صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۵ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۳
روزنامه خراسان با مطرح کردن مشکل یکی از مخاطبان به بررسی آثار زیانبار آن پرداخته است:
 
دختری ۲۷ ساله‌ام. با مردی ۳۱ ساله که همسر و فرزند دارد، آشنا شده‌ام. ۵ سال است که با هم دوست هستیم و به یکدیگر خیلی علاقه داریم. نمی‌توانم به جدا شدن از او فکر بکنم. خیلی عذاب می‌کشم و گریه می‌کنم. مانده‌ام چه کار کنم؟
 
سوال شما بسیار کلی است و در آن مشخص نکردید که به دنبال چه هستید؟ آیا از این ارتباط رنج می‌برید و به دنبال قطع آن هستید یا به دنبال راه حلی برای کنترل احساسات و درمان وابستگی شدیدتان به آن آقا هستید یا اصلاً می‌خواهید راهی برای ارتباط مشروع و ازدواج با وی پیدا کنید؟
 
در هر صورت برای ارائه پاسخ مفید، جامع و کاربردی که تصمیم منطقی و درست شما را در پی داشته باشد، در ادامه توصیه‌هایی به شما خواهیم داشت.
 
قرار گرفتن در نقش همسر دوم
متاسفانه موضوع دوستی با مردان متاهل به عنوان یک پدیده اجتماعی گریبانگیر بعضی از خانم‌های مجرد و مطلقه شده و در حقیقت یک آسیب اجتماعی است. درخور ذکر است که ارتباط دختر با مرد متأهل، خلاف شرع و حرام است. با این حال گرفتار شدن در دام زیاده خواهی بعضی مردان، قرار گرفتن در جایگاه همسر دومی و چندمی و سوء استفاده بعضی مردان از زنان برای نیازهای غیرطبیعی در قالب ارتباط‌های مخفی که به هیچ وجه مشروع و منطقی نیست، واقعیتی است که در جامعه مشاهده می‌شود و به شدت نیازمند هشدار به خانواده هاست.
 
عوامل گرایش دختران مجرد به مردان متاهل
در میان مراجعان من نیز، مواردی گرفتار این نوع رابطه‌ها شده بودند و زمانی که به دنبال راه حلی برای مشکلشان بوده‌ام، پس از بررسی عوامل زمینه ساز آن، به این نتیجه رسیدم که عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباط‌های اجتماعیشان، بالا رفتن سن ازدواج، سختگیری‌های افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است.
 
از سوی دیگر، نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به تکیه‌گاه و حامی از میان مردان باعث می‌شود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند که در نتیجه ضعف اراده و ضعف شخصیتی بانوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری چنین ارتباط‌هایی است.
 
شکست خود به همراه فروپاشی خانواده طرف مقابل
جالب است که بدانید در بیشتر موارد، چنین ارتباط‌ها و دوستی‌هایی به محض آگاهی همسر اول شکست می‌خورد و باعث فروپاشی خانواده او یا قطع ارتباط با فرد دوم می‌شود و در موارد کمی که به ازدواج منجر می‌شود با سختی‌ها و مشکلات زیادی مواجه می‌شود؛ بنابراین بهترین و عاقلانه‌ترین کار برای زنان، قطع ارتباط با مردان متاهل و راه‌های کنترل احساسات و عواطف خودشان است.
 
شایسته است که فورا با قاطعیت، بدون هیچ گونه بهانه و ردپایی برای ارتباط مجدد و حتی بدون عذرخواهی، کسب حلالیت و حتی صحبت و بیان دلیلشان برای این جدایی، به چنین ارتباط‌هایی خاتمه دهند. همچنین تمامی عواملی که احتمال می‌دهند آن‌ها را وادار به فکر کردن درباره مرد مورد علاقه‌شان یا برقراری ارتباط مجدد می‌کند، از زندگیشان حذف و پاک کنند.
 
توهم عاشقی به جای علاقه
درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید بدانید که نه تنها این گونه علاقه‌ها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقه‌هایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد می‌شود و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارت‌های فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل خواهد شد؛ بنابراین لازم است که توجه بیشتری داشته باشید که این نوع احساسات، هیجانات و علاقه‌ها حقیقی نیست و نخواهد بود.
 
آیا ارزشش را دارد!؟
از دختران یا زنان مطلقه‌ای که با مردان متاهل ارتباط دوستی برقرار کرده‌اند، خواسته می‌شود که با واقع بینی به مسائل ذکر شده، فکر کنند که آیا مردی متاهل و خانواده دار که معلوم نیست، واکنش اطرافیان و همسرش بعد از اطلاع از این ارتباط با شما چه باشد، صلاحیت یا ارزش این را دارد که شما به او دل ببندید، علاقه پیدا کنید، خودتان را برای او هزینه کنید، سرمایه گرانمایه جوانیتان را برای او تلف کنید و به خاطر او بهترین دوران زندگیتان را نابود کنید و فرصت و شانس ازدواج را از دست بدهید.
 
تلقین نابود شدن
اینکه بعضی زنان نمی‌توانند به پایان دادن به چنین رابطه‌هایی فکر کنند، عذاب می‌کشند و گریه می‌کنند، به خاطر این است که خودشان را کم می‌بینند و به خودشان تلقین کرده‌اند که بدون طرف مقابل زندگیشان نابود می‌شود در حالی که نمی‌دانند سخت در اشتباه هستند و اتفاقا با وجود چنین مردانی است که زندگیشان تباه می‌شود. فقط کافی است کمی به این مسئله واقع بینانه دقت کنند و توجه داشته باشند که در چنین رابطه‌ای، ممکن است خانم‌ها دچار مشکلات بیشتر و غیر قابل حلی شوند.
 
ازدواجی سخت‌تر از دیگر ازدواج‌ها
چنین ارتباط‌هایی بدون شک، محکوم به شکست است مگر اینکه رسمی و شرعی شود که پس از آن سختی‌ها و مشکلاتش، بیشتر و چند برابر دیگر ازدواج هاست. بنابراین و به ویژه به دخترهای مجرد توصیه می‌شود که هر چه سریع‌تر با بیان شرایط و ویژگی‌های خواستگار و همسر ایده آلشان به اطرافیان و دوستان در لابه لای حرف‌ها و صحبت‌‌هایشان به صورت غیرمستقیم، شرایط را برای ورود و پذیرش خواستگار فراهم کنند و خلاءهای فکری و عاطفیشان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند. در پایان درخور ذکر است که یکی از شاخص‌ترین راه حل‌ها برای خارج شدن از دام چنین دوستی‌ها و ارتباط‌های خطرناکی، واقع بینی است
ارسال نظرات
علی
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
جواب این سوال رو باید از سینه سوخته های قبل از انقلاب پرسید، حیف که حرفاشون سانسور می شه وگرنه اصل مطلب رو اونا بیان می کنن
بهار
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
خيانت هيچ توجيهي نداره مي خواد چه از طرف مرد باشه چه از طرف زن، خواهش مي كنم كار زشت و قبيح خودتون رو سعي نكنيد با دلايل پوچ توجيح كنيد حداقل كاري كه مي تونيد بكنيد اينه كه مسئوليت عملتون را بپذيريد مگر نه اينكه با چشمان باز تن به اين رابطه داديد پس از چي مي ترسيد.
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
اتفاقا از كمبودي ناشي ميشود كه بايد درمان بشود. از نظر ان شخص كه به اين رابطه تن مي دهد توجيهي دارد كه بايد نظر ان شخص را به مشاوره برد. نه اينكه با ائ جنگ و دعوا كرد كه اينطور و انطوري.
زمزم
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
فقط اعتقاد به خدا
چرا ادم ها فقط به جسم و به غریزه توجه دارند پس روح و روان چی میشه با این کار شاید اولی درست بشه اما روح و روان خراب تر میشه
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
چه جالب، همه متاهلین دارن مینالن که... داشتم یواش یواش به ازدواج فکر میکردم. انگار باید دست نگه دارم
علی
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
سلام دوستان یادتون باشه ۲۰سال دیگه یکدفعه متوجه میشین یک از اعضای خانواده تون مشکل داره مجبوری زندگیت را مرور کنی کجا لقمه حرام ویا فعل حرام انجام دادی کجا به زن مردم ویا دختر مردم تعرض کردی دنیا دار مکافاته به هر دست بدی به همان دست میگیری یادمان نرود من که دنبال زن وناموس مردم میوفتم حتما کسی هم تلافی خواهد کرد
ناشناس
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
چه خبره اینجا به به....خوش بحال خودم که آزادم
ناشناس
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
اعمال محدودیت سازمان یافته و اجباری میان دختران و پسران آخرش میشه این:
افسارگسیختگی پنهان
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
همسر محترمه بنده بهم پیشنهاد کرد که این مطلب و مخصوصا نظرات کاربران رو بخونم. وقتی خوندم دیدم " جانا سخن از زبان ما می گویی" شد. خواستم به همسرجان بگم : شما که اینارو خوندی چرا هیچ تاثیری تو رفتارت نذاشته؟ دیدم همین باعث خیزش یک توفان و دعوا می شه. بی خیالش شدم.
جواو
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
سلام دوستان
پدیده خیانت در زندگی زناشویی رو هم خیلی غیرعلمی میشه بحث کرد و هم علمی.کسانیکه اعتقاد دارند خیانت در زندگی زناشویی یک گناه بزرگه و شیطان ما رو فریب داده و یا بدلیل بی شعوری بعضی از خانم ها و آقایون هست؛خیلی از واقعیت ها رو نمی بینند و غیرعلمی بحث می کنند و در نهایت پیشنهادهای این افراد دردی رو دوا نخواهد کرد و صرفا به تخریب افرادی که وارد رابطه ی عاطفی ثانویه شدند منجر میشه. پدیده ی خیانت در زندگی زناشویی که بسیار فراگیر بوده و هست ؛ از نظر علمی چندین توجیه داره : اولا بدلایل فیزیولوژیک تخمدان آقایان بسیار بیشتر از خانم ها ترشح می کنه و همین باعث کشش آقایان به سمت ارتباطات بیشتره . حال فرض کنید حجم معده و اشتهای آقایون دو برابر خانم ها باشه و به همین دلیل آقایون غذای بیشتری بخورند؛آیا باید بگیم شیطون اونها رو فریب داده؟ چاره کار در معاشقه های بیشتر است که متاسفانه بسیاری از خانم ها تن به آن نمی دهند.
دوم: خیانت میتونه یک مکانیزم دفاعی روحی در برابر فشارهای روحی باشه.مثلا شما مشکلی دارید و به جای حل مشکل خود را مشغول بازی با موبایل و کارهای دیگه می کنید؛ زمانیکه مردی در زندگی زناشویی دچار آسیب میشه به مکانیزم های دفاعی پناه می بره و به دنبال یک جایگزین می گرده. بنابراین دانستن مسایلی در خصوص تقویت روابط زناشویی و بکار بردن اونها خیلی مهمه.
سوم: ساختار روحی همه ی ما انسانها به گونه ای است که تنوع طلب هستیم.و اگر همسر ما قدرت ایحاد تنوع طلبی رو نداشته باشه ما به شخص دومی رجوع می کنیم.خانم ها می تونند با پوشیدن لباسهای متنوع و آرایش های متنوع و بیان ها و رفتارهای متنوع برای معاشقه این تنوع طلبی رو رفع کنند.خیلی از ما بعد از مدتی تصمیم گرفتیم مدل گوشی مون رو عوض کنیم و یا مدل خودرو مون رو. چرا که اونها قابلیت ایجاد تنوع در خود رو ندارند ؛پس به خودروی جدیدی مراجعه می کنیم.
چهارم:خیلی از ازدواج ها غیر علمی صورت گرفته و افراد با کسانی ازدواج کردند که کمترین مشابهت فکری و اخلاقی و ... رو با هم دارند. شانزده تیپ شخصیتی وجود داره و اگر هر دو به دفاتر مشاوره ازدواج مراجعه کنند؛مشخص میشه که در چه تیپ شخصیتی قرار دارند و نتیجه ازدواج اونها قابل حدس خواهد بود.خیلی از آقایون و خانم ها صرفا با معرفی دوست و اقوام با هم آشنا شدند و تنها دلیل ازدواج اونها همین بوده و نه چیز دیگری.تصور اینکه یک عمر با کسی زندگی کنیم که ازش خوشمون نمیاد خیلی وحشتناکه. پس باز اشخاص به مکانیزم دفاعی پناه می برند و با شخص دومی ارتباط برقرار می کنند و احساس می کنند دیگه ضرر نکردند و به آرامش نسبی می رسند و زندگی زناشویی شون رو با سردی تمام اوامه میدن.غیبت و حسادت هم یک مکانیزم دفاعی است که به ما آرامش می دن. وقتی حسودی کسی رو می کنیم با غیبت و بدگویی از اون به آرامش می رسیم.چاره کار تو این مورد فقط طلاق هست.چرا که تغییر تیپ شخصیتی به راحتی امکان پذیر نیست.
اغلب چیزهایی که گفتم فقط در مورد آقایون نیست بلکه در مورد خانم ها هم صدق می کنه.
گلمكاني
۰۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
من وقتي عصر ها از سر كار ميام خونه مي بينم زنم دست بچمونو گرفنه رفته خونه ننش كلي حال مي كنم پامو از خونه بيرون نمي زارم چاي دم ميكنم ميوه مي خورم سيگار مي كشم ميرم دسشويي در رو باز ميذارم با اينتر نت سرمو گرم ميكنم فيلم نگاه مي كنم تا شب از زندگي لذت مي برم اما همينكه ميام خونه مي بينم زن و بچه ام خونه اند دمق ميشم بهر بهونه اي باشه مي زنم بيرون اگه خونه بشينم حالم دگرگون مي شه آزادي ندارم سيگار كه نمي تونم بكشم سيگار نكشم ميوه و چاي بهم نمي چسبه تلوزيون و ماهواره رو هم زنم ازم ميگيره كامپيوتر رو هم بچم ميگيره در دسشويي رو هم كه نمي تونم باز بذارم كفه مرگمو ميذارم مي گيرم مي خوابم اينم زندگيه كه من دارم فقط همينه كه متاسفانه به يه چيزاي پاي بندم (شايدم بزدلي مو اسمشو ميذارم پايبندي ) در غير اينصورت تا بحال چندين و چند بار خيانت پيشه مي كردم ليسانس حسابداري دارم اما علاقه ام شعر و ادبيات از همه چيز بيشتره اما برعكس زنم فوق ديپلم ادبياته هيچي از شعر و ادبيات سرش نمي شه كه هيجي بدشم مياد زندگيش شده فوتبال و سريالهاي آبكي صدا و سيما و ديدن تكرار صدمين بار اونا از شبكه هاي ماهواره اي تو مشهدم زندگي مي كنم چقدر ميشه رفت پارك چقدر ميشه رفت حرم تازه محل كارمم نزديك حرمه ((فرارو مي دونم اينم مثل بقيه نظرات و پيامهام منعكس نمي كني و دوباره حالم ازت بهم مي خوره))
فاطمه
۰۱:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
چقدر زشته دخترای جوون مجرد به داشتن رابطه با مردای متاهل افتخار میکنند واقعا قباحت داره. چنین دخترایی از خانواده بی اصل و نسب هستند . یه دختر پاک و با اصالت اگر پنجاه سالش هم بشه دست به این کارا نمیزنه. و بهانه نمیاره که منم احتیاج دارم.
ناشناس
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من يكي از همين مرداي كثيفي كه اينجا نظر گذاشتند با حق طلاقي كه داشتم از زندگيم تف كردم بيرون... حالا بعد يه عمر هرزگي حسرت بچه و آينده تباه شده دخترش رو ميخوره و به ظاهر پشيمونه و روزي هزار بار ارزوي برگشتن به قبل و داره اما توبه گرگ مرگه.. ميبينم روزاي بدبختي وتنهايي مرداي كثيفي مثل مرد گذشته خودمو در آينده
حسن
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
واقعا بعد از خوندن برخی از کامنتا از زندگی کردن توی همچین دنیایی متنفر شدم
مجردم و عشق برام معنایی فراتر ازینها داره و به این کثافت کاری عشق نگویید
ابتدا دیدم نسبت به این قضیه بسیار منفی شد ولی تصمیم گرفتم در جشن ازدواج هر یک از دوستان و نزدیکانم به آنها تنها دو کتاب هدیه بدهم
1- رازهایی درباره مردان
2- رازهایی درباره زنان
هر دوی این کتاب ها اثر دکتر باربارا دی آنجلس هست و حتی پی دی اف این کتابها در سایت ها موجوده ولی اگر بخرید احتمال خوندنش بیشتره
خودم اینها را خواندم و توصیه می کنم شماهم بخوانید و ازین به بعد به تمامی دوستان متاهلم سعی می کنم به جای شیرینی عروسی و کادوی منزل و غیره این دو کتاب را هدیه بدهم
باور دارم اگر بخواهیم دنیا جای زیباتری برای زندگی خواهد شد.
امیدوارم هیچ کس در زندگی اش غم نبیند
پارس اباد
۲۱:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
وقتی بحث از جنس مخالف است مادردنیا اول هستیم پس باید از نظر اجتماعی کار بنیادی کرد و از لحاط فردی نیز باید فرد متاهل قبل از ارتباط ،برای دخترش نیز چنین ارتباطی را اذن دهد درصورت موذون بودن اشکالی ندارد
سامان
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
تو این سایت های اجتماعی که یه مدت بگردی میفهمی چه مشکلاتی هست!
زنی که شوهرش رو دوست نداشته باشه و عشق تو زندگیش نیست عموما به این سمت میره
مردی هم که زنش نیازهاشو برطرف نکنه و یا مردی هم که هرزه باشه و بخواد هر روز با یکی باشه رو هم نمیشه کاریش کرد.
اگر کسی ایمان به خداش محکم باشه به این سمت و سو نمیره.
پیشنهادم اینه که تو زندگیتون فانتزی عشقی داشته باشید و به هم توجه کنید و برای هم وقت بزارید.
اعتیاد و مشروب باعث جدایی عاطفی خیلی خانواده ها شده
فقر و بیکاری هم همینطور خیلی آسیب به جامعه ما زده
به هرحال همه این مشکلات ریشه های عمیق اجتماعی و فرهنگی پیدا کرده و میدونم که خیلی بیخ پیدا کرده. خدا به داد جامعه پیش روی ما رحم کنه. وضع خیلی خرابتر از این خبر هم هست.
رضا
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
منم یه پسر مجردم و با اینکه 26 سال دارم و تو اوج سن ازدواجم وقتی می بینم دخترا و زنای جامعون اینطورین ترجیح می دم از این فشار دست به هر کاری بزنم ولی ازدواج نکنم. اگه الان مشکلم یه چیزه اون موقع ده چیز میشه
ناشناس
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
به فرمایش سعدی علیه رحمه:
زن نو کن ای دوست هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید به کار
ناشناس
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
از كامنتهايي كه خوندم قلبم درد گرفت.راستش از جامعه ترسيدم. يه مقدار به خودمون بيايم. كجا داريم ميريم، چيكار داريم ميكنيم. نسل آينده ما ميخواد چي بشه!!!!
دهه هفتادى
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
وقتى تو يه جامعه دخترا و زنا هر روز با بيحيايي و پوشيدن لباساي....ميخوان نياز مثلا عاطفيشونو برطرف كنن و مردا با هيزي و چشم چرونى همين ميشه وضعمون بعدم اقايون و خانومايي كه ميگين نياز عاطفيه نيست نياز غريزه ايه قابل توجه ادمايي كه ميگن عاطفيه!فرارو تو هم بذار اين كامنتو ميخوام بدونم هنوزم ادم هاى واقعا انسان داريم يا نه!!
ناشناس
۱۸:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
باتاسف به غیر از چند نظر و پاسخ بقیه مورد را به شکل کلی سیاه و یا سفید دیده اند. چه اشکالی داره اگر هر سه نفر یعنی زن اول ؛ همسرش و اون دختر و یا زن مجرد توافق داشته باشند این ازدواج انجام بشه؟
علی
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
دوستان یادشان باشه به هر دست بدی با همان دست پس میگیری چشمتون دنبال زن ودختر مردم نباشه بعدها ۲۰سال میبینی دخترت مشکل پیدا کرده یادت بیا جوانی چکار کردی؟؟؟سعی کنید خلاف شرع نباشد
علی
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
وقتی خانمی به تکالیف زناشویی عمل نمیکنه ومیگه همینی که هست بعد از مدتی متوجه میشه که شوهرش کسی را صیغه کرده واون فرد .....راضیش میکنه بهر صورت روابط زناشویی مهمترین وسیله ارتباط زن وشوهر است خا نم های متا هل سعی کنند ارتباطشون را پر رنگ کنند
ناشناس
۱۸:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
چه خانم ها چه اقاها چه پسرها چه دختر خانم ها هر کسی باید زاتش خوب یالم باشد ولی اگر خراب باشد اگز ان را تو شیشه اش بگذارند باز نم پس میدد یک ضرب مثل هست می گند اگر گرک با انسان هم همدشین باشد باز هم گرگ زاده است امان از ذات
نا شناس
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
در خصوص تمایل پسرهای مجرد به خانم های متاهل هم میتونید نظر بدید
ناشناس
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
واقعا کدوم عاقلی چند همسری و صیغه قانونی رو راه حل می دونه؟
دختر ١١ ساله و پسر ١٣ ساله هم پر شهوت ه، بگیم هی صیغه کنه؟
خجالت بکشین! هی میگن مردا نیاز جنسی دارن یکی کمشونه!
زنا نیاز جنسی ندارن؟ تا حالا زن بودین؟
فقط تعهد و اخلاق و برداشتن قبح طلاق راه حله
بابا تو اسلام بحث طلاق مستحب داریم
نمیخوای زنتو مرد باش طلاقش بده
هر جا پنهان کاری هس یعنی خود طرف تهش می دونه کارش نادرسته
فرزانه
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
به اون آقایی که می گه مهریه از ازدواج حذف بشه: آخه آقای محترم شما مردها این همه حق دارید، حق طلاق، ارث دو برابر؛ دیه دو برابر و ...، حالا زن بیچاره یک حق مهریه داره اون رو هم می خواهید ازش بگیرید؟؟ حقی که قرآن داده...
بله طلاق گرفتن برای مردها راحته، می تونن بعدش راحت برن زن بگیرن و به زندگی شون برسن ولی زن ها آیا می تونند به همین راحتی زندگی کنند؟ از نگاههای ناجور، از طعنه و سرزنش ها و ...، زن ها آیا به راحتی می تونند بعدش ازدواج کنند؟ بهترین پیشنهادی که ممکنه بعدش داشته باشن صیغه هر کس و ناکسی هست!! زن از زندگی ساقط میشه ....بعد شما دوست داری زن حتی مهریه هم نداشته باشه!!!

خیلی از کسانی که دخترها رو متهم کردید: این قدر الان دخترهای پاک و خوب و سالم و نجیب داریم که حتی نوک انگشت مردی بهشون نخورده ، اینها حاضرند حتی با یک مهریه اندک و خیلی ساده ازدواج کنند ولی پسرهای الان خودشون دنبال مانکن و دخترهای آنچنانی هستند و چه راحت خیلی زود چوب انتخابشون رو می خورند.
آیا همه دخترها دنبال پول و خونه و ماشین هستند؟ چرا به همه تعمیم می دید؟
می گید خیلی از زن و دخترها آرایش های آنچنانی می کنند؟ وقتی دختر و زن آرایش کرده با نگاههای پر از حسرت و ولع مواجه می شه فکر می کنه کارش درسته و بدبختر اینکه وقتی پسرها با همین دخترها ازدواج می کنند، دخترهای دیگه فکر می کنند حتما راه این دخترها و روش اونها درسته، شما اگر موقع ازدواج نگاه به این دسته از دخترها نکردی و اولویت اولت به جای زیبایی، ایمان و نجابت بود هیچ وقت ضرر نمی کنی.
ناشناس
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
نمیدونم مردهایی که همش دنبال عیوب زنشون هستند یه نگاه به ظاهر و سر و وضعشون کردن خودشون که سر تا پا ایراد هستند پس به زنشون حق می رن بره سراغ یکی بهتر خوش تیپ تر پولدارتر جذاب تر .
مگه خودتون چی هستین خیلی تاپ هستین که فکر میکنین حروم شدین . اون زبون بازی و ناز کشیدن ها رو که با اون فاحشه ها دارین با زنتون هم دارین با زنتون هم رمانتیک بازی در میارین که از رابطه جنسی با شما لذت ببره واسه زنتون هم اینقدر مایه میذارین یا زنتون فقط کلفت خونتونه .
این اعتماد به نفس کاذبتون دیگه اعتماد به سقف شده .
حال آدم رو بهم می زنین مرد بودن فقط داشتن آلت تناسلیه این ویژگی نره نه مررررررد !
ناشناس
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
انسان حيواني سخن گو ست... فقط همين
ناشناس
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
برای من جای سئواله چرا اصولا مردای خیانت کار با زنای (حداقل از نظر پای بند بودن و خیانت نکردن) خوب و زنان خیانت کار با مردای (حداقل از نظر پای بند بودن و خیانت نکردن) ازدواج می کنند !؟
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
بابا بی خیال
بذار هرکی به هرکی باشه حالشو ببریم
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
شك نكن ناموست هم همچين چيزي رو ميخواد....
ali
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
داداشم هرکی می خواد با هرکی باشه شمایی که این حرفو میزنی یعنی خواهر و مادر و ناموس خودت با هر کی دوست دارن باشن
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
جامعه خیلی کثیف شده حتی کسایی که فکر می کنی پاکن پاک نیستن همه شدن نوکر دست به سینه ی غریزه جنسیشون حتی دخترا که یه زمانی مهمترین ارزششون پاک بودنشون بود حالم بد شده از خوندن این کامنتها خدایا خودت شیطانو از ما دور کن خدایا دستمو ول نکن که محتاج کمکتم
ناشناس
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
کشف اسرار اتم برای من اسان تر از کشف اسرار زن است (انشتین)
آرمین
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من یکی از دوستانم متاهله خیلی عاشق زنش بود بعد از ازدواج به من هم توصیه میکرد ازدواج کنم ولی الان خیلی پشیمونه ودوس دختر گرفته بهش بارها گفتم که کارت اشتباهه ولی میگه حالم ازش بهم میخوره.دختره هیچی کم نداره میتونم بگم زیباترین دختریه که تا به حال دیدم
ناشناس
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
دختران مجرد هم بی تقصیر نیستند
من چندین بار با سماجتشان در نشان دادن علاقه روبرو شدم و با سختی و زیرکی از شر شیطنتشان در رفتم!!!
ناشناس
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ازکجا معلوم این افسردگی باعثش شکست عشقی نباشه؟
98 دختران که با جنس مخالف ذر ارتباط هستند ، خانوادشون از این موضوع بی اطلاعند.مگه شما خودت پول داری که دنبال پسر پول دار میگردی؟
اگه راست میگی و پول داری یه کم بجای خسیس بازی به فکر دخترت و ایندش باش.حتما که نباید کل هزینه رو گردن پسر بنذازی.
حتما از اون خر مذهب ها هم هستی که معتقدند داماد جزو خانواده بحساب نمیاد.
تا افرادی مثه شما با این طرز فکر تو این جامعه هست بجایی نمیرسیم.اولین ضررش هم به خودت رسیده .میتونی بری دخترت رو نگاه کنی
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
الان شما جواب كيو دادي؟!
ناشناس
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
وقتی چیزی به اسم مهریه هست وقتی بعد از چند ماه زندگی به این نتیجه می رسی که تفاهم نداری ولی به خاطر مهریه نمی تونی طلاق بدی چون نداری باید رفت سراغ دومی باید این زنها بفهمن مهریه ضامن خوشبختیشون نیست باید جامعه به این نتیجه برسه که مهریه از ازدواج حذف بشه اگه دونفر همدیگرو دوست داشتن به زندگی ادامه بدن اگه نداشتن بدون هیچ مشکلی جدا شن نتیجه اون بهتر از وضعیتی که الان هست می شه .
پارسا
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
شما اگر بخواهي دختر دلبندت رو كه سرنوشتش برات از هر چيزي مهتره،شوهر بدي،حاضري با اين شرايط كه گفتي بديش؟ به خدا نه
رضا عباسی
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
کاملا درسته نظرت اما سمت دیگر ماجرا اینه که وقتی زنی مهریه ( معقول ونه سنگین ) نداشته باشه، مرد هروقت اراده کردبه راحتی خانم را مثل دستمال کثیف کنار میاندازه؛
به نظرمن جق برابر طلاق میتونه راه حل خوبی بجای مهریه باشه و اینکه زن بتونه گلیم خودشو از آب بیرون بکشه یعنی مثل مرد درآمد داشته باشه
میرحسین از مشهد
۰۷:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
حالم به هم خورد
بخدا گریم گرفته سر صبحی
چه کثافت کاری ها که نمیشه
شاید یکی بگه اقا اینا نصفش الکی طرف سر طنر گذاشته
اخه مگه نیست؟؟؟؟؟ خب هست دیگه
مردی که هر روز با یکیه
دختری که با مرد بیست سال بزرگتر از خودشه
حالم بهم خورد
فرارو لامصب این بحثو ببند روانیم کردی
فقط خدا رو شاکرم با هیچ دختری نبودم
با هیچ زنی نبودم
ونمیخوام هم باشم
که چی؟؟؟ الان تو وب خودم زنه اومده میگه من پای شوهرم وایستادم همه جوره محبتش کردم فهمیدم اقا رفته دوست دختر پیدا کرده
بیا درستش کن. گاوش زایید
یعنی حتی اگه ادم خوبی هم باشی هیچ تضمینی نیست هرزه گیرت نیاد
ناشناس
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
فرارو لامصب این بحثو ببند روانیم کردی
فرارو بزن +18 تا این دوستامون نیان بخونن!
ناشناس
۰۵:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
همه مردها ميگن ما با زنمان مشكل داريم و داريم طلاق ميگيريم. همه همينو ميگن تا رابطه با دختر حفظ بشه. اون دختر بي همه چيز هم بجاى اينكه بگه برو مشكلت حل كن يك وسيله ميشه كه شوهر ديگه مشكلشو فراموش كنه بجاى رفعش.دركنار اينها نبايد از منشيهاى دخترى كه زندگى دكترها رو خراب مىكنن گذشت.مردها هوسرانن قبول دخترها چرا وقتى ميدونن زن داره ول نمىكنن.
ناشناس
۰۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من مشاورم
چند سال قبل مدام دباره شیوع این روابط تذکر داده میشد, انکار میشد حتا وجوش
الانم اقایون سرشونو زیر برف نکنم
خیانت و تعدد رابطه تو خانوم ها هم به شدت زیاد شده.ما اقایون فم میکنم جمعیت زنا چند برابر مرداس؟
وقتی تو جمعیت مساوی مردها تعدد رابطه دارن یعنی زن ها هم دارن.
زن ایرانی
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من خودم از ابتدا زندگی رو با شوهر بیکارم شروع کردم و با تمام نداری ها و بداخلاقی هاش ساختم و حتی پله ترقی برای همسرم شدم الان شاهد خیانت همسرم هستم
شما بگید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا بهش محبت نکردم؟؟؟؟
حميد
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
بحث محبت نيست
اصلا موضوع براورده شدن نياز جنسي نيست
شما نهايت محبت را بكني و نياز شوهرت را براورده كني باز امكان اين مسائل هست
بحث نياز به تنوع طلبيه كه بدون استثنا خداوند درون مرد گذاشته
هركي بگه نه دروغ ميگه
اون مردهايي كه دنبال اين مسائل نميرن دو دسته اند يا از آبرو ميترسند يا فكر ميكنند از نظر شرعي اين كار گناهه
والسلام
ناشناس
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ذات بعضی مردها خرابه .
ناشناس
۰۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
زنها و دخترها یه جور پدر مردها رو در میارن، مردها هم جور دیگه.
اونا توی خیابون هر جور دلشون بخواد لباس میپوشن و عشوه گری و خودنمایی و جلب توجه میکنن چون ذاتشون اینجوری افریده شده و از این کار لذت میبرن، اما نمیدونن دارن پدر مردا رو در میارن. مردها هم تحریک میشن و با دروغ گفتن ارتباط برقرار می کنن و نهایتا ضربه میزنن چون ذاتشون اینجوری آفریده شده.
این قصه ربطی به ایران نداره، فراتر از مرزهاست. پس استارت کار رو موجود مونث میزنه. فرارو بدون سانسور چاپش کن و مثبتها رو بشمار :)
ناشناس
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
زنها با عشوه گری جلب توجه می کنند تا نیازشون به محبت رو رفع کنند چون مردها اینقدر ظاهربین هستند که جز زیبایی ظاهری و عشوه گری رو نمی فهمند بارها شاهد این بودم که آقایونی از سطحی بودن خانومها شکایت می کردند اما وقتی به خانومهایی که سراغشون می رفتند نگاه می کردی می دیدی که زن های سطحی دقیقا انتخاب خود اون آقایون هستند و نه پیشامد تصادفی، مردها زنی رو ترجیح می دهند که سطحی و به فکر خودآرایی هست چون در موقع انتخاب نفع کوتاه مدت رو می بینند زنها هم ظاهرا به منفعت بلند مدت فکر می کنند و پشتوانه مالی غافل از اینکه اون چیزی رو که بهش به چشم منفعت بلند مدت نگاه می کنند صرفا منفعت میان مدته ... مشکل چیه؟ مشکل اینه که ما فکر می کنیم اخلاقیات قید و بندهای دست و پاگیر و تشریفاتی هستند که میشه یواشکی دورشون زد و با زرنگی خوشبخت شد، غافل از اینکه اخلاق در اومانیستی ترین شکلش هم حاصل تبلور اصولیه که انسانها بر اساس تجربه قرن ها زندگی برای تنظیم بهتر روابط بین فردی بهش رسیدند. مشکل اینجاست که ما باور نداریم بی اخلاقی فقط در کوتاه مدت می تونه ما رو خوشحال تر کنه چه زن باشیم چه مرد.
یه دختر
۰۱:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
کاش همه میتوانستند راحت ازدواج کنند و زندگی کنند. کاش کسی حال اون دختری که به این رابطه تن می داد رو می فهمید. نیاز عاطفی..نیاز به تکیه گاه داشتن..هم صحبت داشتن..آدم باید این نیاز هاش برطرف بشه که بتونه زندگی کنه...والا خیلی از این خانم ها نمی خواهند زندگی کسی رو به هم بزنند..اما نمیدونن چی کار کنن..به کی اطمینان کنن...مردم خوب کشورم...اگر دیدین دختری یا پسری مجرده ..کمک کنید ازدواج کنه..براشون مورد پیدا کنید..این درد به دست خودمون باید درمون بشه...و خواهشا تا جای کسی نیستید راحت قضاوت نکنید که خدای نکرده ممکنه خودتون یا عزیزانتون هم به همین مساله دچار بشن
یاس
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
اکثر نظرات رو خوندم ...

این جور که میگن شهر شلوغ نیست
همه حرف ها (عشق ها) دروغ نیست
یه دختر
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
حتی اگه بمیرم به این سمت نمیرم- خدارو شکر - خدایا خودت مواظبم باش
ناشناس
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
دعا کن شوهرت به این سمت نره!!!
ناشناس
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
تو جامعه اي كه روز به روز زنهاش بي حيا تر مي شن و مرداش چشم چرون تر اين اتفاق ها طبيعيه.
زهرا
۲۳:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من واقعا متاسفم برای زندگی هایی که حتما با عشق و علاقه آغاز شده ولی به دلیل عدم توانایی در حل مشکلات زناشویی, برای به اصطلاح حل مشکل, راحت ترین راه رو انتخاب می کنند و خیانت می کنند و جای تعجب است که خیلی کارشون و موجه نشون میدند.
این واقعا اسف باره!
اگر فقط هفته ای دو ساعت هزینه کنند و پیش مشاور برن, دوباره می تونن یه زندگی خوب بسازند ولی این کار و نمی کنند وخیانت می کنند, به همین راحتی.
متاسفم برای آدم هایی که برای اینکه علاقه و عشق اولیه شون دائمی بشه هیچ تلاشی نمی کنند و خیلی راحت مثل عوض کردن لباسشون معشوقشون رو عوض می کنند. متاسفم برای آدم هایی که تن به رابطه ای با کسی میدهند که نتوانسته از پس زندگی خود بر بیاید و توانسته به همسرش خیانت کند.
انسان بودن واقعا نیاز به تمرین و تلاش دارد.
بیهقی
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
مشاور؟ من یکبار به یک مشاور مراجعه کردم و کم کم باهاش دوست شدم. بعدا متوجه شدم که نامبرده با غالب مراجعانش دوست شده و میشه و اساسا مرکز مشاوره اش در همین راستا تاسیس شده!
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من برای موردی متفاوت به مشاور مراجعه کردم.طرف خودش مشکل داشت.حالا ادم حسابی هم مثلا بود.خلاصه سر هر چیزی میگفت خوب راه حل خودت چیه؟
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
آقا یا خانوم بیهقی بازم صورت مسئله رو پاک کردین.
همیشه رابطه ای که شروع می شه به خاطر پالس مثبتی است که دو نفر برای هم میفرستند. پس ببینید چطور انقد راحت آدم های غریبه قسمتی از زندگی شخصی شما می شن
یک مشاور خانواده
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
همه مشاورا اینجوری نیستن بین همه گروه ها آدم ناجور هم پیدا میشه.دکترا هم بینشون اینجور آدمایی دارن پس نباید پیش دگتر هم رفت با این استدلال شما.روحانی توشون اینجوری پیدا میشه!!!
نگار
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
واقعیت تلخی که وجود داره و رو به گسترش است.
من یک دخترم و برای من چندین بار این اتفاق افتاده , و هربار مردها بدون صداقت با دروغ خودشونو مجرد معرفی کردن و من بعد از چند ماه متوجه شدم.
حتی یکبار واقعا دلبسته شده بودم که خیلی برام سخت بود, ولی به طرف مقابلم گفتم اگر تو بعنوان شوهر زنی که برات فرزند آورده و این همه محبت در حقت داره می تونی در حق همسرت خیانت کنی , من بعنوان یک زن نمی تونم به همجنس خودم که روحشو می شناسم خیانت کنم.
بخدا این خودخواهی بزرگی است که مردها فقط به فکر خودشون هستند , با اون چند نفر وقتی که صحبت می کردم , همشون می گفتند ما باهم مشکل داریم ولی هیچکدومشون برای رفع مشکل زندگیشون وقت نذاشته بودن, صبر نکرده بودن, فقط دنبال راحت ترین راه بودن,

بخدا این دنیا جواب نامردی هارو میده , چرا مردم ما خدارو فرااموش کردن , خیلی از زن ها دارن از مردها انتقام می گیرن , خیلی حتی خیانت زنان به مردان زیاد شده ,
آخه به کحااااااااااااااا داریم میریم ؟
آهسته
آهسته
کمی صبر کنید , چه شما که آقا هستید , و تو فکرتون این چیزاست , چه شما که خانومی و د راین موقعیت هستی کمی فکر کافیه , وجدااااان هایتان را چطور فریب می دهید؟؟؟

دعا می کنم خدا وجدان ها را بیدار کنه و از زنگار بسته شده پاک کنه ... به خودتون بیایید , انساااانیت داشته باشید.
فرشاد
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
به نکته خوبی اشاره کردید، وجدان، متاسفانه خیلی از زنان و مردان این سرزمین رفتن تو تنظیمات روحشون و گزینه وجدان رو disable کردند.
ایتالیا ایتالیاست
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
این جور دخترا همش فکر پولن آهن پرستای مزخرف . دخترای اهل زندگی مادرهای ایثارگره ما بودند نه این بدرد نخورای آشغال.
یه دختر
۲۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
حتی اگه بمیرم به این سمت نمیرم- خدارو شکر - خدایا خودت مواظبم باش
حمید
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
درود به شرفت خانوم
سعید
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
چه خبره؟گرخیدم،دو روز طول می کشه همه کامنت ها رو بخونی
ناشناس
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
یک پسر مجردم. به خاطر پول پرستی که در این زمونه بین جمعیت کثیری از نسوان ایرانی فراگیر شده، تصمیم دارم خارج از کشور ازدواج کنم.
امير
۱۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
به نظر همه چيز درحال عوض شدنه ما به اعتقاداتمان هم معتقد نيستيم - قرآن با مفهوم يادتون نره - من خودم چوب خداروخوردم برام دعا كنين
نيلوفر
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
فرارو سيستمم مشكل داشت دير كامنت گذاشتم لطفا كامنت رو بزار.
نيلوفر
۱۸:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
سلام . منم يه دختر مجردم و درگير اين رابطه ام و ميخوام تموم كنم هميشه دلايل زيادي واسه تموم كردن داشتم ولي شايد ذهنم محدود بوده و اينقدر قدرت نداشته كه همه رو مث فرارو اين جا جمع كنه و حس خوبي دارم و تشكر ميكنم كه اين فضا رو فراهم كرديد. و ميخوام بگم كه ماها اونقدرا هم وحشتناك نيستيم خانوما نفرين ميكنن. شايد يه اكثريتي دنبال پول باشن و يه اكثريتي از اقايون هم دنبال رابطه جنسي ولي واقعا همش اين نيست. نميخوام بگم با اون دلايل ديگه بي گناهيم.ولي.. من با نظر يكي از اقايون خيلي موافقم كه ميگفت ما ادما در واقع حيوونيم ولي خب نوع عالي ترش كه اخلاقيات و احساسات وضع كرده و منم الان به جايي رسيدم كه ميخوام احترام بزارم به اخلاقياتي كه تا الان وضع شده و احساسات انساناي ديگه كه به اين اخلاقيات بسته هست. و ميخوام احترام بزارم به همسر اون كه يه انسانه كاملا شبيه من. شايد از نظر اون من برتريايي نسبت به همسرش دارم ولي همسر اون هم به خاطر محيط و شرايطو و فشاراي روحي و ژنيتكي جبري كه درون ذهنش بوده و جايي نبوده كه بتونه راحت مطرحش كنه و حلش كنه طوري شده كه از نظر اون تقصير داره ولي هيچوقت اين حق رو نميدم و بارها ازش خواستم كه صحبت كنه و بهش كمك كنه. من خودم دختري هستم كه نه دنبال پولم و نه گرفتن اون مرد و واقعا هم تعهد و اخلاقيات واسم مهم هستن. ولي خب نميدونم توجيهي ندارم وقتي شروع كردم رابطه رو اصلا با اين قصد نبود كه دوستي باشه ما همكلاس بوديم و رابطه صميمانه اي داشتيم و مثل همه انساناي ديگه نيازهاي روحي و روواني و جنسي هم داشتيم. من دوست داشتم يه تكيه گاه داشته باشم يكي كه باهاش ارامش داشته باشم و اين نيازو درون خودم حس ميكردم ولي هيچوقت حق اين رو نداشتم كه با يه مرد متاهل اين ها رو در ميون بگذارم. ولي خب دوستي ما مراحلي داشت كه نميخوام توجيه كنم ميدونم كه بايد با يه دوست دارم گفتن تمومش ميكردم ولي نميدونم ضعيف بودم نميدونم چه چيزاي درونم بود كه هنوزم دنبالشون ميگردمو دركشون نكردم نميدونم خودخواهي بود جبر بود هيجان بود فداكاري بود تنوع بود نميدونم اسمشو چي بزارم باز هم ادامه دادم و هر مرحله كه ميگذشت من از يه سري ارزشا كه هميشه واسم تعريف كرده بودن و خودم هم به خوب بودنشون اگاه بودم گذشتم و هر مرحله كه ميگذشت بيشتر بهش وابسته ميشدم و دوسش داشتم ولي ارامشم هم همزمان بيشتر گرفته ميشد و دعواهامون هم بيشتر ميشد و هر جمله و لذت و لحظه عاشقانه اي واسم زير سوال ميرفت كه حق من نيست و واقعي نيستن و من الان دارم حق يه انسان ديگه رو ميگيرم و تا الان هم كهه چندين سال گذشته درونم اروم نيست با اينكه دختر قوي بودم ضعيف شدم . اون نميتونه از همسرش جدا بشه به خاطر وابستگي و فرزند و همينطور احساس همسرش و تربيت و جايگاهي كه الان خودش داره و محيط ايران كه جدا شدن هزينه هاي روحي و مادي زيادي واسه خودش و همسرش و فرزندش داره و من هم واقعا اين رو نميخوام و هرگز هم حاضر نيستم و وجدانم اجازه نميده اينطور بشه و از اين نظر كاملا دركش ميكنم . ولي خب منم يه انسانم خودخواهم .حمايت ميخوام . عشق ميخوام ارامش ميخوام و اين امكان نداره من تنهايي اين هزينه ها رو بدم و قلبم كه حق سوخته شدن هم نداره بسوزه كه اون الان كنارم نيست و جاي ديگه هست. فقط به اون دسته از دخترايي كه شبيه منن البته نه اون عده اكثريت جنسي پولي ميخوام بگم كه من اين راه رو رفتم درسته چيزي به اسم عشق (البته واسه ما چون گناهكاريمو و حقي نداريم نوع سطحيش) مياد ولي ارمش ميره ارزشا رو زير پا ميزاريد و هر لحظه درونتون اتيش ميگيره و ادامه نديد . سخته عشق و عادت و دلبستگي از بين بره و خودم هم هنوز نتونستم وارد اين راه بشم ولي بياين سعي كنيم احساسات دخترونه رو كنترل كنيم و واقع بين باشيم و هزينه هايي كه هم واسه خودمون و هم طرف مقابلمون و خانوادش در برداره رو ببينيم. من از الان تموم ميكنم و از اون هم ميخوام بياد فرارو و كامنتتم رو بخونه و درك كنه كه عشق واقعي من نيستم و اون احساسات و لحظه ها و هيجانا ميگذرن و عشق واقعي توي اون محيطيه كه 20 سال پيش با عشق با همسرش ساخته و ميتونه از من دل بكنه و اين قدرتو ميتونه داشته باشه كه با همسرش صحبت كنه و بگه كه چه چيزايي از زندگي ميخواد و اگر هم درون خودش هنوز بزرگ نشده و دنبال يه چيزاي ديگه اي هست من نيستم.


"اون عشقي كه همه ميگيم هورمون خشك و خاليه"

" عشق واقعي احترامه تعهده درك متقابله صداقته در جريان اين ها اون هورمون هاييم كه فراموش شده ترشح ميشن" :)
يك تجربه
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
نيلوفر عزيز بهتره به خودت مسلط باشي و بهترين كار رو داري انجام ميدي، به نظر با تجربه اي كه كسب كردي دنبال يه آقاي مجرد باش و مطمئنم با احساسات پاكي كه داري رابطه موفقي خواهي داشت، به اميد روزي كه در ايران ابراز محبت از سمت خانومها به آقايون جا افتاده باشه.
نيلوفر
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
سلام . منم يه دختر مجردم و درگير اين رابطه ام و ميخوام تموم كنم هميشه دلايل زيادي واسه تموم كردن داشتم ولي شايد ذهنم محدود بوده و اينقدر قدرت نداشته كه همه رو مث فرارو اين جا جمع كنه و حس خوبي دارم و تشكر ميكنم كه اين فضا رو فراهم كرديد. و ميخوام بگم كه ماها اونقدرا هم وحشتناك نيستيم خانوما نفرين ميكنن. شايد يه اكثريتي دنبال پول باشن و يه اكثريتي از اقايون هم دنبال رابطه جنسي ولي واقعا همش اين نيست. نميخوام بگم با اون دلايل ديگه بي گناهيم.ولي.. من با نظر يكي از اقايون خيلي موافقم كه ميگفت ما ادما در واقع حيوونيم ولي خب نوع عالي ترش كه اخلاقيات و احساسات وضع كرده و منم الان به جايي رسيدم كه ميخوام احترام بزارم به اخلاقياتي كه تا الان وضع شده و احساسات انساناي ديگه كه به اين اخلاقيات بسته هست. و ميخوام احترام بزارم به همسر اون كه يه انسانه كاملا شبيه من. شايد از نظر اون من برتريايي نسبت به همسرش دارم ولي همسر اون هم به خاطر محيط و شرايطو و فشاراي روحي و ژنيتكي جبري كه درون ذهنش بوده و جايي نبوده كه بتونه راحت مطرحش كنه و حلش كنه طوري شده كه از نظر اون تقصير داره ولي هيچوقت اين حق رو نميدم و بارها ازش خواستم كه صحبت كنه و بهش كمك كنه. من خودم دختري هستم كه نه دنبال پولم و نه گرفتن اون مرد و واقعا هم تعهد و اخلاقيات واسم مهم هستن. ولي خب نميدونم توجيهي ندارم وقتي شروع كردم رابطه رو اصلا با اين قصد نبود كه دوستي باشه ما همكلاس بوديم و رابطه صميمانه اي داشتيم و مثل همه انساناي ديگه نيازهاي روحي و روواني و جنسي هم داشتيم. من دوست داشتم يه تكيه گاه داشته باشم يكي كه باهاش ارامش داشته باشم و اين نيازو درون خودم حس ميكردم ولي هيچوقت حق اين رو نداشتم كه با يه مرد متاهل اين ها رو در ميون بگذارم. ولي خب دوستي ما مراحلي داشت كه نميخوام توجيه كنم ميدونم كه بايد با يه دوست دارم گفتن تمومش ميكردم ولي نميدونم ضعيف بودم نميدونم چه چيزاي درونم بود كه هنوزم دنبالشون ميگردمو دركشون نكردم نميدونم خودخواهي بود جبر بود هيجان بود فداكاري بود تنوع بود نميدونم اسمشو چي بزارم باز هم ادامه دادم و هر مرحله كه ميگذشت من از يه سري ارزشا كه هميشه واسم تعريف كرده بودن و خودم هم به خوب بودنشون اگاه بودم گذشتم و هر مرحله كه ميگذشت بيشتر بهش وابسته ميشدم و دوسش داشتم ولي ارامشم هم همزمان بيشتر گرفته ميشد و دعواهامون هم بيشتر ميشد و هر جمله و لذت و لحظه عاشقانه اي واسم زير سوال ميرفت كه حق من نيست و واقعي نيستن و من الان دارم حق يه انسان ديگه رو ميگيرم و تا الان هم كهه چندين سال گذشته درونم اروم نيست با اينكه دختر قوي بودم ضعيف شدم . اون نميتونه از همسرش جدا بشه به خاطر وابستگي و فرزند و همينطور احساس همسرش و تربيت و جايگاهي كه الان خودش داره و محيط ايران كه جدا شدن هزينه هاي روحي و مادي زيادي واسه خودش و همسرش و فرزندش داره و من هم واقعا اين رو نميخوام و هرگز هم حاضر نيستم و وجدانم اجازه نميده اينطور بشه و از اين نظر كاملا دركش ميكنم . ولي خب منم يه انسانم خودخواهم .حمايت ميخوام . عشق ميخوام ارامش ميخوام و اين امكان نداره من تنهايي اين هزينه ها رو بدم و قلبم كه حق سوخته شدن هم نداره بسوزه كه اون الان كنارم نيست و جاي ديگه هست. فقط به اون دسته از دخترايي كه شبيه منن البته نه اون عده اكثريت جنسي پولي ميخوام بگم كه من اين راه رو رفتم درسته چيزي به اسم عشق (البته واسه ما چون گناهكاريمو و حقي نداريم نوع سطحيش) مياد ولي ارمش ميره ارزشا رو زير پا ميزاريد و هر لحظه درونتون اتيش ميگيره و ادامه نديد . سخته عشق و عادت و دلبستگي از بين بره و خودم هم هنوز نتونستم وارد اين راه بشم ولي بياين سعي كنيم احساسات دخترونه رو كنترل كنيم و واقع بين باشيم و هزينه هايي كه هم واسه خودمون و هم طرف مقابلمون و خانوادش در برداره رو ببينيم. من از الان تموم ميكنم و از اون هم ميخوام بياد فرارو و كامنتتم رو بخونه و درك كنه كه عشق واقعي من نيستم و اون احساسات و لحظه ها و هيجانا ميگذرن و عشق واقعي توي اون محيطيه كه 20 سال پيش با عشق با همسرش ساخته و ميتونه از من دل بكنه و اين قدرتو ميتونه داشته باشه كه با همسرش صحبت كنه و بگه كه چه چيزايي از زندگي ميخواد و اگر هم درون خودش هنوز بزرگ نشده و دنبال يه چيزاي ديگه اي هست من نيستم.
خاموش
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
شما دخترها و حالا دیگر زن شده ها موجودات پیچیده ای هستید. و از نظر من کمی ترسناک. من از آنجایی که در فک و فامیل و آشناها دختر هم سن و سال نداریم و دوران کارشناسی هم سرم در لاک خودم بود هیچ وقت فرصت برقرای ارتباط با جنس مونث را نداشته ام، الان به شدت نگران نیم گم شده خودم هستم الان داره چیکار می کنه یعنی؟؟ خدا می دونه.
نيلوفر
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
آقاي خاموش اجازه نميدم و لطفا توهين نكنيد من يه دخترم با تمام بلندپروازي ها و ارزوهايي كه دارم . بله من اشتباه كردم ولي آيا شما درون و محيط و تربيت و احساسات و علايق حالا درست يا غلطي كه واردم كردند رو داشتيد كه اينطور خطابم ميكنيد.تو براساس درونيات خودت داري به من حمله ميكني و من ميخوام كه اگاه بشي.
اين رابطه واسه من درساي بزرگي داشت و من خودمو نميشكنم به خاطرش به جاش من سعي ميكنم تلاش كنم يه محيط بهتر بسازم و اين دركو بدم به اطرافيانم بدون اگاهي بهم حمله نكنند.
فرشاد
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ای کاش شما دختر خانوم ها موقع برقراری ارتباط با یک مرد متاهل یه لحظه فکر کنید اگر پدر خودتون همچین کاری بکنه چه حالی بهتون دست می ده، نکنید از این کارا
يك تجربه
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
خاموش جان نگران نباش، بهتره خودت هم چند رابطه تجربه كني، مشكل اعظم ما ايراني ها نداشتن رابطه و شروع زندگي با ولع و يك دنيا عقده جنسي هست، اگر ما عقده هاي جنسي مون رو برطرف كنيم، مطمئن باش ازدواج رو با ديد بازتري سراغش ميريم و فقط دنبال اميال جنسي در طرف مثابل نيستسم و چيزهايي مهمتري مثل اخلاق و تعهد برامون مهم ميشه و قطعا زندگي موفقي را شروع خواهيم كرد، به امي روزي كه ميل جنسي نياز اوليه جواناي ما در ازدواج نباشه.
خاموش
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
خانم نیلوفر ، بعد فشار دادن کلید ارسال خودم متوجه شدم که پاسخم غیر مودبانه بود، درست نبود با کسی که صادقانه صحبت کرده اینطور با کنایه حرف بزنم. خیلی معذرت می خوام.
ناشناس
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من خانمی هستم عاشق شوهرم و بچها و زندگی اما شوهرم این رو درک نمیکنه یا به قول خودش درک میکنه ام شیطنت مردانه اجازه نمیده .من دو بار خیانت همسرم را با چشم و گوش خودم دیدم و شنیدم با این وجود موندم و زندگی کردم و چون عاشق شوهرم هستم اما امیدوارم بار سومی نباشی که دیگه نمیتون بمونم و دوباره شاهد باشم
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ولي اگر برعكس بود چي مي شد، خدايا به ما ايراني ها بينش درست زندگي كردن رو بده
ناشناس
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
شاید دوستش داشته باشی اما دیگه عاشقش نیستی .
منم تو موقعیت شما بودم .دیگه بهش اعتماد ندارم .
سامان
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
مردی 30 سالم پنج ساله که فوق لیسانس گرفتم و هنوز نه شغل دارم و نه سرمایه...قید ازدواجو زدم...چه کار میشه کرد..بدون شغل و کار همه آرزوهای دوران زندگیت پوچ میشه..پوچ
در همه ی این بحث ها در مورد روابط خارج از ازدواج بیشتر مسائل اقتصادی نهفته ست..
ناشناس
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
رکوب شدن نیز جنسی دلیل اصلی اینگونه روابط است وبقیه دلایل فقط بهونه
دهه هفتادى
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من با هر دخترى كه حرف ميزنم فكر پول و ماشينو.... مرداهم كه.... واقعا بعضى اوقات حس ميكنم هيچكس عاطفه نداره خدايا چرا ادما اينجورى شدن هيچكس دنبال احساس يا عشق واقعى نيست همه فكر خودشونن
سارا
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
ما دخترا باید خودمون هوای هم جنسامونو داشته باشیم -نباید به هم خیانت کنیم -ترم آخر که بودم یکی از استادام که فارغ التحصیل شریف بود و برای دکترا میخواست بره استرالیا بهم پیشنهاد ازدواج داد-گفت داره از خانومش جدا میشه -جوان هم بود و بچه هم نداشت-موقعیت خوبی بود ،هم میتونستم از ایران برم و هم از نظر مالی تامین بودم-منتها وجدانم نذاش،چون با خانومش صحبت کردم و با اینکه سعی میکرد خودشو سرد نشون بده اما فهمیدم به شوهره علاقه داره -
یه طوری باشید که شب راحت خوابتون ببره.
ناشناس
۰۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
دمت گرم
ناشناس
۰۳:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
يعني استادت فوق ليسانس بود و حق التدريس!!!!پس آس و پاس بود و اين خانمش بود كه ميخواست ازش جدا بشه، حداقل سن استادت هم بايد 35 سال بيشتر باشه.....تازه هرچي از حق التدريس تو اين سال ها جمع كرده بود ميخواست ببره استراليا به خرج دكتري پولي بكنه.......تو هم كه تيز بودي جواب منفي دادي.........سارا مي بيني من چه كارگاه گجتي هستم كه سابقه استادت رو واكاوي كردم.
ناشناس
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
مرسی
سعدی خوزستانی
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
سعدی علیه الرحمه می فرماید : ای دوست زن نوکن به هر بهار

که تقویم پارینه نیاید بکار !!!! خوب بید !!!
ناشناس
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
خیلی خوب بید
ناشناس
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من یک جوانی هستم که درس خوندم و قصد تعریف ندارم شعور و شخصیت خاص خودم رو دارم ! اصلا علاقه ای به شاخه به شاخه کردن ندارم و شدیدا در خودم نگاه به خانوم ها و فکرهای غلط به ناموس مردم رو سرکوب کردم ! قصد ازدواج دارم ولی وقتی دختر خانوم ها اینقدر اهل بی بند و باری شدن و پول پرستی بینشون بیداد میکنه به قول گفتنی شهید حیا و مرام خودم شدم ...
فرشاد
۲۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
آره والا. البته یه چیزی هم هست ما پسرها و مردها هم می خواهیم طرفمون سانتی مانتال باشه هم کدبانو باشه هم دارای همه فضایل اخلاقی و انسانی و فقط چشمش به مرام و معرفت ما باشه. نداریم که داداش یه همچین موردی.سانتی مانتال می خوای باید یه حساب بانکی پر و پیمون داشته باشی و قید شعور و فضایل اخلاقی رو بزنی.
ناشناس
۱۸:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
در تائید نظر آقا فرشاد اگه سانتی مانتال میخوای اون وقت میشی مثل اون آقا که تو کامنتش میگه ساعت ده شب از سر کار میره خونه شام هم از بیرون می خره ظرف ها رو میشوره بچه رو می خوابونه و.....
ماشاالله خانمیه واسه خودش!!!!!
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
فقر , فقر , فقر ( علت بدبختی مردم ما )
علي
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
خوش بحال خارجي ها اول بچه دار ميشن بچه كه بزرگ شد بعد ازدواج ميكنن خيانت خيلي كم تر ميشه اينطوري چون قلبا با هم ازدواج كردن
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
اگه قراره در این مورد حرف بزنیم باید شفاف حرف بزنیم علت اصلی و مهم این رفتارها مسائل جنسی است متاسفانه این آدم ها از نظر اخلاقی دچار انحطاط هستند هم مرد و هم زن زنها نیاز مادی رو سپری کردن که پشت اون هرزگی خودشون رو پنهان کنند و مردها هم بی توجهی یا کمبود محبت رو سپری کردن که بی بند و باری و بوالهوسی خودشون رو پنهان کنند . من خودم قربانی این اتفاق شدم به شوهرم بیش تر از چشمهام اعتماد داشتم اون هم همیشه میگفت اگه یه بار دیگه به دنیا بیام باز با تو ازدواج میکنم و ... تا این اینکه یه روز وقتی یه پیامک داشت رفتم گوشی رو بهش بدم اتفاقی پیامک رو لاز کردم دیدم ابتدای اون این طوری شروع شده که عزیزم عشم و... دیگه in box رو باز نکردم ولی از همونجا فهمیدم وقتی پیامک های دیگه رو خوندم دلم خیلی سوخت هیچ وقت با اون ادبیات به من پیامک نداده بود . باورش خیلی سخت بود اولش منکر شد ولی بعد گفت در حد چند تا پیامک بوده همین تمومش می کنم دنیا جلوی چشمهام تار شد اما چند ماه بعد این کار رو با ایمیل انجام داد وقتی فهمیدم گفت دیگه تمومش میکنم خواست که ببخشم حالا هم ادعا میکنه تموم شده برای همیشه اون برای من مرده اما زندگی من دیگه مثل سابق نیست اعتمادم بهش از بین رفته جالبه بدونین اون دختر وضعیت مالی خوبی داشت شاید از شوهر من بهتر
فرشاد
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
عجب. این زنها موجودات عجیبی هستند
داغون
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
فرارو از این بحثها بازم بزار که مشکل بسیاری از مردها و زنهای جامعه ماست.من مردی 35 ساله ام و با توجه به اینکه همسر و بچه هامو خیلی دوست دارم ولی هنوز با عشق قبلیم ارتباط دارم و خدا رو قسم که من بارها با تمام وجود خواستم با عشقم هم به خاطر خودم و هم بخاطر خودش جدا بشیم و شدیم ولی بعد از مدتی دوباره ارتباطمون از سر گرفته شد.به خدا نمی دونم چی کار کنم وقتی هست عذاب وجدان برای زنم دارم وقتی نیست انگار تمام دنیا روی سرم خرابه نمیدونم چی کار کنم.تو روخدا بدو بیرا بهم نگید و با نطراتتون کمکم کنید.دوباره ممنونم فرارو از این بحث خوبت.
فرشاد
۲۳:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
دوست عزیز کاریش نمی تونی بکنی. فقط یه کاری کن نه سیخ بسوزه نه کباب. و من الله توفیق.
ناشناس
۱۷:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
خوب چرا با همون ازدواج نکردی؟تکبیفت رو با خودت معلوم کن.
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
صد رحمت به زنان خیابانی باز تکلیفان با خودشان معلوم است
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
70 ميليون به خوبي و خوشي در يك مملكت اسلامي داريم زندگي مي كنيم همين.
مرد ایرانی
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
به این موضوع باید ریشه ای نگاه کرد و ریشه ای نسخه تجویز کرد.
مردای متاهلی که میرن دنبال خانم های دیگه ، اصولا به 3 دسته تقسیم می شن
1-مردایی که هوسن بازن و مرض جنسی دارن
2-مردایی که از ارتباط با همسرشون به هیچ وجه لذت نمی برن
3-مردای تنوع طلبی که زنشونو دوست دارن ولی دلشون می خواد موردهای دیگه هم تجربه کنن که کلا این مردها یه خورده شیطنت توی وجودشون هست
در مورد دسته اول تنها راه حل موجود ایجاد خانه های عفاف برای این افراد هست که مرض جنسیشون رو از اون طریق درمان کنن. که هم باعث گسترش ارتباط با طرف مقابلوشون نمیشه و هم به زندگیشون لطمه وارد نمیشه
-مردای دسته دوم مردایی هستن که زندگیشون رو باختن و هیچ رقمه هم درست نمی شه. اینا باید هر چه زود تر جدا شن
-اما دسته سوم که خیلی هم زیاد هستن باید یه راه حل اساسی در موردش پیدا کرد. به نظر من این مردا باید دنبال خانم هایی باشن که توی یه رابطه خیلی نمی مونن. مثلا 4 و 5 ماه با طرف هستن و بعدش باید جدا بشن.مردای این شکلی هم به این صورت راضی ترن.
اما ریشه این موضوع توی محدودیت ها و مشکلاتی هستن که توی مملکت ما بهش پرداخته نشده. اما بهترین روش ایجاد خونه های عفافه.
و من الله توفیق....
ناشناس
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
ريشه تمام اين موارد(چه ارتباط زن متاهل با مردان ديگر و چه مرد متاهل با زنان ديگر) در عدم وجود ازادي ارتباط در كشوره، همه حريص هستن، اكثرا ً‌فكر ميكنن ديگران لذتي غير از آنچه طرف مقابلشان هست به آنها ميده و متاسفانه اينه كه اوضاع جامعه ما اينه.
ناشناس
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
کسی که با دیدن کمترین کوتاهی از جانب همسرش دنبال روابط موازی میره نه معنای ازدواج رو میدونه و نه معنای تعهد و انسانیت را.
آقای بنفش
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
بازهم ممنونم از فرارو..این مطلب و کامنتهاش چشم منو باز کرد. من امروز رو جوره دیگه شروع کردم. و از دست وسوسه هایی که میتونست خانمان سوز باشه نجات پبدا کردم. مردای متاهل زمانی که پشیمون شید دیگه هیچ چزی مثل قبل نمیشه. مثل کاغذیه که مچالش کرده باشی. عمرا اگه بتونی مثل روز اول دربیاریش
ناشناس
۲۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
میشه. کافیه یه ذره کاغذ نم بخوره هنوز خشک نشده بذاریش لای یک کتاب بزرگ و کتابم بذاری زیر کتابها یا چیز سنگین. بعد از چند مدت مثل روز اولش میشه
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
کاش به جایه این همه مدرک که دست جوونا میدادن یه جا درس زندگی.........جوانمردی ......وفا و عشق میدادن..........همه ماشالا تحصیلات بالا داریم ......ولی یه مشکل کوچیک تو زندگی رو حل نمی کنن .........میشه یه معضل بزرگ .........دور شدن از هم ......سردی ........بعد هم روابط موازی .......ا
خدا این عقل و زبون رو داده ازش استفاده کنیم.......
معصومه
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
به نظر من این بحث و تعداد کامنت های اون خیلی معنی دار هست..........
سیمین
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
متاسفم برای همه ی اون زن هایی که به خاطر منافع خودشون , زندگی و خوشبختی یک زن دیگه رو به گند می کشن , چون مردها شاید درک نکنن ولی زن ها چون خودشون احساسات زنانه دارن می فهمن که یه زن وقتی می فهمه مردی که در سختی ها و نداری ها باهاش همراه بوده حالا که به جایی رسیده و پولدار شده خیلی راحت بهش خیانت کرده و رفته سراغ یه زن دیگه , چه احساسی بهش دست میده !!!! و از همه مهمتر که فقط یه احمق وارد رابطه با یه مرد متأهل میشه چرا که چنین کسی به هیچ وجه قابل اطمینان و لایق عشق نیست چون همون طوری که به زن اولش خیانت کرده بدون این که حتی ککش بگزه به شما هم خیانت میکنه و میره سراغ یکی دیگه چون مرد بی وجدان و بی اخلاق که سیرمونی نداشته باشه اگه هزار تا هم زن داشته باشه , همیشه می تونه یکی بهتر از زن خودشو دوباره پیدا کنه و از اون جایی که هیچ تعهد و اعتقاد اخلاقی و مذهبی ای هم نداره دوباره عین آب خوردن خیانت میکنه!!!! و اون مردهای لاقید که به بهانه ی این که زنم بهم توجه یا محبت نمی کنه و یا دیگه مثل قبل زیبا یا جالب نیست به خودشون اجازه خیانت رو میدن باید بدونن که خیلی از شما مردها هم نه به زنتون محبت می کنید و نه بهشون توجه می کنید و نه قدر زحماتشون رو می دونید و نه دیگه از نظر ظاهری براشون جالب هستین , ولی آیا این دلیل میشه اونا به شما خیانت کنن؟! اگه یه روز زن شما بیاد به شما بگه چون تو به من توجه نکردی من با یه مرد دیگه دوست شدم شما می گین تو حق داشتی چون من بهت محبت نکردم ؟! نخیر می گین تو یه هرزه ی از خدا بی خبری که فقط به دنبال بهانه برای رفتن به سمت گناه و خیانت می گشتی !!! و تازه خیلی خنده داره که یه عده میگن چون در ایران به پسرها اجازه ی روابط جنسی قبل از ازدواج با دختر ها داده نمیشه باعث میشه که عقده ای بشن و بعد ازدواج خیانت کنن!!! چون در کشورهای غربی همه از ١٣ یا ١۴ سالگی روابط جنسی با جنس مخالف رو تجربه کردن و قبل از ازدواج هم هزار تا دوست پسر و یا دوست دختر کهنه کردن ولی آیا این باعث میشه که بعد از ازدواج خیانت نکنن؟! در جایی خوندم که ٧۴ درصد طلاق های که در آمریکا ثبت شده به دلیل خیانت طرفین به هم بوده !!!!! چون کسی که با صد نفر از جنس مخالف قبل از ازدواج دوست بوده تنوع طلب و لاقید شده و بعد از ازدواج هم دیگه نمی تونه فقط به یه نفر رضایت بده و برای همیشه به اون وفادار بمونه چون هر چقدرم که عقده هاش رو خالی کرده باشه بازم می تونه یکی بهتر از زنش رو بعد از ازدواج پیدا کنه و چون هیچ تعهد اخلاقی و مذهبی ای هم نداره خیلی راحت خیانت میکنه !! فقط کافیه که به آمار طلاق به دلیل خیانت و از هم پاشیدگی خانواده ها در جوامع غربی توجه کنید تا ببینید که دقیقا همین چیزیه که من می گم!!! هیچ چیز به جز وجدان و ایمان در جوانی نیست که انسان رو چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج سالم و وفادار نگه می داره و کسی که با توجیه و بهانه به خودش اجازه ی خیانت رو میده هیچ وقت نمیتونه عشق واقعی و همسر دلخواهش رو پیدا کنه. به همه ی آقایونی هم که به بهانه ی این که زنم بهم توجه نمی کنه به دنبال هوسرانی و خیانت میرن توصیه می کنم که فیلم ( من همسرش هستم ) رو ببینن!!! که داستانش راجب مردیه که به زنش خیانت میکنه ولی بعد از یه مدت احساس میکنه که زنش هم به اون خیانت کرده !! و اون موقع تازه می فهمه وقتی کسی بفهمه که همسرش بهش خیانت کرده چه احساسی بهش دست میده !!! از خدا بترسید که حق الناس فقط دزدی کردن و یا مال دیگران رو بالا کشیدن نیست کسی که دل دیگران رو می شکونه و یا از اعتماد همسرش نسبت به خودش سوء استفاده می کنه باید اون دنیا جوابگو باشه ولی افسوس که یه عده فقط به دنبال هوسرانی و خوشگذرانی در این دنیا هستن انگار نه انگار که آخرتی هم هست!!!!! خدا جای حق نشسته و چوب خدا صدا نداره و آقایون محترم , زنی که به خاطر پول با شما ازدواج کنه به خاطر یکی پولدارتر از شما بهتون خیانت میکنه !!! و زنی که فقط در خوشی ها و پولداری با شما همراهه وقتی که پیر و مریض شدین و به یه همراه با وجدان و با وفا نیاز داشتین شما رو مثل یه تیکه آشغال می اندازه دور و میره حالا میگی نه نگاه کن !!!!!
یک پشیمان
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من مردی هستم که یک بار به همسرم نامردی کردم و با دختر مجردی وارد ارتباط شدم. البته زنم هم تقصیر داشت که زیاد خوب با من برخورد نمیکرد؛ ولی خوبی های اون، خیلی بیشتر از بدی هاش من بود و من قدر وفاداری اون و به خصوص زحماتی که در نگهداری بچه و رسیدن به امور زندگی میکشید را ندونستم. همسرم هم فهمید و مدتی جدا زندگی میکردیم. ولی بعدها من بهش فهموندم که اشتباه کردم و اونم با بزرگواری منو بخشید(البته هنوز بهم مقداری شک داره و بعضی وقتا کنترلم میکنه). ولی به آقایون دیگه میگم که وقتی بچه دار شدید، بخاطر نگاه معصوم اون بچه هم که شده و با هدف تربیت درست اون، خوبی ها و بدی ها زنو با هم ببینید و خیلی سریع، تصمیم به انتخاب دوست دختر یا همسر دوم نگیرید
آقای بنفش
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
فرارو چرا همه نظراتو منتشر نمیکنی. پدر کشتگی داری با کسی. سانسور پدر این ملت رو دراورده. تو دیگه این کارو نکن
یاس
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
واقعا برای آقایون مملکتم متأسفم که چنین افکاری دارن حالا اگه یه مردی پول نداشته باشه و خانوم باهاش بسازه تکلیف چیست؟
پس متعهد بودن در کنار متأهل بودن چه معنی داره وقتی آقایون این طرز فکر را دارن.
ناشناس
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
تو خانمی بیار که با بی پولی بسازه , همین الان عقدش میکنم و تا لحظه ای که جان در بدن دارم باهاش میمونم !
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
و من یتق الله یجعل له مخرجا
عبداله
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
آقایان خانمها سلام
همه ما مشکلات اقتصادی رو حس کردیم و حس میکنیم. همه ما از مسوولان درخواستهایی داشته و داریم. اکثر ما در محیطهای نسبتا بسته و تفکیک شده بار آمده ایم و هزاران شرایط ناگواری که یک شبه عوض نمیشود...
اما ببینیم ما چه کاره هستیم. با وجود همه این شرایط چه میتوانیم بکنیم تا زندگی سالم، پرنشاط و عاشقانه ای برای خود بسازیم. شرایط اقتصادی و تحریمها که از دوران جنگ بدتر نیست. آن موقع همدل تر بودیم آن موقع کم توقعتر بودیم و صفا و صمیمیتمان بیشتر بود. هنوز هم خیلی ها هستند که به پاکی چشم و فکرشان افتخار میکنند. هنوز هم کسانی هستند که عاشق تمام و کمال همسرشان هستند. هنوز هم کسانی هستند که برای حل کمبود های عاطفی یا مالیشون قیام میکنند و زندگی رو میسازن. مردانه ایستادن فقط مال جوانمردان یا شیرزنان قدیمی نیست من هم می ایستم. برای حفظ سرزندگی با همسرم. با او حرفهایم را درمیان میگذارم و محکم بغلش میکنم.
ما چه کم داریم از آن سرطانی که با روحیه به سراغ شیمی درمانی اش میرود. خودمان را مسوول زندگی خودمان ببینیم. من و همسرم که اینگونه ایم و از اینگونه بودن رضایت داریم.
یا علی
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
ای مردم!
به دستورات اسلام عمل کنید تا سعادتمند شوید.
محمدمهدی
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
شوهر بودن یک کار تمام وقته، منم از اضافه کاری بدم میاد.
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
لذت بردم ازین حرفت
موسا ایلامی
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
دمت گرم محمدمهدی
سلام
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
ببخشید تموم این صحبتهایی که شد ما فرض کنیم که درست باشه ولی مگه این خانومهای بیچاره تو زندگی خسته نمیشند مگه بیمهری از طرف مقابل خودشون نمیبینن اونها هم برن دنبال دل خودشون به نظر من آدم باید اصالت داشته باشه مگه این آقای محترم نبود با توجه به اینکه از زنش خطا دید به خاطر بچه هاش از خودش و آینده اش گذشت من میگم تو بی غیرت نیستی بلکه اصیلترین آدمی هستی که من دیدم چون واقعا احساس مسولیتت خیلی بالاست طوری که شاید یک زن هم اگه این خطا رو از شوهرش میدید نمیبخشید الان تو فامیل داریم دختری که به خاطر خطای شوهرش دو دخترش رو رها کرد و طلاق گرفت و ازدواج مجدد نمود حالا موقع خواب من به جای اون برا دخترای 12 و 8 ساله اون گریه میکنم من شما رو تحسین میکنم و مطمئنم خدا پاسخ مسول بودنت رو به نحو احسنت میده
سهراب
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
بیشتر این رفتار از بی محبتی در منزل از طرف هم زن و مرد شروع می شه ولی بایستی توجه کنیم که آدمها علاوه بر زندگی جمعی یه زمانی را برای انجام عایق خود نیاز دارند و احتمالا" چون به دلایل مختلف قادر به انجام علایق شخصی نیستند و طرف مقابل زندگی شان هم این موضوع را حس نمی کنه به راحت ترین روش که همین کار است رو میی آورند
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
شوهر من نمونه بود. یه شب که بلند شدم برم به پسرم سر بزنم دیدم گوشیش رو سایلنته و داره زنگ میخوره. گوشی رو بر داشتم دیدم یه زنه. یعنی تمام دنیا رو سرم اوار شد. یه دانشجو بود که زنش شدم. هیچی نداش هیچی. با همه چیزش ساختم. تشویقش کردم خونه خریدیم . همه حسرت زندگی ما رو میخوردن. ولی خوب به راحتی خیانت کرده بود. اولش گفت کنجکاوی بعد گفت دلم براش سوخت. البته بخاطر بچم موندم. فقط به مادرش گفتم بنده خدا باورش نمیشد. اما الانه اصلا حرفاش رو باور نمیکنم. دایم بهش مشکوکم. طوری که خودش هم میفهمه و ناراحت میشه. دیگه بهش اطمینان ندارم. دارم عذاب میکشم. قبلا عاشقش بودم. همیشه بهش میگفتم اگه خدا نبود تو رو میپرستیدم. اما الانه فقط حضورش برام عادی شده. به مادرش گفتم اگه من جای اون بودم اون با من چه رفتاری میکرد؟
يك تجربه
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
واقعا متاسفم، مطمئن باش اگه شما اينكار رو كرده بودي اون كوتاه نمي اومد و بايد اين جز فرهنگ ما بشه كه بشر جادزالخطاس چه زن چه مرد، شما هم لطفا ً سعي كن فراموش كني كه به خاطر بي مهري شما اوضاع بدتر نشه و لطفا اين موضوعات را پيش كسي بازگو نكنيد كه قبحش بشكنه.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
تیکه کلامتون همینه. هیچی نداشت. باهاش ساختم. معلومه چه بر سرش آوردی که رفته با دیگری
ناشتناس
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
همه یه جورایی درست میگن اما به هر حال ریشه همه چیز تو خودمونه فکر میکنم باید تکلیف رو با خودممون مشخص کنیم.
منم در گیر این مسئله هستم من و خانومم تو یه ساختمون با پدرم اینا هستیم هر پنج شنبه جمعه باید بره خونه مامانش و اونجا بمونه بابا من خونه خودم راحت ترم میریم اونجا و دو روز میمونه بابا جون بمون خونت . فکر نکنین من خانوادمو چون تو یه ساختمونیم هر روز میبینما نه بابا مجموعا اگه هر روز برم پایین که نمیرم بیشتر از روزی دو ساعت نمیتونم ببینمش اونوقت بهم میگه تو همش پیش اونایی منم میخوام پیش خونوادم باشم یه داداش تنبلم داره که همه کاراشو به دیگرانم واگذار میکنه از قسط بانک گرفته تا خرید شارژ معلومه تو این شرایط یه نفر دیگه میتونه باعث آرامش بشه ولی در هر حال کارم اشتباه هست. همش وابستگی به خونواده هست تو که وابسته بودی بیجا کردی شوهر کردی ctrl+z نداره ما خلاص شیم
فرشاد
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من یکی از دلایلی که از ازدواج می ترسم همین خانواده و اطرافیان عروس خانومه. اونا نقش خیلی مهمی در رفتار عروس دارند. عروس نباید به خانواده متکی باشه و مدام دنبال دختر خاله هاش فامیلاش باشه که چیکار کردند و چی خریدند ، واه واه
فریبا
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
با سلام
به نظر من یک دلیل مهم این اتفاقات عدم ایجاد ارتباط کلامی زن و مرد با هم می تونه باشه. چه زن و چه مرد به جای اینکه وقت خودشون رو بزارن و دنبال رابطه های نا مشروع دیگه بگردن باید همون زمان را صرف همدیگه بکنن متاسفانه حداقل تا جایی که من دیدم یکی از دلایلش همین عدم آگاهی دو طرف از نیازهای همه حالا چه جنسی و چه روحی و عاطفی و بدون اینکه دو طرف همدیگر رو کاملا آگاه کنن و البته باید دقت کرد که در زمان ازدواج هم دید واقع گراتری به این مسئله داشته باشیم متاسفانه خیلی مواقع در زمان ازدواج به جای اینکه با عقلمون پیش بریم درگیر عشقهایی می شیم که به راحتی باعث می شه از کنار خیلی مسائل مهمی که بعدها تو زندگی ممکنه پیش بیاد بگذریم .
آرمین
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من متاهل هستم و در گیر یکی از همین ماجراها خودم پشیمانم اما دختره ول کن نیست ما جامعه ی مریضی هستیم البته مریضمون کردن... دلیل این پدیده اینه که مردای متاهل همونایی هسته که در دوران جوانی دهه ی60 حق هیچگونه رابطه ی عاطفی یا سکسی با جنس مخالف رونداشتن کورکورانه ازدواج کردند چرا که این، تنها گزینه ای بود که جامعه جلوی پای اونها گذاشته بود حالا اون دمل چرکی سر باز کرده و از این به بعد بدتر هم خواهد شد...
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
دختره ولت نمیکنه؟!!! به همین سادگی؟!!
زندگی اش را خراب کردی!!!!!!!!!
يك تجربه
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
صددرصد موافقم، البته الان هم زمينه مناسبي براي ارتباط نيست همه چي پنهاني وبراي يه عده اي هست همه برخوردار نيستن متاسفانه
ناشناس
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
به همین سادگی! وجدان نداری شما؟
احساس مسئولیت نداری در قبال اون دختر؟
ناشناس
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ناشناس 11:53 اگه با دختره بره و زن و زندگی خودشو ول کنه خوبه نه ؟ دیگه نمیگی به همین سادگی . نکنه طرف خودتی شاید هم تو یه وضعیت مشابه قرار داری ؟
ناشناس
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
تو هم که اصلا پاک و بی تقصیری؟!اسباب بازی نیست که.ول نمی کنه !حالا دلتو زده اینه تو جیه ات؟خدایی خودت رو ادم حساب نکن تا ادمیت خیلی راه داری
کارمند دانشگاه
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
خداوند سبحان در قر آن ازدواج را برای آرامش وتعالی انسان ورفع نیازغریزی گوشزد نموده است بنده منکر وجود مشکلات اقتصادی در زمینه تا خیر در ازدواج نیستم ولی باید قبول کرد زند گی امروز ما با گذشته بدلیل پیشر فتهای تکنو لوژی تغییر کرده است من در میان اقوام وآشنا یان دختران وپسران زیادی می شناسم که به دلیل حیاء وسر به زیر بودن امکان انتخاب شدن وانتخاب کردن برا شون فراهم نیست لذا نهاد های اجتماعی دارای نظارت های قا نونی می تواند در افزایش اژدواج های جوانان نقش بسزائی داشته با شند .
مهرداد
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
لذا باید کلاسهای دانشگاه را دوباره مختلط کرد تا در فضا ی کلاس که قانونی و کنترل شونده است افراد با هم اشنا شوند و نسبت به هم شناخت پیدا کنند و از جنس مخالف شناخت حقیقی داشته باشند نه چیزایی که تو این سریال الکی ها نشون میده...کلاسهای تنظیم خانواده هم باید زیر نظر پژوهشکده های خانواده و گروه روان شناسی باشه نه اینکه اخیرا در خیلی از دانشگاهها گروه معارف تدریس میکنه گروه معارف 2 واحد اخلاق اسلامی و اخلاق در خانواده و آیین زندگی داره افراط و تفریط کارمان را خراب کرد...
ناشناس
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
تو همینجور حرف بزن مدیر خوبی میشی تو جمهوری اسلامی
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
اکثر اونایی که اینجا کامنت گذاشتن...واقعا راه حل مشکلشون خیانت و یا چشم پوشی از نیازهاشون نیست. اینا باید برن مشاوره. به جای مقصر شناختن زن یا مرد ، بهتره به فکر حل مسئله بود. حتما نیست که کسی "مقصر" باشه. کسی به عمد زندگی که با زحمت ساخته نمی خواد نابود کنه. مشاوره به حل مشکل و یا حداقل شروع گفتگو در مورد مشکل کمک خواهد کرد.
ناشناس
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
سلام به همه دوستان . یکی از اصلی ترین و عمقی ترین عوامل وقوع چنین اتفاقاتی ، عدم پایبندی انسانها به مبانی و اصول دینی است . اگر انسانها چه زن و چه مرد به فلسفه وجودی خود آگاه و به آنرا باور داشته باشند واینکه اساسا خلقت انسانها و علت خالق از خلق زن و مرد چه بوده و چه رسالت و وظایفی را و برای چه منظور بعهده آنان نهاده ، همواره مورد توجه واقع شود ، آنوقت انتظارات مردان از زنان و بالعکس ، انتظارات حقیقی و ماندگار و نه مجازی خواهد بود. النهایه اینکه فقط در سایه رعایت مبانی دین است که انتظارات انسانها از یکدیگر منطقی ، ماندگار ، آرامش بخش میشود و جامعه از آلودگیهای اخلاقی مصون میماند
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
من خودم مجردم ولی ما یه داماد داریم که خواهرم خیلی بهش حساس است کافی است بیچاره با یه دختر فامیل دور و یا نزدیک احوالپرسی کنه بعد چند روز من میشنوم که دعواشون شده ...من و خو نوادمون چندین بار بهش تذکر دادیم چون دامادمون آدم خیلی خوب و وهمچنین اهل کار وخانواده است حتی با همه برادر خانوماش مثل دوست هم هست وما اونو کامل میشناسیم و ایشان اهل این کارها نیست ولی خواهر من خیلی حساسیت روش نشان میده و ایشون چند بار هم این موضوع را به ما گفته ... باور کنید آدم از ازدواج با دختر های این دور وزمونه میترسه خیلی شکاک و حساس اند
برای خودشون یه سر پا معلم دینی اند
ناشناس
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
خدا به داد دامادتون برسه!
ناشناس
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
امیدوارم دامادتون ولش نکنه بره، یا از گیردادن های زنش دنبال اینه کارها بیفته چون وقتی میبینه گیر میده بهش، میگه بزار تا حداقل وقتی گیر میده یه کاری کرده باشم دلم نسوزه
ناشناس
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
آخر و عاقبت این زندگی رو من میدونم!
اكبر
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
هميشه پايِ يك زن در ميان است...
درزی
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
انسانها ذاتا تنوع طلبند.... و این رو خدا در وجودمون قرار داده...
حامد
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
یکی از عوامل که باعث چنین رابطه هایی میشه اینه که متاسفانه دختران ایرانی فکر می کنند که پس از ازدواج همه چیز اعم از علائق و سلائق فردی باید تغییر کنه و دو نفر باید در هم ادغام بشن و هیچ فردیتی رو برای هم قائل نشن و مرد کاملا باید مطابق سلیقه اون رفتار کنه. این عامل باعث فرار مرد از محیط خونه میشه. در ضمن نظر امیر مسعود رو هم چون قشنگ بود تکرار میکنم:محدوديت هاي اعمال شده وعدم فضاي معاشرت با جنس مخالف در فضا هاي ديگر مثل مدرسه دانشگاه و جامعه در سنين كودكي ، نوجواني و جواني در جامعه باعث مي شود كه كنجكاوي ها و عقده هاي آن دوران در سنين بالا تر و دوران متاهلي بيدار شود.
ناشناس
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
میشه یه مطلب هم راجع به عوامل گرایش زنان متاهل به پسران مجرد بذاری؟ اینم زیاد شده در جامعه ما
ناشناس
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
آره خیلی زیاد شده این مورد
رو مردا رو سفید کردن
ناشناس
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
گل گفتی! موردهای اینچنینی در اطراف من که زیاد پیش اومده
مریم
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
این جور موارد برای ادم های خاصه جامعه است که به نظر من بیشتر به خاطر ضعف ایمانه من و شوهرم زندگی خوبی داریم و با اینکه هردو سر کار میریم و دو تا بچه داریم و مشغله کاریمون زیاده و تهران هم زندگی میکنیم اصلا همچنین مشکلاتی نداریم پس همه ما خودمون مسئول سر نوشت خودمون هستیم چرا شما این همه زن و شوهر هایی که با عشق کنار هم زندگی میکنند با وجود مشکلات زندگی رو نمیبینید همه زندگی که تو اینجور روابط خلاصه نمیشه این موارد همه از مشکلات روحی و روانی نشات میگیره که باید درمان بشه
مهدی
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
یک سخنرانی را گوش می کردم که مرد روحانی از زنان به حالت التماس می خواست تسویه حساب های خود را به تختخواب نبرند که بد می بینند. وقتی متأهل شدم فهمیدم این یعنی چه. متأسفانه زنان ما یاد گرفته اند در آنجا حال مرد را بگیرند و احساس رضایت کنند . نمی دانند بعدش چه می شود
مجيد
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
همه نظرات دوستان را خوندم. نه مخالف و نه موافق با اين نظراتم فقط يه چيزي را با قطعيت ميدونم و بهش ايمان دارم. از هر دست بدي از همون دست هم ميگيري. چه مرد و چه زن هركدوم به ديگري خيانت كنه يا پاشو در راه ارتباط با نفر سوم بزاره مطمئنا همسرش هم با نفر چهارم در ارتباط خواهد بود. و اين دست طبيعت كه ميگن همينه. نميشه تو مسير خودتو عوض كني ولي انتظار داشته باشي همسرت در مسير مستقيم باشه. تصور اينكه همسر آدم بخاد بهش خيانت كنه هم وحشتناكه چه برسه بخاد واقعيت داشته باشه. پس حداقل خود آدم نبايد زمينه ساز اين خيانت بشه. ياد اون جوك افتادم كه يكي مياد به پاسبان محل ميگه رفتم خونه ديدم همسرم داره بهم خيانت ميكنه بيا و طرف رو دستگيرش كن، پاسبان با خونسري ميگه اصلا نگران نباش، كسي كه با همسرت مشغول خيانته، الان همسر اون هم با كس ديگه مشغول همين كاره و همسر اون نفر چندم با اون يكي و ... پس لطفا شهرو به هم نريز.....
سیدمحمد
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
یعنی از دیدگاه شما یک نفر بار گناه دیگری را به دوش می کشد حتی اگر بیگناه و معصوم باشد!
پس نظر شما در مورد این آیه چیست:"لا تزر وازره وزر اخری:هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد"؟!
از نظر شما اگر یکی از طرفین رابطه زناشویی آدم کثیف و خیانتکاری بود حتما باید طرف دیگر تاوان کار او را داده و مثل او شود!
این کلیشه هایی که با عقل و فطرت و دین سازگاری ندارد را کنار بگذارید.
ميلاد
۰۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
مسولان خدمتگزار و جان بر كف!!
لطف كنيد اين كامنت ها را بخونيد و كلاهتان را بالاتر بگذاريد و مجدداً سرتان را داخل برف فرو كنيد!!!!
احد
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
فرارو این نوشته ها رو جمع کن مقاله کن تو مجله بده بیرون ودانشگاه وجامعه اینا واقعیت اجتماع هستند گویشهایی که کلا درد جامعه و حتی داره راه حلشو بی هیچ هزینه وکنفرانس وهمایشی داره میگه گفته هایی از درون خود مرم این کامنت ها خیای ارزش دارن من تا به حال به این شیوایی وعمقی کامنت تو سایتها و وبلاگها ندیدم خوب ازشون استفاده کنین باورکن خدا اجر اخرویش هم بهتون میده بریزین این کانتها رو تو سطح دانشگاه ها و حتی مجلس و وزرا ببیند مرسی
ناشناس
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
اگر بر فرض مردی از زنش سیر شده ، حالا به هر دلیل منطقی یا غیر منطقی ؛ به نظر من خیانت راهش نیست. حداقل طلاق راه صادقانه تری هست.
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
مثل اينكه توي جامعه زندگي نميكني، عزيزم قبح طلاق در اكثر مناطق كشور خيلي زياده
ناشناس
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
صادقانه ولی 70 خوان رستم