشح می شود و به خروج شیر از پستان کمک می کند. از جمله کارکردهای دیگر این هورمون کمک به ایجاد پیوندی قوی بین مادر و فرزند است. این هورمون در لحظه اوج لذت جنسی در هر دو جنس ترشح می شود و اعتقاد بر این است که باعث محکم تر شدن رابطه بین بزرگسالان نیز می شود.

منبع: بی بی سی
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی...الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
لعنت بر عشق , تو این مملکت نمیشه حتی عاشق شد !
چند سالای پیش دانشگاه آزادی بودم , عاشق یک دختر خانمی شدم , عشق پاک ! نه از این عشق های کشکی ...
ولی چون امکانات نداشتم و اون دختر خانم اهل محله سعادت آباد بود حتی به صورت مستقیم بهش هیچ پیشنهادی ندادم و تا همین لحظه هم اون دختر رو فراموش نکردم و همیشه در رویاهام هستش ....
بله ! تو مملکت ما عشق هم پول و امکانات میخواهد !!!!
ناشناس
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
این که عاشق شدن یک اساس بیوشیمیایی دارد خیلی مهم است لیکن این مقوله چند عاملی بوده و شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی هم بی تاثیر نیستند و در صورتیکه اوضاع جامعه بر وفق مراد نباشد و بیشتر این عوامل نظیر شرایط کنونی کشور به بن بست رسیده باشند تجربه این موهبت الهی که در رشد و تکامل انسانی بی تاثیر نیست هم به امری محال تبدیل می شود
ناشناس
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
خبر کم اوردی ؟
ناشناس
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
برای نوجوانان بد نیست این مطالب توضیح داده شود. چون تغییرات جسمی انها زیاد ودرک درستی از احساسات واقعی وخیالبافی ندارند و کنترل عقلی در انها کمتر است وممکن است دست به کارهای خطرناک بزنند.
ناشناس
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
عشق یک احساسه و مهمترین جنبه ی احساس ، غیر جسمانی است .
درود بر عاشقی
ناشناس
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
اسم مرحله دوم خر شدن هست!!!! فرارو پخشش کن لطفا!!خخخخ
ناشناس
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
مرگ بر عاشقی
شاهد عینی
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
انسان علاوه بر جسم ، مشتمل بر روح و ذهن و نفس نیز می باشد ، مطلبی که غربیان (بعضاً) و ملحدان در پی نفی [نقش آفرینی] کامل آنند ، مصداق بارز و آشکار آن هم فیلم "لوسی"ـست که یک فرد با مصرف موادمخدر [ـی شیطانی] به درجه ای از توانایی رسید که از 100% مغزش استفاده کرد و [معاذ الله] به جایگاه خدایی [قدرت مطلق] رسید !!! تمامی ترشحات مواد و هورمونهای مدرج در یادداشت از نظر علمی اثبات شده اند لیکن انسان به معنای حقیقی تک بعدی نبوده و خصوصاً در مورد امری الهی مانند عشق ، انکار نقش خواستهای نفسانی ، تصورات ذهنی و لطافت روح انسان مسلماً و تحقیقاً ادامه دهنده فرضیه های داروین و امثالهم است که مدتهاست تعدادی از شبکه های ماهواره ای به صورت هدفدار به آن می پردازند و هدف ترویجی آنها نیز انتشار و گسترش الحاد است . به نظر شما عقل همان مغز است ؟ انسان صرفاً جسمانیست ؟ شکل گیری عشق صرفاً در بُعد جسمانی انسان است ؟ و ..... امروزِ روز دنیا با جنگ نرم (افکار) مواجه ست و شایسته و بایسته و نیک است اگر کمی بر تعقل خود بیفزاییم تا بتوانیم به تفکراتمان جهتی درخور و به نگاهمان عمق بخشیم ، در این پیکار اهم موضوع پی بردن به نیاتِ واقعی در اعمال و گفتار اغیار است .
ایام همه تان به کام و عزتتان مستدام
شهاب
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
عاشق شدن یک فرایند شیمیایی است!!!
پوزیتیویسم هیچ گاه علوم انسانی را درک و فهم نکرد.
ناشناس
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
این بررسی عشق از نگاه ماتریالیستی است که البته بسیار نیکو است اما عشقی که بر اساس یکسری ارزشها شکل بگیرد همواره پایدار و ارزشمند است
ناشناس
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
والله بابام جان دروغ چرا ؟ ... اونکه ما دیدیم اینجوری است که وقتی خاطر یکی را می خواهی ... آون وقتی که نمی بینیش توی دلت پنداری یخ می بنده ... وقتی می بینیش یک هرمی توی دلت بلند می شه ، پنداری تنور نانوایی را روشن کرده اند ... همه چیز دنیا را ، همه مال و منال دنیا را برای اون می خواهی ، پنداری حاتم طایی شدی .. خلاصه آرام نمی گیری مگر اینکه آن دختر رو برایت شیرینی بخورند ... اما این هم هست که اگه خدای ناکرده اون دختر به یکی شوهر بدهند، آون وقت دیگر واویلا ... ما یک هم شهری داشتیم که خاطرخواه شده بود یک شب آن دختر را برای یکی دیگه شیرینی خوردند . صبح آن همشهری ما زد به بیابان . تا حالا که بیست سال گذشته هنوز هیچکس نفهمیده چی شده ... پنداری دود شد رفت اسمان ...
ناشناس
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
من تا حالا هیچ کدوم از این حس ها رو تجربه نکردم:(:D
ناشناس
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
مرحله چهارم: تنفر
سپید
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
بی اعتنایی
ناشناس
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
مطالب بی بی سی را می گذارید ارجاع هم بدهید!