این روزها آمار طلاق به شکل نگران کنندهای در حال افزایش است و اگر همین طور پیش برویم باید منتظر پدیدهای به نام «سونامی طلاق» در کشور باشیم.
این روزها دادگاههای خانواده میزبان زوجهای جوانی است گهگاه با جنجال و اکثراً به صورت توافقی خواستار طلاق هستند، کافی است یک ساعت در راهروی مجتمع قضایی خانواده قدم بزنید تا مردان و زنانی را ببینید که آمدهاند تا هرچه زودتر اجازه حک شدن مهر «باطل شد» را روی عقدنامه هایشان بگیرند، مهری که به قول خودشان حکم رهایی از یک زندگی تلخ و سراسر کشمکش است.
متأسفانه زندگی بسیاری از زوجهای جوان پیش از شناخت لازم از یکدیگر تشکیل میشود و همین موضوع آرمانهای موردنظر زندگی را به چالش کشیده و زمینه را برای بروز اختلافات اساسی در زندگی فراهم میکند.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، در سه ماهه نخست امسال 12 هزار و 442 مورد واقعه طلاق در کل کشور به ثبت رسیده که در این میان، تهران با 2 هزار و 192 مورد طلاق رکوردار این واقعه است.
در همین رابطه عباس برزگر وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به افزایش آمار طلاق در کشور اظهار داشت: فقر و دخالت خانوادهها از جمله مهمترین دلایل افزایش طلاق در کشور به شمار میرود.
وی افزود: زوجین در ابتدای ازدواج با مشکلات زیادی روبرو هستند و در شرایطی که تورم و گرانی وجود دارد، اگر درآمد و شغل مناسبی نداشته باشند زمینه برای بروز اختلاف ایجاد میشود.
برزگر با اشاره به دخالت خانوادهها در زندگی فرزندان شان، گفت: متأسفانه گاهی خانوادهها با هدف دلسوزی و کمک به زوجین در مسائل آنها دخالت میکنند اما در واقع زمینه حساسیت و اختلاف بین دختر و پسر را فراهم کردهاند.
این وکیل دادگستری با تأکید بر اینکه عدم شناخت کافی زوجین نسبت به یکدیگر میتواند پس از ازدواج زمینهساز طلاق باشد گفت: آشنایی از طریق فضای مجازی، دوستیهای خیابانی و ازدواجهایی که بدون مشورت و نظر خانوادهها صورت میگیرد اکثرا منجر به طلاق میشود. ضمن اینکه تفاوت فرهنگی زوجین و اختلاف سطح خانوادهها نیز میتواند عاملی در افزایش طلاق باشد.
برزگر با اشاره به اینکه در فرهنگ اسلامی طلاق آخرین راه برای حل مشکلات است گفت: قطعا نقش دادگاهها و قضات در کاهش آمار طلاق موثر است چرا که آنها میتوانند زوجین را دعوت به صلح و سازش کنند و بلافاصله اقدام به صدور حکم طلاق نکنند.
وی در پایان ارتقای فرهنگ جامعه را زمینهای باری کاهش آمار طلاق در کشور و تقویت نهاد خانواده عنوان کرد و گفت: مسئولین فرهنگی کشور باید در جهت ارتقای فرهنگ جامعه تلاش کند چراکه متاسفانه اینترنت و ماهواره در جامعه امروز به معضلی بزرگ تبدیل شده و نهاد خانواده را تهدید میکند.
استفاده از مشاور در پروندهها طلاق را کاهش میدهد
علی صابری وکیل پایه یک دادگستری ناهنجاریهای ناخودآگاه، عدم سلامت روانی و مشکلات زناشویی را مهمترین دلیل افزایش طلاق در کشور عنوان کرد.
وی به دخالت خانواده در زندگی زوجین اشاره کرد و گفت: من تا حدی میتوانم این موضوع را به افزایش طلاق ارتباط دهم چرا که متأسفانه در جامعه جدید نگاه خانواده به فرزندان تغییری نکرده و همچنان والدین به دنبال اعمال نظرات و دیدگاههای خود در زندگی شخصی فرزندانشان هستند.
این وکیل دادگستری عدم استفاده به موقع و مناسب از مشاور را یکی دیگر از دلایل طلاق در کشور عنوان کرد و گفت: متأسفانه چه قبل از ازدواج و چه پس از آن، افراد مراجعه به مشاور یا روانشناس ندارند و اکثراً چنین برداشت میکنند که مراجعه به مشاور یا روانشناس حتماً باید در مواقعی صورت گیرد که شرایط بحرانی باشد.
صابری تصریح کرد: اینکه تنها بخواهیم بگوییم فقر مالی دلیل اصلی طلاق است کمی شعارگونه به نظر میرسد.
وی در خصوص نقش دادگاهها در کاهش آمار طلاق گفت: علیرغم نقدهای اساسی که به قانون حمایت از خانواده وارد است باید بگویم که دادگاهها عملکرد خوبی داشته اند و بیش از این نمیتوانند در این مورد نقش داشته باشند، نمیخواهم بگویم بهترین راه صدور حکم طلاق است اما نباید از قاضی و دادگاه بیش از وظیفهای که بر عهده دارد توقع داشته باشیم.
صابری خاطرنشان کرد: اگر افراد به این نتیجه برسند که همواره در مسائل اخلاقی، روحی و روانی خود نیاز به مشاوره دارند شاید کمتر شاهد مشکلات خانوادگی باشیم.
وی در پایان گفت: امیدوارم نسل بعدی با اینگونه مفاهیم آشنا شود و به بحث مشاور توجه ویژهای داشته باشد، شاید به این طریق ازدواجها کمتر شود اما قطعاً ازدواجی که صورت میگیرد منجر به طلاق نخواهد شد.
اعتیاد و بیکاری عامل اصلی طلاق نیست
محمد اکبری مستشار دادگاه تجدیدنظر اصفهان در خصوص دلایل افزایش آمار طلاق در کشور گفت: بدون شک عدم شناخت زوجین نسبت به یکدیگر علت اصلی طلاق در کشور محسوب میشود.
وی با تأکید بر اینکه امروز همشأن بودن زوج و زوجین به حاشیه رفته است گفت: متأسفانه جوانان صرف یک آشنایی جزئی و اکثراً بدون دخالت خانوادهها با یکدیگر ازدواج میکنند.
اکبری با تأکید بر اینکه امروزه افراد بر اساس احساس خود تصمیم میگیرند و عقل را به حاشیه راندهاند گفت: متأسفانه در اقشاری که مشکل بیکاری را ندارند طلاق وجود دارد و تنها این موضوع مربوط به قشر متوسط و پایین جامعه نیست.
مستشار دادگاه تجدیدنظر اصفهان خاطرنشان کرد: در هر موردی علت طلاق متفاوت است، در برخی از شهرها بیکاری و اعتیاد عامل طلاق است اما در شهری مثل تهران نمیتوان بیکاری و اعتیاد را عامل طلاق عنوان کرد چرا که در حال حاضر بسیاری از خانوادهها با وجود اعتیاد و بیکاری همچنان به زندگی خود ادامه میدهند.
قضات نمیتوانند نقشی در کاهش آمار طلاق در کشور داشته باشند
قاضی محسن نیکوکلام در خصوص دلایل افزایش آمار طلاق در کشور اظهار داشت: متأسفانه قبح طلاق از بین رفته و دیگر کسی بابت این اتفاق احساس بدی ندارد.
وی استقلال مالی بانوان را یکی از دلایل طلاق عنوان کرد و گفت: هر چقدر توانایی زن برای تأمین زندگی خود بیشتر شود احتمال طلاق نیز افزایش پیدا میکند.
این قاضی بازنشسته دادگاه خانواده با اشاره به اینکه تعداد زیادی از ازدواجهای منجر به طلاق ناشی از آشناییهای خیابانی و دوستیها در فضای مجازی بوده است گفت: آمار این طلاقها در کشور حدود 60 درصد است.
وی با اشاره به اینکه فیلمهای ماهوارهای بنیان خانوادهها را سست کرده گفت: در گذشته اگر در یک خانواده طلاقی اتفاق میافتد آن خانواده تا مدتها این اتفاق را یک نوع ننگ و بیآبرویی به حساب میآورد اما الان کار به جایی رسیده که برای طلاق جشن میگیرند.
نیکوکلام تصریح کرد: متأسفانه قضات نمیتوانند نقشی برای کاهش آمار طلاق در کشور باشند چرا که وقتی زن و شهری پایشان به دادگاه باز میشود دیگر همه پلهای پشت سرشان را خراب کردهاند ضمن اینکه به دلیل حجم زیاد پروندهها قضات آنقدر زمان ندارند که بخواهند به دنبال صلح و سازش بین زوجین باشند.
وی خاطرنشان کرد: من زمانی که در دادگاه خانواده به عنوان قاضی فعالیت میکردم پیشنهاد داده بودم پیش از اینکه طلاقی صادر شود مشاوره صورت گیرد و الان ظاهراً پس از 8 سال میخواهند چنین کاری را عملیاتی کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بدون شک تصمیمات عجولانه و ازدواجهای زودهنگام نیز میتواند در افزایش آمار طلاق در کشور اثرگذار باشد.
مهریه بالا نمیتواند مانع جدایی زن و مرد شود
مهدی عیسیزاده عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: متأسفانه اخیراً آماری که از طلاق در کشور ارائه شده به شدت بالاست و من به اعضای کمیسیون اجتماعی پیشنهاد کردم پس از تعطیلات مجلس باید بحث افزایش آمار طلاق را با حضور مسئولان قضایی و فرهنگی به صورت کارشناسی مورد بررسی قرار دهیم.
وی با اشاره به اینکه مهریه بالا نمیتواند مانع جدایی زن و مرد شود، گفت: اگر قرار بود مهریههای بالا یک زندگی را محکم کند قطعاً شاهد این آمار طلاق در کشور نبودیم.
عیسیزاده افزود: بزرگترین و موفقترین زندگی در طول تاریخ زندگی حضرت خدیجه و حضرت محمد(ص) بود بنابراین ما باید به اصل خود برگردیم و اعتقاداتمان را احیاء کنیم و تا زمانی که الگوی ما زندگی تجملاتی دیگران باشد روز به روز شاهد افزایش آمار طلاق خواهیم بود.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با تاکید براینکه موضوعات مالی یکی از دلایل اصلی طلاق در کشور است، گفت: متاسفانه قبح طلاق در کشور از بین رفته و زوجین به تازگی پس از طلاق جشن میگیرند.
عیسیزاده در پایان گفت: خیانتهای برخی از زوجین به یکدیگر و وجود شک و تردید در زندگی زناشویی آمار طلاق در کشور را بیشتر کرده است.
فاصله گرفتن از فرهنگ ایرانی - اسلامی آمار طلاق را افزایش داده است
موسی قربانی عضو سابق کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی در خصوص افزایش آمار طلاق در کشور گفت: متأسفانه ما از فرهنگ اسلامی - ایرانی خود فاصله گرفتهایم و همین فاصله مشکلات زیادی را ایجاد کرده است.
وی افزود: متأسفانه امروزه باورهای دینی جوانان از بین رفته و در بحث ازدواج نه تنها به مسائل شرعی بلکه به مسائل خانوادگی هم اهمیتی نمیدهند. قبلاً نظر خانوادهها در ازدواج ملاک اصلی بود اما امروزه خانوادهها در حاشیه قرار گرفتهاند.
قربانی ازدواجهای خیابانی و دوستیهایی که در فضای مجازی رخ میدهد را بیپایه و اساس و تنها منطبق با احساس دانست و گفت: جوانان ما در ازدواج عقل را به حاشیه بردهاند و تنها بر اساس احساسات خود تصمیم میگیرند اما زمانی که وارد زندگی مشترک میشوند و شور و هیجان اولیه فروکش میکند تازه با واقعیت مواجه میشوند و چون نمیتوانند با آن کنار بیایند کارشان به طلاق میکشد.
وی مهریههای بالا را مصیبتی برای زندگی زناشویی افراد دانست و گفت: مهریه بالا نه تنها بنیان خانواده را تحکیم نمیکند بلکه زنان را از حقوق اصلیشان دور میکند.
عضو سابق کمیسیون قضایی مجلس عدم استفاده از مشاوره را یکی دیگر از دلایل طلاق در کشور عنوان کرد و گفت: متأسفانه زوجین چه قبل از ازدواج و چه پس از آن چندان اعتقادی به مشاوره ندارند در حالی که پیش از ازدواج آزمایشهای اولیه برای جلوگیری از مشکلات بعدی لازم است قطعا انجام مشاوره هم میتواند از مشکلات روحی و خانوادگی جلوگیری کند.
نفوذ فرهنگ غرب و آزادی در ارتباطات به افزایش آمار طلاق انجامیده است
هادی حسینی، وکیل پایه یک دادگستری اظهار داشت: متأسفانه فرهنگ غربی به شدت در بین خانوادههای ایرانی نفوذ کرده و منشأ تمام اینها ماهواره است.
وی با اشاره به اینکه سست شدن اعتقادات تنها مختص مردم ایران نیست، افزود: با گذشت زمان، نفوذ فرهنگ ماهواره و آزادی ارتباطات شاهد سست شدن اعتقادات مردم هستیم و همین آمار طلاق را افزایش داده است که البته این افزایش آمار طلاق تنها مختص کشور ما نیست.
عضو هیأت علمی دانشکده حقوقی دانشگاه آزاد با اشاره به نقش قضات در پروندههای طلاق گفت: دستگاه قضایی باید هر چه زودتر این پروندهها را
سامان دهد البته زمانی که زن به جایی میرسد که نمیتواند به زندگی کنار همسرش ادامه دهد درخواست طلاق میدهد و قاضی هم رسیدگی میکند اما نمیتوانیم بگوییم که قاضی میتواند نقش تعیین کننده داشته باشد.
وی مسائل مالی را یکی از دلایلی دانست که منجر به طلاق میشود و گفت: البته دلیل اصلی شاید این باشد که زوجین پیش از ازدواج و یا پس از آن مراجعهای به مشاوره ندارند و در زمان بروز اختلاف، تازه به یاد مشاوره میافتند.
حسینی میزان انجام مشاوره در بین زوجین را کافی ندانست و تصریح کرد: قطعاً همه خانوادهها برای رفع مشکلات خود نیازمند مشاوره هستند.
وی در پایان یکی از راهکارهای کاهش آمار طلاق را به ویژه در میان زوجهایی که فرزند دارند انعکاس سرنوشت بچههای طلاق عنوان کرد و گفت: باید آینده این بچهها را که قربانی تصمیم پدر و مادر میشوند در جایی منعکس کنیم تا حداقل یک زوج فکر طلاق را از سرشان بیرون کند.
آقای مستشار! اگر کسی با داشتن معضلی مانند بیکاری، و اعتیاد به شیشه که انسانیت خود را از دست رفته می بیند، چگونه می تواند شناختی پیدا کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جل الخالق ! پس زنها رو از تأمین زندگی خود محروم کنید تا طلاق کمتر بشه !
از طلاق تا سرطان
از پالم تا گوشت خر
وا اسفا
زنها از نظر اسلامی حتی میتوانند برای شیر دادن بچه و غذا پختن از مرد دستمزد طلب کنند!!!!!! بعد هم بروند دادگاه و مهریه آنچنانی طلب کنند و همه مسئولیت ها هم با مرد باشد.
واقعا این همه باید برای مرد و هیچ برای زن!!
چرا؟؟؟؟
فقر اقتصادی و فرهنگی و مشکلات اجتماعی عوامل اصلی این پدیده شوم می باشد که باید راهکاری اساسی برای آن پیدا کرد.
با قوانین سختگیرانه و خشک هم نه تنها این آمار پائین نمی آید بلکه آمار خودکشی هم در کنار آن بالا می رود!
به ما پیشنهاد داد با هم ازدواج نکنیم چون این ازدواج شش ماه هم دوام نخواهد یافت. واقعا متعجب بودم که مشاوری که اینقدر معروف شده فقط بخاطر ظاهر متفاوت ما این حرف رو زد. بیرون آمدیم و خندیدیم و با هم ازدواج کردیم. شاید باورتان نشود بعد از 9 سال تا الان حتی یک بار با هم دعوایمان نشده و دو تا خانواده ندیده ام مثل ما که اینقدر به هم احترام بگذارند. مادر همسرم که زن تحصیلکرده امریکا بود اینقدر فهمیده بود که جلو خانواده من به احترام انها حجاب کامل داشت . ترا بخدا این مشاوران اشتباه مشاوره ندهند. شناخت دختر و پسر از هم مهمترین مورد است. احترام به همدیگر از همه چیز مهمتر است. و اینک من و همسرم در کمال ارامش زندگی می کنیم.
هر چقدر آمار ازدواج رو بیاریم پایین ، آمار طلاق هم پایین میاد
خخخخخخخ
تریگر آن هم مسایل اقتصادی است
که باعث آن هم فساد افسارگسیخته در سطح بالایی کشور است بطوریکه ظاهرا دیگر برای آن علاجی نیست
2. مشکل در پدیده زن مدرن و زن سنتی است. رضا قاسمی در رمان زیبای هم نوایی شبانه ارکستر چوبها در این باره جملات قشنگی ارائه میده که به نظرم میتونه تو این تحلیل ها هم به دردمون بخوره:
«تاریخچه ی اختراع زنِ مدرنِ ایرانی بی شباهت به تاریخچه ی اختراع اتوموبیل نیست. با این تفاوت که اتوموبیل کالسکه ای بود که اول محتوایش عوض شده بود ( یعنی اسب هایش را برداشته بودند به جای آن موتور گذاشته بودند ) و بعد کم کم شکلش متناسب این محتوا شده بود و زن مدرن ایرانی اول شکلش عوض شده بود و بعد، که به دنبال محتوای مناسبی افتاده بود، کار بیخ پیدا کرده بود. ( اختراع زن سنتی هم، که بعدها به همین شیوه صورت گرفت، کارش بیخ کمتری پیدا نکرد. ). این طور بود که هر کس، به تناسب امکانات و ذائقه ی شخصی، از ذهنیت زن سنتی و مطالبات زن مدرن ترکیبی ساخته بود که دامنه ی تغییراتش، گاه، از چادر بود تا مینی ژوپ. می خواست در همه ی تصمیم ها شریک باشد اما همه مسئولیت ها را از مردش می خواست. می خواست شخصیتش در نظر دیگران جلوه کند نه جنسیتش اما با جاذبه های زنانه اش به میدان می آمد. مینی ژوپ می پوشید تا پاهایش را به نمایش بگذارد اما، اگر کسی به او چیزی می گفت، از بی چشم رویی مردم شکایت می کرد. طالب شرکت پایاپای مردم در امور خانه بود اما در همان حال مردی را که به این اشتراک تن می داد ضعیف و بی شخصیت قلمداد می کرد. خواستار اظهار نظر در مباحث جدی بود اما برای داشتن یک نقطه نظر جدی کوششی نمی کرد. از زندگی زناشویی ناراضی بود اما نه شهامت جدا شدن داشت، نه خیانت. به برابری جنسی و ارضای متقابل اعتقاد داشت اما، وقتی کار به جدایی می کشید، به جوانی اش که بی خود و بی جهت پای دیگری حرام شده بود تأسف می خورد.»
بهترین تحلیلی بود که تا بحال دیدم.
ولی باور کنید که سریالهای مزخرف ترکیه ای که کاملا مشخصه بصورت هدفمند تهیه میشه و روی شبکه های ماهاره ای برای ایران پخش میشه عامل بسیار مهمی در خیانت و از هم پاشیده شدن زندگی خانوادگی است.
بنده رد هفته های اخیر دو مورد از دوستان نزدیکم باهام درد و دل کردند که علیرغم داشتن شوهر و فرزند اسیر دوستی خیابانی از نوع کثیفش شدند و در حال لغزش هستند! که در هر دو مورد طرف مقابل هم مرد متاهل و زن و بچه دار بوده!
بازم گلی به گوشه جمال ما مجردها که سالمتر از متاهلیم هستیم.
بنظر من علت سریع تغیرات فرهنگی در خانمها
عبارتند از:سریال های ماهواره ای که علنا" روابط کراس (متقاطع }را ترویج می کنند، ارتباط سریع در اینترنت و موبایل که تشکیل گروه های نا متجانس می دهند و بعد از مدتی ارتباط مجازی کار های نا متعارف یکدیگر را تقلید سپس با جرات فراوان کار های نا مشروع خود رابیان کرده و سپس به همدیگر لایک می زنند.
خانواده هایی زیادی هستند که در اثر گرانی و گرفتاری های روزمره اصولا وقت و زمان کافی برای تماشای تلویزیون هم ندارند چه برسد به ماهواره و اینترنت
البته نه برخي از مشاوريني كه معلوم نيست از دانشگاه پيام نور شنگول اباد سفلا چطوري مدرك گرفته و در مراكز مشاوره مشغول دادن مشاوره ان
واسه پاسخگو نبودن به مفت خوریاشون همه چیز رو میندازن گردن ماهواره و اینترنت
بابا این دعواها مال دوران مهدکودک.
حالا هی تفکیک کنید تا دعوا سر تنقلات وارد زندگی مشترک بشه و عامل جدایی.
تفکیک جنسیتی باعث خیلی از مشکلات روانی در جامعه میشه و انتظار از ازدواج رو نا معقول میکنه.
فرد با ازدواج به انتظارات ذهنیش نمیرسه و ...
دوستی داشتم مذهبی ,ازدواج سنتی انجام داد در دوره عقد به سختگیری و افراط مذهبی همسرش پی برد , پدر دختر پیشنهاد طلاق داد و حمایت همه جانبه از فرزندش, اما مادر دختر میگفت طلاق در فامیل ما زشت است بمان و بساز! دختر 18 ساله ماند و ساخت ,نزد مشاوران بسیاری رفت به گفته خودش اغلب مشاوران توصیه به جدایی میکردند و شوهر را طالبانی دیوانه لقب میدادند! دوست من انقدر ماند تا 30 ساله شد و شوهرش اندکی به اشتباهاتش پی برده . خانم اکنون راضی است ولی افسوس جوانی بر باد رفته برای به دست اوردن ابتدایی ترین حقوق خود را میخورد. افسوس عشقی که هرگز تجربه اش نکرد! این ماندن خوب است؟! چرا بیماری روحی و روانی فردی باید توسط دخترکی 18 ساله درمان شود؟
همه هم میدونن یکی از دلایل افزایش طلاق و اعتیاد عدم اگاهی زوجین به مسایل زناشویی است
لطفا مطالب بالا رو که گذاشتند با دقت بخونین. فوری اینجا کامنت نگذارین. چون من که دارم مطالب بالا رو به عینه در اطرافم میبینم.