فرارو- احمد به همراه مسعود پسر خود با کارتن خوابی در زیر پل فرح آباد ساری و بازیافت زباله زندگی می کرد اما زندانی شدن پدر باعث شد مسعود توسط اورژانس اجتماعی راهی بهزیستی شود.
مسعود فقط 4سال داشت که کارتن خواب و زاغه نشین شد؛ پدرش احمد معتاد بود و در مرکز شهر ساری زباله ها را زیر و رو می کرد تا از بین آنها چیزی برای ادامه زندگی پیدا کند اما احمد بعد از مدتی به زندان افتاد و پسر کوچکش آواره شد.
یک خیر مسعود کوچک را زیر پل فرح آباد ساری در حالی پیدا کرد که گنداب زباله او را احاطه کرده بود. آنها به پارک رفتند بازی کردند به آرایشگاه رفتند و با هم غذا خوردند و پس از مدتی مسعود به بهزیستی سپرده شد. این گزارش تصویری را امیرعلی رزاقی عاس خبرگزاری مهر تهیه کرده است.
الهه خانم اگر شما به همچین آدمی برخوردین دلیل نمیشه همه مردا اینجوری باشند بر عکسشم هست
خواهران بزرگوارم
من بعنوان يك زن تحصيل كرده كه از يك خانواده ضعيف رشد كرده ام
از همه شما عاجزانه تقاضا ميكنم تا وقتيكه خودتان شخصا و بطور مستقل توانايي نگهداري فرزندتان را نداريد اقدام به بارداري و مادر شدن نكنيد.
هر زني بايد اين را بداند كه وقتي قصد مادر شدن را دارد بايد فقط و فقط روي خودش حساب كند و بررسي كند كه آيا بدون حضور همسرش ميتواند به تنهايي فرزندش را بزرگ كند و براي او امكانات مناسب فراهم كند.
باور كنيد كه دنيا مردان براي حضور بچه ها بسيار خشن است خيلي خشن
مسئولین؟؟؟؟
زهی خیال باطل.
با يد همه همت كنيم تا زنان و كودكان بي سرپرست را حمايت كنيم.
اما اينكه ما تنها واكنشمان به بيچارگيهاي اطرافمان صرفا حواله كردن قصور به دولتها باشد هم، فقط شانه خالي كردن است..
ما بايد كاري بكنيم. حتي اگر فقط ابراز تاسف باشد.. هر چند يقينا بيش از اين هم مي توانيم كاري بكنيم.. ولو يك نگاه همدردانه و مهربان به كودكان خيابان... ما بيش از اينها مي توانيم كاري بكنيم.. در اطراف ما كساني هستند كه با كمكي كوچك از طرف ما باري از دوششان برداشته مي شود..نگاه كنيم مي بينيم..
يافتن مقصر كمكي نمي كند در يافتن راه كمك، قدمي بايد برداشت..
دیشب یک پلیس دژخیم آمریکایی به یه نی نی متولد آکومبالومبای ونزویلایی گفت پخ
فردا جواب این ملت را چگونه خواهید داد؟؟؟؟؟؟
یکی را میدهی صدناز و نعمت/یکی را نان جو آلوده در خون
اختلاس اختلاس اختلاس
فساد فساد فساد
شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری
سیاست زدگی سیاست زدگی سیاست زدگی
مدیریت توانا مدیریت توانا مدیریت توانا
کمک کمک کمک
مرگ مرگ مرگ
بوق بوق بوق
.......... ......... .........
امید نا امید نا امید نا امید نا امید نا امید نا امید
خدایا دستم که بگرفته ای کمک کن تا دستی بگیرم
از اين همه بدبختي هموطنانم واقعا عذاب مي كشم.
خدایا دستم که بگرفته ای کمک کن تا دستی بگیرم
بله با مبلغ اختلاس اینها میشد یه منبع درامدی برای اینها درست کرد اگه تو بهزیستی هم اختلاس نکنن
ببین چی میشه اون کس که یه جو از حق مردم خورد
کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدن
یه روزی هر کسی باشن حساباشونو پس می دن
عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست
پرستش راه تسکینه پرستیدن تجارت نیست
سر آزادگی مردن ته دلدادگی میشه
یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه
کنار سفره ی خالی یه دنیا آرزو چیدن
بفهمن آدمی یک عمر بهت گندم نشون می دن
نذار بازی کنن بازم برامون با همین نقشه
خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی بخشه
کسایی که به هر راهی دارن روزیتو می گیرن
گمونم یادشون رفته همه یک روز می میرن
جهان بدجور کوچیکه همه درگیر این دردیم
همه یک روز می فهمن چه جوری زندگی کردیم
خیلی زیبا بود