صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۱۸۲۱
پسری جوان که متهم است به‌دلیل سوء‌ظن به نامزدش او را به قتل رسانده، در جلسه دادگاه قتل را انکار کرد و مدعی ‌شد از چگونگی مرگ دختر جوان خبری ندارد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۰ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۳
پسری جوان که متهم است به‌دلیل سوء‌ظن به نامزدش او را به قتل رسانده، در جلسه دادگاه قتل را انکار کرد و مدعی ‌شد از چگونگی مرگ دختر جوان خبری ندارد.

به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه71 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، درباره کیفرخواست توضیح داد و گفت: «ماموران پلیس دی سال91 باخبر شدند دختری به نام گیتا در تهرانپارس گم ‌شده ‌است. خبر گم‌شدن گیتا را پدر و مادر و نامزدش به ماموران دادند. دقایقی بعد یکی از ساکنان ساختمان خانه پیروز، نامزد گیتا به پلیس خبر داد جسد دختری جوان در انباری کشف شده‌ است. وقتی ماموران جسد را پیدا کردند متوجه شدند جسد متعلق به گیتاست. این در حالی بود که پیروز، نامزد دختر جوان اطلاع از قتل نامزدش را انکار کرد و گفت: شب قبل گیتا را به خانه‌اش رساندم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده ‌است ما هیچ تماسی با هم نداشتیم.»


نماینده دادستان ادامه ‌داد: بررسی‌های بعدی نشان داد پیروز و گیتا از مدتی قبل با هم درگیری داشتند و شب قبل نیز بر اساس پرینت تلفن‌ها ساعت‌ها با هم صحبت کرده بودند. همچنین راننده آژانس محل نیز تایید کرد گیتا را ساعت سه‌نیمه‌‌شب به خانه پیروز برده و ورود او به ساختمان را دیده ‌است. به این ترتیب پیروز مجبور به اعتراف شد. او گفت: به گیتا مشکوک شده‌ بودم و فکر می‌کردم با کسی رابطه دارد. مدتی بود سر این موضوع با هم درگیر بودیم. روز حادثه بعد از کار به خانه من آمدیم و در راه با هم مشاجره کردیم بعد من گیتا را به خانه‌اش رساندم و در راه برگشت متوجه شدم تلفنش را جا گذاشته است وقتی با تلفن پدرش تماس گرفتم دوباره با هم مشاجره کردیم. به او گفتم تو تلفن‌های مشکوک داری و باید در این‌باره توضیح بدهی، او هم عصبانی شد و قرار شد روز بعد درباره آینده رابطه‌مان صحبت کنیم اما وقتی دوباره مشاجره کردیم گیتا گفت به خانه من می‌آید چندساعت بعد آمد. کلید در ورودی را داشت، وارد خانه شد و دوباره بحث ما شروع شد. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و گیتا را داخل اتاق خواب کشاندم و روی تخت انداختم سرش به گوشه میزتوالت که کنار تخت بود برخورد کرد و حالش بد شد. گفت حالش خوب نیست برای اینکه بیشتر تنبیهش کنم او را لای پتو پیچیدم و به انباری بردم و همانجا رهایش کردم. تصور می‌کردم کسی او را می‌بیند و به بیمارستان می‌برد.

نماینده دادستان اضافه کرد: «متهم بعد از این اعترافات تحت‌تاثیر آموزه‌های زندان، گفته‌هایش را انکار کرد و مدعی شد از قتل نامزدش خبر ندارد در حالی‌که اعترافات او مقرون به واقع بوده و با مستنداتی که دادسرا ارایه داده‌ کاملا مطابق است بنابراین به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم.»

 سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول گفت: «گیتا و پیروز قبل از اینکه با هم نامزد شوند مدتی با هم آشنا بودند و من هم در جریان آن بودم آنها هر دو فروشنده مغازه بودند بعد تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند چون همدیگر را خیلی دوست داشتند. ما مخالفتی نکردیم و نامزد شدند. دخترم از اینکه با نامزدش مشکل داشت چیزی به ما نگفته ‌بود تا اینکه شب حادثه حدود ساعت دو شب به خانه‌ آمد. می‌دانستم در خانه پیروز بوده. وقتی رسید گفت تلفنش را در خانه پیروز جا گذاشته‌ است. تلفن پدرش را برداشت و به طبقه بالا رفت تا با نامزدش صحبت کند. صبح که شد شوهرم گفت گیتا نیست خیلی نگران شدیم، هرچه تماس گرفتیم جواب نداد، با آژانسی که همیشه ماشین کرایه می‌کردیم تماس گرفتیم، مدیر آنجا گفت گیتا را ساعت سه‌نیمه‌شب به خانه پیروز برده و راننده بعد از ورود گیتا به خانه برگشته‌ است. به خانه پیروز رفتیم و سراغ دخترم را گرفتیم اما او گفت گیتا به آنجا نرفته با اینکه وسایل دخترم را در خانه‌اش پیدا کردیم اما منکر دیدن گیتا شد و گفت به پلیس خبر بدهیم. بعد هم مشخص شد جسد در انباری بوده.»

در ادامه متهم به دستور قاضی در جایگاه حاضر شد. او گفت: «اتهام را قبول ندارم. من گیتا را دوست داشتم هرچند به او مشکوک شده‌ بودم اما مساله خاصی نبود. من هم او را نکشتم و نمی‌دانم چرا چنین اتهامی را به من وارد کرده‌اند.»
ارسال نظرات