دفتر آیت الله هاشمی در پاسخ به اظهارات سیدمحمد خامنهای بیانیهای صادر کرد.
متن بیانیه بدین شرح است: این تذهبون؟! از قرآن کریم تا امام علی(ع) و امام خمینی(ره)
آنانی که عبارت تنبیهی و سؤالی «این تذهبون؟!» را در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی شنیدهاند، خوب میدانند که امام عزیز این عبارت را زمانی بر زبان جاری کردند که گروهی با تجاهل و تغافل، نسبت به حقانیت انقلاب اسلامی، در صدد آمریکایی جلوه دادن مبارزات مردم و نهضت روحانیت در ایران بودند، اما خوب است که قبل از ورود به مبحث، از سابقه این اصطلاح در تاریخ اسلام بدانیم که بسیار خواندنی و شنیدنی است.
خداوند متعال در سوره تکویر پس از سوگندهای محکم بر حقانیت قرآن و رسول اکرم(ص) میفرماید: «انه لقول رسول کریم» و در ادامه با ردّ سخنان توهینآمیزی که کافران و مشرکان علیه پیامبر(ص) و اسلام در جامعه پخش میکنند، در آیات 22 تا 25 میگویند: «پیامبر دیوانه نیست و در موارد وحی، بخیل نیست و قرآن کلام شیطان رجیم نیست» و سپس با قهر الهی خویش میفرمایند: «فاین تذهبون؟!»
حضرت علی(ع) نیز در خطبه 87 نهجالبلاغه، با دلی پرخون، از علمایی گلایه و شکوه مینمایند که «خویش را عالم خوانده، در صورتی که عالم نیست، یک سلسله نادانیها را از جمعی نادانتر فرا گرفته! و مطالبی گمراه کننده از گمراهانی آموخته، دامهایی از طنابهای غرور و گفتههای دروغین بر سر راه مردم افکنده، قرآن را بر امیال و خواستههای خود تطبیق میدهد، حق را به هوسها و خواهشهای دلش تغییر میدهد و میگوید از بدعتها کناره گرفتهام، ولی در آنها غلت میزند، چهره او چهره انسان است و قلبش قلب حیوان، راه هدایت را نمیشناسد، پس او مردهای است در میان زندگان»
امام علی(ع) در ادامه خطبه خویش میفرمایند: «فاین تذهبون و انی توفکون و الاعلام قائمه و الآیات واضحه و المنار منصوبه فاین یتاه بکم و کیف تعمهون؟!» یعنی: کجا میروید؟ رو به کدام طرف میکنید؟ پرچمهای حق برپاست، نشانههای آن آشکار است! با اینکه چراغهای هدایت نصب گردیده است، باز گمراهانه به کجا میروید؟ چرا سرگردانید؟!»
این سخنان که معلوم است از نهایت خشم مولی الموحدین علی (ع) نسبت به جهالت یک عده عالم!! بر زبان آمده، در طول 1400 سال تاریخ اسلام در نهجالبلاغه مستور بود، تا اینکه دوباره در 29 آبان سال 1360 ( در حمله گروهی به آیتالله هاشمی رفسنجانی به خاطر جریان مکفارلین) بر زبان سلاله پاک آن امام همام، یعنی امام خمینی(ره) جاری شد و با اینکه آن عزیز مهربان تأکید میکنند که «نمیخواهم در این روز مبارک (عید مبعث) اسباب افسردگی اشخاص بشوم» چنان ناراحت، افسرده و خشماگین هستند که با همه مهربانیهایش، میفرمایند: «چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟ من نمیتوانم آن طوری که میخواهم، با شما صحبت کنم و نمیخواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟!
امام(ره) در ادامه تأکید میفرمایند: «لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است. شما را چه شده است اینطور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را میشناسم، شما اینطور نبودید. من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان، نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمیتوانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود.
من نمیخواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دو دستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را ...» (صحیفه امام، جلد 20، صفحات 159 تا 163)
سالها گذشت و ناگهان یکی از همان مخاطبان عتابآلود امام خمینی(ره) در ماجرای مک فارلین، در تناقضی آشکار، اول میگوید: «من قبول نکردم که آن نامه [به وزیر امور خارجه] را امضا کنم، قهراً امضا کردم و به دام آنها افتادم.» در ادامه میگوید: «کار درستی کردهایم.» این آقا که نامش در تاریخ انقلاب اسلامی یکبار، آن هم به خاطر حمله به دلسوزان انقلاب و به عنوان مخاطب امام راحل در «این تذهبون؟» آمده، ماجرای مک فارلین را که امام عزیز آن را باعث «به عزا نشاندن کاخ سفید» میدانند (صحیفه، ج 20، ص 160)، موجب «افتضاح» ایران میخواند!
گویا این شخص با سؤاستفاده از فضای غبارآلوده زمان که یاران و اهل بیت امام عزیز را به جرم وابستگیهای علمی و نسبی مینوازند و دیگران به تماشا نشستهاند و فعلاً سکوت اختیار کردهاند! متوسل به نشریهای وابسته به جریان انحرافی میشود که فهرست مطالب آن در 7 شماره نشان میدهد که از الفبای رسانهای، فقط توهین و تهمت را به عنوان «رمز عبور» از راه اندیشههای امام و زنده نگه داشتن القائات جریان انحرافی، آموخته است که البته بر گردانندگان آن نشریه هرجی نیست.
اما تعجب از رسانههای مدعی ارزشمداری و پیروی از امام و رهبری است که با ذوق و ولع تمام، هر مطلبی را، ولو حاوی توهین به امام(ره)، رهبری و بزرگان انقلاب اسلامی، صرفاً به خاطر اینکه توهین به آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن برجسته است، منتشر میکنند و گویا هدف، آنچنان وسیله را برایشان توجیه میکند که فراموش کردهاند، مطالب نویسنده سراسر توهین به امام امت(ره)، رهبری نظام و نظام اسلامی است. فراموش کردهاند، آیتالله بهشتی، اگر تمامیتخواه بود که بفرموده امام خمینی(ره) «مظلوم نمیزیست و مظلومانه به شهادت نمیرسید.»
اما خطاب ما در این مقال به آقای سید محمد خامنهای است که به خاطر کسوت و نسبت خویش، باید آیینه تمام نمای انصاف، عدالت و حقیقت باشد. شخصیتی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در گرماگرم همان روزهایی که جامعه به خاطر ناراحتی امام به چنان حالتی رسیده بود که خود او فکر میکرد: «پاسداران در مجلس اسلحه به روی وی خواهند کشید»، درباره کارشان میگوید: «آنها به وظایف نمایندگی عمل کردهاند.» (خاطرات سال 66، دفاع و سیاست، ص 49، پنجشنبه 13 فروردین)
کاش دایره توهینهای آقای محمد خامنهای و افرادی امثال ایشان که معلوم است به خاطر سرباز کردن یک دمل چرکین 28 ساله است، با هر دلیل و انگیزهای، محدود به آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و مانند بعضی از گروههای دیگر، با توهین و تهمت به «هاشمی عزیز» (در تعبیر امام راحل) روح بغضآلود خود را تسکین میداد، اما گویا کینههای او نسبت به شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی آنقدر عمیق است که ابایی ندارد برای تخریب ایشان دانسته یا ندانسته اندیشههای امام را به آتش بکشد و بر تفکرات مدبرانه ایشان، خاکستر فریب بپاشد و بگوید که انقلاب از اساس طرح آمریکاییها بود!! ابایی ندارد آیتالله دکتر بهشتی را که با عمّامه در آتش کینه نفاق سوخت و به تعبیر امام راحل به تنهایی یک ملت بود و مظلوم شهید شد و هنوز هم مظلوم است، با «ظاهری لیبرالیستی» و «تمامیت خواه» بخواند. ابایی ندارد مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی، فرزند برومند امام (ره) را مستقیم و یا با عبارت «جماران نشینان» شریک توطئه آمریکاییها و القاء کنندگان مطالب خلاف واقع و گزارشهای دروغ به امام معرفی کند. ابایی ندارد حتی برادرش، آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب و 80 مجتهد فقیه مجلس خبرگان را در انتخاب رهبری پس از امام، فریب خورده آمریکا بنامد و بالاتر از همه ابایی ندارد که بگوید امام از اوّل تا آخر مبارزه و پیروزی، تحت تأثیر گروهی بودند که برای آمریکا کار میکردند و امام تصمیمات مهم خود را براساس القائات دیگران و اطرافیان میگرفتند!!
به قول مولا علی (ع) به خاطر طناب غرور، حق را به هوسها و خواهشهای دلش تغییر داده و با اینکه پس از آن نهیب امام راحل، امضای خود را پس گرفته بود، اما انگار دقیقاً مصداق همان جمله امام علی(ع) است، چون «گفته بود از بدعتها کناره گرفتهام، ولی در آنها غلت میزد.»
آقای سید محمد خامنهای در داستانهای تخیّلی که برای ارضای نفسانیات خود ساخته، درباره ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی میگوید: «اطرافیان هاشمی او را به سمت ریاست جمهوری سوق دادند تا یک پله به رهبر شدن!! نزدیک شود و این یک توطئه آمریکایی بود.»، حال آنکه در مهرماه 1366 که هنوز آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و آیتالله خامنهای رئیس جمهور و امام(ره) در قید حیات بودند، وقتی از آیتالله خامنهای میپرسند: «نظر شما در مورد کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی برای آینده ریاست جمهوری چیست؟» میفرمایند: «البته این قضیه هنوز مطرح نشده، ولی من آقای هاشمی رفسنجانی را برای همه مسؤولیتها صد درصد میپسندم و تأیید میکنم. من شخصی گیراتر، شیرینتر، محبوبتر و کارآمدتر از آقای هاشمی رفسنجانی در بین مسؤولین جمهوری اسلامی ایران برای پست ریاست جمهوری و دیگر مسؤولیتهای مهم سراغ ندارم.» (روزنامه رسالت، 27 مهرماه 1366)
آقای سید محمد خامنهای، احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، نبودند و یا احتمالاً به قول امام علی(ع) به عنوان «مردهای در میان زندگان» آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود، وگرنه همگان میدانند که آیتالله هاشمی رفسنجانی چه نقشی در آن مقطع برای تعیین رهبری داشتهاند!! و خندهدار است که ادعا میکند: «ریاست جمهوری هاشمی مقدمهای برای هماهنگسازی امور و زمینهسازی برای ایجاد پایگاه قدرت و خیز به سمت آرزوی دیرینه پس از فوت امام بود، ولی قدری دیر شده بود و با حکمت و عنایت الهی و با تصمیم و رأی ناگهانی و تقریباً بیمقدمه مجلس خبرگان، [آیتالله] خامنهای انتخاب شدند و کار از کار گذشت.» امروز دیگر حتی دانشآموزان مقطع ابتدایی در ایران میدانند که ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پس از انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی بود و اینگونه سخن گفتن، مصداق همان جمله امام علی(ع) است که «عالم نیست، یک سلسله نادانیها را از جمعی نادان فرا گرفته و مطالبی گمراه کننده را از گمراهانی آموخته.»
اگر چه پاسخ گفتن به ادبیات ساختار شکنانه آقای محمد خامـنهای در شـأن هیـچ شخصیت حقیقی و حقوقی در جمهوری اسـلامی نیست، اما چون مستمسک همه کینه جـویان انقلاب، نظام اسلامی ، امـام راحـل و شهـدای عزیز شد و نوعی یـأس انقـلابی را در جـامعـه ایـران اسـلامی تزریق میکند، باید گفت که حقانیت راه امام(ره) و انقلاب اسلامی آن قدر آشکار است که با چنین ابرهای تیره و تاری کتمان نمیشود.
البته سابقه محبتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی به ایشان به سالهای قبل از انقلاب میرسد و مطالب زیادی از حرفها و اقدامات ناسپاسانه وی هست که به خاطر حفظ آبرو و حرمت بیت شریف خامنهای، به خصوص رهبر معظم انقلاب، از بیان آن خودداری میکنیم و امیدواریم مردم عزیز از تکرار توهینهای این شخص به امام عزیز، رهبر معظم و بزرگان شهید انقلاب در این مقال بر ما ببخشایند که برای تبیین موضوع لازم بود!!
و کلام آخر اینکه چرا کسانی که در جریان تصمیمات انقلاب، دفاع مقدس، توطئههای ریز و درشت ضد انقلابیون و منافقین در این کشور هستند، در اینگونه موارد که بدیهات انقلاب تحریف و تخریب میشود، سکوت کرده و برای دفاع از نظام اسلامی، سخنان سخیف و داستانسراییهای تخیلی گروهی بغضآلود را پاسخ نداده و تماشاچی شدهاند؟!
سخنان آیت الله محمد خامنه ای را در اینجا بخوانید.
خداوند حضرت ایت الله هاشمی را حفظ نمایند.
آقای طباطبائی خیلی ساده وابتدایی بدون مدرک گفتارایشان را ردکرده اند.
اما خانواده شیخ رفسنجان بی ادبانه وبه صورت چاله میدانی معلوم نیست چرا؟ وبه چه دلیل به جای پاسخ محترمانه ومستدل قصد جان آقای سیدمحمد خامنه ای را نموده است؟
من مثل آقایان سواد به اصطلاح سیاسی ندارم اما عقلم وشعورم براین امر تداعی می کند که آقای محمدهاشمی کینه ای شتری دارد وعلاج کینه هم فقط مرگ است!!
حضرت علی هم درباره این اشخاص حرف های بسیارارزنده ای را بیان فرموده اند.
آقایان سیاستمدار با این همه کینه های شتری
این تذهبون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يكي شاخ بنشسته بن مي بريد...
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
آقای محترم بهتر نبود مثل سالهای گذشته سکوت می کردید تا عمر بگذرد؟
دوستان که داعیه اخلاق مداری دارن چرا اینقدر از کوره در رفتند و بنا رو به احتجاج گذاشتن؟!
خوب شما از خودتون رفع اتهام کنید و مردمی که اینقدر ازشون دم میزنید قضاوت خودشون رو می کنن ...
اما بالاخره عملکرد خوب و بد آقای هاشمی در ذهن مردمان پس از انقلاب و قبل اون همیشه موجوده ...
زیاد جوش نخورید ...
هاشمى عزيز،ماهمگى حامى و همراه تو ايم...
ثانیاً: مشخصه نویسنده این مقاله و بیانیه به غایت دست پاچه شده و اساساً پاسخی نداده بخوانید نداشته!
2- حرفهاي محمد خامنه اي علاوه بر اينكه توهين به امام بود اساس اين نظام را زير سوال مي برد چون همگان از نقش هاشمي در انتخاب رهبري بعد از امام اگاه اند و خامنه اي هاشمي را نيرو امريكا معرفي كرده است
کاش من در رده های بالای مدیریت کشور بودم
از تیتر زدن باید به محتوا پی برد. وقتی که هاشمی رفسنجانی با عنوان "آیت الله" خطاب میشه ولی آیت الله خامنه ای با عنوان "سید محمد" خامنه ای، دیگه انصاف رو باید متوجه شد.
یا حق
صبر آیت الله هاشمی را بسر آوردند عده ای کینه توز،نمیدانم چگونه رو دارند که در بین ملت سرشان رابالا میگیرند با این همه خرابی که در نه سال به بار آوردند،جون انسان آتش میگیره وقتی به فکر کارهایشان می افته،این همه ثروت را دادند دست بابک زنجانی ها،اخلاق اجتماعی روبه تباهی بردند هرچی فساد بود را تزیق جامعه کردند.خدا سایه ی رهبرمعظم انقلاب رو از سر ملت و کشور کم نکنه ان شاالله.
اولا:حضرت آیت الله سيد محمد خامنه اي"لطفا ادب کلام را رعایت کنيد!!!
ثانيا:جوابيه ای که شما و باندتان به آیت الله سيدمحمد خامنه اي داديد"
نشانگر شخصيت هتاک و فحاش و بی ادب شما و مجموعه تان بوده که در نامه ي بی سلام و بی شرمانه تان به رهبر معظم انقلاب در حمايت از سران خبيث فتنه ي 88 کاملا مشهود بود!!!
ثالثا:خيانت هاي شما و همسر و فرزندانتان خصوصا در سالهاي اخیر براي همه ي دلسوزان انقلاب و نظام کاملا بين و آشکار است!!
حضرت علی بن ابیطالب یارشان باشد .
"حرج" را اینطوری مینویسند نه "هرج"
خوبه افراد درگیر در این ماجراها هنوز زنده هستند که بعضی هتاکان آنطور جرات تحریف تاریخ به خود داده بودند.
یعنی طرف رو آچمز کرد
عاااااااااااااااااااااااالی بود
من کاری به سخنان آقای خامنه ای ندارم چراکه اصلا تا پارسال از وجود چنین شخصی بی اطلاع بودم.
اما رفتار آقای هاشمی را که مرور میکنم و دورانی را که ایشان قدرت مطلق نظام بودند به این نتیجه میرسم که ایشان بدیهایی به این کشور کرده اند که اگر اینجا نظام و قانون درست و حسابی داشت نه تنها خود ایشان بلکه فرزندانشان هم باید در محضر دادگاه پاسخگو می بودند.
این خبر رو هم بزن
چرا سانسور می کنی
نوبخت در جمع فرماندهان و مدیران قرارگاه خاتمالانبیا(ص):
کسانی که قرارگاه خاتم سپاه را رقیب بخش خصوصی میدانند یا ناآگاهند یا مغرض/ قرارگاه با نجابت دولت را یاری میکند
سخنگوی دولت گفت: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) بدون داشتن رویکرد اقتصادی به طرحها، با نجابت به دنبال یاری رساندن به دولت است.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930926000105#sthash.xhIq5Ypq.dpuf
اگر خدای نخواسته در جاهایی که علما و روحانیون هستند، یک اختلاف نظری باشد که منتهی به اختلاف ظاهر بشود، مکتب ما خدشه دار میشود.
من میترسم که در این نیمه راه زحمتهایی که تاکنون کشیده شده است به واسطه نادانی یک عده و غرض ورزی عده دیگر از بین برود و خون جوانان ما هدر رود.