محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت:
بيش از يك سال است از گفتگوهاي هستهاي بين ايران و 1+5 ميگذرد. بيش از يك سال است ديپلماتهاي ايران زانو به زانوي 6 قدرت جهاني نشستهاند تا مواضع آنها را در خصوص جلوگيري از پيشرفتهاي ايران در فناوريهاي نوين بويژه هستهاي بشنوند.
پنج قدرت هستهاي بهعلاوه آلمان كه ضميمه آنها شده، مشغول چانهزني با ايران درباره كاهش سرعت پيشرفتهاي ايران است. اينكه آنها راجع به چه چيزي چانه ميزنند، براي مردم جهان و مردم ما فوقالعاده مهم است. پيشرفتهاي سريع ايران در دولت نهم و دهم بويژه در مورد دستاوردهاي دانش هستهاي شگفتآور است. اكنون تيم هستهاي با جيب پر در پشت ميز هستهاي نشستهاند. اينكه چرا مذاكرات را محرمانه اعلام كردهاند، روشن است چون نوع پيشنهادات و طرح نظرات آنها واقعا وقيحانه و زشت است.
منطق آنها يك منطق قرون وسطايي است. آنها ميگويند دور و بر علم را خط بكشيد بويژه آن علومي كه متضمن قدرت شماست. آنها در حقيقت دارند روي دُز قدرت ما چانهزني ميكنند. مذاكرات محرمانه است نه براي دشمنان ايران و اسلام چرا كه پس از هر دور مذاكرات، رژيم صهيونيستي اولين جايي است كه در جريان ريز مذاكرات قرار ميگيرد. مذاكرات براي مردم ما و ملتهاي جهان محرمانه است تا درجه پستي و وقاحت طرف مذاكرهكننده پنهان بماند.
اوباما رئيسجمهور آمريكا هراز چندي پشت تريبون ميرود و عربدههايي ميكشد اما فركانس اين عربدهكشي هيچ تناسبي با چند نامهاي كه تاكنون به رهبر معظم انقلاب نوشته، ندارد.
او اخيرا گفته است تحريمها ايران را پاي مذاكره نشاند. خب اين يك حرف دروغ است چون مذاكرات يك پروسه طولاني است كه بيش از 10 سال است ادامه دارد. اين تحريمهاي ظالمانه آن سالهاي نخستين كه نبود اما مذاكرات هيچگاه در هيچ دولتي قطع نشد. اگر قطعي هم وجود داشت از طرف 1+5 بود.
مذاكرات هيچگاه قطع نشد به دليل اينكه بلاموضوع از طرف ما بود چون ما هيچ گاه درصدد توليد بمب نبوديم و در آينده هم نخواهيم بود. بنابراين ما چيزي را در مذاكرات از دست نميداديم. طرف مقابل براساس يك دروغ و تهمت تنور مذاكرات را تاكنون گرم نگه داشته است. اگر ما ميخواستيم بمب بسازيم رفتاري نظير كرهشمالي نشان ميداديم. آنها امروز هم بمب دارند و هم تحريمهايي كه عليه ملت ايران وضع شده عليهشان وضع نشده است.
ما به اين دليل پشت ميز مذاكره نشستهايم تا ثابت كنيم استبداد جهاني بويژه آمريكا چقدر ضعيف و نحيف هستند. خودشان بر زرادخانههاي اتمي تكيه كردهاند اما از كشوري كه نه بمب هستهاي دارد و نه درصدد ساختن آن است، ميترسند. آنها از بمب هستهاي ما نميترسند. از اقتدار علمي ما ميترسند و هرچقدر هم از اين ترس بيشتر سخن بگويند، اين خود نوعي تبليغ اقتدار ماست بويژه آنجا كه سخن محدود كردن برد موشكهاي ما
و ... را به ميان ميآورند.
ما پاي ميز مذاكره آمديم تا ثابت كنيم طرف مقابل قابل اعتماد نيست. ما به عهدوپيمان خود پايبند هستيم اما طرف اصلا نميفهمد عهدوپيمان چيست؟ تعهدات كدام است؟ آنها با زبان زور حرف ميزنند. ما هم در وقت خود از اين زبان ضرورتا استفاده ميكنيم. به همين دليل طي 30 سال گذشته همه ترفندها و توطئههاي آمريكا را در ايران خنثي كرديم و در منطقه قدم به قدم آنها را به عقبنشيني وادار كرديم. ما غده سرطاني منطقه يعني رژيم اشغالگر قدس و مولود نامشروع استكبار جهاني را در مرزهاي خود محصور كرديم و جلوي دامنه تصرفات ارضي و نفوذ آن در قدرتهاي منطقه را گرفتيم. به همين دليل در جنگ 33 روزه ، 8روزه، 22 روزه و 51 روزه به شدت صهيونيستها را تنبيه كرديم.
مذاكرات هستهاي هژموني ابرقدرتي آمريكاييها و اقمار آن را زير سئوال برده است. دنيا ميداند آنها براساس يك دروغ بساط مذاكره را پهن كردهاند. آنها از قدرت انقلاب و قدرت ملت ما ميترسند. اگر نميترسيدند دليل نداشت خود را به اين ذلت بيندازند كه در جهان اينطور تلقي شود كه مگر در ايران چه قدرتي وجود دارد كه نه تنها آمريكا نميتواند با آن مقابله كند بلكه رفته شركاي خود را هم آورده است. شركاي اروپايي او كفايت نميكرده است. حتي رفته چين و روسيه را هم ضميمه آن كرده است.
پس در ايران خبرهايي است كه اين همه سراسيمگي و التهاب و ترس از آن وجود دارد. لزوما اين خبر به توليد بمب اتمي مربوط نيست چون خود آنها هم بمب دارند. اگر بمب اتمي اين همه نفرتانگيز و خطرناك بود قاعدتا آنها به مقام تنافر و تخاصم ميرسيدند و لزوما نبايد زير يك سقف با هم جمع شوند.
از مذاكرات مسقط و سپس وين تا پايان مهلت مقرر چيزي بيرون نميآيد. اگر توافقي صورت گيرد فتحالفتوحي صورت نگرفته است نه براي ما و نه براي آنها و اگر هم توافقي صورت نگيرد باز هم اتفاق جديدي رخ نداده است چون هر دو طرف برميگردند بر موضع گذشته خود، بويژه آنكه در ايران محاسبات جديدي در بازگشت به نقطه اول نيز حتما به وجود خواهد آمد و خواب راحت را از آنان خواهد ربود.
آيتالله جوادي آملي يك توصيه حكيمانه به تيم مذاكرهكننده كرده بودند و فرمودهبودند: «وقتي با آنها دست ميدهيد حتما انگشتان خود را بشماريد.» اين نهايت هوشمندي ما را نشان ميدهد كه حواسمان باشد چيزي را از دست ندهيم. دستاوردهاي علمي در ايران بويژه دستاوردهاي هستهاي محصول كار بزرگ دانشمندان مومن و مسلمان ماست. آنها علاوه بر زحماتي كه در اين باره كشيدند خون مقدس خود را براي اعتلاي ايران و اقتدار علمي ايران تقديم كردند. آنها بايد بدانند چه چيزي را ميدهند ]دادهاند[ چه چيزي را ميخواهند بگيرند. متاسفانه كل مذاكرات يكسال گذشته بيشتر اختصاص به اين داشت كه ما چه چيزي را بايد بدهيم. وقت كافي براي اينكه چه چيزي را بايد بگيريم در گفتگوها صرف نكرديم. اين يك اشتباه راهبردي در مذاكرات بود. اكنون كه بحث لغو تحريمهاست آمريكاييها بازي درآوردند و فهرستي از موضوعات را روي ميز مذاكرات گذاشتهاند كه اگر 10 سال هم درباره آن سخن بگوييم چيزي از آن درنميآيد. فكر ميكنم اين بخش از مذاكرات بايد بدون هيچ قهقهه و خندهاي برگزار شود و اخم ما كمترين چيزي است كه بايد به طرف مقابل تفهيم كرد.
لغو همه تحريمها از سوي هر كس و در همه سطوح از خطوط قرمز ماست. اصلا مذاكرهپذير نيست. اگر آنها بخواهند از لايهبندي تحريمها يا زمانبندي آن حرفي بزنند، بايد دانست مذاكرات يك سال گذشته يك فريب بيش نبوده است. پاسخ اين فريب را هم بايد سريع و بدون دفع وقت داد.
حوزه اين پاسخ هم محدود به امور هستهاي ايران نبايد باشد. ايران بايد از همه ظرفيت خود در منطقه و جهان در هر حوزهاي استفاده كند. بايد به آنها تفهيم كرد روزهاي پس از عدم توافق، روزهاي سياهي براي آنها خواهد بود. اين را نه در حرف بلكه بايد در عمل تجربه كنند. اولين اعلام آن قطعا واكنش ملت ايران به اين فريب و نيرنگ خواهد بود. جنايتي به نام تداوم تحريمها بايد پاسخ عملي از سوي دولت و ملت ايران در پي داشته باشد.