منصور بیطرف در روزنامه اعتماد نوشت: پنجشنبه گذشته ايميلي از يكي از دوستان به دستم رسيد كه در آن نوشته بود
«هديه». فايل را كه باز كردم ذوق زده شدم. اين فايل حاوي كتابي بود كه سر و
صداي آن را شنيده بودم. هم در اكونوميست راجع به آن خوانده بودم و هم در
فارين افيرز.
در واقع ميتوانم بگويم، 147 سال پس از انتشار كتاب «سرمايه»
توسط كارل ماركس، كتاب ديگري به اندازه اين كتابي كه اخيرا منتشر شده
نتوانسته جامعه سرمايه داري را به تب و تاب بيندازد. «سرمايه / در قرن بيست
و يكم» كتابي است كه اخيرا توسط توماس پيكتي، اقتصاددان فرانسوي، منتشر
شده و به سرعت به زبان انگليسي برگردانده شد. جلد اين كتاب هم بهگونهيي
طراحي شد كه يادآور كتاب «سرمايه» ماركس باشد. ميشود گفت كه تقريبا اين
كتاب در تمامي كشورهاي سرمايهداري پخش شد و در صدر فروش آمازون قرار گرفت.
اهميت اين كتاب را ميتوان از اظهارنظرهايي كه در خصوص آن صورت گرفته
متوجه شد. هفتهنامه اكونوميست در شماره ماقبل خود پرسش كرد كه آيا «ماركس
جديدي ظهور كرده است؟» هفتهنامه تايم هم در شماره آخر خود پيكتي را نسخه
دوم ماركس ميخواند و اين كتاب را «بمبي در ميان رهبران جهان» دانست. پل
كروگمن، برنده نوبل اقتصادي، هم كتاب پيكتي را «نابودكننده عزيزترين
افسانه محافظهكاران» خواند، افسانهيي كه «ثروتمندان ثروت و سرمايه خود را
از كار و تلاش و شايستگي» به دست آوردهاند و در آخر هم فارين افيرز، كتاب
را «تنبيه سرمايه» ناميد.
كتاب سرمايه «پيكتي» نگاه تازهيي به انباشت
سرمايه، به ويژه در ايالات متحده، دارد. اين كتاب حاصل 15 سال مطالعه، از
سال 1998 تا 2013، است. از نگاه پيكتي، حامي حزب سوسياليست فرانسه،اتفاقي
كه در سرمايهداري قرن 21 به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، رخ داده است
نابرابريها را گستردهتر كرده است. دليل اين نابرابريها هم آن است كه نرخ
بازدهي سرمايه از نرخ رشد توليد و درآمد بيشتر شده است.
راهحل پيكتي
تقريبا ساده است و آن بستن ماليات تصاعدي بر ثروت است. او در گفتوگو با
يكي از نشريات ميگويد، «من جانبدار هر گونه ماليات قديمي نيستم، بلكه از
يك ماليات تصاعدي بر ثروت دفاع ميكنم، چرا كه مناسبتر از ماليات بر
درآمد براي «سرمايه داري پدرسالار» قرن بيست و يكم است اما اين بدان معني
نيست كه ماليات بر درآمد بايد ملغي شود. ماليات بر سرمايه خصوصي براي
مبارزه با نابرابريها بسيار مهم است، اما اين نيز ميتواند ابزارمفيدي
براي حل بحران بدهيهاي دولتي باشد و هر كس به نسبت ثروتش به حل مشكل كمك
ميكند. اين ايدهآل و در عين حال مشكل است اما رسيدن بدان ضروري است.
در
قلب هر انقلاب دموكراتيك در گذشته، انقلابي مالي وجود داشته است و در آينده
نيز به همان صورت خواهد بود. تورم، ماليات بر سرمايه فقراست. آن، ارزش
داراييهاي كوچك را كاهش ميدهد. اين در حالي است كه سهام و املاك محافظت
شده هستند. اين بهترين راه نيست، اما آسانترين آنهاست.»كتاب سرمايه پيكتي
را ميتوان مهمترين كتاب اقتصادي سال 2014 خواند كه او همانطور كه كارل
ماركس نقاط ضعف سرمايهداري در قرن نوزدهم را فاش ساخت و سرمايهداري را بر
سر عقل آورد، نقاط ضعف سرمايهداري در قرن بيست و يكم را هم افشا ميكند.