صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۰۳۴۰
دلواپسیم: «کرامت انسانی» قربانی «فلاکت اقتصادی»
عصر ما، عصری است که نگاه «بُخور و بِخَر» بر زندگی حاکم است، آدمیان می خواهند از هرآنچه به آنها عرضه می‌شود تأییدی ‏بگیرند مبنی بر اینکه چقدر با آن «چیزی» می‌شود خرید. ما در شهرهای بزرگ در لوای حاکمیت مطلق «ارقام و اعداد» زندگی می کنیم. در عصر تبدیل کیفیت به کمیت، انسانیت و شأن آدمی بر این اساس مورد قضاوت قرار می گیرد: چقدر حقوق می گیری؟ آپارتمانی که در آن ساکنی چند متر است؟ متری چند فی میخورد؟ چه ماشینی سوار می شوی؟ مدلش چند است؟ چند خریده ای؟ مدل گوشی تلفن همراهت چیست؟ چقدر می ارزد؟ و...
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳
فرارو- قاسم توکلی؛ عصر ما، عصری است که نگاه «بُخور و بِخَر» بر زندگی حاکم است، آدمیان می خواهند از هرآنچه به آنها عرضه می‌شود تأییدی ‏بگیرند مبنی بر اینکه چقدر با آن «چیزی» می‌شود خرید. ما در شهرهای بزرگ در لوای حاکمیت مطلق «ارقام و اعداد» زندگی می کنیم. در عصر تبدیل کیفیت به کمیت، انسانیت و شأن آدمی بر این اساس مورد قضاوت قرار می گیرد: چقدر حقوق می گیری؟ آپارتمانی که در آن ساکنی چند متر است؟ متری چند فی میخورد؟ چه ماشینی سوار می شوی؟ مدلش چند است؟ چند خریده ای؟ مدل گوشی تلفن همراهت چیست؟ چقدر می ارزد؟ و...

فاجعه اما تنها این نیست که همه چیز، از جمله شان و کرامت آدمی، به موفقیت مادی تقلیل یافته بلکه «فاجعه مضاعف» وقتی رخ می دهد که از بخت بد و به دلیل شرایط وخیم اقتصادی امکان نیل به همان موفقیتهای مادی هم از افراد سلب شود. اینجاست که فردیت انسان میان دو سنگ آسیاب له می شود؛ از یک سو جامعه و توقعات اطرافیان فرد را برای نیل به موفق مادی بیشتر به جلو می راند و از سوی دیگر اقتصاد راکد و ورشکسته هیچ امکان قانونی و سالمی برای تحقق عملی این هدف در اختیار فرد نمی گذارد. 

رقابت برای کسب موفقیت بیشتر مادی در اقتصادهای پویا موتور محرک و انگیزه اصلی پیشرفت افراد است اما همین انگیزه در یک اقتصاد متلاشی به تیغی برنده علیه موجودیت ذهنی و هویت فرد بدل می گردد. وقتی رشد اقتصادی منفی است و نرخ تورم و بیکاری بیداد می کند، علاوه بر زیست عینی شهروندان، ابعاد معنوی و ارزشی زندگی آنها نیز ویران می گردد.

تاثیر اقتصاد بر زیست عینی شهروندان
طبق نظر کارشناسان اقتصادی به ازای هر یک ‌درصد تورم 1/2درصد از درآمد خانوار کاهش می‌یابد. با این احتساب به‌ ازای تورم 38 درصدی سال 92 درآمد خانوارهای ایرانی تقریباً 80‌ درصد کاهش یافته است! 

این کاهش درآمد به این معناست که وضعیت تغذیه، بهداشت و آموزش خانوارهای ایرانی روز به روز فقیرتر شده است. طبق آمار علی اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت در ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری «15 درصد افراد جامعه حتی توان سیر کردن شکم خودشان را نداشته اند» یعنی حدود 11 میلیون نفر از افراد جامعه  در فقر مطلق به سر می برند! همچنین براساس بررسی‌های انجام شده توسط سازمان بهداشت جهانی 20‌درصد خانوارهای ایران از «فقر و کم غذایی مزمن» رنج می برند و 15‌درصد کودکان کشور دچار سوءتغذیه هستند.  از همین روست که به لحاظ «شاخص رفاه اقتصادی» در مقیاس جهانی متاسفانه ایران طی سالهای اخیر در کنار سودان و دیگر کشورهای افریقایی قرار گرفته است. 

تاثیر فلاکت اقتصادی بر کرامت و شان انسانی شهروندان
لشگر بیکاران در جامعه ای که شان انسانها را با با میزان موفقیت مادی می سنجد، فاقد شان و از این رو فاقد «ارزش و احترام به نفس» هستند. هر روز صبح خیل فارغ التحصیلان بیکار به سوی وسایل حمل و نقل عمومی هجوم می برند تا به هر طریق ممکن، به عنوان پیاده نظام، در «بخش خدمات» یک اقتصاد راکد و تقریباً ورشکسته شغلی را به خود اختصاص دهند. علاوه بر جویندگان کار خیل عظیم منشی ها، کارمندان جزء شرکتهای خصوصی، بازاریابها، طیفی از پیک موتوریها، رانندگان آژانس، مسافرکشها، کارگران ساختمانی و... همگی پیاده نظام یک اقتصاد رانتی و به شدت وابسته هستند که تولید و صنعت در آن رونقی ندارد.

«دغدغه بقاء» لشکری از متقاضیان کار را روانه خیابانها می کند، آنها عموماً فارغ اتحصیلان دانشگاهها هستند که در یک دستشان مدرک تحصیلی و در دست دیگر صفحه آگهی استخدام روزنامه قرار دارد و کارشان جستجوی خیابانهای شلوغ شهرهای بزرگ به امید یافتن کار است. در میانه این «داروینیسم اجتماعی و اقتصادی» اکثریت بازنده اند و اقلیتی محدود که به رانتهای دولتی یا روابط ویژه دسترسی دارند برنده محسوب می شوند. طبق آماری که این روزها در خبرگزاریهای رسمی منتشر می شود در حالی که تنها معوقات بانکی 500 نفر رقمی بالغ بر هشتاد هزار میلیارد تومان می باشد بیش از 8 میلیون جویای کار در آرزوی شغلی با حداقل حقوق قانون کار (600 هزار تومان) هر روز خیابانهای شهرها را در جستجوی یک شغل معمولی زیر پا می گذارند!

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور از رسیدن موج بیکاری 8 میلیون نفری سخن می‌گوید  که 45 درصد آنها فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند. طبق بررسی ها حتی جمعیتی که شاغل محسوب می شود نیز در حقیقت مصرف کننده هستند! چون نقشی در فرایند واقعی تولید ندارند. خبرگزاری «مهر» چندی پیش با انتشار گزارشی به نقل از آمار مرکز آمار ایران نتیجه‌گیری کرد که در مجموع نزدیک به ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور نه شاغل‌اند، نه بیکارند و با این‌که در سن کار قرار دارند، در عمل تنها «مصرف‌کننده» محسوب می‌شوند و در توسعه‌ی کشور نقشی ندارند. یک اقتصاد رانتی و به شدت فاسد چه تغییری می تواند در وضعیت زندگی عینی شهروندان ایجاد کند؟ 

«تغییر وضعیت اقتصادی» به مثابه یک مطالبه تاریخی
«امکان تغییر» مهمترین تفاوت عصر جدید با اعصار گذشته است. نیاکان ما برای هزاران سال «جایگاه اقتصادی و اجتماعی» ثابتی را در جامعه اشغال کرده بودند. دهقان زاده، دهقان می شد. فرزندان پیشه ور و نوادگان او نسل اندر نسل پیشه ور بودند و به همین نحو اصناف طباخ، خباز، بزاز و... شغل اجدادی خود را ادامه می دادند. تا همین 80 سال پیش حدود 75 درصد مردم ایران در خارج از شهرها در قالب اجتماعات ایلی و روستایی زندگی می کردند و عملاً دسترسی به امکانات لازم برای سوادآموزی و تحصیل علم نداشتند.

«تحرک اجتماعی» در چنین ساختاری عملاً وجود نداشت و یا اگر هم بود کمتر منوط به شایستگی و کار و تلاش شخصی و بیشتر به بخت و اقبال و یا قدرت شمشیر زنی حول عصبیت قبیله ای متکی بود. در عصر جدید اما با گسترش مناسبات سرمایه داری، شهرنشینی، آموزش همگانی، توسعه تکنولوژی حمل و نقل، ارتباطات و... «امکان تغییر» در جایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد با اتکاء به شایستگی و تلاش فردی مهیا شده است. اکنون بیش از 55 میلیون نفر از جمعیت 75 میلیونی کشور در شهرها زندگی می کنند و علت اصلی این جابجایی عظیم جمعیت از بخش روستایی-عشایری به بخش شهری فراهم آوردن «امکان تغییر» در زیست اقتصادی و شغلی افراد بوده است. اساساً ایجاد «تغییر» در زیست عینی و اقتصادی شهروندان و فراهم آوردن شرایط رفاهی بهتر برای عموم مردم از علل اصلی انقلابات و جنبشهای یکصده اخیر در این مملکت بوده است.
 
انقلاب مشروطیت
مبارزه با استبداد مهمترین آرمان آزادیخواهان در زمان مشروطیت بود اما حذف استبداد هم با هدف فراهم آوردن امکان زیست انسانی تر و شرافتمندانه تر صورت می گرفت. مگر نه اینکه واگذاری امتیازات استعماری اقتصادی به اتباع روس، انگلیس، بلژیک و... عملا جامعه ایران را تبدیل به برده شرکتهای بزرگ خارجی کرده بود. 

شاهان قاجار منابع زیرزمین و روزمینی کشور را دربست به کشورهای استعماری واگذار می کردند تا مخارج سرسام آور دربارهای پر هزینه خود را تامین نمایند و دست والیان را نیز در داخل برای چپاول رعایا باز می گذاشتند. ترور ناصرالدین شاه ریشه در همین ظلم و تبعیض ها داشت. میرزا رضاکرمانی که سرمایه اش توسط فرزند شاه در اصفهان به تاراج رفته بود برای شکایت نزد شاه به تهران آمد و با دیدن عمق فساد و تبعیضی که در سرتاپای این سلسله رخنه کرده بود تصمیم به ترور وی گرفت. عین الدوله صدراعظم مظفرالدین شاه نیز وقتی دید از کنترل تورمی که در حقیقت نشأت گرفته از ناکارآمدی خاندان حاکم بود ناتوان است دستور به فلک کردن تاجران و بازرگانان ایرانی داد و همین ستم ناروا  اعتراضهایی را برانگیخت که به یک قیام عمومی و نهایتاً انقلاب مشروطیت ختم شد. 

نهضت ملی شدن صنعت نفت
نهضت ملی نفت اگر چه رنگ و لعاب ناسیونالیستی داشت و در ظاهر با هدف استعمار زدایی صورت گرفت اما هدف اصلی اش این بود که سهمی عادلانه تر از منابع نفتی و زیر زمینی کشور نصیب مردم محروم شود. جامعه ایران در شرایط پس از جنگ جهانی دوم با فقرو فاقه شدیدی دست و پنجه نرم می کرد درحالی که «شرکت نفت ایران و انگلیس» بخش اعظم ثروت این ملت را به جیب خود سرازیر می کرد و درصد اندکی را به دولت وقت یا کارکنان ایرانی تاسیسات نفتی می پرداخت. 

انقلاب اسلامی
در سال 57 هم مبارزه با استبداد پهلوی به مثابه گشودن کور سوی امیدی برای ایجاد شرایط بهتر برای زندگی خیل عظیم مهاجران و حاشیه نشینان شهرهای بزرگ محسوب می شد. مدرنیزاسیون سریع پهلویها که کاملاً متمرکز و صرفاً در شهرهای بزرگ پیاده می شد باعث آغاز مهاجرت عظیم روستانشینان به طرف شهرهای بزرگ، جایی که سرمایه ها انباشته و به گردش درمی آمد، شد. 

سرازیر شدن درآمدهای هنگفت نفتی فساد دولتی را دامن می زد، «هزار فامیل» وابسته به دربار پهلوی بزرگترین بهره مندان از این خوان گسترده نعمت بودند و اکثریت مهاجر و حاشیه نشین نیز عموماً وظیفه ارائه خدمات به این طبقه حاکم و سرمایه های در گردش آنها را بر عهده داشتند.  آنها تبعیض و نابرابری اقتصادی را در شهرهای بزرگ می دیدند و متاثر از «محرومیت نسبی» که حس می کردند در برابر شرایط موجود به شدت موضع اعتراضی داشتند.

سخن پایانی
یک زندگی اقتصادی به سامان با حداقلی از رفاه، برای فراغت از غم نان و ضرورتهای طاقت فرسای معاش، نه تنها حق طبیعی، شرعی و قانونی تک تک شهروندان ایرانی است که مطالبه تاریخی نیاکان ما طی یکصد سال اخیر در تمام جنبشهای ملی و مذهبی آنها نیز بوده است. کشور ما به لحاظ منابع خدادادی و نیرو و استعداد انسانی چیزی از ترکیه یا کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس کم ندارد اما چرا باید شهروندان ایرانی به لحاظ اقتصادی در وضعیتی به مراتب پایین تر از شهروندان آن کشورها زندگی کنند؟ چرا درآمد سرانه یک ایرانی باید کمتر از اتباع کشورهای جهان سومی چون لبنان، قزاقستان، گابن، مالدیو یا بوسنی باشد؟ آیا نباید دلواپس این تفاوت سطح زندگی در داخل و خارج از کشور بود؟ 

از سوی دیگر مطالبه «آزادی» بدون کرامت انسانی امری پوچ و بی معناست، کسی که اسیر فلاکت اقتصادی است عملاً از ارزشهای والای انسانی تهی است. فردی که روحش از دیدن این همه تبعیض و شکاف طبقاتی در جامعه دو قطبی زخمی است نمی تواند به هیچ سیاستمداری اعتماد کند. وقتی قدرت خرید مردم تنها در سال 92 بیش از 80 درصد افت می کند این بدان معناست که طوفان تورم بخش عظیمی از طبقه متوسط جامعه را جارو کرده و به طبقات پایین تر و محروم تر ریخته است و این ریزش متاسفانه همزمان شده است با رویش یک طبقه نوکیسه جدید طی یک دهه اخیر: طیفی از مولتی میلیاردرهای جوان که از برکت اتصال پیدا و پنهان خود به درآمدهای نفتی یک شبه ره هزار ساله را پیموده اند اعضای تشکیل دهنده این طبقه نوکیسه جدیدند که چند تن از آنها در زندان به سر می برند و مابقی همچنان گلوگاههای حیاتی کشور را در مشت خود دارند. در میانه این اقتصاد بیمار و «فساد سیستماتیک» (به قول احمد توکلی) آیا نباید دلواپس کرامت انسانی شکمهای گرسنه و دست های جویای کار بود؟

ارسال نظرات
مهران
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
کجای دنیا اگه ۱.۲ براربر رو در ۳۸ ضرب کنی میشه ۸۰
اقای نگارنده خبر لطفا دقت کنید
محمد دلواپس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
من محمد دلواپسم و20ماه سابقه خدمت در جبهه دارم .بیشترین دلواپسی من از خودرو سازها است که نامش را ایجاد اشتغال می گذارند. سالانه هزاران خانواده ایرانی را به گورستانها می فرستند ونامش را خودرو ملی می گذارند .سمند را با کمتر از 10 میلیون به تر کمنستان وعراق و سوریه صادر می کنند وبرگشت می خورد.ودهها دلواپسی در این موضوع .متاسفانه دولت بدلیل اخذ درامد وهمراهی گروهی از نمایندگان مجلس با حمایت از این صنعت رنجور .بی برنامه و با تکیه بر جیب مردم اکنون هرروز به بهانه های مختلف قیمت ها را افزایش می دهد.چرا کسی از مردم دفاع نمی کند .چرا قوه قضا در مقابل این اجحاف سکوت کرده است .چرا کسی به مردم پاسخ نمی دهد .برای رضای خدا به مردم بگویید جه اتفاقی افتاده که پراید 5میلیونی اکنون شده 22ملیون .
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
دلواپس شدم
نادر
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
جناب توکلی ممنون از تحلیل خوبتون . قسمت کوچکی از تحلیل شمارو در شبکه های اجتماعی گذاشتم تا دوستانی که به این سایت ها سر نمیزنن ، کنجکاو بشن بیان . اصل مطلبو بخونن . از شش عصر تا حالا کلی به معلومات دوستان شبکه اجتماعی من اضافه شده . ممنون فرارو ممنون قاسم جان
ناشناس
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
متعجب از این هستم که مدیران - مسئولان- نمایندگان- وزرا - روسا مشابه این داستان دزد که در خیابان فریاد بزند آی دزد آی دزد شده است و جالب که مسئولین بلند پایه کشور در قالب گلایه وضعیت خفت بار اقتصادی را برای ملت عامه درد دل میکنند و مثل اینکه ملت کوتاهی کرده و ما مقصر هستیم؟ البته مقصر هستیم چون جسارت طلب حقوق خود را نداریم.
ناشناس
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
نویسنده این مطلب کیه؟ خیلی دردآشناست! سالهاست که آرمان اندیشان دلواپسند که هیچ خون دل می خورند اما سیاست چنان بر همه چیز چنبره زده که مجال پرداختن به این دلواپسی ها نیست!
ناشناس
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
به نویسنده مقاله درود می فرستم و برایش آرزوی تنی سالم و ذهنی شکوفاتر از پیش دارم.

خدا دلواپسان بی درد را هدایت فرماید و اگر قابل هدایت نیستند، شرشان را به خودشان بازگرداند. آمین.
پستچی
۱۷:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
یه نفر هم دلواپس من باشه که با سکته قلبی و 3 تا استنت تو رگهای قلبم و مصرف روزانه 10 تا قرص هنوز هم دارم روی موتور نامه رسانی میکنم
nader
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
تواین هشت سال کجا بودید
Admin
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
+ دينی که من به آن معتقدم، دين توجيه فقر نيست، دينی است که فقر را همسايه ديوار به ديوار کفر می شمارد.

دکترعلی شریعتی
Admin
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
چقدر قلم قاسم توکلی رو می پسندم، واقعا دمش گرم...
نازنین
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
من دلواپس این سخن امام سجاد علیه السلام هستم که فرمودند خدایا من از فقر به تو پناه میبرم
حاج محمدي
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
درود بر نويسنده محترم كه حق مطلب را به خوبي ادا كرده است.
هیچکس
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دولت تدبیر و امید این مطالب رو می دونه و می خواد کاری انجام بده ولی همش باید بره مجلس جواب دلواپس هارو بده نمیذارن بدبختها کارشون رو بکنن تمام انرژیشون صرف تندروها میشه که هر روز به یک بهانه ای یه چیزی رو علم میکنن
علی
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
من دلواپس ارزش پول ملی هستم که یک شبه 300درصدافت میکندآیا مصیبت بالاترازاین هست؟
ناشناس
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
بله هست. آن هم اين است كه به اسم حفظ ارزش پول ملي كار كنند كه يارانه هنگفت به واردات تعلق بگيرد و همه توليدات داخلي و اشتغال ملي نابود شود. تو فكر مي كني دلار واقعا 1000 تومان بود بعد يكشبه شد 3000 تومان؟
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
این جور که این مقاله اشاره می کنه انقلاب 57 نیز به دلیل مشکل اقتصادی و فسادهای مالی بوده نه به خاطر دین تنها به /ان رنگ دینی دادند تا ریشه بر تیشه دین زده شود همانطور کهدر اروپا انجام شد
ali
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
يكي از مشخصات كشورهاي جهان چهارم!! الينه شدن هستش يعني خودشون و وضعيت موجودشون را گم مي كنند و بجاي آن حس و حالي ديگر بهشون دست ميده و چيزهاي غير مهم ديگري دغدغه آنها ميشه . اين حس "دلواپسي" نيز يكي از اون حالتهاي اليناسيون هست و بنظر من ولواپسي بخوبي از طريق مراكر قدرت (غير قانوني) مهندسي و مديريت ميشود .
(فرارو خواهشا حذف نكن)
ناشناس
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
یک عده از سر دلواپسی یک همایش اجرا کردن و یک عده هم از سر دلواپسی سال 88 کشور رو به اتش کشیدن
ناشناس
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلولپس فراموشی خیانت خائنین سال 88 هم باید بود
تفرشی
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلواپس به کسانی گفته می شود که ترس از لغو تحریم ها دارند و وحشت از کم شدن منافعشان و کسانی که نگران دلواپسی هستند بیش از این خودشون رو عروسک خیمه شب بازی مشتی دلال دولتی نکنند
ناشناس
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
اعتیاد،تورم بی نظیرو کاهش ارزش پول ملی و بیکاری و بالا بودن فساد و ناهنجاری های اجتماعی و ...
ناشناس
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
و... نمونه هایی از عزت ما هستند.
سعید
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
به نظر من شباهت بسیار زیاد گروه دلواپسان به گروه کفن پوشان و غیبت هشت ساله این گروه در سالهای تیر 84 تا انتهای تیر 92 علتش چیزی جز به خطر افتادن منافع این گروه به سبب برخورد با مفسدان و بدهکاران بزرگ اقتصادی و بانکی و نزدیک شدن به برداشته شدن کامل تحریمها نمیباشد.
آزاده
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
از ماست كه برماست!
آرخایین
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
آقا یه پیشنهاد دارم برا دلواپسها
یه تور زیارتی بزن راهیان نور
اینکار دو حسن دارد

اول دلواپسهای حقیقی رو اونجا میبینن
دوم اینکه یه مدتی اونجا هستن کشور یکم رو ثبات میره و اعصاب بقیه خرد نمیشه
حسین
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
اینها دلواپس باند و گروه و رانت هایشان هستند؟ دلواپس اسلام و انقلاب و حقوق ملی و ... بر اساس واقعیات اظهار نظر میکند . تورم و کاهش ارزش پول ملی و بیکاری و بالا بودن فساد و ناهنجاری های اجتماعی و ... ناشی از عملکرد بسیار بد اقایان در هشت سال گذشته است؟ اگر وجدان ندارید لااقل ازاده مرد باشید؟؟؟
ناشناس
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
آزاده مرد بودن فروختن مملكت به مفت و به طمع ناني كه بيگانگان هرگز به سفره مردم نخواهند انداخت نيست. اگر از حاتم بخشي تان ناني گير مردم آمد آنوقت ادعا كنيد. فعلا كه هر چه داديد در جواب زير تعهداتشان زدند !!!
فضول
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
ناشناس 14:14 بخواب هنوز زوده بیدار شی! با فریاد های احساسی و هولوکاستی مملکت فروخته شده و شما هنوز بیدار نشده ای!
کیمیا
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
ناشناس14:14
چرا مغلطه می کنی؟کسی مملکت رو نفروخته و قرارهم نیست بفروشه،تصمیم گیرنده مذاکرات فقط دولت نیست و کلیت نظام در این باره تصمیم می گیرند
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
اینا همه درست ...
کی کـِی دست به کار میشه که وضعیت موجود رو سرو سامون بده
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
شكم گرسنه كه ناشي از بيكاري مي باشد دين و ايمان ندارد و جدا را در پستو پنهان مي كند. يك يه يك اعضاي گروه دلواپسان را با دقت نگاه كنيد. كادامشان نگران نان شب و تحصيل و اشتغال فرزندانشان هستند.
سعید
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
گروه دلواپسان در اصل همان گروه کفن پوشان زمان خانمی هستند و علت اینکه در زمان احمدی نژاد خاموش بودند به جهت این بود که رئیسان و فرمانده هان این گروه در زمان احمدی نژاد در اوج قدرت بودند و دلیل اصلی شکل گیری این گروه فقط در جهت منافع حزبی و شخصی فرمانده هان این گروه است.ساماندهی این گروه به قدری کودکانه است که اعضای این گروه کاملا نیت واقعی اهدافشان کاملا برای همه مردم آشکار شده است که همانا اهدافشان فشار آوردن به دولت برای جلوگیری از برخورد با ریزه خواران و مفسدان بیت المال و همچنین جلوگیری از توافق جامع با 5+1 که در نهایت باعث لغو تحریمها میشود و که نان این گروه در باقی ماندن تحربمها میباشد
ناشناس
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
همین عده هم هستند که دارن خط مشی سیاست هسته ای را با حمایت ارکان نظام به جز دولت تحمیل می کنند... متاسفانه این عده چون از حمایت نهاد خاص پر زور برخوردارند با اغتشاش داخلی علیه دولت سعی در ناکام کردن دولت دارن تا دوباره به آرامش دولت دهم برای برخورداری از انوع رانتها برگردند. براشون هم اهمیت نداره 99 درصد ولت چی می کشند چون از نظر این رانت خورهای بی ریشه این 99 درصد فتنه گرند و باید نابود بشن.. میگن نهایتش اینه که جنگ بشه و کشور نابود بشه ولی با این ثروتهایی که از رانت و تحریم دارند میرن بهترن جاهای دنیا زندگی می کنند.. مثل خاور یها
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
تحلیل ذلیلانه ای بود!
متاسفم!
بختیاری
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
واقعیت زشت جامعه رو البته تو که مثل غو سرت رو یبر برف کردی نمیتوانی ببینی.
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
حضرت علی (ع):فقرکه ازدروارد شود،ایمان از در دیگرخارج می شود. :قابل توجه دلواپسان بی درد.
ناشناس
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
عالی گفتی: دلواپسان بی درد

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
وقتی هرکسی تصمیم می گیرد کار خود را رها کند و به اداره کشور بپردازد نتیجه دیگری نباید انتظار داشت.
مجتبی
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
آخه این دلواپسای امروز مشکلی غیر از مداکرات ندارن. همیشه کار که برا خودشون و بچه هاشون هست نونشون هم توی روغن کره هست خلاصه مشکلی ندارن
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
به غیر از از دست رفتن کرامت انسانی ، انواع استرس های حاد و مزمن را هم به فرد اضافه کنید.به خدا خنده از روی لبام مدتهاست که رفته...
دکترعباس حاتمی
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
بایددلواپس روسپیگری وکودکان خیابانی شد.
ناشناس
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
با درآمد وطن فروشي نه تنها نمي توان نان توي سفره مردم آوردع بلكه غيرت كه نبود نه تنها وطن بلكه ناموس و شرف هم خواهد رفت و روسپيگري هم جمع نخواهخد شد و ورشكستگي سياسي و اقتصادي دولت بي هنر گدا و كاسه به دست جمعيت كودكان خياباني را هم بيشتر خواهد كرد.
ناشناس
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
تحلیل دربردارنده مغالطه است و هر چیز جایگاه خود رو داره و دلواپسی برای یک مسئله مهم دلیل این نیست که برای مسائل دیگه دلواپسی لازم نیست.
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
نمي توان به بهانهغم نان، نام و شرف را فروخت. نام و شرف اگر نبود نان هم نخواهد بود.
قلندر
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
ناشناس14:07شمااگه شرفت به هسته ایه من غم بیماران اردست رفته اختلاسهای کلان رانت خواریها دروغ وریا را میخورم به روسیه کثیف که به بهانه هسته ای بصورت بمب هسته ای دارائیهای ایه مملکت را به یغما برد
نکته سنج
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
نعل وارونه نزن! اتفاقاً برعکس
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
«دلواپس ها» همان «مولتی میلیاردرها» نیستند؟
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
نخير نيستند.
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
آیا صدا وسیمای ما حقوق افراد را رعایت میکند؟آیادر صدا وسیمای ما که به اشخاص توهین میشود حق دفاع داه میشود؟آیا صداوسیما در پخش اخبار وگفته های مسولین کشور امانت وعدالت را مورد توجه قرار میدهد؟آیا در صدا وسیمای ما صدای مسولین مردمی ومنتخب ملت مورد توجه است یا کسانیکه مردم آنان را قبول ندارند؟ حکومت برای احقاق حق و اجرای عدالت است وگرنه ارزشی ندارد و شهید مطهری هم تاکید داشتند چیزی بالاتر از عدالت نیست و آنچه که جامعه را مدیریت می کند عدالت است و عدالت نباید فدای مصلحت شود. باید بر سردر همه سازمان های حکومتی نوشته شود، هر شخص غیر معصومی در جایگاه غیر قابل انتقاد قرار بگیرد هم خودش فاسد می شود و هم جامعه را فاسد می کند.
ناشناس
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلواپس جیب هایشان هستند دلواپس کار فرزندانشان هستند دلواپس تعیش خودشان هستند دلواپس تنبلی و بی هنری خود هستن
ali110
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
احسنت . بسیار زیبا و متین و پر معنا نوشتید
ايوب
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
من نگران عزت و كرامت ايراني هستم كه دارد در اين مذاكرات از بين مي رود
من نگران حقوق واقعي ملت ايران هستم
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
عزت مردم ایران وقتی نابود میشه که دختران مون بیفتند دست داعش و النصره .. وقتی زن هامون تو فرودگاهها لخت م یکنن و سن روسپیگری رسیده به 14 سال ... اینا عست که عزت مردم را نابود میکنه. مب هسته ایعزت نمی آره . اگه میاورد که کره شمالی آلان عزتمند ترین کشور بود !
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
+ اشتباهی
نازنین
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
عزت و کرامت!!! آن هم در کشوری که بزرگترین فساد های مالی رو در سالهای اخیر داشته؟
یکنفر از مردم
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
عزت و کرامت ایرانی در دو دولت قبل بخصوص دولت دهم از بین رفت و دیگر نمونده که دلواپس از بین رفتنش باشی! البته "دلواپسان" از اون دوره اندوخته هایی دارند که دلواپس از بین رفتن آنها هستند.
ناشناس
۱۸:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
منم مثبت اشتباهی دادم. ببخشید
حامد
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
این مقاله رو تو رو به خدا بفرستید واسه مسئولین طراز اول مملکت تا بخونن بلکه گوش شنوایی باشه
ناشناس
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
یعنی تصور شما این است که مسئولین از این وضعیت بی خبرند ؟!
اگر بی خبرند که لیاقت دارا بودن مسئولیت را ندارند .
اگر با خبرند و ناتوان از رفع مشکلات و یا حداقل قرار ندادن باری بر روی بارهای گدشته ، باز هم نالایقند .
در هر دو صورت باید جا را برای افراد لایق باز کنند و کنار بروند . البته اگر اندکی وجدان در وجود آنها باقی باشد .
ناشناس
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
اونا از همه چی خبر دارند
بختیاری
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلت خوشه حامد مسولین از این اوضاع استفاده میکنند برو ببین املاک کانادا و امریکاشون رو میشه شمرد یا ببین اقازاده ها کجا درس میحونن 90% انگلیس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
طبق آمار علی اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت در ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری «15 درصد افراد جامعه حتی توان سیر کردن شکم خودشان را نداشته اند»
:::::::::::::::::::::::ما رکورد زدیم
ناشناس
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
پاکترین دولت تاریخ !!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلایل واقعی عقب موندگی رو نمیشه گفت، بدبختی ما هم همینجاست!
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دلایل عقب ماندگی مدیران بی سواد وکم سواد
روزبه
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
فرارو جان توجه کن 38*1.2=45.6 نه 80 به ازای هر یک ‌درصد تورم 1/2درصد از درآمد خانوار کاهش می‌یابد
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
دو و یک دهم درصد صحیح است نه یک و دو دهم درصد
ناشناس
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
بابا دو و یک دهم تو هم یه حساب سادس دیگه
ناشناس
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
مرگ بر روسیه که هر چه سرمان میاد،از فروختن منافع ملی مان است.
ناشناس
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
من دلواپس خدایی هستم که در این وانفسای فقر و فلاکت دارد از دل مردم می رود !
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
نچه در ژنو 4 گذشت ناني به سفره مردم نمي‌آورد ولي هزينه هايي را دارد كه بايد از محل خريد پول نان مردم پرداخت شود.
روشنفکر
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
منکه بیشتر از فقر و فلاکت حرص میبینم دادا
وگرنه فقرا خودشون پاثابتای اصلی انقلابن
انقلاب ما میدون خراسون به پایین بوده و هست
ناشناس
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
مثلا چه هزینه‌ای ناشناس دوم؟
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
شکم گرسنه و کرامت انسانی؟
ایرانی
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
به نظر شما آیا سخن پایانی این نیست برای رهایی از این وضعیت یک جنبش ملی نیاز باشد؟