کودکانی که بهطور دایم در معرض خشونت و کودکآزاری قرار میگیرند، احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه یا بزهکارانه در آنها نسبت به کسانی که خشونت را تجربه نمیکنند یا کمتر در معرض آن هستند، بیشتر است.
بعضی افراد غفلت، بیتوجهی و آزار روانی را جزو کودکآزاری محسوب نمیکنند و کودکآزاری جنسی را تابویی میدانند که نباید درباره آن صحبتی کرد، لذا بیشترین آمارها متعلق به کودکآزاری جسمی است.
انواع کودکآزاری در برگیرنده کودک آزاریهای جسمی، جنسی، غفلت و بیتوجهی است. برخی عوامل همچون تک والدی که عامل آن طلاق، جدایی یا فوت یکی از والدین است، سلطهگری والدین، جنسیت و تبعیض جنسیتی، عقبماندگی ذهنی و جسمی، کودکان لجباز و بهانهگیر یا پرخاشگر، حضور در خانوادههای مبتلا به بیماریهای روانی و اعتیاد، مشغله زیاد والدین و عدم رسیدگی به فرزندان، وضع اقتصادی و اجتماعی پایین و وجود سابقه خشونت در اعضای خانواده ازجمله عوامل تشدید کودکآزاری هستند.
نمیتوان گفت کودکآزاری در خانوادههای تحصیلکرده یا با وضع اقتصادی مناسب، اتفاق نمیافتد. منزوی بودن افراد خانواده، بارداری ناخواسته، کودکان با جنسیت غیردلخواه، فرهنگها و قومیتهایی که داشتن فرزند دختر را خوشایند نمیدانند ازجمله دیگر عوامل دخیل در تشدید احتمال کودکآزاری هستند.
مصرف الکل و موادمخدر، سرطان، بیماریهای مزمن ریوی، کبدی یا چاقی مفرط و... و همچنین عدم تعادل بهداشت روان از تاثیرات بلندمدت در فرد آزار دیده است.
کودکآزاری احتمال بزهکاری فرد را افزایش میدهد. اگر فردی بهطور دایم در معرض خشونت قرارگیرد احتمال بروز رفتارهای بزهکارانه خصوصا در ارتباط با کسانی که ضعیفتر از خودش هستند زیاد میشود، البته نمیتوان گفت در معرض کودکآزاری قرار گرفتن شرط لازم و کافی برای بزهکاری فرد در آینده است اما میتواند از عوامل تاثیرگذار باشد.
البته موارد بسیاری وجود دارد که کودک آزاردیده در آینده، خود به فعالان حقوق کودک مبدل شده و در اقدامات و کارهای حمایتی از کودکان فعالیتهای مهم و تاثیرگذاری داشته است.
ارایه آمارهای کودک آزاریهای جنسی در خاموشی قرار دارد. آمارهای منتشره توسط اورژانس اجتماعی (١٢٣) قابل اعتمادتر هستند اما مرجع ملی حقوق کودک، بیلان کاری مشخصی در مورد ثبت آمارهای کودکآزاری ارایه نداده است.
بیشترین آمارهای ارایه شده درخصوص کودکآزاریها مربوط به «خشونت جسمی» است. از جمله مشکلات حاضر در زمینه عدم دسترسی به آمار دقیق کودکآزاری جنسی ترس خود کودک از متهم شدن یا تشدید مجازات و همچنین خانوادهها به علت نگرانی از بیآبرویی و مسائل حیثیتی است. گاهی کودکآزاری جنسی توسط یکی از اعضای خانواده اتفاق میافتد به همین دلیل معمولا در مورد آن سکوت میشود. به همین دلیل در صورت آگاهی هم خانوادهها آن را علنی نمیکنند یا معمولا مدت زمان زیادی از آن میگذرد و مطرح میشود که باز هم اغلب خانوادهها آن را از طریق مراجع قانونی پیگیری نمیکنند.
وظیفه والدین یا مراقبان کودک این است که بلافاصله بعد از اینکه متوجه میشوند کودکشان مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفته است اقدامات قانونی لازم را انجام دهند و همچنین از خدمات مشاورهای و روانشناسی بهعنوان بخش مهمی از تأمین سلامت روحی و روانی آینده کودک، استفاده کنند.
اصرار ما بر این است که کودکآزاری گزارش شود تا افراد و افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس شوند زیرا یکی از علتهایی که خشونت علیه کودکان زیاد اتفاق میافتد این است که بعضی افراد اصلا نمیدانند که خشونت علیه کودکان، جرم است.
طبق ماده ٤ الی ٦ لایحه حمایت از خانواده مصوبه شورای نگهبان، کودکآزاری جرم است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد. همچنین براساس این مفاد هر یک از افرادی که کودکآزاری را مشاهده کنند مکلفند به محض مشاهده آن را جهت پیگرد قانونی و اتخاذ تصمیم مقتضی به مقامات صالح قضایی اعلام کنند و تخلف از آن موجب حبس یا جزای نقدی خواهد بود.