فرارو- افشین داورپناه؛ اینکه جامعه ایرانی از هر چیزی به زعم خود «جُک» میسازد را یقینا باید نوعی «کنش اجتماعی» تلقی کرد؛ کنشی در قبال شرایط و وضعیت موجود جامعه، با این توضیح که دلایل چنین کنشهایی نزد گروههای اجتماعی گوناگون، الزاما یکی نیست. هر گروه میتواند ساختار یا قالب هر جوک را با هدف، نیت و محتوای فرهنگی مورد نظر خود هماهنگ کند.
به نظر میرسد جامعه ایرانی در این مورد و در ادامه تجربه «جوکسازیهای همگانی» که در سالهای اخیر اتفاق افتاده، وارد مرحله جدید ـ و جدیتری ـ شدهاست؛ «جدید» از این نظر که فرآیند جوکپردازی یا جوکسازی همگانی، ساختارها و قالبهای جدیدتری را برای این کار تولید کردهاست، و «جدیتر» از این نظر که، عمل جوکسازی، به عنوان گونهای از کنش اجتماعی، الف ـ فراگیرتر شده، ب ـ تنوع محتوایی بیشتری یافته، ج ـ کارکردها و دلالتهای فرهنگی آن متنوعتر و در عین حال پیچیدهتر شدهاست و.... بنابراین، «جوکسازی همگانی» دیگر نه به عنوان مقولهای که صرفا دارای کارکردهای فرهنگی ـ اجتماعی سرگرمکنندهگی یا هزل و هجو است و یا بیشتر هدف «خندان» را دنبال میکند، بلکه ضروری است تا به عنوان کنشی اجتماعی (سیاسی ـ فرهنگی) مورد توجه پژهشگران و بیش از آن سیاستمداران سیاستگزاران و و مدیران فرهنگی قرار بگیرد.
در آخرین مورد از «پویش همگانی جوکسازی» در ایران، گونهای از «جوکپردازی عمومی» که به نام جوکهای «الکی، مثلا...» میشناسیم، این جوکها، نوشتاری است. فقط ظرف مدت یک هفته، بخش وسیعی از تعداد پیامکهای منتشر شده در فضای مجازی و شبکههای ارتباطی اجتماعی را به خود اختصاص داد. فقط ظرف ۲۴ ساعت اولیه، ۱۷۵ جوک در این قالب، ثبت شد!
قالب جوکپردازی «الکی! مثلا...!» را همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد، از نظر اهمیت باید رخداد جدید و قابل توجهی تلقی کرد؛ در اینجا به طور اختصار و بر اساس «ساختار» و «کارکرد» این الگوی جوکپردازی، به برخی از مهمترین نکات دراینباره اشاره میشود:
الف ـ سادگی و ظرفیت بالای عمومیشدن الگوی «الکی! مثلا...!»: ساختار یا الگوی تولید این «جوکسازی» بسیار ساده است و در عین حال، ظرفیت بالایی برای طرح انواع موضوعات دارد؛ سادگی این ساختار یا الگو باعث شدهاست تا افراد گوناگون بتوانند شخصا به تولید جوک در این قالب بپردازند ـ توجه داشته باشیم که «جوکسازی» در هر حال توانمندی ویژهای میطلبد ـ هر کسی توانایی جوک ساختن ندارد، همانطور که جوک گفتن نیز تواناییهای مخصوصی میطلبد. اما قالب یا الگوی جدید «الکی! مثلا...!» به گونهای است که بسیاری از افراد میتوانند در قالب آن، مفاهیم و محتوای مورد نظر خود را به جوک تبدیل کنند؛ هر چند ممکن است این جوک، برای دیگران چندان هم «با مزه» نباشد. افراد بر حسب توناییهای شخصیشان در استفاده از خلاقیت، اطلاعات و صنایع ادبی مثل «ایهام»، «استعاره»، استفاده از تواناییهای «بین متنی» و... و بر اساس گرایشها و خواستگاه سیاسی، فرهنگی، اقتصادیشان میتوانند جوک خودشان را تولید کنند!
ب ـ توانایی بالا در بیان انتقادها و سخنان ممنوع: ساختار و شیوه بیان در این نوع جوک گویی به شهروندان اجازه میدهد تا حتی آنچه را که به دلیل ممنوعیتها، تابوها و ملاحظات فرهنگی، سیاسی در شرایط عادی نمیتوانند بیان کنند، در این قالب به راحتی بیان کنند. در واقع، آنها میتوانند حرفهایشان را بزنند بدون اینکه از عواقب بیان آن هراس داشته باشند.، زیرا راه فراری برای آنها باقی میگذارد و آن هم اینکه «شوخی کردهاند». شما میتوانید هر حرفی را بزنید و در پایان بگویید «الکی! مثلا...»؛ در واقع، گویی در این الگو با نوعی «کنش غیرصادقانه زبانی» مواجهیم که به شدت متاثر از شرایط اجتماعی است! در این الگو، امکان بالایی برای کاربرد محتواهای «فرا زبانی»، «بینا متنی» و وجوه «کنایی» و «استعاری» زبان وجود دارد.
ج ـ «جوکگویی و جوکسازی» و نیاز جامعه به شادی: یقینا بخش عمده کارکرد جوکهایی که در این الگو تولید میشود نیز سرگرمی و ایجاد خنده و شادی است؛ جامعه ایرانی، تشنه شادی است. میل به شادی تا حدی است که افرادگاه به هر بهانه به دنبال تولید شادی و خندهاند حتی اگر این شادی و خنده به بهای تمسخر، استهزا، هزل یا هجو باشد! اگر چه تولید خنده حتی اگر به بهای تمسخر یا هزل و هجو دیگران نیز انجام شود، دارای دلالتهای اجتماعی است. در نظر بگیریم کهاز همه افراد جامعه نمیتوان انتظار داشت که در فضایی پراسترس، مبهم و مغموم، به دنبال تولید جکهای پاستوریزه یا طنز به اصطلاح فاخر باشد! از همین روست که موضوع و دستمایه بخش قابل توجهی از جوکهایی که در قالب «الکی! مثلا...» تولید میشود در عین انتقادی بودن، مربوط به موضوعهای ارزشی و دینی است؛ یعنی موضوعاتی که در شرایط عادی جامعه نمیتوان آنها را به شوخی گرفت!
د ـ «جوکگویی و جوکسازی» و سرعتبخشیدن به فرآیند «عرفی شدن»: همانگونه که گفته شد، نیاز جامعه ایرانی به شادی (گاهی به هر قیمت) و انتقاد به شرایط موجود،گاه باعث میشود که در الگوی جوکسازی «الکی! مثلا...» حتی موضوعاتی که برای بخش عمدهای از جامعه ارزشی قلمداد میشود نیز دستمایه جکپردازی قرار بگیرد؛ موضوعاتی که در شرایط عادی جامعه نمیتوان آنها را به شوخی گرفت و بعضا در هالهای از احترام یا قداست است؛ مثل موضوعات دینی و مذهبی. این جکگوییها حتی در بین گروههای مذهبی نیز دیده میشود. فرایندی که در طولانی مدت به «عادی سازی»، «معمولی سازی» یا «دنیوی شدن» مقولههایی منجر میشود که پیش از این «مقدس» تلقی میشدند یا شوخی با آنها، قبیح تلقی میشد.
هـ ـ «جوکگویی و جوکسازی» به مثابه مکانیسمی برای تقویت فضای «همزیستی»، «انسجام اجتماعی» و همچنین به مثابه مکانیسم تغییر شکل یافته ابراز «تفاوت»، «تعارض» و «خشونت» «جک گویی»: از رویکرد انسانشناختی، میتوان جوک را گونهای از «کنش متقابل» دانست که فضای تفاوت، تعارض و حتی خشونت را به نوعی بازی تبدیل میکند و از این طریق باعث تقویت حس «رواداری»، «همزیستی» و تلطیف فضای اجتماعی و از این رو تقویت انسجام گروهی یا اجتماعی شود. در واقع، جوکسازی شیوهای است برای تقویت همبستگی اجتماعی در بین مردمی که علیرغم تفاوتهایفرهنگی، سیاسی و اقتصادی، به دلایل گوناگون، از مواجههای مبتنی بر خشونت با یکدیگر، بیزارند. آنها با تبدیل هر پیام و محتوایی به جوک ـ حتی پیامها و موضوعات جدی سیاسی، اخلاقی، دینی و... ـ تلاش میکنند تا فضای اجتماعی را تلطیف کنند ـ اگر چه همچنان در جکها تلاش میکنند تا حرفهای خودشان را بزنند و فاصله بین خودشان و دیگران ـ دیگرانی که در گروه آنها قرار ندارند ـ را حفظ کنند. در این سازوکار اجتماعی، «تفاوتها»، «تعارضها» و «خشونت» موجود در روابط میان فردی و گروهی، در قالب جکگویی و جوک سازی (و انواع لطیفه و انواع طنز) نمود پیدا میکند؛ در الگوی جوکهای «الکی»، نمونههای فراوانی وجود دارد که نشاندهنده استفاده جامعه ایرانی، از این مکانیسم است!
«زبان» به عنوان یک مقوله جدی اجتماعی ـ که در ارتباط تنگاتنگ با قدرت، فرهنگ و ایدئولوژی قرار دارد ـ در ایران هرگز به طور جدی مورد توجه قرار نگرفتهاست؛ ظاهرا این گزاره که «زبان» بازنمود فرهنگ و شرایط اجتماعی است، نیز در عمل چندان جدی گرفته نمیشود! زبان و کنشهای زبانی، چندان کنترل پذیر نیستند. در زندگی روزمره نمیتوان با صدور بخش نامه و... جلوی حرکت یا کنشها و تغییرات زبانی را گرفت؛ مردم بر اساس نیازهایشان، زبان (چه در وجه گفتاری و چه در وجه نوشتاری) را به گونهای خلاقانه دستکاری میکنند، گونههای ادبی میآفرینند و... مردم و زبان، راه خودشان را میروند. رخداد زبانی «جوک سازیهای فراگیر و عمومی» در جامعه ایرانی را باید نشانه آشکاری از ظرفیتهای اجتماعی زبان تلقی کرد؛ خنده و شادی آفرینی، انتقاد از شرایط فرهنگی اجتماعی موجود، توانایی در بازنمایی اوضاع جامعه و دیدگاهها، خواستها و آرزوها، مهمترین کارکردهایی است که «جوک سازیهای فراگیر و عمومی» دنبال میکند؛ در سالهای اخیر امکانات فضای مجازی و ابزارهای ارتباطی جدید نیز فرآیند تولید و بازتولید این ظرفیتهای زبانی و بازنمایی واقعیتهای اجتماعی را به نحوچشمگیری سرعت بخشیده و تقویت کردهاست.
با وجود این، متاسفانه علیرغم اهمیت شناسایی و توجه به مکانیسمها و اهداف چنین کنشهایی در شناخت و تحلیل وضعیت جامعه و مسائل ومشکلات آن و همچنین نقش تعیین کننده آن در شناسایی نقاط و موضوعات حساس و بحرانخیز جامعه، بررسی چنین کنشهایی همچنان به دلیل کم اهمیت پنداشته شدن، کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
از آرمان هایی که نسل ها رو سوزاندند خسته است میفهمی خسته
.
.
.
.
الکی مثلا من نمیدونم قضیه چیه....
ما به نسل امروزی چی دادیم؟مشکلات اقتصادی، آب و هوای نامناسب، کشور جهان سومی با حداقل امکانات و تفریحات
جون تفریح میخواد، چرا باید از جوونی زیر فشار باشه حتی یه جکم نگه؟
نسبت به نوجونای کشورای دیگه بچه های ما بچه های خوبین ایراد از ماست که براشون کمترین امکاناتم فراهم نکردیم
امار محتوی پیام های مردم را چگونه به دست اوردید؟
.
.
.
الکی، مثلا احمدی نژاد اومده من حساسیت بهاری دارم
الکی مثلن شادم
شنیده اید که می گویند تاریخ در محلهای مختلف تکرار می شود ؟
خواهش می کنم تاریخ اتحاد جماهیر شوروی در زمان دیکتاتوری لنین و بعد از او را بخوانید و به بینید که چقدر به اتفاقات کشور ما شباهت دارد .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺑﯿﻦ ﻭﻗﻮﻉ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺟﻮﮎ
ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺮﻭﺟﻮﮐﻮﻣﺘﺮ ﻣﯿﻨﺎﻣﻨﺪ
الکی مثلا توافق هسته ای کردیم.
..
.
.
.
الکی مثلامن نظری ندارم
الکی یعنی من روانشناسم خیلی حالیمه...
.
.
الکی مثلا من جزو اون الکیا نیستم
.
.
.
.
.
الکی ! مثلا من خیلی نکته سنجم !!!!!!!
مونيخ كي جزء فرانسه بوده ؟
با توجه به تحقيقاتتون اگه بهش عمل كرديد آلان چنذ سالتونه؟
مثلا منم دارم تحقيق مي كنم.اين يه پرسشنامه است.
علاف ، بی مسیولیت ،
کاری ندارن جز جک ساختن برای هر چیزی
پاشید جمع کنید این مسخره بازیها رو
الکی مثلا من معترضم !!!
الکی مثلا من شریعتمداریم !!!
ما میخوایم همه چی بخودی خود درست بشه ما هم هیچ هزینه ای پرداخت نکنیم!
گفتم الکی مثلن نونوایی بسته بود!
یهو دیدم بابام با لگد چنان ضربه ای کوفت تو پوزم که آب دهنمو معلق تو هوا دیدم
وقتی بهوش اومدم دیدم بابام با لبخند ملیحی گفت:
.
.
.
الکی مثلن من بوروسلی ام :||
نسل امروز پاسوز اهداف بنياد گرايانه ى نسل گذشته شدن لااقل با جك ساختن با اهدافشون يكمى دل خودمون رو آروم مى كنيم
این آزادای بیان در شبکه های اجتماعی و اینترنت یه جور آزادی مجازی است.
آزادی وقتیه که تو با هویت شناخته شده بتونی و جرات بکنی حرف بزنی و عقوبتی برات نداشته باشه.
البته قبول دارم که در نسل ما دهه که حتی آهنگ بنان هم جرم محسوب می شد، در مقابل وضعیت فعلی محدود تر بوده است ولی هنوز با آزادی بیان فاصله زیادی داریم.
در کمبود آزادی ، هنرهای جمعی ضعیف میشوند!
اين پيام را ميدهد كه بيشتر مردم از محدوديتهايي كه در ايران هست ولي در خارج ايران نيست در عذابند و مي خواهند يك جوري بگن كه ديگه نميخوان در اين دنيا مانند جزيره اي دور افتاده وديوار كشيده دور خودشان باشند مي خواهند همانند بقيه دنيا باشند شادي كنند و رفاه را بعد از شادي ميخواهند و تنها امكان اين مردم حقير شده ارتباطات مجازي ميباشد از گير حرام وحلالها خلاص شوند و به فكر اين باشند كه دنيا چه خبر است نه سياسي بلكه علمي و يا تفنني اين عقده يك روزي سر گشاده ميشود و بايد ان روز فقط به خدا پناه برد كه مقداري هم مردم هويت خوشونو حفظ كنند اميدوارم ان روز نرسد كه اين جوكها مصداق عملي بخود بگيردو افراط چنان شود كه مردم از طرف ديگر ديوار بيفتند
الکی. مثلا آقا بیشتر مردم رو روانشناسی کرده که پیام خواسته شون رو بدینوسیله اعلام میدارد...
الکی. مثلا خودم مطالعه دارم !
الکي مثلا من خيلي منطقي ام
نه خداييش با اين خفقان كار بهتري سراغ داري ؟
بيا باهات بحث كنم تا بفهمي چقدر پرتي !
.
.
.
.
.
.
الکی مثلا قصه نبافتی... منم فیلسوفم!
خوبه قبل از زدن جوالدوز به ديگران يه سوزن به خودت هم بزني .
به دموکراسی اعتقاد داری؟!!
نمیدونم شاید روسیه و امثالهم متحد شما باشن ولی متحد نسل جوان که یه روزی اکثریت میشن نیستن
و تحت سلطه روسیه و چین
الکی مثلا این آقا خیلی میفهمه
شاید خودشونم از کاری که میکنن خوششون نمیاد
فردیت؟؟ :D نخندون ما رو این بچه ها صبح تا شب پای فیس بوکن اینترنت که قطع می شه انگار از غار اومده باشن بیرون نمی دونن اصلا تو جامعه چطوری باید حرف بزنن کدوم فردیت؟؟؟یه غذا نمی تونن گرم کنن بخورن جوراب هاشون رو هم مادر پدرشون می شورن ما داریم مثل شما تو این کشور زندگی می کنیم به ما نگید دیگه!!!
جناب ۱۴:۵۹
دموکراسی معنیش این نیست که مملکت رو بدی دست یه عده جوگیر اکثریت نمی شید خیالتون تخت هنوز هستن پدر مادرهایی که بچه ها رو وطن پرست و با غیرت با میارن و نخبه ها به پست های بالا می رسن نه فیس بوکی ها!!!
جناب ۱۵:۰۰
شما یا نمی دونی افغانستان کجاست یا نمی دونی ایران کجاست!!
ما فرقی با افغانستان نداریم؟؟ تا حالا شده نصف شب بریزن تو خونت بهت تجاوز کنن؟؟ تا حالا شده یه آمریکایی قلدر وسط خیابون ببینی و جرات نکنی بری سمتش اونم تو خاک خودت؟؟تا حالا شده نصف جمعیت کشورت آواره و تو سری خور کشورهای دیگه باشن تا حالا شده بلندپایه ترین مقامات کشورت از آمریکا خط بگیرن و نوکر اونا باشن؟؟ تا حالا شده حتی در آرزوی درس خوندن بمونی؟؟نگو عزیز من شما نمی دونی ایران چیه و یه روزی قدر می دونید که خیلی دیر شده ایران الان آمریکای منطقه است در مقابل این همه نقشه کشی های دشمن و این همه بودجه ایران هراسی و اسلام هراسی ایران هر روز پیشرفت می کنه و ماهواره می سازه حالا شما بگو این ماهواره ها کاغذی و پلاستیکیه فقط آمریکا و اسرائیل می دونن ایران یعنی چی برید از اونا بپرسید.
زنده باد ایران.
اون فسادی که دچارش شدن هم نافرمانی مدنیه؟؟؟بیسوادی و دشمن پرستی هم نافرمانی مدنیه؟؟نداشتن فهم سیاسی چی؟؟اینا فهم مدنیه یا فریب دشمن رو خوردن؟؟؟شمایی که برای اوباما و آمریکا درود می فرستید واقعا فکر می کنید مشکل آمریکا برنامه اتمیه؟؟؟مگه همین چند روز پیش نبود خانم جن ساکی گفت برنامه فضایی ایران تهدید برای خاورمیانه است!!؟؟ چرا چشمهای خودتون رو می بندید چطور اسرائیل و برنامه اتمیش تهدید نیست بعد علم و ماهواره ایرانی تهدیده؟؟؟چرا برای کسی که سالهاست باعث مرگ کودکان سرطانی و هموفیلی شما شده درود می فرستید؟؟کسی که از تحریم دارو هم کم نذاشت و هخرجا تونست به مردم ایران فشار آورد فکر می کنی این اقتصاد خراب ایران دلیلش چیه؟؟جز اینه که ایران نمی خواد تو سری خور آمریکا باشه اما اونا خوششون نمیاد و تحریم می کنن و به هر بهانه ای ایران رو تهدیدی علیه دنیا می نامند؟؟امروز برنامه ی اتمی فردا حقوق بشر پس فردا می گن ایران حق نداره دانشگاه داشته باشه!!! امیدوارم روحانی موفق بشه توافق کنه تا ببینید بعدش یه مسئله دیگه رو پیش می کشن.
از چی بگم؟ از اختلاس ؟ از دزدی ؟ از بیکاری؟ از تورم ؟ از اونایی که نشان لیاقت میگیرن و میلیاردی پول مردمو میخورن... پشت این جک گفتن ها دل مردم خونه برادر ...
1. درباره بخش نخست صحبت شما فرمودید بچه های بیکاری که به دنبال لایک هستن! باید خدمت شما عرض کنم وقتی در یک جامعه و در فضای واقعی اجتماعی سرخوردگی ها از حد می گذره آدمهای اون جامعه به دنبال ایجاد یک فضای دیگه می گردن که شاید فیس بوک و شبکه های اجتماعی بتونه جای دنیای واقعی رو بگیره فردی که تحصیلات داره اما بیکاره یا بدیهی ترین چیزها مثل ازدواج، خانه، آزادی عقیده و بیان و بسیاری چیزهای دیگه رو نداره برای ساختن اون رو به دنیای مجازی میاره. پس مقصر اگر جوان ها هستن دو برابر اون سیستمی هست که جوان رو مجبور میکنه به سمت فضای مجازی بره.
2. فرمودید نسلی که برای دشمن درود می فرسته: میخوام بگم دلیل اون رو تا حالا پرسیدید از خودتون؟ آیا وقتی حکومتی ملت خودش رو دسته بندی میکنه به خودی و غیر خودی و دایره خودی ها در کشور 75 میلیونی بیشتر از 5 میلیون نیستن آیا 70 میلیون بقیه واکنشی نباید نشون بدن؟ آیا وقتی تاریخ کشور مصادره به مطلوب میشه و امثال مصدق که در برابر آمریکا ایستادن منفور معرفی میشن و امثال ... که در سرنگونی مصدق نقش داشتن کوچه و خیابون به نامشون میشه آیا انتظار نداری برای دشمن کف و سوت و هورا بکشن؟
3. نسل جدید رو ساپورت پوش و غیره و غیره نامیدید آیا نباید از خودت به عنوان یک مدافع بی چون و چرا سوال کنی چرا به اینجا رسیدیم؟ شما و هم فکران شما باید بپرسید چرا بعد 36 سال ملت نه تنها از دین و انقلاب دور شدن بلکه از اون روی گردان هستن. مگر قرار نبود در انقلاب ما همه حتی کمونیست ها آزاد باشن چه شد که حتی یک تعبیر و یا تفسیر اسلامی اما مخالف شما جایی در این مملت نداره چرا همه کسانی که برخلاف شما و همفکران شما هستن یا فتنه گر هستن یا نوکر غرب وقتی شما ملت رو از هویت ایرانی اون خالی می کنید وقتی کوروش و داریوش از کتاب های تاریخ حذف میشن وقتی محمد و علی در چارچوب مطلوب شما و منافع همفکرانتان باید معرفی بشن وقتی اسلام مصادره به مطلوب میشه جوان برای ساختن یک هویت برای یک اعتراض جاستین بیبر گوش میده چون امثال شما حتی اجازه پخش ساز ملی رو از صدا و سیما کشور نمیدن.
4. فرمودید چرا جوان مملکت میگه بریم با اسرائیل هم پیمان بشیم: تا حالا چقدر جدی به این سوال فکر کردی؟ جوان وقتی میبینه بی کاری و فقر در کشور بیداد میکنه بعد کمک های بی دریغ دولتمردان از جیب بیت المال در حال صادر شدن به غزه و لبنان هست چرا نباید بدبین باشه؟ از قدیم هم گفتن چراغی که به خانه رواست ... دوست عزیز شما فقط بدونه دلیل ملت رو محکوم می کنید، چون حاضر نیستید در برابر اعمال ناصحیح خودتون جوابگو باشید.
5.فرمودید ایران رو نباید با افغانستان مقایسه کنید: در این مورد با شما موافق هستم اما تا حالا ایران رو با کره جنوبی، ژاپن و یا همین کشور دوست و برادر چین مقایسه کردید؟ نگفتم با کشورهایی مثل قطر و امارات چون می فرمایید عمله غرب هستن آیا تا حالا فکر کردید چطور کشوری مثل کره جنوبی که در زمان تولید صنعت الکترونیک و خودرو در کشور ما حرفی برای گفتن نداشت در حال حاضر دنیا رو با صنعت خودرو و الکترونیکش گرفته آیا تا خاطر شریف شما هست جناب حداد عادل در مجلس هفتم شعار ژاپنی شدن ایران رو میداد ولی نه تنها ژاپن نشدیم بلکه از خودمون هم عقب افتادیم
دست آخر باید بگم این نسل خوب یا بد دست پخت مسئولین نظام هستن مسئولینی که هیچکدام از مسئولیت های خود رو به عهده نمی گیرن و خودشون رو معیار ایران و اسلام می دونن.کسانی که فکر می کنن همه جوره باید به جای مردم تصمیم بگیرن در حالی که خودشون نیاز دارن که براشون تصمیم گرفته بشه. وضعیت امروز کشور ناشی از تصمیمات دیروز و امروز امثال حضرتعالی هست. و شک نکنید اگر دشمن از همین جمعیت جوان نمی ترسید تا حالا هزار باره به ایران حمله کرده بود پس توهم نزدنید که دشمن از فلان فرد یا بهمان شخص می ترسه. فقط این رو اضافه کنم که شما و همفکرانتان بیشترین خدمت رو به دشمن کردید آدمهایی که از ایران رفتن به خاطر تفکر شما بود. آدمهایی که در زندان هستن به خاطر تفکر شماست. در دوران احمدی نژاد کشور بیشترین چالش رو داشت و این فقط به این خاطر بود که نظر ایشون به نظر امثال شما نزدیکتر بود پس باید می ماند و کشور را می رساند تا نزدیکی پرتگاه سقوط. هنوز کنار پرتگاهیم پرتگاهی که شما و همفکرانتان خواستید به خاطر جاه طلبی خودتان از روی آن پرواز کنید فارغ از اینکه بالی برای پرواز به غیر غرورتان نداشتید و ندارید. فرارو خواهش می کنم منتشر بفرما در غیر این صورت به خدای یگانه نه تنها دیگر به سایت شما نمی آیم بلکه بر علیه شما اقدام می کنم.
الکی مثلا من خیلی حالیمه!!!
دیگر از داشتن این بدبختی ها عصبانی نمیشود
...
.
.
الکی مثلا من بدبخت نیستم
الکی ! مثلا من هم اجساس بدبختی میکنم
الکي مثلا من خودم دارم کار ميکنم
راستکی بود..