صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۵ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۳
گروه موسیقی قمر 18 و 19 اردیبهشت‌ماه با خوانندگی حمیدرضا نوربخش در شیراز به صحنه می‌رود. این اولین‌بار است که نوربخش با نوید دهقان، آهنگساز جوان اما خوش‌آتیه به صحنه می‌رود. با اینکه خیلی‌ها معتقدند حمیدرضا نوربخش کم‌کار است ولی خودش می‌گوید که اگر دو اثر قابل‌دفاع داشته باشد برایش کافی است؛ چرا که وی به خوانندگی به چشم شغل نگاه نمی‌کند و برایش مادیات مهم نیست. نوربخش این‌روزها قرار است با گروه موسیقی قمر به صحنه برود.

وی معتقد است: نوید دهقان (سرپرست و آهنگساز این گروه) به‌دنبال شهرت نیست و از نظر منش، شخصیت، نوع نگاه به شعر، ادبیات و موسیقی به‌گونه‌ای است که می‌پسندم.

‌خیلی‌ها معتقدند شما از نظر آوازی صدایی متفاوت دارید، از سویی برخی اعتقاد دارند حمایت آقای شجریان و همچنین پست و مقامی که دارید مانع از این می‌شود که با هر گروهی کار کنید... .
هیچ‌وقت اینطوری نبوده و نیستم و کسانی‌که با من در ارتباط هستند کاملا به این موضوع واقفند. من غرور و تکبر ندارم. اینها اعتقاد من است زیرا آدم‌ها برایم مهم هستند یعنی هیچ‌وقت از هنرمند جوانی که مایل به همکاری با من است، به دلیل جوان‌بودنش دوری نمی‌کنم. در عین حال هیچ‌وقت اصرار نداشته و ندارم فقط با پیشکسوتان کار کنم و اگر اصرار به این موضوع داشتم با پیشکسوتان بیشتری فعالیت می‌کردم. تقاضا برای خواندن همیشه از سمت دیگران بوده و من به هیچ آهنگسازی پیشنهاد نمی‌کنم که با آنها بخوانم. حتی بسیاری از نامداران به من پیشنهاد خواندن کردند ولی من قبول نکردم چون کار را دوست نداشتم و احساس کردم دوست ندارم آن کار را برای بار دوم گوش کنم، پس چرا باید آن را بخوانم؟! الان هم اگر با نوید دهقان همکاری کردم به این دلیل است که چندین‌سال است وی را می‌شناسم و احساس کردم از نظر شخصیت، منش، نوع نگاهش به شعر، ادبیات و موسیقی به‌گونه‌ای است که می‌پسندم و ایشان هم اصلا به‌دنبال شهرت نیست. بعضی آدم‌ها برای دیده‌شدن هر کاری می‌کنند در نتیجه این افراد مورد‌پسند من نیستند چون خودم هیچ‌وقت وارد این مقوله نمی‌شوم و این کارها برایم زشت و زننده است. معتقدم اگر کسی حرفی برای گفتن داشته باشد آن حرف شنیده می‌شود ولی با زور و تبلیغات به جایی نخواهند رسید و ماندگاری نخواهند داشت و فقط هیاهو دارد؛ در نتیجه هیاهو هیچ‌گاه ماندگار نمی‌شود و مانند موجی است که می‌آید و می‌رود. در همین راستا چند اثر را در دهه اخیر می‌توانیم نام ببریم که قابل شنیدن است؟! این در حالی است که هیاهوها زیاد بوده است ولی هیچ‌کدام از این هیاهوها ماندگار نشده‌اند.

‌شما بحث تکنیک صدا‌سازی را در آموزش موسیقی ایرانی جا انداخته‌اید، کمی درباره صداسازی صحبت کنید و اینکه آیا همه هنرجویان باید حتما صداسازی را یاد بگیرند؟
بایدی در کار نیست. مقوله تمرین همیشه بوده است. تمرین در بعضی موارد بر اساس سلیقه شخصی استادان است و هیچ‌وقت به شکل خاص تدوین‌شده نبوده است. آواز همیشه به شکل سنتی آموزش داده می‌شده است که اگر هنرجویی آواز بلد بود کلاس آموزش آواز می‌رفته است و همیشه معدودی از افراد در کلاس‌های آواز می‌توانستند خواننده شوند. ما هزاران هنرجوی آواز داریم که اکثریت آنها کار قابل‌ارایه‌ای نداشتند. در آخر مجموعه‌ای از آموزش‌ها را می‌دیدند ولی نمی‌توانستند هنر خود را ارایه دهند در نتیجه خیلی‌ها از کلاس آواز زده می‌شدند و احساس می‌کردند که کار بیهوده‌‌ای انجام داده‌اند. من مدت‌ها فکر کردم دیدم اشکال کار در تکنیک است و به این نتیجه رسیدم به صورت تمرینی همزمان پیش برویم. بسیاری از هنرجویان با اینکه باهوش بودند و فواصل را خوب می‌شناختند ولی بلد نبودند بخوانند. در همین راستا تصمیم گرفتیم قبل از ردیف یکسری اتود تمرینی را به هنرجویان آموزش دهیم. بعضی‌ها انتقاد می‌کنند و ما متاسف می‌شویم، زیرا صداسازی به معنای این نیست که اگر کسی صدا ندارد ما برایش صدا بسازیم. ما در ابتدا تست می‌گیریم، اگر صدای هنرجو مناسب بود و قابلیت داشت کمکش می‌کنیم. صدای خواننده اکتسابی نیست و اگر صدا نداشته باشد آن را قبول نمی‌کنیم و اگر قابلیت داشت کمک می‌کنیم تا از صدایش بهترین بهره‌برداری را بکند. صداسازی تمرین است و ما اتودهایی طراحی می‌کنیم که زودتر به قابلیت برسد. من پایه‌گذار صداسازی بودم و اولین‌بار اتود آن را سال 1374 مطرح کردم و از سال 1376 به هنرجویان آموزش دادم. همچنین زمان یادگیری صداسازی بستگی به آمادگی فرد دارد ولی اصولا پنج‌ماهه به پایان می‌رسد.

‌برای صداسازی با محمدرضا شجریان صحبت کردید؟
بله ما در این زمینه خیلی با استاد شجریان صحبت کردیم و ایشان موافق این رویه و مشوق جدی من بودند. خودشان هم اتودهایی در این زمینه طراحی کردند و به نقطه‌نظرات خوبی رسیدیم.

‌ آیا خود آقای شجریان چنین کلاس‌هایی دارند؟
 استاد شجریان خودشان این کلاس‌ها را ندارند اما تا جایی که در جریان هستم با همایون شجریان چنین دوره‌هایی را کار کرده است.

‌ انتقادهای فراوانی به کلاس‌های تکنیک صدا‌سازی شما وارد شده است، نظر خودتان در این زمینه چیست؟
این انتقادها به این دلیل است که مزایای آن به‌خوبی تبیین نشده است. من خودم راضی هستم و هنرجویان من معلوم هستند. بسیاری معتقدند که صدای هنرجویانم قابل شنیدن است و رنگ‌و‌بوی آوازی دارد.

‌ این‌روزها اغلب خواننده‌ها حتی آنهایی که می‌توانند خوب آواز بخوانند به سمت تصنیف‌خوانی گرایش پیدا کرده‌اند، این موضوع به‌خاطر شرایط جامعه است یا صدایشان کشش ندارد؟
به‌طور کلی ما آوازه‌خوان کم داریم. به‌هر‌حال آواز خوب وقتی خوانده نمی‌شود گوش مردم به آثار بی‌کیفیت عادت می‌کند. متاسفانه رسانه ما هم آواز پخش نمی‌کند و بسیاری از مشکلات به‌وجود‌آمده در حوزه موسیقی به دلیل عدم پخش موسیقی خوب از صداوسیماست.  به‌نظرم هرجا که آواز خوب خوانده می‌شود همیشه شنونده‌اش نیز وجود دارد. آواز خوب یعنی آوازی که خواننده بتواند همه ابزار را از جمله صدای خوب و دانش آوازی داشته باشد و بتواند شعر را خوب بشناسد و صاحب سابقه و سلیقه باشد. بعضی‌ها فقط به‌دنبال وزن هستند و فرد یک جمله در ذهن دارد و می‌خواهد آن را به صورت شعر بیان کند و اصلا به مفهوم آن کاری ندارد در نتیجه پیام در موسیقی به‌درستی القا نمی‌شود. مثلا مایه دشتی حزن خاصی دارد و اگر خواننده در دشتی بگوید«مژده بهار...» ناهمگون و غیرقابل باور است. انتخاب اشعار در آواز‌خوانی بسیار مهم است و خواننده باید با ادبیات عجین باشد. بعضی مواقع یک خواننده به‌نحوی یک شعر  را می‌خواند که فکر می‌کنیم گزارش می‌خواند. شعر و موسیقی باید در کنار هم باشند و گاهی اوقات خواننده‌ای شعری را آنقدر زیبا می‌خواند که کس دیگری سراغ آن شعر نمی‌رود. به فرض مثال آواز آقای شجریان در آلبوم«بیداد» «یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد/...» آنچنان زیبا و شفاف خوانده شده است که کسی حتی جرات ندارد دوباره سراغ این شعر برود.

فارغ از کیفیت آوازها، مدت‌زمان خواندن آواز نیز کم شده است، این موضوع به‌دلیل بی‌حوصلگی مخاطبان است؟
آواز مانند یک حرف خوب و جذاب است. مثل زمانی‌که آدم سخنرانی می‌کند. مهم این است بتواند شنونده را جذب کند و خیلی‌ها نمی‌توانند در این زمینه ارتباط خوبی برقرار کنند در نتیجه مخاطب بی‌حوصله و کم‌طاقت می‌شود. در کنسرت‌های محمدرضا شجریان ندیدم کسی خداخدا کند تا کنسرت تمام شود و همه به این کنسرت می‌روند تا آواز خوب بشنوند زیرا ایشان به‌خوبی پیام را منتقل می‌کنند.
ارسال نظرات