فرارو- احد رضایان قیهباشی*؛ مشارکت و بخصوص مشارکت سیاسی در جامعه از دو بعد، دارای ارزش و اهمیت بسیار زیادی است. نخست از آن حیث که؛ مشارکت سیاسی از دیرباز مبنایی برای مقبولیت و مشروعیت نظامهای سیاسی و تشکلهای مختلف بوده است، و دوم از آن روی که؛ مشارکت سیاسی یکی از مهمترین مبانی تداوم زندگی اجتماعی است. بعبارتی، یکی از علل اصلی تداوم زندگی در قالب اجتماع، وجود مشارکت و بخصوص مشارکت سیاسی جهت سازماندهی فعالیتهای اجتماعی است. منظور ما از مشارکت و مشارکت سیاسی اشاره به؛ امکان حضور و دخل و تصرف افراد اجتماع در تصمیمگیریها و وقوع تحولات دارد. از این روی مشارکت افراد میبایست، متضمن دخالت موثر آنها در تصمیمگیریها و وقوع تحولات باشد. مصادیق مشارکت و بخصوص مشارکت سیاسی در جامعه، شامل مشارکت در انتخابات، مشارکت در فعالیتهای حزبی و تشکلهای سیاسی و فعالیت در سازمانهای مردم نهاد با گرایش سیاسی است.
پرسش اصلی ما در این مقاله این است که؛ مشارکت سیاسی در ایران در آینده چه تغییر و تحولاتی خواهد یافت؟ این پرسش دارای دو بعد کمی و کیفی است: بعد کمی آن ناظر بر افزایش یا کاهش میزان مشارکت سیاسی در آینده است، و بعد کیفی آن ناظر بر تغییر و تحول بنیادین در شکل و محتوی مشارکت سیاسی یا تداوم فرایندهای موجود است. در این مقاله با تکیه بر تغییر و تحول پیشرانها، تلاش خواهیم نمود تا پاسخ ما هر دو بعد را پوشش دهد. بعبارتی هم افزایش یا کاهش مشارکت سیاسی در آینده را مد نظر قرار خواهیم داد و هم تغییر و تحول (دگردیسی) یا تداوم در شکل و محتوی مشارکت سیاسی را مورد توجه قرار خواهیم داد.
برای یافتن پیشرانهای مشارکت سیاسی، علاوه بر مراجعه به متخصصین امر، میتوان به جستجو در میان متون علمی نیز پرداخت. نتایج حاصل از این مراجعه و جستجو، معرف سه پیشران اصلی در امر مشارکت سیاسی است. پیشرانهایی که بر افزایش یا کاهش مشارکت سیاسی از یک طرف و تغییرو تحول در فرایندها و شکل و محتوی آن از سوی دیگر تاثیرگزارهستند: این پیشرانها شامل:
- میل به قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی (غرایض)
- الزام ناشی از زندگی در اجتماع (مسولیتپذیری اجتماعی)
- جهان بینی
با تکیه بر این پیشرانها میتوان افزایش یا کاهش میزان مشارکت سیاسی در جامعه را به صورت سناریوهای زیر ترسیم نمود:
هر یک از این پیشرانها متاثر از روندهایی هستند که هر کدام متغییری مستقل هستند. برای مثال میل به قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی، از هزینههای ناشی از نیلِ بد آنها متاثر میگردد. بر این اساس هر چه میزان هزینه ناشی از نیل به قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی بیشتر باشد تمایل به کسب آنها کاهش خواهد یافت (مگر در شرایط خاص). برای هر یک از این پیشرانها میتوان روندهای کمی یا کیفی ترسیم نمود. روندهایی که حاکی از افزایش یا کاهش این پیشرانها بوده و همچنین بیانگر تغییر و تحول در کیفیت مشارکت سیاسی باشد.
در اینجا لازم است تا به دلیل کیفی بودن پیشرانهای مورد بحث، به ترسیم روندهای کیفی مربوط به آنها بپردازیم، تا در ادامه ضمن برشمردن احتمال افزایش یا کاهش میزان مشارکت سیاسی در ایران به مقوله احتمال وقوع دگردیسی یا تداوم وضعیت موجود نیز توجه کنیم. بر این اساس ابتدا به توصیف هر یک از این پیشرانها به همراه روندهای اصلی تاثیرگذار بر آنها خواهیم پرداخت.
میل به قدرت، ثروت و منزلت اجتماعیرفته رفته میل به قدرت، ثروت و کسب منزلت اجتماعی با تکیه بر ابزار مشارکت سیاسی کاهش خواهد یافت و علل آن مربوط به 1- گسترش روحیه عافیت طلبی در بین افراد از یک سو و 2- هزینهبر بودن مشارکت از سوی دیگر است. با اینکه آدام اسمیت معتقد است اگر رفاه دو برابر افزایش یابد میل به رفاه چندین برابر بیشتر افزایش خواهد یافت اما به نظر میرسد افزایش رفاه باعث شکلگیری و گسترش روحیه عافیت طلبی و هزینهگریزی شده است، به طوری که برای انسان حسابگر، دفع خطر احتمالی عقلا واجب و از این روی در تلاش برای کاستن از حجم فشارها و زحمات ناشی از مشارکت سیاسی برآمده است.
لازمه مشارکت سیاسی حضور تنشآفرین در جامعه و داشتن قدرت ریسک و خطر در مقابل رقبا و مخالفین است، که به نظر نمیرسد این ویژگیها با روحیات انسان حسابگر،هزینهگریز و عافیت طلب همخوانی داشته باشد. از این روی با توجه به افزایش نسبی سطح رفاه در زندگی و رضایت نسبی افراد از این سطح از زندگی، بعید است که افراد از مشارکت سیاسی به عنوان ابزاری برای پاسخ به میل قدرتطلبی، ثروت طلبی و کسب منزلت اجتماعی در آینده استفاده نمایند.
مسولیت پذیری اجتماعی بسیاری از فلاسفه انسان را موجودی اجتماعی میدانند که به ذات تمایل به زیست اجتماعی دارد. امروزه این عقیده و باور با توجه به رشد روحیه فردگرایی و اجتماعگریزی به صورت گسترده مورد تردید قرار گرفته است. به طوری که برخی از فلاسفه انسان را موجودی نیمه اجتماعی و برخی دیگر نگاهی افراطی نسبت به روحیه اجتماعی انسان دارند. به نظر میرسد با توجه به گسترش روحیه فردمحوری و خود محوری، در آینده شاهد تغییر در میزان توجه افراد به مسائل اجتماعی باشیم. این تغییر در میزان توجه میتواند به صورت کاهش یا دگردیسی همراه با کاهش یا افزایش مسولیتپذیری اجتماعی همراه باشد. با اینکه نمیتوان به صورت قطع و یقین اذعان نمود که گسترش روحیه فردگرایی منجر به کاهش مسولیت پذیری اجتماعی و در نتیجه کاهش مشارکت سیاسی در جامعه خواهد شد اما میتوان تصور نمود که این واقع میتواند منجر به دگرگونی اساسی در مسولیتپذیری اجتماعی و مشارکت سیاسی شود.
جهان بینینظریه "پایان تاریخ" و اندیشههای مشابه آن، از تضعیف جهانبینی در قالب قبلی آن و شکلگیری جهان بینیهای جدید سخن به میان میآورند. منظور از جهان بینی اشاره به آموزههایی دارد که افراد را بر اساس نقشه راهی مشخص به سوی هدفی مشخص رهنمون میکند و اشخاص اغلب بر اساس باور قلبی، پیروی از این نقشه راه، جهت رسیدن به آن مقصد را الزامآور تلقی میکنند.
جهانبینی در طول تاریخ یکی از محرکهای اصلی مشارکت سیاسی در اجتماعات بوده است. به نظر میرسد در آینده با تضعیف اشکال قدیمی جهانبینی و ظهور قالبهای جدید و چه بسا عدم ظهور این آموزهها شاهد کاهش و در بهترین حالت تغییر و دگرگونی اساسی در میزان مشارکت سیاسی خواهیم بود.
افزایش یا کاهش مشارکت در آیندهبا توجه به پیشرانها و روندهای کیفی مطرح، به نظر میرسد بدون توجه به تغییر و دگرگونی اساسی در فرایندها و محتوی مشارکت سیاسی، رفته رفته با کاهش میزان مشارکت سیاسی افراد مواجه خواهیم بود. این کاهش در مشارکت میتواند منجر به کاهش حمایت مردم از دولتها و در نتیجه کاهش مقبولیت و مشروعیت دولتها و تشکلهای سیاسی گردد. همچنین کاهش مشارکت سیاسی میتواند منجر به تضعیف نهادها و سازمانهای نظام بخش اجتماع گردد که نتیجه آن میتواند فروپاشی و در بهترین حالت تضعیف زیست اجتماعی باشد.
دگردیسی یا تداوم روندهای موجودخوشبینانهترین حالت برای آینده مشارکت سیاسی در اجتماعات بشری – البته با توجه به تغییر و تحول پیشرانها – میتواند امید به دگردیسی و دگرگونی اساسی در روحیات انسانها و پیشرانهای تاثیرگزار بر مشارکت سیاسی باشد. اگر این پیشرانها پس از طی کردن سیر نزولی خود با دگرگونی اساسی -که ریشه در تغییر محیط یا تغییر کنشگر میتواند داشته باشد- مواجه گردند میتوان امیدوار بود که مشارکت سیاسی در اشکال و مفهومی جدید به زیست اجتماعی انسانها کمک کند.
تحقق سناریوی بیشترین مشارکت سیاسی برای ایران اسلامیاگر بخواهیم فارغ از امیدی که به دگردیسی پیشرانها داریم تلاشی نظامند در راستای افزایش مشارکت سیاسی – که مقوم نظام و سامان سیاسی کشور باشد- انجام دهیم لازم است تا پیشرانهای مطرح را در جهت مثبت آنها تقویت کنیم. بر این اساس لازمه تقویت جهان بینی تقویت مبانی اسلام و پیام الهی و آموزههای دینی است. تقویت جهانبینی میتواند منجر به افزایش مشارکت سیاسی در جامعه گردد. برای تقویت حس مسولیتپذیری اجتماعی و بعبارت بهتر قدر دانی از اجتماع نیاز به آموزشهای مکرر در سطوح مختلف است. باید به افراد یاد دهیم که اجتماع همچون کشتی است که امنیت همه را تامین میکند و آسیب دیدن آن میتواند دامنگیر همه باشد در عین حال باید آموزش داده شود که اجتماع مزایاو فواید ارزشمندی دارد که حفظ و صیانت از آن ضروری است. در نهایت برای افزایش میل به قدرت، ثروت و کسب منزلت اجتماعی لازم است تا از میزان هزینههای مشارکت سیاسی بکاهیم. بر این اساس لازم است تا شرایط مناسب برای حضور و نقش آفرینی افراد در جامعه را مهیا نماییم.
* دانشجوی دکتری آینده پژوهی دانشگاه تهران