مطلب زیر را آقای بزرگمهر بشیریه، کارشناس حقوقی برای فرارو ارسال نمودهاند
غُصّه ی قِصّه ی ما دقیقاً از خیابان علمی و فرهنگی کشور آغاز می شود؛ آنجاهایی که اطراف دانشگاه تهران است، همان انقلاب خودمان و شورِ شیرینِ وصف ناپذیرِ فضای اکسیژن بخشِ آلودگیِ ماشینهای قُراضه و کتابهای خاک خوردهاش. با هم قدمی بزنیم.
در دلهرهی صمیمی آنجا که بیشتر بوی درس و امتحان میدهد به کتابفروشیها دیده میاندازیم. روی شیشهی بیشتر مغازهها اینطور نوشته: کتابهای درسی، کمک درسی، روانشناسی، علوم اجتماعی، مدیریت، حسابداری، حقوق و غیره. چیز عجیبی نیست.
قدم زنان مسیر خود را ادامه میدهیم؛ در لابهلای انبوه کُتب و خیل ِ سیل گونهی مردمِ رهگذر، ناخودآگاه چشمانمان به دیوارههای پیادهرو خیره میشود. اینجا دیگر عجیب میشود. نزدیکتر می رویم، فاجعه است! آنجا به تعداد دلخواه نوشته: نوشتن پروپوزال و پایان نامه، تضمینی!
تماس که میگیری میگوید موضوع بده و یک میلیون تومان، پروپوزال خود و یا پایاننامه ات را آراسته و ویراسته درب منزل تحویل بگیر.
آری، گویی بازار علم فروشیست. پول میگیرند، پایاننامه میفروشند؛ آزاد و بدون منع قانونی.
به راستی مقصر این فاجعه کیست؟ دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری بدون دغدغهی تحقیق، پایاننامهی خود را خریداری میکنند و تنها با یک روخوانی ساده به دفاع از آن میپردازند و به درجهی کارشناس ارشد و دکترا نایل میشوند. آنوقت میگوییم خارجیها کجا هستند و ما کجا!
در کشوری که مهد علم و فرهنگ جهان است؛ در سرزمینی که حکیمانی بزرگمهرمانند روییدهاند چه انتظاری برای رسیدن به جهان اول داریم! چرا که دانشجویانش دیگر بیزحمت و رنج تحقیقات خود را خریداری میکنند و این همان درجا زدن و دور شدن از پیشرفت است.
مسؤولین محترمی که به تعداد موهای سر رضا یزدانی (خواننده نسل جوان) دانشگاه تأسیس کردهاند، باید پاسخگوی وضع کنونی باشند و البته دهها مقام مسؤول محترم دیگر.
بدون کنکور وارد دانشگاه شدن و آسان خارج شدن از آن، مرگ تدریجی شرافت دانشجویی و فرهنگ دانشگاهیست. از طرف دیگر وضع آشفتهی اقتصادی قشر تحصیلکرده که حمایتی را از جانب هیچ نهادی نمیبینند، آنها را بر آن میدارد تا به منظور دریافت مقداری چرک کف دست (ریال)، برای عدهای دانشجونمای بیاندیشه اقدام به تحقیق و پایاننامهنویسی کنند. و اینجا مشخص میشود باز هم داستان به شیب ملایم اقتصادی ربط پیدا میکند.
اما تیتری از سایت فرارو نظرم را جلب کرد : "اجرای طرح عفاف و حجاب در فصل گرما"، و دوباره حکایات تکراری... .
نمی دانم این بدحجابی که گویا حقوق شهروندی را هم به تازگی تهدید کرده و یا طرح جمع آوری ماهوارهها و از این دست اقدامات که همواره روی آنها تأکید و اصرار شده است آیا بیشتر از علمفروشی خیابان انقلاب، فرهنگ و پیشرفت ایران را به خطر می اندازد؟!
امید است در سالی که "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" سر تیتر وظایف مسؤولین کشوری قرار گرفته، این مسئله در قوای سهگانه و رسانهها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و قوانینی برای ممنوعیت و برخورد با این پدیدهی نو ظهور برقرار شود. مقرراتی قاطع و برخوردی مستمر تا برچیده شدن این معضل شوم از جامعهی علمی و دانشگاهی کشور در راستای توسعهی ایران عزیز.
و استادان از این طریق متاسفانه تاجری می کنن.
شما واقعا این موضوع را نمی دانید در چه دانشگاهی با اعتبارتون داوری می کنید؟
برو تو راسته ی دلواپسی
که خیر دنیا و عقبی در آن است
علم فروشی نیست.
اسمش رو می ذارن مشاوره.
خواهشا سانسور نکن!
خودم دانشجوی امیرکبیر بودم و رسم کشیده شده واسه درس! اتیش گرفتم که نوشتم
-پذیرش دانشجو متناسب با بازارکار
-برچیدن دانشگاههای غیرضروری
-تجمیع اساتید باتجربه در دانشگاههای بزرگ
-گسترش و روزآمدکردن فنی حرفه ای ها
استاد تاریخ اسلام ما به من یک کنفرانس داد(وضعیت ساسانیان در هنگام بعثت) یک هفته وقت داشتم رفتم کلی مطلب جمع کردم ابتدا روش تحقیق در تاریخ رو خوندم و از مراجع داخلی و خارجی استفاده کردم...حتی مدل ریاضی ای رو پیدا کردم برای مدل سازی جریانهای تاریخی ...رفتم کلاس استاد گفت 10 دقیقه وقت دارم. خوشحال شدم بعد 1 دقیقه استاد گفت بشین این تحقیقت بوی فتنه میده ...گفتم استاااد فتنههههه؟ گفت اره من حیران نشستم آخر کلاس 70 درصد دانشجوهای مذکر منو بوسیدند گفتند ای کاش تو استاد ما بودی (استاد هم این صحنه رو دید و حرفهای بچه هارو میشنید) از کلاس خارج شدیم به استاد گفتم از من ناراحت نباشید واقعا من زحمت کشیدم واسه تحقیق .گفت یعنی آقای شهیدی وبیهقی و... اشتباه میکردند ؟ من باز هم از تعجب داشتم .......(استاد ما 35 ساله .به شدت مذهبی. مرد . روش تدریسش روایی ) البته شاید میترسید ....
بچه های ما که در خارج از کشور تحصیل میکنن بعضا" تا یک سال درگیر ارایه پایان نامه هستند
بچه های ما که در خارج از کشور تحصیل میکنن بعضا" تا یک سال درگیر ارایه پایان نامه هستند
بنده که قریب به یکسال پیرامون پایانامه تخصصی خود تحقیق کرده و آن را به وسیله نرامافزار fluent شبیهسازی نمودم و علاوه بر این محاسبات گسترده جریانی لنجام دادم و مطالب مبسوطی هم نوشتم نمره کامل دریافت نکردم اما دوستانی که با کپی برداری از پایاننامههای دانشگاهای دیگر! و با اساتید دیگر بودند بدون زحمتی و حتی خرج زیادی نمره کامل دریافت کردند
وای به وقتی که بگندد نمک
یعنی واقعا اینقدر برخورد با این پدیده سخته؟
واقعا امکان حل این مسئله نیست؟
آقایون چرا نمیفهمند که فرهنگ یعنی همه چی و این پدیده همه چی رو هدف گرفته.
برای آینده بچه هام واقعا نگرانم.
آخه چه فرقی میکنه ورق پاره را با زحمت خودت از دانشگاههایی چون تهران و شریف و امیر کبیر و علامه و بهشتی و امثالهم بگیری یا با پول بابا از پردیس و آزاد و پیام نور و... و تزت را هم دستفروش های خیابان انقلاب
جانا سخن از زبان ما می گویی. وقتی دانشگاه آزاد با نمره منفی تمام دروس در مقطع ارشد دانشجو می گیرد و استاد ش هم به جای 16 جلسه چهارجلسه در کلاس حاضر می شود و جزوه در س30 صفحه و ...آیا انتظاری بیش از این مس توان داشت ؟؟؟ نکته جالب همه این عزیزان هم معدل شان 19 و 20 است ؟؟؟
به کی بگیم دردمون...
"
خیلی از این اساتید معتبر و مسئولین این مراجع زیربط ، خود لب به خرما زدند، آن وقت منع خرما طلب کردن سخت است!!!
++++++++++++++++++++++++
++++++++++++++++++++++++