"دانشجوی دکترا با خوردن سیانور در مقابل مسئولان دانشگاه خودکشی کرد." خبر تکاندهندهای که روی سایتهای خبری قرار گرفت مربوط به مرگ مرموز حسین خجستهنیا دانشجوی دکترای روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی بود.
با این حال تا اعلام نتیجه پزشکی قانونی در رابطه با علت اصلی مرگ این دانشجوی دکترا نمیتوان نظری قطعی مبنی بر خودکشی یا مرگ طبیعی او داد، اما به گفته شاهدان ماجرا فرضیه خودکشی حسین خجستهنیا هولناک است. ماجرای پایان دادن به زندگی و انتقام گرفتن از دنیای اطراف چند وقتی است که در دانشگاهها بین دانشجویان حکایت دردناکی دارد. سال ٨٦ هم در اتفاقی مشابه یکی از دانشجویان مقطع دکترای شیمی دانشگاه شهید بهشتی بعد از جروبحث با یکی از استادان دانشگاه با خوردن سیانور به زندگیاش پایان داد.
مرگ در دانشگاه تهران
ساعت ٢ظهر روز دوشنبه، حسین خجستهنیا برای صحبت با رئیس دانشگاه تهران به سمت اتاق او رفت. چند دقیقه بعد در کمال ناباوری شاهدان ماجرا روی زمین افتاد. بدنش میلرزید و تنش یخ زده بود و همین موضوع کافی بود تا نیروهای اورژانس دانشگاه بالای سر او حاضر شوند. تا اینکه کمکم علایم حیاتیاش را از دست داد و قبل از رسیدن به بیمارستان جان سپرد.
خودکشی یا ایست قلبی؟
مرگ بیصدا و مرموز این دانشجوی دکترا فرضیه خودکشی او را که در آستانه ٤٠سالگی قرار داشت قوت بخشید. شایعه پشت شایعه به راه افتاد این در حالی است که تا عصر روز سهشنبه خبری مبنی بر علت اصلی مرگ این دانشجوی جوان از سوی سازمان پزشکی قانونی اعلام نشد.
با این حال سیدفضلالله موسوی رئیس دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران درباره اخبار ضدونقیض درخصوص مرگ مرموز این دانشجوی دکترا به مهر گفت: «بعدازظهر روز دوشنبه یکی از دانشجویان دکترای این دانشکده هنگامی که مشغول صحبت کردن با تلفن همراهش بود، ناگهان بر زمین افتاد و از هوش رفت. بلافاصله او را به کلینیک منتقل کردیم، اما متاسفانه او قبل از رسیدن به بیمارستان جان سپرد.»
رئیس دانشکده حقوق وعلومسیاسی دانشگاه تهران مطالب عنوان شده در اینخصوص که او به علت مشکلات آموزشی و اقتصادی خودکشی کرده است را کذب محض عنوان کرد و گفت: «او از دانشجویان کوشا و ساعی ما بود و هیچ مشکلی با دانشکده نداشت و خود را برای دفاع از پایاننامهاش آماده میکرد. علت فوت هنوز مشخص نشده و ما منتظر اعلام نظر پزشکی قانونی در رابطه با علت اصلی مرگ او هستیم.»
پایان تلخ برای مردی بزرگ
حسین شیری یکی از دانشجویان مقطع دکترای دانشگاه تهران در سوگ حسين خجستهنيا در فیسبوکاش نوشت: «١٣بهمنماه ٩٣ ساعت ٢بعدازظهر حسين خجستهنيا دانشجوي دكتراي روابط بينالملل دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، خودكشي كرد. بهتازگي جلسه پيش دفاعش را برگزار كرده بود و به دنبال مجوز دفاع بود. او را از نزدیک نميشناختم ولي تعلقم به دانشكده بهعنوان يك معلم و حساسيتم به سرنوشت تكتك دانشجويان اين دانشكده موجب شد پيگير این موضوع باشم و اطلاعاتي در اينخصوص كسب کنم. به گفته شاهدان ماجرا روز حادثه او به حوزه رياست رفته و در دفتر منشي رياست اقدام به خوردن سيانور کرده است. بلافاصله به مركز بهداشت و درمان منتقل شده اما به کام مرگ فرو میرود.»
مشکلات زندگی در خوابگاه
اردشیر پشنگ یکی از دوستان حسین خجستهنیا در رابطه با شخصیت این دانشجوی مقطع دکترا به «شهروند» گفت: «از چندسال پیش حسین را میشناسم. او اهل یزد بود و در این ١٢سالی که برای درس خواندن به تهران آمده بود در خوابگاه زندگی میکرد. همیشه پرانرژی و پرصحبت بود و مدام از ایدههای جدید و کارها و برنامههای آیندهاش صحبت میکرد. پسر مهربانی بود و یادم است برای خانواده شهدا و جانبازان کلاسهای آموزشی برگزار میکرد و اطلاعاتش را در زمینه مسائل حقوقی و امنیت بینالملل در اختیار آنها قرار میداد. او درسش تمام شده بود و قرار بود تا چند هفته دیگر دفاع کند، با این حال من از مشکلات اقتصادی و آموزشی او خبر ندارم اما تنها چیزی که میتوانم دربارهاش اظهارنظر کنم مشکلات و فشارهای زندگی طولانیمدت در خوابگاههای دانشجویی است. موضوعی که در مورد زندگی حسین صدق میکرد؛ او ١٢سال از عمر تحصیلیاش را در خوابگاههای دانشجویی گذراند.»
تکذیب خبر خودکشی
در حالی که فرضیه خودکشی این دانشجوی جوان همچنان وجود دارد روز سهشنبه یکی از نزدیکان دکتر حسین خجستهنیا با تکذیب خبر خودکشی او گفت: «حسین برخلاف اخبار و شایعات خودکشی نکرده بلکه دلیل مرگ وی ایست قلبی به دلیل برخی فشارها و مشکلات بوده است.»
بی آیندگی مث خوره میوفته تو جونت تا ....
و دوم اینکه الان دقیقا بیست ساله تو خوابگاهم هنوزم نتونستن بیرونم کنن. به نظرتون میشه تو گینس ثبتش کرد؟
بفرمایید چرا فرار مغزها؟؟؟؟؟؟؟؟
عنایت دلواپسانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا بگین مرگ بر..............................
خوش بحالش که راحت شد.
خدا رحمتش کنه خیلی ناراحت شدم
حیف از این نخبه ها،در هرجای دنیا بود این نخبه ها رو روی سرشون میگذاشتند ولی در ایران ؟؟؟
متأسفانه بیکاری، سن ازدواج، بحران های اجتماعی، فشار و جبر اجتماعی و عدم حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و هزاران اما و اگر دیگر، همه و همه متأسفانه عاملی برای پا گذاشتن در این گونه مسیرهای ناامید کننده هست!
شاید درک این شرایط برای خیلی از کاربران عزیز سخت باشد!
من خودم دوست دارم كسي را پيدا كنم برايش در دل كنم ولي وجود تدارد
الان پيش آيت ا... وزير ، فرماندا ر ، نماينده و... بخواهيد بريد 4 بايد نو نوبت باشي