برنامه ماه عسل همیشه پر از حاشیه بوده است. اما حاشیه ای که این بار شاهد آن بودیم، از دیگر برنامه ها بارزتر بود.
به گزارش برنا، صبح امروز علیرضا سهرابی، پدر فاطمه سهرابی، دختربچه نابینا و ناشنوایی که چند روز پیش همراه با خانمی میهمان این برنامه بود در پی تماس از این برنامه به شدت ابراز گله مندی و شکایت کرد و گفت: پدر واقعی فاطمه من هستم. ما در مشهد ساکن هستیم و این خانم، پرستار فاطمه بوده است.
کمی این صحبت برای مان جای شک و شبهه داشت تا جایی که از وی تقاضا کردیم که مدارک خود را برای ما ارسال کند. مدارک به دست ما رسید و حالا ادامه ماجرا:
من پدر فاطمه سهرابی تمام حرف های علیخانی را تکذیب می کنم. روز اول که برنامه ماه عسل با حضور دختر من پخش شد با تمام شماره های سازمان صداوسیما تماس گرفتم اما کسی پاسخگو نبود. داستان آن طور که در ماه عسل گفته شد نبود بلکه من پدر واقعی فاطمه هستم و من هرگز دخترم را رها نکرده ام.
وی در ادامه افزود: با تماسی که با گروه اجتماعی شبکه سوم سیما داشتم فقط به این پاسخ رسیدم که به ما ربطی ندارد. دستم به جایی بند نبود؛ به بازرسی صداوسیما مراجعه کرده که خواستار نامه ای مکتوب از من شدند و قول جواب یک روزه به من دادند که با گذشت چهار روز هنوز هیچ پاسخی از آن سازمان به من داده نشده است.
وی با انتقاد از صداوسیما و برنامه ماه عسل ادامه داد: آبروی مسلمان از کعبه هم مهم تر است. ماه عسل ماه تلخ زندگی من شد.
سهرابی گفت: روزی که برنامه ماه عسل را با حضور دخترم دیدم شوکه شدم و با پرستاری که برای مدتی مسوولیت مراقبت از فاطمه را برعهده داشته، در همان روز تماس گرفتم ولی متاسفانه به من پاسخ نداد. البته بعد از پایان برنامه با من تماس گرفت و من بسیار گله و شکایت کردم. من بی خبر بودم و آن زمان دیدن فاطمه با آن حال و روز در این برنامه مرا شوکه کرد. در همان لحظه خانم نوابی نژاد با تلفن پرستار با من تماس گرفت و گفت که می خواستیم شما را هم دعوت کنیم ولی حراست این اجازه را به ما نداد. در این هفته در روز یکشنبه دوباره با خانم نوابی نژاد تماس گرفتم و گفتم که من هنوز قانع نشدم. من پدر واقعی فاطمه هستم. این کار شما خلاف قانون بوده است. ولی در پاسخ به من گفت من جواب شما را روز پنجشنبه داده ام.
سهرابی با بغض ادامه داد: این خانم تلفن را روی من قطع کرد تا جایی که هر چقدر تماس گرفتم پاسخگوی من نبود. از آنجایی که خط ناآشنای دیگری داشتیم، با وی تماس گرفتیم و تا نام ما را شنید، باز هم گوشی را قطع کرد.
پدر فاطمه گفت: در ادامه پیگیری ها، با مسوول برنامه تماس گرفتم و در پاسخ به من گفت که من اطلاعی ندارم و به من ربطی ندارد. نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد. البته من صدای وی را ضبط نکردم.
سهرابی گفت: فاطمه دختری با معلولیت 80 درصد است. حتی تمام مسوولان بیمارستان مرا به اسم و چهره می شناسند. چون دایم در حال پیگیری وضعیت دخترم هستم. دختر من نابیناست و 50 درصد شنوایی دارد. تمام عکس العمل های دختر من به خاطر همین 50 درصد شنوایی بوده است نه داستانی که خانم پرستار سر هم کرده بود.
پدر فاطمه ادامه داد: من دخترم را رها نکردم و دخترم تحت تکفل من است. من هر ماه به دخترم سر می زنم و یا برای دخترم و پرستارش بلیط میگیرم و آنها به مشهد میآیند. به علت نداشتن مدرسه مناسب برای فرزندم در مشهد که فاطمه بتواند در آن مرکز آموزش ببینید به اجبار به تهران آمدم و تا 5 سالگی دخترم در تهران زندگی کردم.
وی همچنین اظهار داشت: من از 6 ماهگی برای درمان دخترم به تهران آمدم و فاطمه 9 بار در تهران عمل شده تا به اینجا رسیده است. علت انتخاب این پرستار هم این بود که ایشان از اول فلج نبود و بعد از مدتی معلول شد و آنها بهتر توانستند یکدیگر را درک کنند و بین این دو وابستگی شدیدی ایجاد شد.
وی در پایان به این نکته اشاره کرد که: «ماه عسل، تلخ ترین ماه زندگی من شد!»
ماه عسل یه تلنگره برای همه ی ما بسته به زاویه ی دید داره ،صدا و سیما بد ولی پیام این برنامه خوبه تو دنیایی که نامردی داره بیداد می کنه
به نظر من برنامه ماه عسل جدای از زحمتی که برای تهیه اش کشیده میشه واقعن جزو یکی از مزخرف ترین برنامه های صدا و سیماست چرا؟
1_ زمان پخش برنامه دقیقا زمانی هست که روزه دار یک روز سخت را پشت سر گذاشته و موقع افطار باید تمام مصیبت های کشیده و نکشیده ی مردم کشورشو مرور کنه البته چون مردم کشور ایران جزو کشورهای غمگین و افسرده هستن عموما مردم از غم و غصه خیلی خوششون میاد و به محض اینکه یه سریال تلویزونی غمبار و شدیدا سوزناک و احساسی پخش میشه میلیون ها طرفدار پیدا میکنه البته اینو هم باید گفت که واقعن برنامه طنز پرمحتوا کم پیش میاد که تولید بشه یا اجازه تولید داشته باشه.
2_ دید مجری با وجود اینکه چند سال هست که هر روز داره بهتر از روز قبلش میشه و احسان علیخانی دیگه واقعن علیخانی چند سال پیش نیست که ثانیه به ثانیه مهمان و مخاطب رو تحقیر و مسخره میکرد، ولی با این وجود باز هم رفتار مجری چنان دل به هم زن و بدور از شان مهمان و مخاطب ایرانی هست که اصلن راجبش حرفی نمیزنم. شوخی های بیجا و حرف های نسنجیده مجری در دل حرفهای عمیق و آکنده از احساس مهمان برنامه واقعن زجرآوره حتی اگه به نظر بیننده مهمان ناراحت نشده باشه.
3_اینکه هدف برنامه ماه عسل تاثیر پذیری ذهن مخاطب بر این اساس هست که وجدان و روح مخاطب لحظه افطار به این موضوع تحریک بشه که: ببین! ببین چند نفر توی کشور بدبخت تر از تو هستن! پس امیدوار باش! ببین مردم چه مریضیا و مصیبتا و گرفتاریایی دارن پس خدارو شاکرباش. واقعن این راه و روش هدایت افکار مردمه؟ قبول دارم بعضی از مهمان ها هم اصلن موضوع غم یا مصیبت ندارن و کاملن شاد هستن ولی این هم جز اینکه قسمتی از پروژه منحرف کردن مسیر ذهن مخاطب در طول روال برنامه ها آهسته به خورد ذهن مخاطب دادن موضوع اصلی برنامه چیز دیگی ای نیست.
4_باید قبول کنیم که توی کشورمون ضعف فرهنگی و امور سیاسی باعث شده صدا و سیما ابزاری بشه که ذهن و روح مردم به سمتی هدایت بشه که صلاح هست.
5_این بند را برای تمام علاقه مندان به این برنامه مینویسم. این جملات فقط نظر بنده بود که در قسمت نظرات نوشته شده مثل بقیه نظرات. و نظر شما و من و همه برای خودشون جداگانه محترمه. قصد اذیت کردن و ایجاد ناراحتی نبود. نظر من اینه که جاهایی هم این برنامه از نظر محتوا خوب بوده جاهایی هم وجود و رفتار علیخانی درست و خوب بوده ولی در کل اگه برنامه سال دیگه نباشه بهتره. فقط به نظر بنده.
مجریانی مثل آقایان داریوش کاردان، امیرحسین مدرس،اقبال واحدی،منصور ضابطیان و …. که هر کدوم با یه روش مجری گری میکنن و همشون در کمال ادب و احترام و وقار و متانت کار میکنن نشون دهنده اینه که صدا و سیما مجری خوب هم داره و کم هم نیستن.
در کنار اونا مجریانی هم مثل محمود شهریاری که از مهمان آقای برنامه جلوی همسرش جلوی دوربین زنده میپرسه که خانم شما شبیه چه میوه ایست و مهمان برنامه تا بیخ گوشش از خجالت سرخ میشه که البته میشد و میتونست بپرسه که همسر شما شبیه به چه گلی است و این نشان دهنده ذهن بیمار مجرییست که همسر اون آقای محترم که خانم محترمی هست و کمی از لحاظ فیزیک بدنی درشت هستن رو مثال به میوه بزند یا حتی مجریانی مثل سید احمد نجفی که با لودگی های بی همتای خودش به روح و روان بیننده چنگ میکشه یا فرزاد حسنی که شرم و حیا را…حتی با سابقه کار طولانی که دارن در موضوع ادب جایی برای دفاع ندارن پس باور داشته باشید که حرکت در راستای اصول برای مجریان تازه کار سخت تره.
ینکه یه مجری در طول دوران کاریش حتی یکبار جلوی دوربین از خودش متانت و وقار بروز نداده مچ گیری نیست که دیگه این مجری هرچی داشته رو کرده.
احسان علیخانی در ابتدای کلامش سلام کردن را مقدم بر جلوی دوربین سینه سپر کردناش نمیدونه دوست داره هرچی دلش خواست یه دفعه بگه ، وسط حرف مهمان برنامه بپره و سوال الکی و بی مربوط بپرسه، دوست داره هی منم منم بکنه هی بگه منم اینجوری بودم منم اونجا رفته ام منم اینو میدونستم. یکی نیست به ایشون بگه برادر من شما ببین روبروت کی نشسته چرا این حرفا رو میزنی؟
توی یه قسمت از برنامه اش که یه خانمی که همسر یه دریادار بود و چندین سال با بچه های کوچیکش در کنار همسرش روی کشتی های ایرانی مسافرت های سخت و اجباری رفته بود و کلاس های آموزش های دریایی دیده بود و داشت با ذوق تعریف میکرد که خدا شاهده احسان علیخانی یه دفعه پرسید خانم مدرک این کلاس های آموزشی که تا حالا رفتین رو اگه ببرین دم نانوایی باهاش یدونه نون بهتون میدن؟ و خانم و همسرش از ناراحتی تا آخر برنامه حالشون گرفته بود.
از این نوع رفتار علیخانی شاید هزار بار تا حالا دیده شده که نشان دهنده عدم بلوغ ذهنی و فکری مجریه و فقط سایز کت و شلوار ایشون بزرگ شده و پارتی بازی و پول تونسته ایشونه سرجاش نگه داره.
قصد توهین به احسان علیخانی رو ندارم اگرچه ایشون تاحالا به خیلی از مهمان ها و افراد مختلف بی احترامی کرده.
یکی قضیه را کامل از اول تا آخر بگه نه مثل فرارو که اومده از وسط گفته!
و از شما معذرت می خواهیم ما این را پرینت می گیریم وبه همه جا می چسبانیم
این ها حق الناسه ....
این جملات از احسان علیخانی با توجه به شخصیتی که داره بعید نیست... این برنامه ماه عسل دکانی شده برا خودش ...اقای احسان علیخانی کمی خودت باش اینقدر فیلم بازی نکن از برنامه ات بدم میاد.
فرارو یه بار هم شده انتشار بده
من خودم 2 بار باهاش برخورد نزدیک داشتم.واسه دوساعت برنامه فارغ التحصیلی ما 8 میلیون گرفت اونم یکی از دوستان میگفت کل حرفاش تکراری بوده و از اجرای قبلیش کپی کرده.این همه پول گرفت اما اینقدر مراسم ما واسش مهم نبود که شبش بخوابه!
تو خواب برنامه اجرا میکرد!
مردم را تهديد نكن تو 30 برنامه يك سوتي چيز مهمي نيست به جاي تهديد مردم با انعكاس واقعيات از مردم و پدر دل شكسته معذرت خواهي كن
بعد آدم عاقل واسه یه بچه معلول ، پرستار معلول میگیره؟
از کوزه برون همان تراود که در اوست...
این از ماه عسل و اسپانسرهای مخفیش،
اون از جانبداری های آشکار از گروه های تحت حمایت و تخریب منتخبین مردم،
اون از سریال کپی شده،
از پخش فیلم های دانلودی با اسم سایت،
از ندادن حق پخش چند ده میلیاردی باشگاه ها،
از تبلیغات وحشتناک و بی رویه محصولات مضر،
و ...