صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۲۶۳۳
تاریخ انتشار: ۰۳:۵۲ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۳
مطلب زیر را آقای مجتبی پاکمهر به پایگاه خبری فرارو ارسال نموده‌اند


برای تمامی نسل‌های در قید حیات و حتی از بعد تاریخی، کم آبی ایران از مسلم ترین بدیهیات است. علیرغم این موضوع سوالی که کمتر به آن پرداخته شده است آن است که با دانستن این حقیقت مسلم چگونه می‌توان با این شرایط فلات ایران را کماکان برای سکونت نسل‌های آینده همچنان حفظ کرد؟

متاسفانه یکی از رویه‌های نادرست ما که به یک فرهنگ نیز تبدیل شده است آن است که مسئولیت مدیران و نهادهای دولتی در حیطه‌های مختلف بیشتر معطوف شده است به توصیف وقایع و رخدادها، به گونه‌ای که مسئولین سازمان‌ها و شرکت‌های آب منطقه‌ای در قالب مرثیه سرایی و گزارش دادن از کاهش آب سدها و میزان بارندگی بیشتر نقش راوی خبر را دارند تا با برانگیختن احساسات هیجانی مردم آنها را توصیه به صرفه‌جویی کنند، در صورتی که آن ها به عنوان مسئولانی برای چاره اندیشی و رفع مشکل به کار گماشته شده‌اند.

تا آنجا که سن من قد می دهد همیشه تبلیغ صرفه‌جویی آب جزو آگهی های وزارت نیرو در صدا و سیما بوده است ولی از طرف دیگر ما همچنان می‌بینیم که مردم کماکان شیر آب را باز می گذارند و استخرها را پر می‌کنند و پارکینگ و حیاط و ماشین را و... می شویند. وخلاصه اسراف ادامه دارد.

حتی اگر به ادارات و موسسات دولتی هم سر بزنید نحوه نظافت، نگهداری و سرویس‌دهی استخرهای دولتی و آبیاری فضای سبز به همان صورت عامیانه است و بعضاً دیده می شود که نگهبانان در روزهای تعطیل نیز ماشین و ... را به همین صورت می‌شویند و مسئولین نیز معترض نیستند.

سوال دیگری که مطرح می شود آن است که آیا واقعا مسئله کم آبی آن گونه که مسئولین می‌گویند جدی است یا اینکه بحرانی در کار نیست و تکرار آن توسط مسئولین، بدون اینکه از حد حرف فراتر رود فقط برای کنترل مردم است؟ یا اینکه مسئولین نیز عمق خطرات و صدمات ناشی از بحران کم آبی را درک نکرده اند؟

این ظن و گمان زمانی جدی تر می شود که هنوز هیچ سیاست و دستورالعمل جدی که بیانگر نگاه کنشگرانه مسئولین به این موضوع مهم را داشته باشد تدوین نشده است تا وظیفه دولتمردان و مردم را مشخص کند. از طرف دیگر در شهرها و مناطقی که به عنوان نقاط بحران زده معرفی شده‌اند همچنان روند ساخت و سازهای بی رویه ادامه دارد و معلوم نیست که تامین آب مجتمع های چند ده طبقه با تانکرهای آب امکان پذیر باشد! قطعا اگر قرار بود که پاسخی از رویه احساساتی کردن مردم و کاهش مصرف آب گرفته باشیم باید اثرات آن تاکنون مشخص می‌شد.

برای ما اصفهانی‌ها که حیات شهرمان به زاینده رود وابسته بود هم اکنون این واقعیت تلخ به کاممان نشسته است. کشاورزان بالا و پایین دست شهر با خشک شدن زاینده رود دو سالی است که آبی به کشتزارهایشان نرسیده است. از طرف دیگر این مشکل به آب شرب شهروندان هم خواهد رسید ولی کماکان مسئولینی که در جایگاه کنشگر قرار دارند روند رشد جمعیت شهری و ساختمان سازی را به صورت بی رویه ادامه می‌دهند.

بپذیریم که واقعیت کم آبی را نمی‌توان در دعای باران و امید به بهتر شدن اوضاع بارش خلاصه کرد.دیروز پدران ما با تفکر و تلاش قنات و چاه حفر کردند و کویر خشک را به واحه‌ای قابل سکونت بدل کردند و امروز مدیریت علمی است که حرف اول و آخر را خواهد زد.

امروز با مدیریت عاقلانه می توان این مشکل را تا حدودی مهار کرد، در غیر این صورت فردایی که از راه خواهد رسید علاوه بر کم آبی، مشکل مهاجرت و سرباری آن در مناطق دیگربه صورت تلنبار مشکلات دیگر اجتماعی و اقتصادی و غیره بروزخواهد کرد.

بکوشیم تا با حفظ منابع آبی و تنظیم مصرف آن حداقل دستاوردهای پدرانمان را حفظ کنیم. زمان آن رسیده است که بفهمیم ارزش پدال ترمز اگر بیشتر از پدال گاز نباشد کمتر نیست.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: