صادق خرازی در روزنامه اعتماد نوشت: استقامت و شايستگي آحاد ملت ايران به همراه تلاش سترگ و همت بلند دولتمردان، امروز تجلي گامهاي موثر و موفقيتي است كه با دقت و مراقبت در راستاي تامين منافع ملي و رفع موانع از توسعه همهجانبه كشور در راستاي تعامل سازنده با جهان و ايفاي نقش به عنوان يك قدرت منطقهيي مسوول و مورد احترام عملي همه كنشگران صحنه سياست داخلي وخارجي ايران را به همراه داشته است.
تجربه نشان داد كه با وجود عناصر و عوامل بحران و تهديد ميتوان از ظرفيتهاي پنهان و آشكار كشوري چون ايران افتخار آفريد. تجربه نشان داده است با واقعبيني ميتوان به اهداف عاليه جمهوري اسلامي از جمله سند چشمانداز كه مورد اجماع گروههاي مختلف و مورد تاييد مقام معظم رهبري است دست يافت. با برداشتهاي انتزاعي و خوشبيني يا بدبينيهاي افراطي اداره كشور نه تنها دشوار بلكه غيرممكن مينمايد. منطق جهانبيني وشناخت از فعل و انفعالات و مناسبات جهان، جهتگيري آينده را مشخص ساخته و دستيابي به مقام اول در سطح منطقه از طريق تعامل سازنده با جهان كه واقعيت ظرفيتهاي بالاي جمهوري اسلامي ايران، ميسور و ميسر ساخته است.
هدفها چگونه ميتوانند دستيافتني و محقق شوند؟با ورود به چنين بحثي مهم و با تبيين اين پرسش ميتوان درك كرد در سطح ملي به دليل حساسيت عجيبي كه نخستينبار در تاريخ ايران اتفاق افتاده است به دليل پيوستگي سياست داخلي و خارجي مردم به همه زواياي منافع و امنيت ملي حساس شدهاند و فارغ از عناصر تعيينكننده و كليدي در انتخابات، شعارها و منطق ارايه شده از جانب رييسجمهور محترم، باعث تحول داخلي و بينالمللي شد و اگر قرار بود در بر همان پاشنه بچرخد چنين دولتي با آرمانها وشعارهايش برگزيده مردم نميشد، شخص رييسجمهور با درك صحيح از وضعيت جهاني و منطقهيي و دقت در مسائل و مشكلات داخلي به گونهيي سياست خارجي را اداره كردند كه بتوانند گره از كار فرو بسته بگشايند.
در آستانه يك سال ماراتن سياسي بينالمللي بين جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي موسوم به ١+٥ قرار گرفتهايم. وزير محترم امورخارجه جناب دكتر ظريف با درك دقيق از تحولات بينالمللي وتلاش جدي در جهت رفع مضيقههاي تحميلي و پايان بخشيدن به ظلم آشكار استكبارجهاني و نظام سلطه تحت عنوان تحريم، از همان آغاز شروع بهكار دولت با سعه صدر و با برخورداري از تكنيكهاي مذاكره و اعتماد به نفس به مصاف با اقطاب قدرتهاي جهان رفت تا هم به تثبيت موقعيت منطقهيي و جهاني ايران بپردازند و هم آن كه مفهومي از درك و نگاه ايراني را به مهمترين مقولات جهاني به طرف مقابل هشدار دهد كه جهان آنگونه كه آنها ميپندارند، نيست.
نخست درك حوادث مهم جهان پيراموني، مسائل خاورميانه دنياي اسلام، وضعيت خليج فارس براي شناخت مسائل منطقه و جهان كه از ويژگيهاي منحصر به فردي برخوردار است، ضروري است. بايد نحوه برخورد قدرتهاي جهان با اين منطقه را مورد بررسي قرار داد. نخستين موضوعي كه در اين خصوص مطرح ميشود تعريف خاورميانه و تاثير متقابل بر چالشهاي موجود جهان است. مرزهاي خاورميانه ديگر مرزهاي پيشين آن نيست، در تومينولوژي روابط بينالملل، امروزه خاورميانه مترادف با نفت و اسراييل، امنيت وتروريسم اقتدار و قدرت و دموكراسي و آزادي، مقاومت و استقلال و استغنا ازچالشهاي جدي آن تلقي ميشود.
خاورميانه در بدترين موقعيت سياسي و امنيتي قرار دارد. آتش و خشم و خشونت به دليل رفتار اعراب از يكسو و عملكرد اشتباه امريكا و برخي متحدين غربي در حمايت از اسراييل و رژيمهاي واپسگرا از سوي ديگر وضعيت ناهنجاري را پديد آورده است. دولت جمهوري اسلامي كه اينك در اوج اقتدار نظام اسلامي در حال مذاكره با اقطاب قدرتهاي جهان است به حساسيتهاي ملي و استراتژيك كشور به مراتب قويتر از گذشته واقف است. مذاكرات هستهيي و آن هم تا روز ٢٤ نوامبر امروز، نتيجه يك سال تلاش بيوقفه و مجاهدتهاي بينظيري است كه انسانهاي شايستهيي به نمايندگي از سوي آحاد ملت ايران از ويژگيهاي سياسي حقوقي، تكنيكي برخوردار است و دولت ايران با همه وجود در تعامل با جهان به صورتي شايسته و مقتدرانه حضور و ظهور پيدا كرده است، هدف دولت ما بهراستي چيست. سران كشور از مقام معظم رهبري و رياستجمهوري محترم، تا سطوح مختلف با صداي بلند گفتهاند در دكترين امنيتي و دفاعي جمهوري اسلامي بههيچوجه سلاح اتمي و تكنولوژي اتمي جاي ندارد.
حفظ موفقيتهايهاي دانش هستهيي صلحآميز و امكان بهرهگيري ازانرژي پاك كه مهمترين ركن و نياز آينده بشريت است از منظر دور انديشي رجال امروز ايران براي نسلهاي آينده امري موجه و قانوني و قابل ستايش است، اكنون قريب به يك سال از توافقنانه ژنو ميگذرد و بيش از ١٠ سال مذاكرات در سطوح مختلف با اصحاب سياست و قدرت جهان به صورت مستقيم و غيرمستقيم و فراز و نشيبهاي آن درسهاي خوبي را به طرفين ارايه كرده است. دولت ما آماده تعامل و گفتوگو و خواهان تنشزدايي با بسياري و تنظيم وترسيم وضعيتي نوين براي امنيت بينالمللي وجهاني و منطقه است. دولت و ملت ايران بههيچوجه آماده پذيرش تحميلات و ادامه تضييقات كه يكي از تلخترين اقدامات آپارتايدي در قرن بيست و يكم و هزاره جديد ميلادي از سوي قدرتهاي جهاني اعمال شده است، نيست.
ادامه اين روند شايسته ملت و دولت مقتدري چون جمهوري اسلامي نيست، همه كنشگران بينالمللي ميدانند مذاكرهكنندگان به عنوان نماد ملت ايران مورد حمايت رهبري و دولت و آحاد ملت هستند و دستان آنها بيبهانه براي رسيدن به منطق مشترك و رسيدن به توافق عيني كه متضمن منافع دو طرف و رسيدن به نتيجه مرضيالطرفين گشوده است، تجربه نشان داده است زبان زور كارآيي ندارد و ادامه وضعيت تحريمها بيخاصيت و بينتيجه خواهد بود. همه ميدانند اين دولت و مذاكرهكنندگان با هدف تعامل و رسيدن به نتيجه اين همه مجاهدت كردند در صورتي كه مذاكرات كنوني به نتيجه نرسد و به شكست بينجامد، ناظران بينالمللي و همه افكار عمومي طرف غربي را مقصر خواهند دانست، چراكه ايران تلاش كرد تا به توافق برسد.
ما در مرحله حساسي به سر ميبريم و تا امروز ٢٤ نوامبر همه گامهاي اعتمادآفرين برداشته شده است و مواضع رييسجمهور با شفافيت كامل بيان شده است در صورتي كه زياده خواهي شود دستكم از ديد ناظران ايران مسوول آن نخواهد بود چراكه روشن خواهد بود ما ميخواستيم كه اين موضوع را به نتيجه برسانيم، طبيعتا غنيسازي حق مسلم و اجتنابناپذير و برخورداري از حقوق پادمان امري بديهي و طبيعي است، موضوع تحريمها قابل ادامه نيست.
خود آنها ميدانند كشورهاي خودشان بيشترين آسيب را از تحريم ملت ايران متوجه شدهاند. خيلي از موضوعات و ديگر مواردي كه بايد درباره آنها توافق شود اثري تكنيكال يا حقوقي است. براي ملت و دولت ايران ادامه نگاه امنيتي به سير پرونده هستهيي امري غيرقابل درك است. قضاوت ما درباره توان و ظرفيت غنيسازي ما آنطوري نيست كه امريكاييها و لابيهاي عرب و اسراييلي براي فريب افكار عمومي به جنگ رواني پرداختهاند، مذاكرهكنندههاي ايراني با طرف مقابل صريح وبي پروا سخن گفته و ميگويند ومطمئن باشيد نميتوان به گذشته بازگشت، و سانتريفيوژها را متوقف ساخت. مناسب است فرصت تاريخي پيش رو را غنيمت شمرده و با تصميم جدي به حل و فصل نهايي اين پرونده بپردازيد.
از ديدگاه امريكا نگراني در مورد نيت و ماهيت برنامه هستهيي ايران، غيرواقعي وغيرمستدل است.
ايران علاقهمند به داشتن سلاح هستهيي نيست و با مذاكرات يكساله اخير و رعايت همه مسائل جانبي آماده پذيرش انجام اقدامات اطمينانبخش مبني بر اينكه برنامه هستهيياش صلحآميز است و صلحآميز خواهد ماند، مطمئنا بدون در نظر گرفتن نگاه و منطق ايراني هيچ توافقي حاصل نخواهد شد. نيت ايران را بگذاريد خود مذاكرهكنندگان برايتان تشريح كنند تا لابيهاي ضد ايراني در تلآويو يا واشنگتن يا برخي منافقان عربي، نيت ايران مشخص است همه يافتههاي آژانس و نيز فتواي رهبري نظام و دكترين دفاعي ايران شفاف است.
بر اساس اين قضاوت غلط است كه تاكنون اقدامات محدوديتسازي را عليه ايران تدوين و خود آثار زيانبارش را بيشتر لمس كردند. ديگر ادامه تحريمهاي ظالمانه قابل توجيه نيستند و از طرف ديگر امكانات و تاسيسات هستهيي را نميتوان به تعطيلي كشاند.
بايد آشكارا وشفاف اشاره به NPTو عضويت ايران و حقوق ايران به عنوان يك عضو NPT تاكيد شود و فقط منافع امريكا و غربيها مد نظر قرار نگيرد. رفتار دولت ايران مشخص است، متاسفانه غرب و امريكا در سردرگمي استراتژيك بزرگي گرفتار شدهاند. بزرگترين اشتباه استراتژيك امريكا تلقي ايران به عنوان خطر بزرگ منطقهيي و بي توجهي به خطر گسترش افراطيگري و خشونت بوده است. خطر موهوم برنامه هستهيي ايران، امريكا و اروپا را دچار كوررنگي استراتژيك كرده است تا در تشخيص منافع خود دچار اشتباه اساسي شود.
همه ميدانند نگراني از برنامه هستهيي ايران يك بهانه براي فشار به ايران است. در آن صورت راهحل اين موضوع نه برچيدن تاسيسات هستهيي است و نه كم كردن تعداد سانتريفيوژها و نه تحريمهاي بيشتر بلكه راهحل آن همكاري ايران با آژانس و نيز همكاري ايران با كشورهاي طرف مذاكره در خصوص شفافسازي بيشتر و مسووليت متقابل است. اگر ميخواهيد مطمئن شويد كه برنامه هستهيي ايران صلح آميز بود و صلحآميز باقي خواهد ماند، راه همكاري را در پيش گيريد نه راه تقابل را. دولتي كه سياست خارجي خود را بر اساس تعامل سازنده با جهان قرار داده است، آماده شفافيت، پذيرش مسووليت و درك متقابل مسائل استراتژيك و امنيتي و منطقهيي است.
اگر مدعي ايجاد امنيت و ثبات براي امريكا و جهان هستيد بايد از دشمني و ايجاد تحريم عليه ايران دست برداريد، اين تحريمها بر ضد همه جهان است. شركتهاي آسيايي و اروپايي از ترس تجاوز شما به حريم آنها از هرگونه همكاري و معامله با ايران محروم شدهاند، آنگاه حق به جانب از صلح و امنيت و همكاري سخن ميگوييد.
متاسفانه غربيها برداشت ذهني خود را از نيت ايران واقعي پنداشتهاند و از موضع نارواي امريكا و اروپا در سال ٢٠٠٥ بايد فاصله بگيرند و شرايط منطقه و خطرهاي امنيتي جهان را بهتر تحليل كنند تا ماهيت صلحآميز نه تنها برنامه هستهيي ايران كه نظام جمهوري اسلامي ايران را بهتر درك كنند. وضعيت منطقه در يك پيچ تاريخي خطرناك قرار دارد. توسعه و ثبات ايران ميتواند لنگرگاه امني براي حفظ منطقه از آشوب و افراطيگري شود.
امريكا بايد تا دير نشده قدمهاي مثبت و كارسازي براي حل و فصل برنامه هستهيي ايران و نيز صلح و ثبات منطقهيي بردارد.
شما خوب ميدانيد نياز بشريت به انرژي پاك هر روز بيش از گذشته خواهد شد و جهان براي كسب دانش فني در انتظار انحصار قدرتهاي بزرگ نخواهد ماند. آنچه مهم است يافتن الگويي مناسب كه هم امنيت جمعي بشر تضمين و هم آنكه نياز ملتها برآورده وتضمين شود و اين مهمترين الگوي همكاري است كه فقدان آن بيش از گذشته نمايان شده است.
فن آوری هسته ای ما که اظهر من الشمس است و همه و خود امریکاییها میدانند خطری برای آنها نیست. پس امریکا 320/000/000 ملیونی چرا باید منافعش را به اسراییل 6/000/000 ملیون نفره گره بزند که این گره مذاکرات باز نشود؟
اتفاقاً از اينکه صدايتان از جاي گرم درمي آيد مشخص است که در روزهاي سخت جنابعالي و همفکرانتان را نميتوان پيدا کرد.
جناب خرازی بهتر است نام دیگری برای انرژی هسته ای انتخاب کنند چون انرژی پاک فقط انرژیب خورشیدی و بادی و آبی است.
مشکل از خودباوری ماست. مشکل از عدم اطمینان و تکیه به توان داخلی ماست...
از بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگترین تحریم های تاریخ، تحریم هایی است که امروز بر ایران وضع شده! حتی تحریم های کره شمالی هم در این حد نیست!!
اضافه کنید 8 سال جنگی که بعضا همین کشورهایی که نام بردید در آن به صدام سلاح میفروختند نه به ما (ژاپن آلمان برزیل و...)
بله، 35 سال زمان کافی است، اما با چه کیفیت و با چه موانع و سختی هایی؟
ما در این 35 سال، هرچه بدست نیاورده باشیم، در اقتدار و تصمیم گیری در منطقه خودمان قدرتمندیم. از سواحل مدیترانه و لبنان تا افغانستان و پاکستان و... و این یعنی در وهله نخست، در 35 سال با تمام موانع بزرگی که بوده، امنیت مان را محکم کرده و ثبات داده ایم. امنیت در این منطقه ناامن و پرتلاطم کم دستاوردی نیست. هیچ یک از کشورهایی که شما گفتید در مسیر پیشرفتشان، در منطقه خودشان، به اندازه خاورمیانه آتش و جنگ نداشته اند...
اگر این ملامت گری ها هم تبدیل به همدلی و همکاری و همیاری میشد، اوضاع خیلی بهتر بود...
الان زیر زمینیم
اگر در این دنیا کشور و ملتی به چیزی رسیدند، از خستگی و نفس نفس زدن نبود!
شما هم که به جای مردم حرف زدی؟؟؟
تصحیح کن و بگو من.