صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۵۱۸۲
بهروز افخمی با بیشرمانه خواندن برخی ژست‌های روشنفکری در جامعه فیلم‌سازی ایران گفت: «این نوع فیلم‌سازان با پیچیده کردن فیلم‌های خود سینما را شبیه به معلم کرده‌اند و بسیاری از اقشار مختلف جامعه را از سینماها بیرون انداخته‌اند».
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۲ - ۱۲ شهريور ۱۳۹۳
بهروز افخمی با بیشرمانه خواندن برخی ژست‌های روشنفکری در جامعه فیلم‌سازی ایران گفت: «این نوع فیلم‌سازان با پیچیده کردن فیلم‌های خود سینما را شبیه به معلم کرده‌اند و بسیاری از اقشار مختلف جامعه را از سینماها بیرون انداخته‌اند».
 
به گزارش خبرگزاری آنا، سلسله برنامه‌های نمایش نقد و بررسی فیلم های ایران وجهان عصر دیروز سه شنبه 11  شهریور ماه با نمایش فیلم « آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و با حضور بهروزافخمی کارگردان فیلم، مرجان شیر محمدی نویسنده، سید جمال ساداتیان تهیه کننده و جواد طوسی منتقد سینما در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
 
افخمی آشتی سینما و ادبیات را پیشنهاد می‌کند
جواد طوسی منتقد سینما در ابتدای این نشست با بررسی تبارشناسانه آثار بهروز افخمی ازابتدا تا به امروز، فیلم « آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را پیشنهادی برای گذار از استبداد و ایدئولوژی معرفی کرد که هیچ‌گونه نگاه پوچ‌گرایانه‌ای هم ندارد و درعین‌حال نگاه هجوآمیز خود را به این گذار تاریخی ارائه می‌دهد.
 
او گفت: «این نگاه به هیچ عنوان شعاری و سنجاق‌شده نیست و در دل قصه و روایت خود را نشان می‌دهد».
 
طوسی ضمن بررسی روایت فیلم اظهار کرد: «این فیلم چه از طریق راوی دانای کل و چه در روایت‌های فرعی خود روایتی هجوآمیز به آسیب‌شناسی و تبارشناسی تاریخی جامعه استبدادی و ایدئولوژیک ایران دارد که به دور از هرگونه پوزخند و شعارزدگی روایت شده است».
 
این منتقد سینمایی با اشاره به سابقه  افخمی درقصه‌گویی،  او را فیلم‌سازی قصه‌گو خواند و گفت: «افخمی فیلم‌سازی است که از ادبیات وام می‌گیرد و آشتی بین سینما و ادبیات را پیشنهاد می‌کند».
 
برخی ژست‌های روشنفکری بی‌شرمانه است
بهروز افخمی در ادامه این نشست با بیان این‌که از بچگی خودم را قصه‌گو می‌دانستم، ضمن بازگویی خاطره‌ای از کودکی خود تصریح کرد: «وقتی به قصه خوبی می‌رسم خودم را فراموش می‌کنم و دوست دارم تا جان داستان را به‌خوبی در سینما تعریف کنم».
 
این کارگردان با بی‌شرمانه خواندن برخی ژست‌های روشنفکری در جامعه فیلم‌سازی ایران گفت: «این نوع فیلم‌سازان با پیچیده کردن فیلم‌های خود سینما را شبیه به معلم کرده‌اند و بسیاری از اقشار مختلف جامعه را از سینماها بیرون انداخته‌اند و بین خودشان هم به محافل مُقَپز به معنی قمپزدرکن تبدیل شده‌اند، که به اعتقاد من این مسئله مانند یک بیماری بین خودشان درحال رد و بدل شدن است».
 
این کارگردان سینما با انتقاد از برخی فیلم‌سازان گفت: «برخی با پیش فرض این‌که می‌خواهند فیلمی بسازند که در آن فلسفه‌بافی کنند یا معلم گروهی باشند. درحالی‌که برای من قصه‌گویی هدف نهایی است».
 
داستان از فیلم‌ساز مهم‌تر است
او با تاکید بر اینکه به روح داستان در فیلمنامه وفادار بوده است، درباره نحوه نگارش فیلمنامه توضیح داد: «به‌محض این‌که شیرمحمدی رمان را به‌اتمام رساند، شروع به نوشتن فیلمنامه کردم. در ابتدا قرار بود خود شیر محمدی فیلم را بسازد که در مراحل بعدی منصرف شد و من فیلم را کارگردانی کردم».
 
افخمی در ادامه تاکید کرد: «من مقابل این تصویر رایج هستم که فیلم‌ساز از داستان مهم‌تر است به عقیده من داستان از فیلم‌ساز مهم‌تر است».
 
طوسی نیز با تاکید بر این‌که افخمی هیچ‌گونه گرایشی به نگره مؤلف ندارد گفت:«این کارگردان درعین حالی که از این مقوله فرار می‌کند یک عنصر تکرار شونده در آثار او دیده می‌شود که می‌تواند شناسنامه او باشد و آن ذات قصه‌گویی و کنتراست در شخصیت‌های فیلم‌های این کارگردان است».
 
دلیل ازدواج ما داستان بود
مرجان شیرمحمدی نویسنده، در این نشست با اشاره به تفاهم فکری و هنری بین خود و بهروز افخمی به‌عنوان یک زوج گفت: «یکی از دلایل ازدواج ما با هم این بود که هر دو به‌طور غریبی شیفته داستان هستیم».
 
این نویسنده با تاکید بر اینکه داستان برای او یک اصل است توضیح داد: «اگر داستان‌سرا داستان را خوب روایت کند مخاطب را با شخصیت‌ها درگیر می‌کند. داستان واقعی و هنر واقعی هنری است که می‌تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند ما باید از پیچیده‌گویی فاصله بگیریم، هر اثری که نتواند این ارتباط را برقرار کند هنر نیست».
 
چه اشکالی دارد فیلم‌هایی برای سرگمی ساخته شوند
در این نشست که با پرسش و پاسخ از سوی مخاطبین همراه بود، افخمی در پاسخ به سوال یکی از حضار درباره چرایی سادگی روایت فیلم گفت: «روح این داستان ملایم و آسان‌گیر است و تلخی‌هایی را هم که دارد نادیده می‌گیرد».
 
طوسی نیز در پاسخ به این سوال گفت: «فضایی ایجاد شده که فیلمی ساخته شود که هدفش سرگرمی است. چه اشکالی دارد که برخی از فیلم‌های سینما برای سرگرمی سالم ساخته شوند و حرف‌های خودشان را در وجوه تاویلی و در لایه‌های بعدی ارائه دهند».
 
یکی دیگر از حضار نیز با اشاره به "پنچری"، که بخشی از دیالوگ فیلم بود از افخمی پرسید: «آیا شما هم پنچری دارید؟» و افخمی در پاسخ گفت: «پنچری من سیگار کشیدن است».
 
«حریم سلطان» از فیلم‌های ایرانی بهتر است
یکی دیگر از حاضرین در سالن با انتقاد از افخمی،  افراط در ساده‌انگاری را مقابل افراط در پیچیده‌گویی روشنفکرزده قرار داد و گفت: «اگر صرفا به خواهیم فیلم ساده‌ای بسازیم و هدفمان سرگرمی و لذت بردن مخاطب عام باشد، آیا سریال‌های فارسی وان بسیار موفق تر نیستند؟ نظر شما چیست؟»
 
افخمی در پاسخ به این سوال گفت: «برخی از این سریال‌ها از فیلم‌های سینمای ایران چه به‌لحاظ تکنیک، پرداخت، صحنه آرایی، دکوپاژ و... بسیار بهترند. به‌عنوان مثال سریال "حریم سلطان" از اغلب فیلم‌های ایرانی بهتر است واصلا نمی شود این سریال‌ها را با الفاظ تحقرآمیزی که مثلا برای عوام است مقایسه، راجع‌به آن‌ها بحث و به شکل کلی نظر داد».
 
او در ادامه تاکید کرد: «هیچ محصول داستانی وجود ندارد که بخواهد عوام را ارتقا بدهد و اگر فیلمی وارد این ورطه شد شکست خورد را تضمین کرده است».
 
سیدجمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم در این نشست با اشاره به سختی‌های فیلم‌سازی در ایران از اکران بی‌حاشیه این فیلم ابراز تعجب کرد و گفت:«فیلم‌های من حداقل یک سال و حداکثر 5 سال توقیف می شوند اما خوشحالم که این فیلم بدون حاشیه اکران شد».
 
او  با اشاره به حاشیه این فیلم گفت: «البته این فیلم هم بدون حاشیه  نبود و من با شکایت شخصی به نام بهادر به دادگاه احضار شده‌ام، که چرا نام سگ فیلم بهادر است».
ارسال نظرات