صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۱۴۹۴۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۳
مجتبی فتحی؛ «مذاکره.» 69ماه مذاکره، تمام دستاورد دورانی بود که دیپلمات سخت و غیرقابل‌انعطاف، هدایت قطار مذاکرات هسته‌ای ایران را برعهده گرفت؛ اما پای کارنامه  سعید جلیلی چیزهای دیگری هم هست.

اعلام موضع به‌جای مذاکره، از قهر با میز مذاکره تا پیگیری روند «مذاکره برای مذاکره»، یا‌ اینکه «مکان» مذاکرات کجا باشد و البته، رد ‌پیشنهادی با شباهت‌های فراوان با توافق «ژنو3» موسوم‌به «برنامه اقدام مشترک» در «آلماتی» که می‌توانست خیلی زودتر از اینها افق پیش‌روی مذاکرات هسته‌ای ایران را روشن‌ کند هم، در کارنامه دستاوردهای سعیدجلیلی جای گرفته است.

اما برآیند این دستاوردها چیست؛ چرا که اگر هدف‌ از مذاکره کاهش اختلافات و رسیدن به‌توافق با طرف‌های مقابل باشد، در تمام طول دورانی که جلیلی پای میز مذاکره با گروه 1+5 نشست چنین هدفی تحقق پیدا نکرد.

ژنو، استانبول، بغداد، مسکو و در نهایت آلماتی، پنج ایستگاهی بود که قطار مذاکرات هسته‌ای ایران ظرف نزدیک‌به 69ماه، تحت هدایت سعید جلیلی، پشت‌سر گذاشته شد، بی‌آنکه حتی سراب توافق هم در افق مذاکرات هسته‌ای ایران نمایان شود. بنابراین وقتی جلیلی پشت فرمان هدایت مذاکرات‌هسته‌ای نشست، به‌طور خودکار ایران در تقابل با غرب قرار‌ داشت و او نیز چاره‌ای نداشت جز‌اینکه از ‌همین ‌در وارد گفت‌وگوها شود، هر‌چند او‌ نیز چندان از ‌این سیاست ناراضی نبود کما‌اینکه تا ‌انتهای دوران حضورش بر مسند تیم ‌مذاکره‌کننده هسته‌ای درصدد اصلاح این رویکرد برنیامد.

جلیلی، جایگزین لاریجانی
با افزایش اختلافات میان محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری دولت‌نهم با علی لاریجانی، دبیر‌وقت شورایعالی امنیت‌ملی، دولت اصولگرا که آن‌زمان عنان ‌کامل مذاکرات را در‌ اختیار داشت کم‌کم مردی را وارد صحنه کرد تا در آینده‌ای نه‌چندان‌دور سکان هدایت مذاکرات‌هسته‌ای را به او بسپارد. این مرد که تا پیش از آن در عرصه عمومی کمتر شناخته‌ شده بود، با ارایه ایده و ابتکار ویژه خود به محمود احمدی‌نژاد یعنی نوشتن نامه به پاپ و سران کشورهای جهان و دعوت آنها به‌ پیروی از آموزه‌های قرآنی و اسلامی همانند آنچه که در دانشگاه امام‌صادق(ع) تدریس می‌کرد (دیپلماسی پیامبر) خیلی‌زود توانست اعتماد رییس‌جمهور وقت را به خود جلب‌ کند.

برهمین اساس احمدی‌نژاد پس‌ از پذیرفتن استعفای علی لاریجانی در 29مهر1386 بدون کوچک‌ترین تردیدی سعید جلیلی را به‌عنوان دبیر شورایعالی امنیت‌ملی و مذاکره‌کننده جدید هسته‌ای ایران برگزید، به‌گمان آنکه به‌دلیل وجود اشتراک نظر فراوان، جلیلی برخلاف لاریجانی، همان خطی را در مذاکرات هسته‌ای بخواند که او سرمشق می‌کند، تا‌ به‌این‌ترتیب به اختلافات رییس‌جمهور و دبیر شورایعالی امنیت‌ملی پایان‌ داده شود؛ اختلافاتی که اولین‌بار در تاریخ 18آذر1385 یعنی حدود 10ماه پیش‌از استعفا یا برکناری لاریجانی، روزنامه «همشهری» که در آن زمان توسط حسین انتظامی، سخنگوی وقت شورایعالی امنیت‌ملی و معاون مطبوعاتی فعلی وزارت ارشاد اداره می‌شد در یادداشتی پرده از آن برداشت.

«همشهری» در یادداشت خود ضمن تبیین دیپلماسی هسته‌ای علی لاریجانی، نوشته بود: «تقریبا از اردیبهشت‌ماه سال‌جاری (1385)، جریان و دیپلماسی دیگری به‌طور موازی شکل ‌گرفت و بر دیپلماسی ابتکاری هسته‌ای سایه انداخت و دستاوردها را با مخاطره مواجه کرد. این دیپلماسی به‌ویژه با سخنرانی‌های متعدد رییس‌جمهوری عملا مسیر متعادلی را که فراهم شده بود با چالش مواجه کرد؛ به‌طوری که پرونده ایران - که با‌ پاسخ ‌به بسته پیشنهادی درحال بیرون‌آمدن از شورای امنیت بود - با سخنرانی‌های داغ، دوباره مورد سوءظن قرار گرفت و دو‌قطعنامه را برای کشورمان به ‌ارمغان آورد (!) هر‌چند طراحان این دیپلماسی، روبه‌روشدن با چنین پدیده‌ای را پیش‌بینی و باور نمی‌کردند.»

لاریجانی پیش از آنکه برای همیشه ردای مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران را از تن در بیاورد، برای آخرین‌بار اول‌آبان1386 به‌همراه سعید جلیلی به‌ رم رفت تا ضمن ادامه مذاکرات با خاویر سولانا، مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای گروه 1+5، جلیلی را به‌عنوان مذاکره‌کننده جدید ایران معرفی کند و از این پس رسما او با طرف‌های غربی وارد مذاکره شود.

مذاکراتی با فاصله زمانی طولانی
با شروع به‌کار رسمی جلیلی در قامت مذاکره‌کننده جدید هسته‌ای ایران، روندی که علی لاریجانی برای حل‌و‌فصل ابهامات و سوالات حول محور ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران در چارچوب توافق با آژانس در بعد فنی و همچنین رفع نگرانی‌ها، نسبت ‌به ماهیت برنامه هسته‌ای ایران در گفت‌وگوهای مرتب و در بازه زمانی کوتاه‌مدت در بعد سیاسی با خاویر سولانا به نمایندگی از گروه 1+5 به‌منظور توافق روی بسته پیشنهادی این گروه آغاز شده بود، به‌طور کامل متوقف شد.

توقف آن روند علاوه بر اعمال تحریم‌های تازه شورای امنیت علیه ایران در چارچوب قطعنامه‌های ۱۸۰۳ (۱۳اسفند۱۳۸۶، ۳مارس۲۰۰۸) و قطعنامه۱۸۳۵ (۶مهر۱۳۸۷، ۲۷سپتامبر۲۰۰۸) که چهارمین و پنجمین‌قطعنامه شورای امنیت علیه ایران محسوب می‌شدند، سکته‌ای نزدیک به یک‌ساله هم به مذاکرات وارد کرد. البته در سال‌های نخست هدایت مذاکرات هسته‌ای توسط جلیلی، گفت‌وگوها با فاصله زمانی طولانی به امری طبیعی تبدیل شده بود. نخستین‌دور مذاکرات به ریاست سعید جلیلی، هشت‌ماه پس از آخرین دور مذاکرات ایران و 1+5 در رم، در تیر1387 مصادف با 19جولای2008 در شهر ژنو انجام گرفت. مذاکره‌ای که در آن جلیلی و سولانا درباره بسته پیشنهادی کشورهای 1+5 برای ترغیب ایران به متوقف‌کردن غنی‌سازی اورانیوم گفت‌وگو کردند و در نهایت دو‌طرف دست خالی مکان مذاکرات را ترک کردند.

دومین‌دور مذاکرات هسته‌ای تحت هدایت سعید جلیلی 14ماه بعد برگزار شد؛ این درحالی‌بود که ایران همچنان زیر تیغ ظالمانه‌ترین تحریم‌های شورای‌امنیت قرار داشت و در مرداد1388 هم استارت اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و اضافه‌تر از تحریم‌های همه‌جانبه شورای امنیت توسط کنگره آمریکا با تحریم فروش بنزین به ایران زده شد. بنابراین در این شرایط به‌دلیل آنکه ایران زیر‌فشار تحریم‌ها بود باید بیش از طرف مقابل برای از سرگیری مذاکرات احساس نیاز می‌کرد، این در‌حالی است که تیم‌مذاکره‌کننده وقت، عجله‌ای در این رابطه نداشت.

در مهر1388 برای دومین‌بار سعید جلیلی به شهر ژنو سفر کرد تا پس‌از گذشت بیش از یک‌سال با سولانا وارد مذاکره شود. در دورانی که مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 دچار وقفه شده بود در ایالات متحده آمریکا انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد و باراک اوباما در آبان‌ماه سال 1387با پشت سر گذاشتن رقبا توانسته بود به‌عنوان نخستین سیاه‌ پوست وارد کاخ سفید شود که مواضع او با اعلام تعهد به اتخاذ سیاست تعامل با ایران، بارقه امیدی نسبت‌به حل‌و‌فصل موضوع هسته‌ای ایران از طریق دیپلماسی به‌وجود ‌آورده بود. همچنین دولت آمریکا با تغییر رویکرد قابل توجه، برای نخستین‌بار نماینده خود را برای مذاکره با ایران راهی ژنو سوییس کرد. به‌این ترتیب در 9مهر1388در ویلای لوگرانسوژی در اطراف ژنو، برای نخستین‌بار مذاکرات هسته‌ای از حالت دوجانبه خارج شد و این مذاکره نه‌فقط میان نماینده ایران و گروه 1+5 (جلیلی و سولانا) بلکه با حضور تیم مذاکره‌کننده ایران و نمایندگان کشورهای عضو گروه 1+5 از جمله آمریکا به ریاست ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه این کشور برگزار شد؛ در این مذاکرات هم برای نخستین‌بار مذاکره‌کنندگان ایرانی و آمریکایی به‌طور دوجانبه با یکدیگر گفت‌وگو کردند.

هرچند آن‌زمان هیچ‌رسانه داخلی‌ای این خبر را منتشر نکرد چرا‌که آن زمان مذاکره‌ای حتی در سطح معاون وزیر خارجه آمریکا با دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران هم یک‌تابو محسوب می‌شد.
اما گفت‌وگوی 45دقیقه‌ای سعید جلیلی با ویلیام برنز، او را متوجه تغییر لحن و شیوه برخورد آمریکا کرد. از همین‌رو جلیلی در این دور از مذاکرات به‌طور اصولی موافقت کرد که به‌عنوان یک‌گام اعتماد‌ساز، ایران 80درصد از ذخایر اورانیوم غنی‌شده در سطح پایین را با میله‌های سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران مبادله کند. با این‌حال در بازگشت به تهران و در‌ پی مخالفت‌های داخلی در جوی که پس از انتخابات 1388 در ایران حاکم بود و مساله هسته‌ای را به‌شدت وارد درگیری‌های جناحی کرده بود، توافقی که به نظر می‌آمد بیش از هر‌چیز معامله‌ای با آمریکا بود را بر‌هم‌زد.
با کمرنگ‌شدن امیدها برای رسیدن به یک‌سازش از راه مذاکره، تهدید آمریکا و اسراییل به حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران و عملیات خرابکارانه دوباره شدت گرفت. در همین‌حال در بهمن 1388، ایران غنی‌سازی اورانیوم با خلوص 20درصد را آغاز کرد. در اردیبهشت1389، شش‌ماه پس از شکست اولین توافقنامه مبادله سوخت، برزیل و ترکیه تلاش کردند تا این معامله را در قالب به‌اصطلاح «اعلامیه تهران» که ایران آن را امضا کرده بود، دوباره احیا کنند. با توجه به‌اینکه ایران ذخیره اورنیوم غنی‌شده در سطح‌پایین خود را طی‌ زمان سپری‌شده دو‌برابر کرده و غنی‌سازی 20درصد را آغاز کرده بود، گروه 1+5 آن توافق را رد‌ کرد و چند هفته بعد سختگیرانه‌ترین تحریم‌های سازمان‌ملل‌متحد، طی قطعنامه1929، علیه ایران اعمال شد. این شرایط سبب‌ شد تا از این پس مذاکره‌کننده ‌ارشد‌ هسته‌ای ایران راه تقابل و مقاومت در برابر گروه 1+5 را جدی‌تر از همیشه پیش ‌بگیرد.

متن زیر سایه حاشیه
از این دوران به‌بعد با کنار‌رفتن کامل «تعامل» و در ‌دستور‌کار قرار‌گرفتن جدی «تقابل» - که البته ناشی‌از زیاده‌خواهی طرف مقابل هم بود- چالش ایران و گروه 1+5 وارد مرحله تازه‌ای شد به‌طوری که بیش از هر زمان دیگری حاشیه‌ها بر متن مذاکرات سایه انداخت و اعلام موضع سیاسی یا به‌گفته محمد‌جواد ظریف، وزیر‌خارجه دولت‌یازدهم، بیانیه‌خواندن، جای خود را به مذاکره‌کردن برای پایان‌دادن به مناقشه هسته‌ای ایران داد. ارایه بسته‌های پیشنهادی بی‌ارتباط با موضوع هسته‌ای در واکنش به بسته‌های پیشنهادی طرف مقابل که آن هم در جای خود قابل نقد بود در صدر حاشیه‌سازی‌ها، حول محور موضوع هسته‌ای ایران قرار گرفت.

جلیلی و تیم مذاکره‌کننده او با تدوین این بسته خواستار آن شدند که «براساس اولویت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی» ایران و گروه 1+5 «برای صلح و رفاه با سه‌محور سیاسی - امنیتی، بین‌المللی و اقتصادی» با یکدیگر مذاکره کنند.

در محور سیاسی - امنیتی بسته پیشنهادی ایران برای مذاکره با گروه 1+5 تاکید شده بود که دو‌طرف برای «حفظ کرامت انسان‌ها، احترام به فرهنگ ملت‌ها و تامین حقوق آنها، تقویت ثبات و تحکیم صلح عادلانه، توسعه گستره مردمسالاری و پیشرفت دموکراسی و... » با یکدیگر مذاکره کنند. در محور مسایل بین‌الملل هم موضوعاتی همچون گفت‌وگو برای «اصلاح ساختار سازمان ملل و شورای امنیت، ارتقای وزن و جایگاه موضوعات زیست‌محیطی، تعریف و تدوین عادلانه حقوق فضا و...» مورد تاکید قرار گرفته بود. «فقر‌زدایی از جهان و کاهش فاصله طبقاتی و فاصله شمال و جنوب، ظرفیت‌سازی برای ارتقای رفاه عمومی، مبارزه با اقتصاد زیر‌زمینی، مفاسد اقتصادی، جرایم مالی و جنایات سازمان‌یافته علیه امنیت اقتصادی» هم در محور اقتصادی این بسته پیشنهادی مورد توجه قرار گرفت.

این در حالی است که اساسا گروه 1+5 متشکل از پنج‌عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین) به علاوه آلمان ماموریت پیدا کرده بود که طی مذاکرات با نمایندگان جمهوری اسلامی اقدام به حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران کند. بنابراین این گروه انتظار داشت که محور مذاکره با ایران نه صلح جهانی، توسعه دموکراسی، تدوین حقوق فضا و... بلکه برنامه هسته‌ای ایران و رفع نگرانی‌ها نسبت‌به ماهیت این برنامه باشد. بر همین اساس از دوره‌ای به بعد چالش‌های اصلی دوطرف در مذاکرات این بود که کدام بسته پیشنهادی محور مذاکرات قرار گیرد. بر همین اساس دوره‌های آتی مذاکرات بین ایران و گروه 1+5 در ژنو و استانبول به ترتیب در آذر و بهمن 1389 هم با ناکامی به پایان رسید. از این رو قطع امید به نتیجه‌بخش بودن این مذاکرات، گفت‌وگوهای ایران و گروه 1+5 با وقفه‌ای 15 ماهه در مذاکرات روبه‌رو شد.
گفتنی است فعالیت‌های هسته‌ای ایران در آن دوره به‌سرعت پیشرفت کرد.

آغاز روند مذاکره برای مذاکره
همزمان با بروز چالش در مناسبات ایران و غرب و به بن‌بست رسیدن مذاکرات در بعد سیاسی میان ایران و گروه 1+5، مذاکرات در بعد فنی میان ایران و آژانس هم به بن‌بست کشیده شد که بر همین اساس در بهمن سال 1390 آژانس منفی‌ترین گزارشش را درخصوص جزییات ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران منتشر کرد. این گزارش راه را برای تحریم‌های سخت‌تر هموار کرد، کانادا و انگلستان مراودات خود را با بانک مرکزی ایران قطع کردند؛ حرکتی که با محدودیت‌های واشنگتن بر صادرات نفت ایران دنبال شد.

همزمان با اعمال این تحریم‌ها، تهدیدهای نظامی علیه ایران هم افزایش پیدا کرد که در این دوره بسیاری از کشورها، از جمله همسایگان ایران، روسیه و چین و همچنین تعدادی از کشورهای اروپایی که در دوره بوش تحریم‌های سنگین‌تر علیه ایران را خنثی کرده بودند، رفته‌رفته به این نتیجه رسیدند که تحریم تنها راه جلوگیری از حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران است. از این رو، حمایت بین‌المللی برای ایجاد یک سازوکار تحریمی که وسعت و عمق آن فراتر ازهمه انتظارات بود، افزایش یافت. با بحرانی شدن بیش از حد شرایط، دو‌طرف در 26فروردین1391 با میانجی‌گری ترکیه دوباره به میز مذاکرات در استانبول بازگشتند تا روند «مذاکره برای مذاکره» را آغاز کنند. از این دوره به‌ بعد فشارهای اقتصادی بر کشورمان روز‌به‌روز بیشتر می‌شد و تهدیدها نگرانی‌های زیادی را در جامعه جهانی به وجود آورده بود، پاره نشدن نوار مذاکرات به خط قرمز ایران و 1+5 تبدیل شد.

با این حال برای جلیلی و تیم او بازهم متن مذاکرات جایگاه خود را پیدا نکرده بود و آنها همچنان حاشیه‌ها را مقدم بر متن می‌دانستند؛ به طوری‌که با آغاز دور تازه مذاکرات پس از 15ماه وقفه، غیر از آنکه کدام «بسته پیشنهادی» محور مذاکرات قرار گیرد، برای تعیین «مکان» مذاکرات هم وارد چالش با گروه 1+5 شدند؛ چالشی وقت‌گیر و بی‌فایده. بر این اساس پس از مذاکرات استانبول به‌دلیل بروز تنش در روابط ایران و ترکیه بر سر سوریه، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با تاکید بر اینکه میزبانی از مکان مذاکرات ایران و 1+5 به میزبان اعتبار بین‌المللی می‌بخشد خواستار برگزاری مذاکرات در کشوری‌های دوست ایران به‌منظور اعتبار‌بخشیدن به جایگاه آنها شد. براین اساس بغداد، بیروت و حتی دمشق که کشورش درگیر جنگ داخلی بود به‌عنوان گزینه‌های پیشنهادی ایران برای میزبانی از مذاکرات مطرح شد که پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان دوطرف ابتدا روی بغداد و در ادامه مسکو و آلماتی به‌توافق رسیدند. در این دور از مذاکرات که دو‌طرف وارد روند «مذاکره برای مذاکره» شدند جز در آلماتی نتواستند برای رسیدن به یک‌توافق به یکدیگر نزدیک شوند.

در بهمن1391 پس از انتخاب مجدد اوباما ایران و 1+5 مذاکرات خود را در آلماتی قزاقستان از سرگرفتند. این‌بار غرب با بسته‌ای که از جهاتی شباهت‌های زیادی با توافق ایران و گروه 1+5 در «ژنو3» موسوم به «برنامه اقدام مشترک» داشت و شامل تعلیق هدفمند برخی از تحریم‌ها، مانند محدودیت فروش محصولات پتروشیمی و خرید طلا در ازای تعلیق غنی‌سازی 20درصد و برخی محدودیت‌های دیگر می‌شد، پشت میز مذاکره با ایران نشست. با این حال آن زمان با وجود آنکه جلیلی از انعطاف بیشتر غرب استقبال کرد، تحلیل او و اطرافیانش بر این بود که سیاست ایستادگی و مقاومت در حال نتیجه‌دادن است؛ چرا که غرب مابه‌ازایی را که حاضر شده به ایران بدهد، بدون تقاضای جدید افزایش داده،؛ پس ممکن است در دور بعدی مذاکرات آنها حاضر شوند امتیازات بیشتری را بدهند. غافل از آنکه دیگر فرصتی برای او و تیم مذاکره‌کننده‌اش باقی نمانده بود و می‌بایست آنها از قطار مذاکرات پیاده می‌شدند. بر این اساس در پنج‌سال و نه‌ماهی که بار پرونده هسته‌ای به‌دوش سعید جلیلی بود، هرگز مذاکراتی به‌معنای واقعی آن، یعنی چانه‌زنی و نرمش، صورت نگرفت و او در نهایت با دست خالی از قطار مذاکرات هسته‌ای پیاده شد.
 

ارسال نظرات
ناشناس
۰۷:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
دردنیای امروز اختلاف در هرزمینه ای را باید با عقل,منطق و مذاکره حل وفصل کرد .تفکر آقای جلیلی بدنبال مذاکره برای مذاکره بود نه مذاکره برای یافتن راه حل.خدارا شکرکه امروز آن تفکر حاکم نیست.
سلام
۰۲:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
عزيزم شما امدى كه گند نزنى!!!!!!!چكار به او دارى تا كى از تنور او نان ميخوريد؟!!!!!!!
پدرام
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
ببخشید! اونوقت این دهها هزار سانتریفیوژی که الان روی آن چانه زنی میکنید در کدام دوره ساخته شدند؟بی انصافی کار عاقلان نیست. ما تحت فشارها زمان خریدیم تا این تاسیسات به یک جایی برسد.
ناشناس
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
واقعا نمی دونم چرا اینها به خاطر این همه خسارت به ایران محکوم نمی شوند
امیر
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
دعای یک ملت پشت سر ایشون و احمدی نژاده!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
آقایان محترم

از یک سال خوشبینی به استکبار عبرت بگیرید و مطمئن باشید که با تمدید مذاکرات هم خوی درندگی آمریکا و اسرائیل تغییر نمی کند. مذاکرات در وین هفت ماه تمدید شد ولی اگر 70 ماه هم تمدید شود، آمریکا همان گرگی است که خمینی 35 سال پیش ماهیتش را برای ملت ایران روشن کرد.


آقای روحانی به جای دلخوشی به وعده های آمریکا به توان داخلی جوانان این کشور اعتماد کنید به احمدی روشن هایی که هنوز با بمب های طرف مذاکره کننده شما به شهادت نرسیده اند، اعتماد کنید. به همین بچه روستایی های شمال و جنوب و شرق و غرب کشور اعتماد کنید.


ما امروز را در کنار خانواده شهدای هسته ای جشن می گیریم به دلیل این که روز پیروزی مقاومت در برابر زیاده خواهی آمریکا بود، روز پیروزی خون احمدی روشن ها، شهریاری ها، رضایی نژادها و علی محمدی ها بر خوش بینی و اعتماد به آمریکا بود.
Admin
۱۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
احمدی نژاد سنگی رو به چاه انداخته که هزار تا عاقل هم نمی تونن درش بیارن!!!
کاغذپاره ها مملکت رو به خاک سیا نشوند!!!
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
ببخشیدا همون مقاومت تیم قبلی اگه نبود الان ظریف سر چی میخواست چونه بزنه؟؟؟
ناشناس
۱۷:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
نمیدونم آقای جلیلی با این کارنامه ی درخشان هسته ای چطور به خودش اجازه داد نامزد ریاست جمهوری بشه !!!
البته دلواپسا که عاشق این شخصیتا هستن...مثل محمود جون و ..
ناشناس
۱۷:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
بدون هیچ دلیلی... جلیلی
حامی جبهه پایداری
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
اصلا تمام تحریم ها و تهدبدها و تعلیق هسته ای دوران اصلاحات هم تقصیر اقای جلیلی بود...
احمد
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
متن پر دردی برای ملت ایران است این متن. برای من که همش درد است. زنده باد ظریف
ناشناس
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
خدا عذابش را زیاد کند بیماران را با بی دارویی بیچاره کرد
محمد
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
می رفتن درمورد بحرانها، فساد و تباه شدن و چالشهای جامعه غرب صحبت می کردن!! وبهشون درمورد مدیریت جهانی و مدیریت عدالت محور راهکار ارائه می دادن!!!
نازنین
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۴
مذاکرات که مدام به جای پیشرفت تمدید میشه لااقل اون آقایی که با نیشخند به تحریمها گفت کاغذپاره و دنیا به ما فهموند که کاغذپاره یعنی چی رو برید محاکمه کنید حداقل کمی دلمون خنک بشه