مطلب زیر را یکی از خوانندگان به سایت فرارو ارسال نموده است
با نگاهی گذرا به آموزش و پرورش دیگر کشورها متوجه میشویم که حقوق معلمان در بالاترین سطح پرداخت میشود ولی در کشور اسلامی ایران متاسفانه حقوق یک معلم با مدرک فوق لیسانس از حقوق یک کارمند بانک با مدرک دیپلم کمتر است.
دیگر کارمندان ادارت هم علاوه بر حقوق ماهیانه از تسهیلات و مزایا از قبیل وام مسکن، خودرو و وام قرض الحسنه برخوردارند ولی به علت آمار بالای معلمان در کشورمان، معلمان فقط ماهانه حقوق میگیرند و بس. اگر با حقوق ناچیز بخواهند پسانداز کرده و خانهای بخرند باید دهها سال منتظر باشند که با افزایش نرخ تورم احتمالا اصلا امکان پذیر نباشد.
معلمان وقتی این تبعیضها را میبینند و ناچارند برای امرار معاش به شغل دوم روی آورند، دیگر هیچ انگیزهای نخواهند داشت. همچنانکه امروز اگر یک تحقیق میدانی صورت گیرد قطعاً اکثر معلمان از شرایط شغلی به شدت ناراحت و نگران بوده و زمان حضور سر کلاس درس به فکر اقساط و وامها و مشکلات مالی خود و خانواده هستند. بقولی: معلمی که دغدغه خود و فرزندانش را دارد چگونه میتواند به فکر فرزندان دیگران سر کلاس درس باشد؟!
مسئولین ردههای بالا وزیران و نمایندگان مجلس و... روزی دانش آموز کلاس درس معلمان بودند ولی امروز معلمان را فراموش کرده و اقدامی عملی نمیکنند. اکثر صاحبنظران و بزرگان توجه به آموزش و پرورش را موجب پیشرفت و تحول در جامعه میدانند ولی متاسفانه در عمل چیزی مشاهده نمیشود.
سرمایهگذاری در آموزش و پرورش، سرمایهگذاری برای آینده نظام اسلامی است. درست است آمار معلمان بالاست ولی گناه معلم و خانوادهاش چیست که روز به روز ناامیدتر و بیانگیزهتر میشود و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند!
از مرکل صدر اعظم آلمان پرسیدند چرا حقوق پزشکان و مهندسان از معلمان کمتر است؟ جواب داد: «چطور انتظار دارید حقوقتان با کسانی که شما را تربیت کردهاند برابر باشد»! ولی در ایران اسلامی میگویند افزایش حقوق معلمان بار مالی دارد!
اگر اقدامی عملی نشود و همچنان مشکلات معیشتی معلمان ادامه داشته باشد هیچ انگیزهای برای معلم نمیماند و روز به روز اوضاع آموزش و پرورش و علم و سوادآموزی بدتر و بدتر شده و این فقدان انگیزه بر دانش آموزان نیز اثرگذار است چنانکه در سالهای اخیر با افت تحصیلی، سطح سواد واقعی دانش آموزان به شدت پائین آمده است.
در مقطع متوسطه هستند دانشآموزانی که جدول ضرب و نوشتن نامه مختصر را یاد ندارند و ... وقتی معلم میبیند دانش آموز چند سال گذشتهاش صاحب خانه و خودرو شده و او هنوز مستاجر مانده و سوار بر موتورسیکلت به مدرسه میآید رغبتی برای تلاش ندارد و دانش آموز نیز با دیدن این اوضاع آنچنان که باید و شاید به معلم و شغل معلمی با دید مثبت و احترام نمینگرد!
چرا علیرغم توصیه رهبر انقلاب و مسئولین بلند پایه بر توجه کافی به آموزش و پرورش اقدامی نمیشود و جالب آنجاست که تعداد ۷۰ نفر از نمایندگان مجلس فعلی ار قشر معلم هستند!
اگر آینده نظام اسلامی و تربیت نسل علمی و باانگیزه مهم و هدف است باید به داد معلم رسید که بدون دغدغه مال فقط به فکر دانش آموز باشد و بس تا تحولی در آموزش و پرورش صورت پذیرد. در غیر این صورت روز بروز شاهد افت سطح سواد واقعی بوده و با نبود انگیزه در معلمان رخوت و روزمرگی کنونی همچنان ادامه خواهد داشت.
علیرغم تلاشهای فراوان مسئولین فعلی آموزش و پرورش چندان که باید و شاید تحولی صورت نگرفته! چرا؟ چون اصل نبود انگیزه به واسطه مشکلات معیشتی معلمان فراموش شده است و به بهانه تعداد زیاد معلمان در طول سه دهه اولین مشکل معلمان مشکلات مالی و معیشتی بوده و خواهد بود که اساس و پایه آموزش و پرورش را نشانه رفته است!
به داد معلمان برسید تا معلمان با انگیزه کافی و بدون دغدغه مالی به داد دانش آموزان بیانگیزه رسیده و تحولی واقعی در نظام آموزش و پرورش و به تبع آن در آینده نظام جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرد.