فرارو- گرچه در تاریخ عکاسی ایران لوئیجی پشه را اولین عکاسی می دانند که برای عکاسی به تخت جمشید آمد اما شاه ایران پس از آن تاریخ بارها به عکاسان دربار ماموریت داد تا از بناهای باستانی فارس به ویژه تخت جمشید عکاسی کنند که آنتوان خان از مهترین آنها بود.
به گزارش سرویس عکس و تاریخ فرارو، لوئیجی پشه افسر ایتالیایی را اولین عکاسی می دانند که در سال 1274 هجری قمری پا به سرزمین باستانی فارس گذاشت تا از تخت جمشید و پاسارگاد عکس بگیرد. او این عکس های بدیع را را در قالب یک آلبوم به ناصرالدین شاه جوان داد و باعث شد تا شاه علاقمند به عکاسی به خرج خود عکاسان متعددی را برای تهیه گزارش تصویری از بناهای تاریخی و باستانی ایران روانه فارس کند.
آقا رضا عکاسباشی، آقایوسف، سلطان اویس میرزا، ابولقاسم محمد تقی نوری و البته آنتوان سوریوگین تعدادی از عکاسانی بودند که از سوی دربار برای عکاسی از بناهای باستانی به تخت جمشید فرستاده شدند. عکس ها این عکاسان همگی پیش از شروع حفاری در تخت جمشید گرفته شده است و تصاویری متفاوت از آنچه امروز علاقمندان تاریخ باستان را به فارس می کشاند به ما نشان می دهد.
گفته می شود پس از آنکه در سال 1301 شمسی رضاشاه در سفر خود به بوشهر برای اولین بار از تختجمشید بازدید کرد از شرایط حفاظتی آن متعجب شد و چندی بعد ارنست هرتسفلد باستانشناس شهیر آلمانی را به منظور تحقیقی و شناسائی محوطه باستانی تخت جمشید مامور کرد با این حال 9 سال زمان برد تا کلنگ حفاری در این منطقه زده شود.
در سال 1309 و پس از آنکه، قانون عتیقات به تصویب مجلس رسید هیأت وزیران اجازه کاوش در تخت جمشید را به مؤسسه دانشگاه شیکاگو داد و بدین ترتیب هرتسفلد در سال 1310 کاوش در تخت جمشید را آغاز کرد.
بر این اساس و از آنجا که آنتوان سوریوگین تا سال 1309 عکاسی می کرده است همگی عکس ها او از تخت جمشید و پاسارگاد متعلق به پیش از شروع حفاری و از این جهت برای باستانشناسان و علاقمندان به تاریخ باستان جالب توجه است.
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
اما دلگیر و غمناک
هروز بدتر از دیروز
چه شکوهی در این تخت جمشید نهاده است که هنوز همدنیا را به احترام به ما وامیدارد.
ميخواهم بگويم فقر همه جاسر مي كشد.
فقر، گرسنگي نيست, فقر،عرياني هم نيست
فقر، گاهي زير شمش هاي طلا خودرا پنهان ميكند.
فقر، چيزي را "نداشتن" است ولى آن چيز پول نيست. طلا و غذا نيست, فقر، ذهنها را مبتلا ميكند.
فقر، بشكه هاي نفت را در عربستان تا ته سر ميكشد
فقر، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفته ي يك كتابفروشي مي نشيند..
فقر، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند..
فقر، كتيبه سه هزار ساله اى است كه روي آن يادگاري نوشته اند.
فقر، اشتباهى را تكرار كردن است
فقر، همه جا سر مي کشد.
فقر، شب را "بي غذا" سركردن نيست
فقر، روز را "بي انديشه" سركردن است!
ما خيلى فقيريم دوستان …
فرارو چرا انقدر سانسور مى كنى !؟
این تصاویر واقعا ارزشمند هستند