به گزارش خبرنگار ما، در اولین جلسه که دیروز برگزار شد جوانی که در
درگیری مرتکب قتل شده بود پای میز محاکمه رفت. نماینده دادستان در ابتدای
این جلسه به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران گفت: با توجه به مدارک
موجود در پرونده و با توجه به اینکه اولیایدم اعلام رضایت کردهاند
درخواست رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم را دارم.
سپس متهم که جوانی 35ساله بود در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول
کرد و گفت: «پدرم مالک مجتمع پزشکی بود و من معمولا در آن مجتمع بودم. روز
حادثه مقتول خارج از ساعت قانونی وارد بخش زنان و زایمان شد. نگهبان از
ورود او جلوگیری کرد و درگیری بین آنها به وجود آمد البته دعوا تمام شد.
چنددقیقه بعد مقتول با چندنفر دیگر که همگی چوب و چماق دستشان بود وارد
مجتمع شدند. من اول در درگیری اصلا دخالت نکردم اما وقتی دیدم آنها با چوب
بهسمت اتاقک نگهبانی حمله کردهاند بلند شدم تا دفاع کنیم. آنها به سمت ما
هجوم آوردند و من مجبور شدم از خودم دفاع کنم. قصدم هم کشتن کسی نبود
بلافاصله اقدامات پزشکی روی مقتول انجام شد اما نتوانستیم نجاتش بدهیم.
متهم گفت: از سال 87 در زندان هستم و روزهای سختی را تحمل کردهام. آنقدر
در این چندسال اذیت شدهام که دیگر کاری نمیکنم که زندانی شوم.
در این هنگام یکی از قضات به متهم گفت چه تضمینی وجود دارد که دیگر چاقو
به دست نگیری و در یک لحظه عصبانیت کسی دیگر را به قتل نرسانی؟ متهم گفت:
در این چندسال در زندان آنقدر سختی کشیدهام که دیگر دست به چنین کاری
نزنم. شاکی پروندهام ابتدا پدر و مادر مقتول بودند و بعد از فوت مادر
مقتول خواهران و برادران او از من شکایت کردند و برای راضیکردن آنها و
رضایتگرفتن، پدرم مجبور شد هزینه سنگینی بپردازد. همه اعضای خانوادهام
هزینه دادند و همسرم که زنی جوان است خیلی اذیت شد. بعد از اینکه از زندان
بیرون بیایم دیگر دست به چنین کاری نمیزنم و زندگی آرامی را در پیش
میگیرم هرچند روز حادثه هم من مهاجم نبودم و فقط دفاع کردم اما قضات آن را
قتل عمد تشخیص دادند. درخواست دارم حالا که اولیایدم من را بخشیدهاند
شما هم در مجازات من تخفیف بدهید. هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه وارد
شور شدند و متهم را به پنجسالوسهماه حبس محکوم کردند که با توجه به مدت
بازداشت وی، اقدامات لازم برای آزادی او انجام گرفت.
در دومین پرونده مردی که در پی اختلاف مالی با شریکش وارد مغازه شده و مرد
مستاجر را به قتل رسانده است محاکمه شد. او که بعد از ساختن مدرسهای در
رودهن موفق به جلب رضایت اولیایدم شد روز گذشته در جلسه رسیدگی به
پروندهاش به لحاظ جنبه عمومی جرم گفت: من و شریکم با هم اختلاف مالی
داشتیم و مدتی بود که مغازه را تعطیل کرده بودیم و حتی من برای یکماه از
ایران خارج شدم وقتی دوباره برگشتم متوجه شدم همسرم و شریکم مغازه را اجاره
دادهاند. چون من در خانه نبودم همسرم مجبور شده بود برای گذران زندگی به
گفته شریکم گوش کند و مغازه را اجاره دهند. روز حادثه وارد مغازه شدم و از
مرد مستاجر خواستم تا کلیدها را بدهد. اصلا او را نمیشناختم و دشمنیای
هم با او نداشتم. بنزین هم دستم بود میخواستم تهدید کنم که جرقهای زده
شد و همهجا آتش گرفت من اصلا قصدم این نبود که او را بکشم. مرگ مرد مستاجر
فقط یک حادثه بود. خودم هم دچار سوختگی شدیدی شدم و بارها مورد عمل جراحی
قرار گرفتم. برای نجات مقتول هم خانوادهام تلاش زیادی کردند متاسفانه نشد.
او بعد از دو هفته فوت کرد و من هم به اتهام قتل بازداشت شدم.
متهم گفت: در این سالها تلاش زیادی کردم تا رضایت بگیرم. بالاخره
اولیایدم شرط کردند اگر مدرسهای بسازم رضایت میدهند. هشتسال است که در
زندان هستم و هیچچیز ندارم. خانوادهام کمک کردند تا این مدرسه ساخته شد و
اولیایدم هم رضایت خود را اعلام کردند.
هیات قضات بعد از پایان دادگاه وارد شور شدند و این متهم را به هشتسال
حبس محکوم کردند که با توجه به ایام بازداشتش اقدامات قانونی برای آزادی وی
انجام شد.