صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۱۵۵۸
در این جهان پر آشوب به چه چیز می‌توان دلخوش بود؟!
دلخوشی چیست؟ در جهان کنونی، زیر سیطره تکنولوژی و شتاب وحشتناک زمان که ناخواسته آدم را به پرت‌ترین فضاها می‌برد، چگونه می‌توان گوشه امنی یافت برای دلخوشی؟ با این ارتباطات حقیقتا مجازی، با این خانواده‌هایی که روز به روز کوچک‌تر می‌شوند، با کدام جمع می‌توان به دلخوشی نشست؟ اصلاً دلخوشی‌ برای مای اکنونی معنایی دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۳
"هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را"

فرارو-زهرا فدایی؛  دلخوشی چیست؟ در جهان کنونی، زیر سیطره تکنولوژی و شتاب وحشتناک زمان که ناخواسته آدمی را به پرت‌ترین فضاها می‌برد، چگونه می‌توان گوشه امنی یافت برای دلخوشی؟ با این ارتباطات حقیقتا مجازی، با این خانواده‌هایی که روز به روز کوچک‌تر می‌شوند، با کدام جمع می‌توان به دلخوشی نشست؟ اصلاً دلخوشی‌ برای مای اکنونی معنایی دارد؟

محمود دولت‌آبادی، خالق کلیدر، دل‌خوشی‌هایش را از یاد برده است. «دیگر دلخوشی خاصی ندارم. شاید بتوان گفت كه دلخوشی‌هایم را فراموش كرده‌ام. این‌روزها به‌نوعی مستهلک شده‌ام. سعی می‌كنم دلخوشی‌هایم را به‌یاد بیاورم،‌ اما نمی‌شود.»

همه اما دلخوشی‌هایشان را زیر چرخ‌دنده‌های این روزگار گم نکرده‌اند. کسانی به دم دست چنگ می زنند و برای خود دلخوشی‌هایی جور می کنند؛ بوندسلیگا، لالیگا و لیدی گاگا.  همین دلخوشی‌های پوج و توخالی است که یوسف اباذری جامعه شناس را به فریاد می‌آورد که امور کاذبی چون فوتبال و موسیقی بی‌هویت دلخوشی جماعتی از مردم شده است.

اما فوتبالی‌ها از همین منظر به فوتبال می‌نگرند و به آن مباهات می‌کنند. پژمان جمشیدی در اینستاگرام می‌نویسد: «فوتبال تنها دلخوشی خیلی‌هاست.» علی دایی هم قبلاً همین را گفته بود. این که مردم غیر از فوتبال دلخوشی دیگری ندارند. نباید هم داشته باشند. همین فوتبال دلخوشکنک است که برای بازیگران نقش اولش، اقتصاد میلیاردی می‌آورد و محبوبیت میلیونی.

آیا دلخوش بودن دلیل خاص می‌خواهد؟ دلخوشی به فوتبال و والیبال چقدر دوام دارد؟ آیا برای دلخوشی باید دنبال نگاه عارفانه و شاعرانه‌تر باشیم؟ مثل خیام، مولوی و حافظ؟

فضلا و علمای تاکسی‌نشین خواهند گفت که عیش و مستی در زمان تنگدستی مال دوره جناب حافظ بوده و تاریخ مصرفش گذشته است. امروزه کسی که بی‌دلیل خوش است و به خوشی تظاهر می‌کند، دل خجسته است و شاید شیرین عقل!

شاید حق دارند؛ واقعیت تلخ‌تر از آن است که بتوان با دلیلی دم دستی، مدتی طولانی دلخوش بود. اگر سر خط اخبار را نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم کنایه این جهان سیه‌روز بسیار نیش دارتر آن است که بتوان به راحتی آب خوش را به گلوی مبارک فرو برد.

هر 26 دقیقه سکته مغزی یک ایرانی را می‌کشد.
هر 24 دقیقه یک نفر با تصادف رانندگی می‌میرد و هر60  دقیقه یک نفر از سرطان معده.
سکته قلبی سراغ جوان‌های زیر بیست سال هم رفته است.
سونامی سرطان به سرعت پیش می‌رود و تا حال به 4500 کودک را با خود برده است.
35 درصد مردم زیر خط فقر مطلق‌اند.
شاخص نابرابری‌ها خیلی چشمگیر شده است. از ابتدای امسال تا حالا هم که رکود شکسته‌ایم، 13 روز هوای پاک داشته‌ایم برای نفس کشیدن.

این‌ سر خط داخلی‌اش بود و خارجی‌‌اش بماند...

واقعیت تلخ است و هیچ راه فراری از آن نیست. هر طرف که رو بگردانی، تلخی‌ها مقابلت قد می‌کشند و رخ‌نمایی می‌کنند. اما فکر می‌کنم درست در همین نقطه می‌توان به یاری حقیقت بر تلخی واقعیت چیره شد.

حقیقت این است که ما در محاصره تلخ‌ترین رخدادها، زیر آسمانی گرفته از دود و دم، تنها یک‌بار زندگی می‌کنیم؛ یک‌بار عاشق می شویم؛ فقط یکبار... یکبار... یکبار

"شر" در جهانی بر ساخته از تضادها، ناگزیر است اما فرصت را باید مغتنم شمرد و خوشی‌های کوچک و حقیقی، نه توخالی و پوچ را با وسواس از گوشه کنار زندگی جمع کرد و شاد شد.

درکنار تمام مشکلات ریز و درشت زندگی، هنوز هم می‌توان دلخوش کرد به تماشای یک فیلم خوب، گوش دادن یک موسیقی خوب، و خواندن یک کتاب خوب ...
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
mansour
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
سرکار خانم فدائی کاش پس از انتشار این دل نوشته پیگیر کامنتهای نوشته شده نیز باشید واصولا چه کاری از دست شما برمی اید که برای دلخوش کردن مردم بردارید مگر با نوشتن این چند خط کارهای مردم درست میشود مگر روغن پالم از سر سفره مردم حذف میشود مگر مسئولین قبول میکنند که پارازیت باعث سرطان وبسیاری از بیماریهای دیگ میشود.مگر کارخانه های سازنده خودرو قبول دارند که نواقص موجود در خودروها باعث کشته شدن مردم میشود وچه کسی مسئول این شاخص نابرابریها است مگر نه اینکه مسئولین دولتی و....راستی چند روز پیش درهمین فرآرو متنی چاپ شد وگفته بود هیئتی از ژاپن برای بازدید از پارس جنوبی آمده بود که وقتی صندوق صدقات را میبینه تعجب می کنه ومی پرسه مگر در کشوری با این همه امکانات فقیر هم است باید به ایشان گفته میشد با این همه دزد وفساد که دراین کشور وجود دارد چه انتظاری می توان داشت که از این صندوقها نیز دزدی نشود.
زهیر
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
کاش دلخوشی های صاحب منصبان در راستای دلخوشی های مردم طبقه متوسط و پایین بود. کاش.
ناشناس
۲۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
ما زنده از انیم که ارام نگیریم موجیم که اسودگی ما عدم ماست
مسعود بیگدلی
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
خانم زهرا فدایی درود بر تو و این متن زیبات
من شاید بعدا به کامنتم سر نزنم
اما این رو بگم مطلبت فوق العاده ساده و روان و زیبا بود حداقل به نظر من
ناراحت نشو از بعضی نظرهای چرت
شما درد دنیا یا حداقل به قول امام حسین(ع) حرف آزاده ها رو گفتی واقعا همین دلخوشی های ما به حدی شده که اصل زندگی رو فراموش کردیم انقدر سرگرم شدیم فراموش کردیم دنیای دیگری هست فراموش کردیم خدایی هست این دقیقا خواسته شیطان ملعون هستش میخواهید بپزیرید یا به سخره بگیرید اما حقیقت این است که شیطان انسان رو از یاد خدا منحرف کرده.
ای خدا دست شیطان لعین رو از سر بندهات کوتاه کن!
محمد م
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
نه
نوميدمردم را
معادي مقدر نيست
چاووشي اميدانگيز توست
بي گمان
كه اين قافله را به وطن مي رساند.
بهزاد
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
اولش فکر کردم متن میخواد روحیه بده، وقتی خوندم افسردگیم بیشتر هم شد! همون متن کلیشه ای که فقط مشکلات رو میگه بدون راهکار
ناشناس
۱۹:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
'مقام های لخت' به آن دسته از مسوولان چینی اطلاق می شود که اعضای خانواده های آنها (همسر و فرزندان) در خارج از کشور زندگی می کنند و این افراد از این طریق، درآمدها و منافع نامشروع خود را به خارج از کشور انتقال می دهند. آیا ما "مقام های لخت" هم داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
عالی بود. منهم بی بهانه دلخوشم و فکر کنم کم کم سرخوش هم شدم
مهدی
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
فقط میتونم بگم بنیادگرایی مسبب این وضعیت ماست.چند وقت پیش تونستم استانبولو از نزدیک ببینم. اوناهم سر ایدئولوژیشون پایبندن ولی بنیادگرا نیستن و منافع ملی حکم اساسی رو براشون داره.نتیجه این تفکر درستشونم الان به وضوح کاملامشهوده.واقعا بایدتحسینشون کرد.
ناشناس
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
ما مسافريم نيامده ايم كه بمانيم آمده ايم توشه اي برداشته با خود ببريم ما به رودخانه پر تلاطمي وارد شده ايم بايد به آن سمت رودخانه كه عالم برزخ است برويم پس بايد مواظب بود كه در تلاطم رودخانه غرق نشويم وسالم به سر مقصد مقصود برسيم انشاءالله
ناشناس
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
در این جا برای خوش بودن باید حقیقت رو دور انداخت...
محمد رضا
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
در یک مورد میتوانم کمک کنم(البته اگر ندیده باشید)برای ما ایرانیان افسرده تماشای فیلم جدید نوری بیلگه جیلانو پیشنهاد می کنم(خواب زمستانی). مثل یک حدیث نفس...اگر نتونی برای خودت یه دنیای کوچیک با همه ی آن چیزایی که دوست داری بسازی مجبوری با همین دنیای واقعی با آدم های تحمیلی و پدیده های تحمیلیش بسازی....
يغما
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
مشكل اصلى از خود ماست ، مشكل ما اينه كه تو زندگيمون چيزى به اسم كيفيت رو نفهـميديم

غذا فقط يه چيزيه كه شكممون رو سير كنه
خونه فقط يه چهـار ديواريه
ماشين فقط بايد بره
لباس فقط بايد بدن رو بپوشونه
و …
و بخاطر درك و عملى نكردن اين واژه شديم يه ملت بار اومده …
ما رو بار آوردن
و به هـر راهـى كه تصميم مى گيرن ميبرن
البته خود ما هـم با انتخاب هـاى نادرست و رفتار هـاى عجيب مقصر اصلى اين هـمه نا اميدى و ياس هـستيم

مردمى كه يه زمانى اكثر زندگيشون با خوشحالى و شادى و ترانه هـاى شاد مى گذشت الان رسيده به اخر زندگيه و قهـوه تلخه رضا يزدانى !
12345
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
هیچوقت اینی که تو میگی نشد.............
حسن
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
دیشب مهمان دوستی بودم :گفت دو روز قبل مهمان باجناقم بودم .کارمند باز نشسته و حدودا نزدیک هشتاد سالشه .واقعه ای برایم تعریف کرد فقط شاخ در نیاوردم .باجناقم گفت در سال 1354 با 14 هزار تومان یک دستگاه بیکان صفر کیلومتر گرفتم .دیروز به یک مرغ فروشی رفتم مرغ متوسطی کشید و گفت 14 هزار تومان.و......زبانم لال شد ودیگر هیچ نتوانستم بگویم.
حسین
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
مرغ که از پیکان بهتره پرواز می کنه آشغال می خوره بعدش هم گشنه که بشیم اونو می- خوریم.پیکان چی؟
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
مرگ بر امریکا و متحدانش
ناشناس
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
خدا به تو امثال تو شفای عجل عنایت فرماید
به ما ها هم گونی گونی پول عنایت فرماید
ناشناس
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
همه بدبختی هامون از خودمونه دست از سر آمریکا بردارید
ناشناس
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
اين بفكر ما ايرانيها بستكى داره،هر كس يا هر ملت زير انديشه هايش زندكى ميكند،ما اينجور خواستيم،
جواد
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
روزگار غریبی است نازنین
سعید مسلمان
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
اقا وحید عزیز نمیدانم چند سا ل دارید ولی من از نیم قرن و اندی سنم گذشته درسته ایمان باعث ارامش است اما فقر و تنگدستی و اختلاف شدید طبقاتی دین و ایمان را از ادم میگرد و مثل امروز مردم درد همدیگر را نمیفهمند و روز به روز از هم فاصله میگیرند و به درد چکنم گرفتار میشند
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
تو ایران با مردن به همه آرزوهات میرسی این چیز جدیدی برامون نیست
ناشناس
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
چی میگی شما؟ اول بگو موضوعش چیه ، من وقت ندارم یک مقاله رو از اول تا آخر بخونم وقتی نمی دونم موضوعش چیه ! فقط یکبار ........!!!!!!!!!! که چی؟
حمید
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
ادبیاتتون نهیب زننده و فخیم بود خانم فدایی ولی نمیشه نسخه شفابخش اخلاقی هم برای ذائقه احساسی مردم بست ؛ هر کس در فضایی نشو و نمای میکند و هیچ چیز فخیم و هیچ چیز مبتذل نیست ؛ تنها وقتی که باور راسخی به هیچ چیز نداشته باشیم میشود دموکراتیک بود چون در اینصورت است که هیچ حماسه ای نیست که به دیکتاتوری بینجامد...
حامد
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
عالی بود. ممنون.
ناشناس
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
فضلا و علمای تاکسی‌نشین!!! جالب بود.
مسعود
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
متاسفانه کشور دچار اختلاس و دزدی و چپاول شده است وگرنه کشور خوبی می شد
ناشناس
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
این همه دزد یهو از کجا اومد؟؟؟
هموطن
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
چقدر این شعر اخوان زیباست...
ممنون که اینجا نوشتینش.
مهدی ویس
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
خواهش
بهرام
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
عالی بود!
مهدی ویس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
نفس کز گرمگاه سینه می آید برون،ابری شود تاریک..چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.نفس کاینست،دیگر چه داری چشم،زچشم دوستان دور یا نزدیک...زمستان است‏!‏ 
مهدی
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
جوونن دیگه
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
آره فقط یه بار زندگی میکنیم و هر سختی قابل تحمله. ولی احساس حقارت چی؟اونم قابل تحمله؟ وقتی زورگوها زور میگن و تو سکوت میکنی و اونا فکرمیکنن تو باهاشون موافقی
سینا
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
خیلی ممنون از مقاله خوبتون....
به امید روزی که تمایم انسانها درک کنند که هدف از آنها از آفرینش تنها عشق ورزی بوده و بس...
وحید
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
با تمام مشکلاتی که توی مملکت وجود داره شخصا اعتقاد دارم ایمان قلبی و امید به خدای بزرگ میتونه به ما صبوری و امید به تغییر بده. دین که بزرگترین منبع آرامش روحی انسان هست در این مملکت به محاق خرافات و روزمرگی گرفتار شده در حالیکه مولانا و حافظ و سعدی هم همگی از سرچشه ایمان عمیق به لذت های بزرگ دست یافتند.
ناشناس
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
البته فکر کنم آرامش واقعی با توهم آرامش یکم متفاوته!
وحید
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
با تمام مشکلاتی که توی مملکت وجود داره شخصا اعتقاد دارم ایمان قلبی و امید به خدای بزرگ میتونه به ما صبوری و امید به تغییر بده. دین که بزرگترین منبع آرامش روحی انسان هست در این مملکت به محاق خرافات و روزمرگی گرفتار شده در حالیکه مولانا و حافظ و سعدی هم همگی از سرچشه ایمان عمیق به لذت های بزرگ دست یافتند.
ناشناس
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
ايا بامطالعه اين همه مصائب در جامعه باز هم دغدغه يك نماينده مجلس اين باشد كه چرا اقاي ظريف با اقاي كري قدم زد ويا هيت الماني با اقاي عارف ديدار كرد؟ ببيند چه كساني در مورد سلامتي وبهداشت جامعه تصميم مي گيرند
بهروز
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
آره متاسفانه دغدغه اونا همینه
واقعا برای به ظاهر نماینده های ملت متاسفم که ذره ای به فکر مردم نیستند...
الف
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
این متن فقط تا 6 خط به پایان بسیار عالی هست ! بقیه اش شعاره !!
موسوی
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
ای خانم! یکی میمرد از بی نوایی یکی میگفت خربزه میخواهی؟! خانم اوضاع ما وخیمتر از اینهاست و نابودی خوشحالیها وشادیها و ... مردم جاشون رو به غم واندوه واسترس وافسردگی وفلاکتها داده ومقامات کشور هم درجنگی زرگری باهم بین خود ومجلس وبین مجلس ودولت وبین مسوولین مختلف ، دامن به این فلاکتباریها میزنند وفکر میکنند مردم سرگرم میشن تا بعد!! دارن بزرگترین خیانت رو به مردم میکنند. با ندانمکاری ورانت ودزدی واختلاس ایمان مردم رو به باد داده اند وفریب وریا وهزاران رذیله ای که قبلا مردم ازشون وحشت داشتند رو عادی جلوه داده واینروزها هرکی بخواد با ایمان زندگی کنه یا نابود میشه ویا مورد تمسخر! کسی دروغ وفریب وریا ودزدی و فساد و صدها ضد ارزش دیگه رو عار وننگ نمیدونه... سرنوشتی بسیار وخیم وبد وننگبار درانتظارمون هستش... خداوند هم شدیدا" از ما ومسوولین کشور ناراضی هست وخودش فقط باید رحم کنه...
محمد
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت...
مرتضي
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
بوندسلیگا، لالیگا و "لیدی گاگا"
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
سام
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
کسانی که مسلمان واقعی نیستند،دلخوشی هایشان زودگذر خواهد بود،به پوچی می گرایند،سردرگم میشوند،رفته رفته از هویت خودشان اعراض میکنند و تنها ترانه های خوانندگان یا مسابقه فوتبال یا بازیگران سینما یا..... برای آنها ارزش میشود در حالیکه ارزش واقعی که تمام دلخوشی های فرد وابسته به اوست:ایدئولوژی،عقیده وتلاش در جهت آنهاست.
امیر
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
آری تنها عقیده است که می تواند راهگشا باشد،آن هم عقیده ای که متکی به جهان بینی درستی باشد همچو اسلام
آریایی سابق
۲۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
منفی‌ منفی‌ و باز هم منفی‌..
ایدئولوژی،عقیده وتلاش در جهت آنها
یه نگاه به تاریخ بنداز،این طرز فکر چیزی جز جنگ و تباهی به همراه نداره
حامد
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
درست،اما چرا فرافکنی؟ دین عزیزمان اسلام علاوه براینکه دین ایدوئولوژی و جهان بینی است ،دین معاش وامید و عشق هم هست، چرا مامردم فقط یک وجه دین را جست وجو میکنیم؟!!!!
ایرانی
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
با نظر شما موافقم
فقط جمله اول باید جهان شمول شود.
مانند:کسانی که خداباور(اعتقاد به پوچ نبودن زندگی) هستند و الی اخر
دل ناخوش
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
فقط یکبار دلخوش باشم
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
اگر مي خواهي بر ايرانيان حكومت كني سعي كن ملت گرسنه و بي سواد باشند.
وصيت آقا محمد خان به فتحعلي شاه قاجار.
محمد
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
لعنت به این روزگار...
فکر آرزو کردن هم از سرمون پرید!!!
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
خدا باعث و بانی بدبختی ما جوونارو لعنت کنه.
ناشناس
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
باعث و بانی تمام بدبختی ها و خوشبختی ها خودمون هستیم نباید دنبال بدبختی بیرون از وجود خودمون بگردیم اگر باور نداری مشکل در تفکرت هست
حسن
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
خیلی جال بود منون از پستی که گذاشتید ، واقعا تظاهر و خود محوری در این کشور بیداد میکنه اونوریا چیزای خوبی هم واسه یاد گرفتن دارن.
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
انياني كه قران كريم تعريف مي كند هدفدار و اميدوار و دلخوش است به داده و نداده اش نيز شكر ميكند خوشي آن انبساط قلبي است كه در افراد با ايمان موج ميزند
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
سعی می‌كنم دلخوشی‌هایم را به‌یاد بیاورم،‌ اما نمی‌شود.
اندوهناک شدم دیگه به امید چی
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
بعد از مدتها یه متنه همه فهم و خوب خوندم.مرسی!
ناشناس
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
پس معلومه زیاد مطالعه نمیکنی ناشناس جان! چون این یه متنه کلیشه ای بود که طبق معمول به بیان مشکلات پرداخته بود و جرات بیان راه کار را نداشت!
دانشجو
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
"متن همه فهم" درست است.

می شه یکی بگه چرا اینجوری می نویسید؟ متنه خوب، متنه کلیشه ای. "متن" اگر به اسم بچسبد "ه" نمی گیرد. اگر به فعل "بودن" بچسبد "ه" می گیرد.
نمونه های درست: این یه متنه. این یه متن خوبه.
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
دهه 70 دانشجوی همیرکبیر بودم یه انجمن اسلامی منتخبی وجود داشت یه تریبون آزادی روزای دوشنبه بود یه فضایی بود که دانشجوها برای اصلاح شرایط فعالیت می کردن. چند روز پیش یه سر دوباره زدم هیچ خبری نبود همه شرایطو قبول کردن و فقط اومدن درسشونو تموم کننو مهاجرت کنن. این فرقیه که ما کردیم
بیست وسی
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
دخترم غصه نخور پیروزی نزدیک است....درست می شود....درست نشد به جهنم ....تمام که می شود...
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
واااااای بیست و سیییییییییییییییی اشتباهی بهت مثبت دادم :((
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
چه قشنگ گفتی! اگه درست نشه لااقل تموم میشه! ولی حالا که بالاخره تموم میشه کاش "درست" تموم بشه
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
این دفعه املات بیسته
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
سرنوشت هر قومی دست خودشه

بذارین یه حقیقتی رو بگم ... اداره کردن این کشور ساده ترین کار دنیاس ... به خاطر اینکه طوری با مردم رفتار کردن که به نون خشک هم راضی شدن

به حدی که بابای 70 ساله من وقتی میگیم مثلن چرا نمیخوان به همه یارانه بدن میگه مگه ما طلبکارشون هستیم!!!!!!

حقیقت اینه کسانی که صاحب منصب هستند در این مملکت کاملن این مردم رو میشناسن

امید به این دارم دهه 70 و دهه 80 به بعد این مردم هم تغییر کنن
ناشناس
۲۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
اب از اب تکون نخواهد خورد
ناشناس
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
دهه 70 دانشجوی همیرکبیر بودم یه انجمن اسلامی منتخبی وجود داشت یه تریبون آزادی روزای دوشنبه بود یه فضایی بود که دانشجوها برای اصلاح شرایط فعالیت می کردن. چند روز پیش یه سر دوباره زدم هیچ خبری نبود همه شرایطو قبول کردن و فقط اومدن درسشونو تموم کننو مهاجرت کنن. این فرقیه که ما کردیم
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
من فکر میکنم اگه از اول مثل بابای شما فکر میکردیم الان این همه به نفت وابسته نبودیم
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
زهی خیال باطل....با حلوا حلوا دهن من جوون ۲۳ساله شیرین نمیشه
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
بکی از هنرهات رو بگو جوان 23 ساله تا ببینیم ارزش داری یا اینکه صرفا اکسیژن اضافی داری مصرف میکنی
علیرضا
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
آره واقعا ، آدم باید تا به سن 23 سالگی میرسه حداقل یه هنری داسته باشه
amir
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
ایول پاسخ 13:04 خیلی حال کردم باحات دمت....
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
مگه باید هنر داشته باشی که از حداقل حقوق شهروندی برخوردار شی؟
ناشناس
۲۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
افرین
هنرت چیست؟
ناشناس
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
راس میگه باید هنرمند باشی .مثل رحیمی ودوستان تاتو این جامعه ارزش پیدا کنی