وزیر بهداشت در دولت دهم در روایت ناگفته خود از اختلاف با رئیس دولت پیشین و عزلش گفت: در مورد بودجه سلامت و وقتی هدفمندی یارانهها مطرح بود در مجلس لابی میکردیم چرا که مجلس جای لابی است و ما هم میخواستیم سهم سلامت را از هدفمندی بگیریم اما به خاطر دارم که رئیس جمهور با من تماس گرفتند و با صدای بلند پرخاش کردند که معاونان شما در مجلس چه میکنند و فلانی و فلانی که هستند و چرا آنجا هستند و بنده نیز آنقدر عصبانی شدم و پرخاشگرایانه گفتم که چطور افراد فلان وزارتخانه که فلانی وزیرش است میتوانند بروند لابی کنند اما وزارت بهداشت که وظیفهاش تامین سلامت مردم است نمیتواند؟
به گزارش فارس مرضیه وحید دستجردی با حضور در برنامه تلویزیونی شناسنامه در پاسخ به این سؤال که آیا نخستین بانوی وزیر در جمهوری اسلامی بودن، برای اینکه شما پاسخ مثبت به پیشنهاد پذیرش وزارت بهداشت دادید سهیم بود، اظهارداشت: اصلا تأثیری نداشت، ابتدا نمیخواستم قبول کنم ولی بعد احساس کردم که زنان هم در این کشور باید نشان بدهند که میتوانند خدمتگزار باشند حتی در بالاترین سطوح اجرایی. ضمن اینکه شاید مثلا عافیتطلبی و راحتطلبی هم باعث شود که آدم زیر بار کارهای سخت و سنگین نرود و راستش کمی ترسیدم از اینکه مجازات شوم به دلیل عافیت طلبی. از این رو آمدم تا انشاءالله بتوانیم خدمتگزاری زنان را هم به مردم در جمهوری اسلامی اثبات کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که چقدر وقت گذاشتید برای اینکه به این پیشنهاد پاسخ دهید و اولین کسی که با او مشورت کردید چه کسی بود، افزود: هم با خانواده خودم و هم با برادرها، همسر و بچههایم. با همه مشورت کردم. همه نظرشان منفی و همه مخالف بودند.
دستجردی در پاسخ به این سوال که واقعا هیچ کس نظر مثبت نداشت، گفت: در خانوادهام همه مخالف بودند؛ در واقع احساس کردم زنان هم در جمهوری اسلامی میتوانند همپای مردان در سطوح بالای اجرایی کار و خدمت کنند بالاخره زنان نیمی از این کشور هستند و زحمات فراوانی میکشند و باید از این زحمات تقدیر شود.
وی در پاسخ به این سوال که چه کسی شما را بیشتر تشویق کرد، ادامه داد: بنده به آنچه که اعتقاد خودم بود، عمل کردم. احساس میکردم اگر پدر مرحومم زنده بود تشویق میکرد که این کار را انجام دهم. چون من در زمانی هم که قرار بود برای مجلس معرفی شوم و دوستان پیشنهاد کردند کاندیدای نمایندگی مجلس در دوره چهارم تهران شوم خودم ابتدا رد کردم اما وقتی با پدرم مشورت کردم گفت باید به این مردم خدمت کرد و مجلس جای بسیار مهمی است و جای خانمهایی مثل شما در آنجا خالی است و قبول کنید که در مجلس به مردم خدمت کنید.
وزیر سابق بهداشت در پاسخ به این سوال که آقای رئیسجمهور وقت چقدر از شما شناخت داشت و چقدر با شما صحبت کرد، افزود: بنده در هیچ دورهای متقاضی هیچ پستی نبودم چه در دوره نهم و چه در دوره دهم و چه قبل و بعد از آن حتی برای نمایندگی مجلس هم خودم پیشقدم نشدم. دوستان آمدند و خواستند که اینطور شود. در این مورد هم سفری داشتم و وقتی به تهران رسیدم در مسیری که می رفتم به محل کارم تلفنم زنگ زد و گفتند از طرف ریاست جمهوری با شما کار دارند.
وی ادامه داد: آقای شیخالاسلامی که آن زمان مسئول دفتر رئیسجمهور بود پشت خط تلفن بود و از من دعوت کرد که روز چهارشنبه ساعت 11 آنجا باشم. من گفتم تا 12 درگیر هستم و بعد گفت 12 و نیم. در این فاصله به خود گفتم به چه علت بنده را دعوت کردند گفتم شاید به عنوان مشاور امور زنان و از این قبیل موارد باشد وقتی جلسه با آقای شیخالاسلامی برگزار شد وی مسئله وزارت را مطرح کرد و من هم به شدت مخالفت کردم.
دستجردی ادامه داد: نزدیک به دو ساعت با هم صحبت کردیم و هرچه وی گفت من مخالفت کردم و گفتم این مسئولیت خیلی سنگین و خطیری است و بنده خود هیچ وقت متقاضی نبودم این مسئولیت شانههای خیلی سترگی میخواهد تا آن را تحمل کند و مسئولیت سلامت 75 میلیون جمعیت و بهتر است بر دوش کسانی باشد که خودشان متقاضی هستند.
وی افزود:بسیاری از آقایان بودند که سیدیهایشان به دست شان بود و پشت در اتاق ایستاده بودند برای گرفتن این پست اما آقای شیخالاسلام گفت نه ما شما را میخواهیم حتما هم میخواهیم خانم باشد. بنده گفتم چند نفر از خانمها را به شما معرفی میکنم یادم میآید که دو سه نفر خانم را معرفی کردم؛ مثلا خانم شهربانو نخعی، خانم فاطمه نیری اما وی گفت نه ما صحبت کردیم و نظر ما روی شماست و من پاسخ دادم نظرم منفی است.
دستجردی یادآور شد: شیخالاسلام گفت شما فکرهایتان را بکنید و فعلا جواب منفی ندهید بنده مشورت کردم و بالاخره مقداری با خود خلوت کردم و فکر کردم و بعد تماس تلفنی با آقای شیخالاسلام گرفتم. این تماسها حدودا یک هفته یا ده روز بعد بود و با توجه به همان تحلیلی که گفتم پذیرفتم.
وی ادامه داد: بعد از آن یک ملاقات که با آقای شیخالاسلام داشتم و وی تلفنی با آقای احمدینژاد صحبت کرد و گفت خانم دستجردی پذیرفتند و بعد از آن در ملاقاتی طبق معمول که باید وزرای پیشنهادی صحبت با شخص رئیسجمهور داشته باشند با وی داشتم که در آنجا چند مطلب را مطرح کردم یکی اینکه بالاخره بنده یک زن هستم و وزارتخانه خیلی سختی هست.
وی ادامه داد: اگر حمایتی بیش از سایر وزرا صورت نگیرد شاید این وزارتخانه مشکل پیدا کند از این رو از وی خواستم حمایت بیشتری کند و آقای احمدینژاد هم پذیرفت. بعد مطالب دیگر را مطرح کردم که وزارتخانه بهداشت، وزارتخانه تخصصی است و از آقای احمدینژاد خواستم به ما اجازه دهند افرادی را که صلاح میدانیم چه به عنوان معاون و چه مشاور و چه کسانی در امور اجرایی بیاوریم. فارغ از خط و خطوطشان و ایشان هم موافقت کرد.
وی ادامه داد: در حقیقت نظرم این بود که ما دخالتهای بیمورد را با توجه به حساسیت وزارت بهداشت نداشته باشیم یا خیلی کم داشته باشیم چرا که این وزارتخانه تخصصی است و با سلامت جان و مردم سر و کار داریم.
دستجردی در پاسخ به این سوال که آیا رئیسجمهور واقعا هدف گذاری خاصی داشت یا شما را به عنوان نیروی باتجربه پزشکی دیده بود یا اینکه نه صرفا میخواست وزیر زن باشد، گفت: من واقعاً فکر نمی کردم که فقط بخواهند وزیر زن بگذارند چرا که اگر میخواستند این کار را بکند این همه خانم بود که خودشان هم برای این کار متقاضی بودند. بعید میدانم که اینطور باشد. فکر میکردم شاید آقای رئیسجمهور بخواهند وزیر زن بگذارند ولی در هر صورت در کنار آن هدفش این است که وزیر زن در کارش هم موفق هم باشد. چرا که موفقیت یک وزیر موفقیت دولت و رئیسجمهور است.
وی ادامه داد: من از ابتدا با چنین دیدگاهی وارد شدم و فکر نمیکنم جز این بوده باشد چون یک آدم عاقل همه همه خانمها را کنار نمیگذارد و پیش من بیاید که آن اوایل این همه مخالف بودم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برایتان جالب نبود که چرا شما را انتخاب کردند، از این جهت که سال 88 فکر نمی کنم به وی رأی نداده بودید، افزود: رای ما مخفی است من کلاً ارتباطی با مسائل دولت نداشتم و خود را آنجا مطرح نکردم و حضوری نداشتم البته در مجلس ششم و قبل از انتخابات همگی با آقای احمدینژاد در یک لیست مشترک دیدیم که هیچ کدام رأی نیاوردیم ولی بعد از آن بنده از زمانی که شهردار شد و از آن دوره به بعد با هم ارتباط نداشتیم اما حتما در اطراف وی کسانی بودند که بنده را میشناختند و معرفی کردند و یادشان بود.
دستجردی در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه در دولت گذشته در انتصاب افراد و صدور بعضی از مجوزها در وزارت خانه ها دخالت میشد گفت: مسائل سیاسی نباید در حوزه وزارت بهداشت دخالت داده شود چرا که این وزارتخانه با سلامت مردم سر و کار دارد و اگر سیاسی شود به شدت سلامت مردم ضربه میخورد بنابراین سعی داشتم جلوی این دخالتهای بیجا بایستم.
وزیر سابق بهداشت و درمان در پاسخ به این پرسش که شاید این دخالتها در قالب رقابتهای گروهی بوده است و اگر شما در خصوص برکناری آن شخص سکوت میکردید، مسائل حل میشد،گفت: مسئله یک نفر چند نفر نبود بلکه مسئله این است که انسان باید بر سر اصولی که معتقد است بایستد و بهای آن را نیز بدهد. وقتی در این باغ باز شد مسائل دیگری نیز شاملش شدند. به تعبیر دیگر مسئله فقط یک نفر نبود بلکه مواردی دیگری نیز وجود داشت.
دستجردی اضافه کرد: بعضی از روسای دانشگاههایی که بنده حکم سرپرستی به آنان میدادم باید پس از گذشت سه ماه در شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان رئیس دانشگاه تصویب میشد اما بعضی از منصوبین بنده 16 تا 19 ماه سرپرست بودند یعنی ریاست آنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح نمیشد مگر اینکه رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور نداشته و ریاست آن شورا بر عهده شخص دیگری باشد.
وی با تأکید بر اینکه ما در غیاب ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع ریاست سرپرستان برای برخی دانشگاهها را مطرح میکردیم، گفت: برخی از این افراد با من تماس میگرفتند که آبروی ما ریخته شده که چرا حکم تو را سرپرست زدهاند و بنده نیز میگفتم گرفتاریم و صبر کنید و حتی به آنها نمیگفتم که سست شوند و بالاخره از فرصتی استفاده میکردیم و حکم ریاست آنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی را به تصویب میرساندیم اما در بعضی موارد اینگونه نبود و فشار و گرفتاری بسیار شدید که عواقب و اثرات سوء آن نیز خیلی زیاد بود.
وزیر بهداشت دولت احمدینژاد در پاسخ به این پرسش که آیا علت علنی کردن انتقادات به سیاست ارزی و بهداشتی دولت به دلیل احتمال برکناری خودتان بود، اظهار داشت: تقریبا شش ماه بعد از اینکه من در دولت حضور داشتم سایتهای مختلف نیز میزدند که ایشان وزیری است که حرف رئیس خود را نمیخواند و گوش نمیکند و میخواهند برکنارش کنند بنابراین این مربوط به سال آخر نبود و از ابتدا این موارد برای من وجود داشت.
دستجردی با بیان اینکه من آمده بودم تا بمانم، تصریح کرد: من آمده بودم که خدمت کنم نیامده بودم که بروم. یعنی بنا داشتم تا آخر بمانم و سعی هم میکردم از این درگیریها تا حدی فرار کنم.
وی اضافه کرد: در مورد بودجه سلامت و وقتی هدفمندی یارانهها مطرح بود در مجلس لابی میکردیم چرا که مجلس جای لابی است و ما هم میخواستیم سهم سلامت را از هدفمندی بگیریم اما به خاطر دارم که رئیس جمهور با من تماس گرفتند و با صدای بلند پرخاش کردند که معاونان شما در مجلس چه میکنند و فلانی و فلانی که هستند و چرا آنجا هستند و بنده نیز آنقدر عصبانی شدم و پرخاشگرایانه گفتم که چطور افراد فلان وزارتخانه که فلانی وزیرش است میتوانند بروند لابی کنند اما وزارت بهداشت که وظیفهاش تامین سلامت مردم است نمیتواند؟
وزیر سابق بهداشت و درمان با بیان اینکه ما از ابتدا در دولت دارای درگیری بودیم، گفت: امروز شاهدیم که مسائل سلامت و بهداشت به نتیجه رسیده و سهم سلامت در حال اداشدن است. اما این کاری بود که ما آن را نبال میکردیم.
دستجردی در مورد چگونگی حضورش در ستاد تدابیر ویژه دولت نیز گفت: سال 91 که مسائل تحریم شدت گرفت از اسفند 91 بنده به زور خود را در تدابیر ویژه دولت جای دادم چراکه رئیس دولت موافقت نمی کرد که بنده عضو ستاد تدابیر شوم اما از کانال دیگری خود را وارد این ستاد کردم چون با مسائل بهداتی و دارو سرو کار داشت.
وی ادامه داد: وقتی وارد ستاد تدابیر ویژه دولت شدم دیدم که وضع ارز به شدت وخیم است بنابراین به دوستانم گفتم به شدت به دنبال ارز برای تامین دارو باشید چراکه نیازمند 2و نیم میلیارد دلار برای مسائل پزشکی بودیم اما از این میزان فقط 41 و نیم میلیون دلار به مسائل دارو و تجهیزات پزشکی اختصاص یافت در حالی که ارز برای لوازم پزشکی هزینه شده بود و همین امر خونم را به جوش آورد.
وی گفت: به این نتیجه رسیدم که اگر این موضوع را علنی نکنم از هیچ راهی نمی توان ارز دارو را تامین کرد چون هرچه در جلسات علنی می گفم تذکر می دادند آقای فلان ارز دهد اما من می گفتم ارزی به ما نمی دهند و به لوازم آرایشی اختصاصا دارد چون در اولویت بندی وزارت صنعت تجهیزات پزشکی اولویت هشتم اما خوراک سگ و دسته بیل اولویت سوم و چهارم.
دستجردی اضافه کرد: من اینها را مرتب به آقایان گزارش دادم اما آنها به این نتیجه رسیدند بنده را عزل کنند و بعد در روزنامه های دولتی خود نوشتند که وزارت بهداشت ارز دارو را برای واردات لوازم آرایشی استفاده کرده استو اینجا بود که واقعا دیدم چقدر انسان ببیند فردی نادرست کار میکند.
وزیر بهداشت دولت دهم افزود: بنده دیدم تنها چیزی که آقایان از آن وحشت دارند افکار عمومی است و بنده نیز آن مسائل را به خاطر مردم و سلامت آنان و در مقابل تهمت ها و افزاط ها علنی کردم تا بتوان ارز بگیرم که جواب هم داد.
وی در پاسخ به این سؤال که چطور از عزلتان مطلع شدید، افزود: من هر روز تقریباً حدس میزدم و از 3 ماه قبل منتظر بودم.به مسئول دفتر سفارش کردم سایت دولت را چک کند و به من خبر بدهد ، آقای تقیپور هم در جلسهای بود که یکی از وراء به پیامکی آمده بود که وی وبرکنار شده است از این رو گفتم خودمان چک کنیم چون تماس نمیگرفتند و بالاخره آدم آبرویی دارد.
دستجردی در خصوص اینکه در مراسم تودیع همنبودید، گفت: کسی که عزل میشود تودیع ندارد.
کی بود کی بود من نبودم!!!!!
خانم چشمتو باز کن ببین تعداد ناراضی ها بیشتره یا امثال شما !
شمــر هم باشد باشد اباذر است ومخالف من اگراباذرهم باشد شمـــــــــــــر است!!! که متاسفانه اذناب آن دولت هنوز هم اینگونه فکر میکنند. وبه همین دلیل است که مردم دست تضرع به درگاه باری تعالی دراز کرده وملتمسانه درمورد دولت سابق زمزمه میکنند که :
آن سفرکرده که مردم همه نفرین گویش / هرگجا هست خدایا به همان جا دارش!!(بااعتذار از خواجه حافظ)
به شما تبريك ميگيم
خدا ازتون نگذره
اولويت ارزي:
خوراك سگ: سوم
دسته بيل: چهارم
تجهيزات پزشكي: هشتم
سانسور: فرارو
خدا خیرت بده
رسم بر اينه كه از اشتباهات گذشته درس بگيرن، نه كه گذشته و مسئول اين بدبختي ها رو فراموش كنن.
3.5 سال وزیر محمود باش 6 ماه آخر بزن بیا بیرون بشو عزیز ملت!!!!
به هر حال ایشون وزیر کابینه احمدی نژاد بود و حرف و حدیث در مورد برخی مسایل هنوز وجود دارد
عجب صبری خدا دارد.نیازی به ذره شر یره نیست گاهی ذره نیست شر های حاله های نور بلکه...
خدا بیامرزد(بذارید برای انتشار شدن عقیدم اسام نبرم از اون دلاوران تو خود بخوان حدیث مجمل از این داستان)
بعد از بازگشت از نیویورک یکهو شد قهرمان ملی؟؟؟!!!!!
حالا همه دوستان و شریکان سابقش می خواهند بگویند که از اول باهاش مشکل داشتند و همه کاسه کوزه ها را سر او بشکنند.