صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۳۱۶
علی اشرف فتحی
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۲۸ دی ۱۳۸۷

علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ تورجان در آخرین پست وبلاگ خود راه اندازی تلویزیون فارسی بی بی سی را بررسی کرده است.

متن یادداشت وی را بخوانید:

حجة الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی نوه دختری امام خمینی که پدرش دکتر محمود بروجردی در سال های پایانی دولت خاتمی عهده دار مدیریت مرکز گفتگوی تمدن ها بود، درباره توجه ویژه پدربزرگش امام خمینی به رادیو بی بی سی، چنین می گوید:

« در نجف که بودیم مدتی از سال، زمان پخش اخبار رادیو بی بی سی ساعات 19:45 و درست مصادف با وقتی بود که امام نماز مغرب را خوانده و آماده انجام نوافل بودند ... اگر اخبار، مطلب خاصی داشت از سر نماز بلند می شدند و قشنگ می نشستند که بی بی سی را گوش کنند و در این حالت، شنیدن اخبار را بر خواندن نماز عشا مقدم می داشتند. یعنی اول بی بی سی را گوش می کردند و بعد نماز عشا را می خواندند.» (به نقل از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی، به کوشش غلامعلی رجایی، ج4، ص 271)

اکنون که در آستانه سی سالگی فرار آخرین پادشاه ایران و پیروزی انقلاب، قرار است تلویزیون فارسی بی بی سی هم آغاز به کار کند، فکر می کنم که لازم است نگاه دوباره ای به نقش این رادیو در تحولات تاریخ معاصر ایران بیاندازیم.
 
اگر خاطرات شاه و بستگان وی را خوانده باشید حتماً به عمق بدبینی آنها به بی بی سی پی برده اید. آنها هنوز هم بی بی سی را از عوامل شکست رژیم پهلوی می دانند و همین مسأله را دلیلی بر وابستگی انقلاب ایران به منافع بریتانیا قلمداد می کنند.
 
متأسفانه تاکنون پژوهشی جدی درباره نقش بی بی سی در رویدادهای معاصر ما انجام نشده است. تا جایی که می دانم فقط عمادالدین باقی در کتاب «تولد یک انقلاب» هشت صفحه را به موضوع «رادیو بی بی سی و انقلاب ایران» اختصاص داده است. وی احتمال داده که بی بی سی به دو دلیل انجام وظیفه حرفه ای و هدایت و کانالیزه کردن جنبش مردمی اقدام به پوشش وسیع رخدادهای سال 57 کرده بود. 

به گفته باقی اگر بی بی سی واقعه عظیم و مهم انقلاب 57 را نادیده می گرفت، اعتبار و حیثیت خبری خود را مخدوش می کرد. وی همچنین معتقد است که بی بی سی قصد داشت در عین پوشش وسیع سخنان امام که خشم شاه را برمی انگیخت، برای نیروهای مذهبی نیز آلترناتیو بسازد.
 
از همین رو به بزرگ نمایی نقش جبهه ملی و دکتر سنجابی می پرداخت. همچنین نمی توان نقش بی بی سی را در هدایت کودتای 28 امرداد 32 انکار کرد. از همه اینها که بگذریم باید به فنی و تخصصی بودن عملکرد بی بی سی در قیاس با سایر رادیوهای خارجی اقرار کنیم. با اندک مقایسه ای می توان فهمید که برنامه های رادیو آمریکا و رادیو اسرائیل در مقایسه با رادیو بی بی سی تا چه حد مبتذل و مضحک است؟!

آغاز به کار تلویزیون بی بی سی یقیناً رویداد مهمی است. حساسیت مقامات ایرانی هم قابل درک است. اما می شد هوشمندانه تر برخورد کرد. اگر از این مسأله در هراسیم، به این دلیل است که امروز چوب اقدامات نهاد عظیم صدا وسیما را می خوریم. 

عطشی که به نیروهای خارج از ایران به وجود آمده ریشه در اقدامات نادرست داخلی دارد. ولی با این حال هنوز هم دیر نشده است. صدا وسیما و سایر مسؤولان باید چنین فرصتی را قدر بدانند. اکنون رقیبی جدی در صحنه حاضر می شود که می تواند محرک خوبی برای اصلاح ساختاری صدا و سیما باشد. وقت آن رسیده که رقابت رسانه ای را بپذیریم. همین رقابت اندکی که میان شبکه های لس آنجلسی و شبکه تلویزیونی صدای آمریکا با رسانه ملی در این سالها ایجاد شده، نقش مهمی در بازنگری در اقدامات غیر حرفه ای صدا و سیما داشته است.

باید بدانیم که گاهی برای جهاد بیشتر، وجود ضد و رقیب هوشمند و فهمیده لازم و مفید است. همیشه به یاد دارم که در بخشی از سریال امام علی(ع)، عمار یاسر در پاسخ به گلایه جندب که از خیانت خوارج می نالید، به وی می گوید که تا امثال اشعث نباشند، میزان وفاداری امثال من و تو به علی معلوم نمی شود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: