روزنامه اعتماد نوشت:
مردی به خاطر سوءظن همسرش را به قتل رساند. متهم پس از اين جنايت با مراجعه به كلانتري راز قتل همسرش را فاش كرد.
عصر روز اول مهرماه مردي با مراجعه به ماموران كلانتري 108 نواب ادعا كرد همسرش را به قتل رسانده است. اين مرد وقتي در برابر رييس كلانتري قرار گرفت مدعي شد ساعتي قبل با ضربات چاقو همسرش را به قتل رسانده است. همزمان با ادعاهاي مرد 44 ساله، رييس كلانتري براي بررسي صحت ادعاي اين مرد تيمي از ماموران را راهي محل كرد.
با حضور ماموران در محل مشخص شد زن جوان مورد اصابت چاقو قرار گرفته و از سوي امدادگران اورژانس در حال انتقال به بيمارستان است. هنوز ساعتي از انتقال اين زن به بيمارستان نگذشته بود كه ماموران در جريان مرگ اين زن قرار گرفتند. با تشكيل پرونده قتل و دستور قاضي ويژه قتل تهران جسد براي تعيين علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.
صبح چهارشنبه با انتقال مرد همسركش به نام "احمد" به دادسراي امور جنايي او در بازجوييهاي اوليه در مورد روز حادثه به، بازپرس شعبه سوم دادسرا گفت: 19 سال قبل با الهه ازدواج كردم كه حاصل اين ازدواج يك پسر 18 ساله است. زندگيمان خوب بود. تا اينكه چندي قبل يكي از همسايهها مدعي شد همسرم با يك مرد ارتباط دارد. ابتدا باور نكردم و به همين دليل خانهمان را عوض كرده و در خيابان دیگری ساكن شديم.
چند ماهي از جابهجايي خانهمان گذشته بود كه حرفهاي مرد همسايه دوباره به سراغم آمد و به همسرم سوءظن پيدا كردم. روز يكشنبه براي ثبتنام پسرم در دانشگاه همراه او رفتم و پس از اتمام ثبتنام او به خانه آمدم تا با دوچرخه سركار بروم. آن روز برخلاف هميشه همسرم سركار نرفته بود و در خانه بود كه با او سر همين موضوع درگير شدم. با حضور پدرزن و پسرم جر و بحث خاتمه يافت. اما من از او كينه به دل گرفته بودم به همين خاطر روز دوشنبه به محل كار او رفتم و ادعا كردم نميخواهم همسرم كار كند. وقتي با هم به خانه آمديم از او خواستم كه پيش خودم كار كند پدر زنم نيز براي اينكه ما با هم آشتي كنيم اين موضوع را پذيرفت.
مرد جنايتكار ادامه داد: صبح روز حادثه با هم سركار رفتيم اما در طول روز همسرم به جر و بحث با من پرداخت. ظهروقتي براي نهار به خانه بازگشتيم الهه ادعا كرد از من متنفر است و نميخواهد با من زندگي كند. ابتدا سعي كردم آرام باشم اما او مدام با حرفهايش آزارم ميداد. بعد از نهار وقتي همسرم قصد داشت دست و رويش را بشويد با برداشتن كارد آشپزخانه به سراغش رفتم. ابتدا فكر كرد با او شوخي ميكنم اما يك ضربه به پهلويش زدم كه او نقش زمين شد. سپس با دستانم سعي كردم خفهاش كنم. صورت همسرم كبود شده بود و ديگر هيچ واكنشي نشان نداد.
پس از اينكه همسرم را كشتم، با ريختن آب يخ روي خودم سعي كردم آرام شوم. پس از اينكه لباسهايم را عوض كردم از خانه خارج شده و چند ساعتي در خيابانها پرسه زدم. وقتي آرام شدم به كلانتري رفتم و خودم را معرفي كردم. وقتي ماموران به خانهام آمدند پسرم در خانه حاضر شده و با ديدن صحنه موضوع را به اورژانس اطلاع داده بود. آرمين در برابر سوال بازپرس پرونده كه از او در مورد انگيزه قتل پرسيد مدعي شد نميخواستم او را بكشم و اكنون نيز پشيمان هستم كاش قبل از قتل به فكر طلاق بودم و از همسرم جدا ميشدم. در ادامه قاضي بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي با تفهيم اتهام به متهم، مرد همسركش را با صدور قرار بازداشت براي تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره ويژه قتل پليس آگاهي قرار داد.
بدون هیچ مدرکی الکی زنتو کشتی؟
اصلا رابطه هم داشت (بازم با مدرک) طلاقش میدادی، ابروشو میبردی، قتل چطوری انقدر سریع به ذهن افراد میرسه؟
اینست فرهنگ چند هزار ساله!!!!
حتما خیلیا بهم میخندن
ولی این یه واقعیته فکر و فرهنگ مردم با این سریاله داره عوض میشه
باید بررسی شود که چرا جامعه ما به این سمت می رود؟
متأسفانه اخلاقیات درجامعه ما مرده است!
زود شک می کنیم، زود خیانت می کنیم!
چقدر ما از ناموفق بودن می ترسیم.
کشته و آب یخ روی خودش ریخته، بعد هم رفته خودشو معرفی کرده.
ببین عجب موجوداتی هستیم ما انسانها.
منطقی ترین راه ممکن طلاق ...