اختلاف بین هووها باعث شد که نوعروس ۱۹ ساله ۳ ماه پس از ازدواج با شوهر ۶۰ ساله‌اش او را در خواب به قتل برساند.
به گزارش همشهری، بامداد يكي از نخستين روزهاي شهريور، سرايدار يك خانه ويلايي در شهرستان خرم‌آباد با پليس تماس گرفت و خبر از وقوع جنايتي خونين در اين خانه داد. مرد سرايدار مدعي بود كه لحظاتي پيش با شنيدن صداي فرياد صاحبخانه بيدار شده و وقتي خودش را به داخل خانه رسانده، متوجه شده كه همسر 19 ساله صاحبخانه دست به قتل مرد 60 ساله زده است.
به‌دنبال اين تماس، تيمي از مأموران راهي محل حادثه شدند. زن جوان كه هنوز در محل جنايت حضور داشت دستگير شد و در ادامه با حضور بازپرس ويژه قتل در محل حادثه، جسد قرباني كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود به پزشكي قانوني منتقل شد.
زن جوان در همان بازجويي‌هاي اوليه به جنايت اعتراف كرد و گفت: مقتول ثروتمند بود و مدتي قبل وقتي به من پيشنهاد ازدواج داد، به‌رغم اينكه مي‌دانستم زن و فرزند دارد، تصميم گرفتم به عقد او درآيم. 3ماه پيش با همه مخالفت‌هاي خانواده شوهرم، با هم ازدواج كرديم و قرار شد در خانه ويلايي او و دور از هوويم با هم زندگي كنيم.
اما اختلاف من و خانواده او با ازدواج ما بيشتر شد تا جايي كه حتي بين من و شوهرم نيز اختلاف به‌وجود آمد. اين اختلافات تا جايي پيش رفت كه من از ازدواج با او پشيمان شدم و در نهايت از وي كينه به دل گرفتم و نقشه قتلش را كشيدم. شب حادثه منتظر ماندم تا وي بخوابد و حدود ساعت 2:30 بامداد بود كه با چاقو به او حمله كردم و وي را به قتل رساندم اما سر و صداي او باعث شد كه سرايدار بيدار شود و ماجرا را به پليس خبر بدهد.
سرهنگ دالوند، رئيس پليس آگاهي استان لرستان با بيان اين خبر گفت: پس از اعترافات نوعروس جنايتكار، براي او قرار قانوني صادر شد و تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.
هم خودشو راحت كرده هم بيچاره پيرمرد هوس باز رو
ادم حتي از بي پولي اگرم نون اور خونه هست نبايد دست به دزدي و ... بزنه بخاطر خانوادش اونوقت لقمه حروم بده خوردشون اخه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حداقل میشتی یه نقشه ای چیزی طرح میکردی
گناه همسر اولت چی بوده؟ مطمئنا این مرد موقع ازدواج اولش و در سنین جوانی همیچن ثروتی نداشته و با قناعت زن بزرگش به اینجا رسیده، حالا انصاف بوده که به جای قدردانی از زن بزرگ ، بره سرش هوو بیاره!!!!
متاسفانه خیلی از مردها رو می بینیم که موقع ازدواج هیچی ندارن؛، زن بزرگ نمی خوره، خوب نمی پوشه ، مسافرت نمی ره و قناعت می کنه تا صاحب چیزی بشن ولی وقتی مرد پولدار شد ، تازه فکر ازدواج مجدد به سرش می زنه!!!
آه زن بزرگ در اینجا کاملا مشهود هست، این دو نفر هیچ کدوم عاقبت به خیر نشدند...نه مرد و نه اون دختر!!!!
طمع کار اون پیرمردیه که با پول همه چیزو میخواد بخره