صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۸۲۱۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۳ - ۰۶ دی ۱۳۹۳
مطلب زیر را آقای جواد کرمی نوشته و به سایت فرارو ارسال نموده‌اند


چند سالی است که سریال «حریم سلطان» یا‌‌ همان «سده باشکوه» که دوره حکومت سلطان سلیمان قانونی، مقتدر‌ترین پادشاه عثمانی را به تصویر می‌کشد، تقریبا به صورت همزمان با پخش در ترکیه، از چند شبکهٔ ماهواره‌ای فارسی زبان پخش می‌شود. با گشت و گذاری در میان وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توان فهمید این سریال مخاطبان خودش را هم در جامعه ایرانی پیدا نموده است.

البته پخش کنندگان شبکه‌های فارسی زبان، برای جلوگیری از تکدر خاطر احتمالی بینندگان از سکانس ضد ایرانی آن، تغییرات زیادی در نسخه اصلی ایجاد نموده‌اند به گونه‌ای که در نسخه دوبله شده به فارسی، از ایران به دیار ازبکان یاد می‌شود و از شاه تهماسب صفوی به عبدالله ازبک! و به طبع جنگ‌های ایران صفوی با آناتولی عثمانی می‌شود جنگ عبدالله ازبکان با سلطان سلیمان. این تغییرات در حالی صورت گرفته که هرکس اندک آشنایی با جغرافیای منطقه داشته باشد، می‌داند دولت عثمانی در غرب ایران اساساً مرز مشترکی با ازبکان در شرق دریای خزر نداشته که جنگی داشته باشد، و در تاریخ هم نقل شده که ازبکان از نظر سیاسی با عثمانی‌ها متحد محسوب می‌شدند و زمانی که جنگی میان ایران و حکومت عثمانی در می‌گرفت ازبکان هم شیطنت‌هایشان در شرق ایران از سر می‌گرفتند تا فشار همه جانبه به دولت صفوی وارد آورند.

اما در قسمت‌هایی از سریال که این روز‌ها در حال پخش از شبکه‌های ماهواره‌ای است سازندگان (و نه پخش کنندگان) چشم سفیدی و دریدگی در تحریف یک واقعه تاریخی به حد کمال رسانده‌اند و هر آنچه را توانستند برای ارایه تصویری مخدوش از ایران عهد شاه تهماسب صفوی به میدان آورده‌اند.

 در ادامه توضیحات بالا شاید بهتر باشد ابتدا به اصل وقایع براساس کتاب «شاه تهماسب اول» اثر ارزشمند دکتر منوچهر پارسادوست، از محققان برجسته تاریخ ایران زمین، بپردازیم:

واقعیات آن برهه تاریخی از این قرار است که پسر کوچک شاه عثمانی پس از آنکه در جنگ با ینی چری‌های تحت فرمان پدر و برادرش شکست می‌خورد، راه مرز ایران را در پیش می‌گیرد تا به شاه تهماسب صفوی پناهنده شود.

در آن برهه، دولت نوپای صفوی با دولت عثمانی حاکم بر آنتولی بعد از بیست سال جنگ که منجر به ویرانی‌های بسیار و جدا شدن بخش‌هایی از سرزمین ایران از جمله بغداد شده است. قرارداد صلح آماسیه را امضا نموده‌اند و جو دوستانه‌ای بر روابط دو کشور حاکم بوده به گونه‌ای در زمان پایان احداث بنای مسجد سلیمانیه، همسر شاه تهماسب در پیامی به خرم (زن عقدی سلیمان عثمانی) ضمن تبریک پایان این بنا از آمادگی دولت ایران برای تأمین فرش‌ها و زیور آلات این مسجد خبر می‌دهد.

 زمانی که خبر حرکت شاهزاده عثمانی به مرزهای ایران به گوش پادشاه صفوی می‌رسد شخصاً به سمت مرز حرکت کرده و استقبال گرمی از بایزید به عمل می‌آورد.

 شاهزاده عثمانی در‌‌ همان بدو ورود از شاه طهماسب قول می‌گیرد که وی را به پدرش تحویل ندهد. و شاه طهماسب هم می‌پذیرد و مبالغ قابل توجهی جهت هزینه‌های سپاهیان خسته از نبرد در اختیار با یزید عثمانی می‌گذارد.

البته این نوع پناهندگی در دوره شاه طهماسب دارای سابقه هم بوده است از جمله همایون، پادشاه هند که بعد از خیانت برادرانش ناگریز ار فرار به ایران می‌شود و مورد تکریم دولت صفوی قرار می‌گیرد و پس از مدتی هم با سپاهی که شاه طهماسب در اختیارش گذاشته به هند باز می‌گردد و حکومت به تاراج رفته خود را دوباره در دست می‌گیرد. که شاید این مسئله در تصمیم شاهزاده بایزید برای سفر به ایران بی‌تأثیر تبوده باشد.

 شاهزاده عثمانی بعد از استقرار در پاییتخت به تحریک شاه تهماسب برای شکستن عهدنامه صلح و لشکرکشی به عثمانی می‌پردازد واطمینان می‌دهد پاشا‌ها (وزرا) و سران ینی چری (ارتش خونریز عثمانی) با وی همراهی کنند. ولی پادشاه ایران که آن روز‌ها بیشتر به تثبیت و تحکیم بنیان‌های دولت صفویه می‌اندیشید رقعی بر این تلاش‌ها نمی‌گذارد و از طرف دیگر چون زمانی که برادر کوچکترش «القاس میرزا» در اوج روابط خصمانه دو کشور به دولت عثمانی پناهنده شده و توانسته بود سلیمان را به چنگ با ایران تحریک کند در نامه‌ای تحت تأثیر قرار گرفتن سلیمان از یک خاین را مورد عتاب قرار داده است به هیچ وجه راضی نمی‌شود به امری که خودش تقبیح کرده تن در دهد.

بعد از رسیدن خبر پناهندگی بایزید به دربار عثمانی، سلیمان نمایندگانی را به ایران می‌فرستد تا برای تحویل بایزید مذاکره کنند. شاه طهماسب که این فرصت را برای گرفتن امتیاز از عثمانی‌ها مغتنم می‌داند خیرخواهانه از سلطان سلیمان برای بایزید طلب عفو می‌کند و با هوشمندی تلاش می‌کند تا قسمتی از سرزمین‌های جدا شدهٔ ایران در طول بیست سال جنگ را در ازای تحویل بایزید بازپس بگیرد که البته توفیقی نمی‌یابد.

در همین اثنا، بایزید که از امکان لشکرکشی به آناتولی با کمک ایران ناامید شده و از طرفی هم از محدودیت‌ها پناهندگی به تنگ آمده، تصمیم می‌گیرد تا شاه طهماسب را با حلوای مسموم به قتل برساند و با سپاهیانش قزوین را فتح نماید و کلید شهر را به امید عفو پیشکش پدرش کند. ولی بخت یاریش نمی‌کند و شاه طهماسب از مسموم بودن حلوا مطلع می‌شود و بایزید را به زندان می‌اندازد و هر کدام از پسرانش را به یکی از حاکمان ولایات می‌سپارد تا نگهداری کنند وسپاهیانش را نیز متفرق می‌کند.

بعد از این ماجرا و در حالی که مذاکرات با نمایندگان عثمانی به دست‌آوردی منجر نشده. نگرانی از مشتعل شدن جنگ بی‌حاصل دیگر میان دو دولت، موجب می‌شود شاه تهماسب بالاخره موافقت کند در قبال دریافت مقدار قابل توجهی پول و هدایای گرانبها، بایزید را تحویل دهد. ولی از آنجایی که در مرز به بایزید قول داده بود او را تحویل پدرش ندهد قرار می‌شود شاهزاده سلیم (پسر بزرگ‌تر سلیمان) ایلچیانش را بفرستد و بایزید و پسرانش را تحویل گیرد، ایلچیان حسب دستور، با یزید و پسران نونهالش را در میدان اصلی شهر قزوین و در جلوی انظار بازاریان با طناب خفه می‌کنند و جنازه‌ها را با خودشان می‌برند که این اقدام نا‌جوانمردانه با واکنش مردم قزوین رو به رو می‌شود تا کاروان عثمانی را با سنگ بدرقه کنند.

چند سال بعد از این اتفاق و پس از مرگ سلیمان، تنها وارثش سلیم بر تخت می‌نشیند و از آنجایی که وی شاهزاده‌ای عیاش و شرابخوار بوده است تصمیم می‌گیرد به جزیره قبرس که آن زمان گوارا‌ترین مشروبات را تولید می‌کرده حمله کند. دولت قبرس که خود را در تنگنا می‌دیده نمایندگانی به دول غرب اروپا می‌فرستد تا ارتشی متحد برای مقابله با عثمانی‌ها تشکیل دهند و از طرف دیگر نمایندگانی نزد شاه تهماسب می‌فرستد برای ترغیب وی به لشکرکشی به آناتولی و فشار بر دولت عثمانی، شاه ایران که سال‌های آخر حکومتش، که از ۴ سالگی آغاز شده و طولانی‌ترین دوره حکومت در میان شاهان صفوی است و از آن به عنوان دوره ثبات سلسله صفوی یاد می‌کنند، را می‌گذارند بر این پیشنهادات هم رقعی نمی‌گذارد.

 هرچند سلیم موفق می‌شود قبرس را فتح کند ولی در ادامه پیشروی‌هایش از نیروهای متحد اروپایی شکست می‌خورد و مورخان این شکست را آغازی بر پایان سلسله عثمانی در آناتولی می‌دانند.

در مورد مرگ سلیم هم نقل شده وی در اوج مستی و در حالی که به دنبال سوگلانش در گرمابه زنانه می‌دویده به زمین می‌خورد و بر اثر شدت جراحات وارده چند روز بعد از دنیا می‌رود. پس از دروران سلطنت هشت ساله او پسرش مرات یا مراد بر تخت سلطنت می‌نشیند. و سرزمین‌های ایرانی تا زمان سلطنت پر اقتدار شاه عباس اول صفوی در اشغال عثمانی باقی می‌ماند.
 
این وقایع در حالی در کتب مورد وثوق تاریخ نگاران ثبت و ضبط شده است که تولیدکنندگان سریال حریم سلطان با نشان دادن تصویر پر دود و گردُ خاک گرفته از کاخ فرانروای ایران و چهره‌ای فرصت طلب از شاه تهماسب، وقایع تاریخی را هم به گونه‌ای دیگر روایت می‌کنند تا جایی که در یکی از سکانس‌ها بایزید که با ده هزار سپاه به ایران پناهنده شده و چیزی برای از دست دادن در دولت عثمانی ندارد در مقابل درخواست شاه تهماسب برای لشکرکشی به سرزمین‌های عثمانی از کوره در می‌رود و از جا برمی‌خیزد و مخالفت می‌کند (البته در نسخه دوبله شده به فارسی، شاه تهماسب، عبدالله ازبک معرفی می‌شود و قزوین، هرات!) و شاه تهماسب هم بعد از ناامیدی از همراهی بایزید در جنگ با سلیمان، وی و پسرانش را بی‌دلیل به سیاه‌چال می‌اندازد و دور از چشم شاه سلیمان با شاهزاده‌اش سلیم، در حال مذاکره برای فروش بایزید به سلیم است و البته این یکی از صد‌ها سکانس توهین آمیز و دروغ سریال در طول فصل‌های پخش شده است.

 این تحریف تاریخی زمانی برای ما ایرانی‌ها مهم‌تر می‌شود که بدانیم این سریال که موفق‌ترین پروژه وزارت فرهنگ ترکیه نامیده شده، در بیش از سی کشور جهان از اروپا و فرانسه گرفته تا بیخ گوشمان عراق و ترکمنستان پخش شده و شاید بتوان تمام دانش ۲۰۰ میلیون بیننده ثابت در این ۳۰ کشور را از آن برهه تاریخی همین اراجیف دانست.

و موضوع زمانی غم انگیز‌تر می‌شود که نیم نگاهی هم به عملکرد وزارت فرهنگ خودمان در این پنج شش سال اخیر بیندازیم وزارت خانه‌ای که در برهه‌ای تمام هم غمش شده بود ساخت پروژه پرهزینه «لاله» توسط یک کارگردان ... هالیوودی و افتخارش کسب اسکار فیلمی سراسر سیاه نمایی از اوضاع ایران و این روز‌ها هروله می‌کند برای پخش دو سه فیلم رده چندمی مثل «خانه پدری»!

به راستی این تذهبون
ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
تقصیر خودمونه ،وقتی ما برای سریال ... که قهرمان یه کشور دیگس اینقدر هزینه میکنیم ولی حاضر نمیشیم واسه معرفی قهرمانان تاریخ کشورمون ذره ای هزینه کنیم بهتر از این نمیشه. کاش یکمم به قهرمانای خودمون بها میدادیم.
فرببرز
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
آقای نویسنده وقتی تمام صنعت سریال سازی. تاریخی این چند سال با پول های هنگفت صرف سریال هایی میشود که نه شخصیتی ایرانی در آن است و نه گوشه ای از تاریخ ایران را نشان میدهد چه انتظاری دارید ؟؟ یا سریال های تاریخ معاصر که بیشتر شبیه فیلم های تخیلی است و تحریف تاریخ!
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
افتخار به کسب اسکار توسط فیلمی که تماماً سیاهنمایی از اوضاع ایران بوده است؟ منظورتون فیلم جدایی اصغر فرهادیه؟
رئوف
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
نویسنده هر چقدر توضیحات مناسبی ارائه میدهد اما در پاراگراف آخر جوگیر شده و ادامه ماجرا ....
محمود
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
واقعاً مصیبت عظمایی است. کاش ما می توانستیم تاریخ قبل از اسلام و بعد از اسلام را به هم پیوند بزنیم چون ما موحد پرست بودیم و هستیم .
ناشناس
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
تحلیل به جایی بود، تازمانی که وزارت ارشاد و صداوسیمای ما به دنبال تولیدات بی محتوا بوده و از داشته های تاریخی و فرهنگی خود غافل باشند، تنها کسانی که از این آب گل آلود ماهی صید می کنند بیگانگان هستند
قبلا فیلم 300
و اکنون حریم سلطان
وفردا ...
ما هنوز در ...
کوروش
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
خوب جناب فرارو این یک چشمه از بی مسئولیتی وزارت فرهنگ - وزارت ورزش و.. است فیلم 300 روساختند مانشسیتیم فقط نگاه کردیم -چوگان رو ازما گرفتند ما خودمان اسبهای اصیلمان را فروختیم ببر مازندران را ازبین بردیم پلنگ ایرانی رابه مرز نابودی کشاندیم دریاچه ارومیه را خودمان خشک کردیم هیچ کجای دنیا طبیعت ماروندارد مابه همین ترکیه فیلیپین و.. می رویم یکبار کارگردانان ونویسندگان اجازه ساخت فیلم تاریخ فراموش شده ایران به خود ندادند ونخواهند داد یکبار از شخصیتهای ادبی ما فیلم نساختند عطار رامردم میبرند خیام را خواهند برد عکس سعدی روی دیوار شب یلدای افغان می بینیم اعراب با بیبانهی خود جذب توریبت میکنند یاسوج ما تنها تنها تنها ،دریاچه ولشت پر از آشغال
برادر من ما بیکار نشسته ایم ومثلا" فیلم می سازیم بچه پولدار سرکوچش با دختر پولداری سر خرابی ماشین با هم ازدواج میکنن وتمام ولی دنیا بیکار ننشسته همین چند سال پیش یک سکانس فیلم جومنگ زه به کمان کشیدن که مال آرش کانگیر است انها داشتند نشان میدادند یا درقسمتی ازفیلم دوران قرون وسطی شخصیت فیلم از کانال زیرزمینی آب از زندان فرار میکنه (قرون وسطی ) ولی تاریخ میگه درقرون وسطی اروپا درفقر وبدبختی وفلاکت بود مادر تخت جمشید کانال آب زیر زمینی داشتیم خداییش سانسور نکن تا همه بخونن شاید به آیندگان خود رحمی بکنیم که چی بودیم
ناشناس
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
چرا همیشه ما دیگرن را محکوم می کتیم؟؟؟ هر زمان آذربایجان شوروی نسبت به ثیت سازهای ملی ما به نام خودش اقدامی ی کند یا می خواهد نوروز را به اسم خودش بزند یاد ساز و آیین های سنتی خودمن می افتیم. هر زمان حریم سلطان یا فیلم 300 ساخته می شود یا تاریخمان و ... . در این سال های گذشته که صدا و سیمای ملی ما بار سنگین تاریخ و فرهنگ ایرانی را به دوش می کشد چه گلی بر سرمان زده؟؟؟ چه پروژه ای در خصوص تاریخ و فرهنگمان انجام داده که در حدی جذابیت داشته باشد که در کشورهای دیگر هم بنشینند و تماشا کنند؟ بزرگترین گلی که به سر ساسله صفویان زدیم سریال شمع خاموش (اگر اسمش را درست گفته باشم) بود که شاه عباس را با وضعی فجیع، اکثرا مست و با لهجه ای توهین آمیز به ملت آذری زبانمان نشان دادیم....
ناشناس
۰۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
همه حرفات درست٬ دیگه با جدایی و فرهادی چیکار داشتی؟ یه نگاه هم به دور و برت بکنی متوجه میشی همچین سیاه نمایی ای هم در کار نبوده٬ مگر اینکه حضرتعالی همچنان در زمان شاه تهماسب زندگی میکنید
ناشناس
۰۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
خیلی مقاله خوب و روشنگرانه ای بود.

باز خدا عمرتون بده در جواب این همه تبلیغات رنگارنگ و پرهزینه ی ترکیه عثمانی حداقل یک مطلب کار کردید، بقیه که خوابشون برده است.
ناشناس
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
سریال حریم سلطان یه سریال فانتزی آشغال و بی ارزشه یه چیزی مثل فیلم 300
ناشناس
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
اوضاع خرابتر ار این حرفهاست و از ماست که برماست
ما خودمون تو فیلمها و سریالهامون بیشتر به خودمون توهین می کنیم و تاریخ خودمون رو تحریف می کنیم تا خارجی ها
اسم ببرم؟!
اصلا چرا خودمون نمی تونیم از اینجور سریالهای باشکوه درباره تاریخ خودمون بسازیم؟!
قدم گاه آفتاب
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
آقای کرمی از یادداشت خوبتون ممنونم
ناشناس
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
به نظر من نباید اراجیف این سریال را جدی بگیرید آقای کرمی عزیز.
همه می دانند که این سریال یک شوی شبانه است که فقط به مسایل خاله زنکی می پردازد و قرار نیست معلم تاریخ باشد. فکر هم نمی کنم که بینندگان این سریال به 200 میلیون نفر برسد. آن هم بینندگان ثابت، که از نظر من اغراق است. خیلی از ایرانیهایی که من می شناسم بعد از تغییر هنرپیشه خرم( که شما هم در متن از او نام بردید) دیگر این سریال را تماشا نکردند. به همین دلیل است که می گویم کسی به جنبه تاریخی این سریال کاری ندارد.
ناشناس
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
جناب اگر شما میخواستید سریالی از نادر شاه افشار بسازید ایا تمام وقایع و فجایعی که در فتح هند اتفاق افتاد را عینا نشان میدادید ؟؟/
عباس
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
شما نگران نباشید همه دنیا میدانند قرار نیست در فیلم واقعیت را ببینند و ضمناً همه پادشاهان تاریخ در نزد مردم خودشان قدیس و در نزد سایر مردمان خونخوار بوده‌اند و تفاوتی بین سلیمان با مثلاً شاه عباس و نادر نیست. شما ظاهراً قصدتان از نگارش این مطلب زدن فیلمهای با ارزش وطنی بوده تا تقبیح سریال ترکها
ناشناس
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
خیلی کامل بود و به جا. ولی یه چیزی که واقعیته اینه که هیچ فیلمی نمیتونه روایت صددرصدی از تاریخ باشه. همه فیلمایی از این دست برداشتی از تاریخ فرقی نمیکنه ایران ترکیه یا آمریکا. همیشه تناقض هایی وجود داره به علاوه نوع روایتی که از داستان ها صورت میگیره هم متفاوته تا جذابیت اثر هنری بالاتر رود
مرضیه
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
جدی این سریال تو اروپا هم بیننده داره؟؟!
پس سطح سلیقه ی هنری تو کل دنیا تنزل پیدا کرده!
امير
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
از ما چه كاري برمياد!!!
متاسفانه اطلاعات بعضي از عزيزان درباره شاه سليمان عثماني از كل تاريخ كشورمون بيشتره!!!
خنده رو
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
جالب بود، البته من این فیلم رو ندیدم ولی نیاز به پاسخگویی مناسب از طرف مسئولان فرهنگی کشور داره...
ناشناس
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
همه اینا دلیل نمیشه از حکومت صفوی دفاع کرد این سلسله یکی از خونریزترین و ظالمترین حکومت ها در ایران بوده و قزلباش ها جزو آدمکشانی بودند که زورشان به جز مردم ایران به هیچ کس دیگر نمی رسید
ناشناس
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
اگر بنویسم منتشر نمی کنی دل ما خون تر از این حرفهاست فقط همین که از بی اسطوره ای ده ها سریال ساخته شده برای اسطوره های دیگران
ناشناس
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
ما که خودمونو کشتیم تا ب فامیل و خانواده بقبولونیم بابا این فیلم داره من و شما توهین میکنه یه سری تکون دادن و گفتن درست میگی ولی باز موقع سریال مثه چی میشنن و نگاه میکنن .... وقتی ما در مورد تاریخیمون سکوت میکنیم و سریال که هیچ ! یه فیلم هم در موردش نمیسازیم باید بشینیم و این ظلم هارو تحمل کنیم . خدا وکیلی این فیلم کم از 300 نداره
این صدمین کامنت لطفا منتشر کن فرارو اگه نمیخوای نظرات کاربرانتو نشون بدی بخش نظرات رو تعطیل کن
ناشناس
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
این پاراگراف آخر مطلبت رو توضیح بده
ضمنا چنین سریالی رو باید صدا و سیما بسازه که به جای تاریخ ایران دنبال بررسی تاریخ اعراب مثل عمر مختار است. پس لطفا انتقادت رو برو به همون همفکرات بگو
سيده
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
كه اينطور
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
شور بختانه ما در هيچيك از حوزه هاي حكومتي از فرهنگ و هنر تا سياست و اقتصاد نه تنها پيشرفتي نداشته ايم كه به واسطه رانت هاي موجود روز به روز در حال پسرفت هستيم. با شما موافقم هر چه ما كم كار تر مي شويم رقبايمان جسور تر مي شوند .
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
این جماعت جعل کردن کارشونه. اون از مولوی این هم از فیلم ساختن. اینها سلیمان رو طوری ساختن که انگار قدیسه! هیچکدوم از لباسهاشون هم واقعیت نداره. از اروپاییها کپی کردن لباسها رو.
اميررضا
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
تلخ بود و درست
ناشناس
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
عالی بود. کاش مردم ما کمی مطالعه تاریخی داشتند تا براحتی تحت تاثیر رسانه ها و تبلیغات دیگران قرار نگیرند. متاسفانه مردم امروز ایران بی هویت ترین مردم تاریخ این سرزمین اند.