محسن تنابنده درباره دلیل ادامه‌دار نبودن سریال «پایتخت»، برخورد حرفه‌ای‌اش با کشتی، تکه‌کلام‌های جدید، نقدها و اعتراضات نابه‌جا به سریالش و هر آنچه که مربوط به سریال «پایتخت» طی این سه سال می‌شود، پاسخ داد.
هرکس دیگری هم جای آقای مقدم بود دیگر «پایتخت» نمی‌ساخت
محسن تنابنده، مشاور کارگردان، بازیگر و سرپرست نویسندگان سریال «پایتخت» درخصوص خبر ساخته نشدن «پایتخت»های بعدی به خبرنگار ایسنا گفت: طبیعی است که آقای مقدم با این همه فشار بگوید دیگر «پایتخت» نمی‌سازد. هرکس دیگری هم جای آقای مقدم بود که اینقدر تحت فشار باشد در نهایت حاضر میشد دست از هر چیزی بکشد؛ چراکه این کار واقعا خسته‌کننده است البته ناگفته نماند که ما برای ساخت سریال «پایتخت» در سه سری هم، از سوی آقایان ضرغامی- رییس سازمان صدا‌و‌سیما، مهدی فرجی-مدیر شبکه اول و علی دارابی-معاون سیما خیلی حمایت شدیم ولی نمیدانم کجای دنیا چنین اتفاقی می‌افتد که تلاشی صورت بگیرد و سعی شود خدمتی به فرهنگ آن مملکت انجام بگیرد اما در مقابل عده‌ی معدودی پیدا میشوند و ما را مورد هجمه قرار می‌دهند و به ما فشار وارد میکنند و در عین حال تهمت‌های عجیب و غریبی هم می‌زنند که این اتفاقات کمی آزاردهنده است.
بیشتر نقدها به «پایتخت» آزاردهنده بود
بازیگر نقش نقی در «پایتخت» در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص نقدهایی که به سریال‌شان شده است، توضیح داد: گاهی اوقات نقدهایی که به سریال «پایتخت» می‌شود بدون هیچ پژوهش و مدرکی انجام می‌شود. آقای فردوس حاجیان از جمله افرادی هستند که جزء فرهیختگان مازندران هستند و در مورد سریال «پایتخت» نظراتشان را در سایتی قرار داده‌اند تا مردم هم بخوانند. لازم است بگویم این که سریال «پایتخت» ضعف‌هایی را به همراه داشته است، کاملا معلوم است چراکه زمانی که به این سرعت کاری ساخته می‌شود، قطعا دچار ضعف‌هایی هم هست اما اگر نقدها درست شکل بگیرد ما هیچ مشکلی نداریم ولی بیشتر نقدها آزاردهنده هستند و از حدود خود گذشته‌اند.
تنابنده سپس اظهار کرد: جا دارد بگویم با این نقدهایی که نسبت به سریال «پایتخت» شد ما به یک نیروی بزرگ دولتی نیاز داریم تا به ما کمک کند تا ما را کمی با وضوح بیش‌تری ببینند و به دنبال این بروند که چرا باید یکسری افراد همیشه ما را متهم کنند. چرا زمانی هم که کار خوب می‌سازیم باز هم مورد هجمه قرار می‌گیریم؟ براین اساس من فکر میکنم که همیشه یکسری دشمنان واقعی وجود دارند، دشمنانی که دقیقا می‌دانند چه چیزی می‌تواند اساس یک مملکت مثل ایران را تهدید کند. به نظر می‌رسد یکسری از افراد تمام تمرکزشان را روی مذهب و قومیت‌ها گذاشه‌اند و همواره تلاش میکنند و به دنبال بهانه‌هایی می‌گردند تا یک مساله را بٌلد کنند و پشت آن بایستند و در نهایت تخریب‌هایی را ایجاد کنند.
بخشی از اعتراضات شبیه هوچی‌گری است تا نقد
او هم‌چنین در ادامه عنوان کرد: من فکر میکنم بخشی از این اعتراضات بیشتر شبیه به هوچی‌گری است و گرنه سریال «پایتخت» کجایش می‌تواند توهین باشد که برخی‌ها میگویند توهین است؟ متاسفانه بسیاری از نقدها نسبت به این کار منصفانه نیست، این در حالی است که وقتی تصمیم گرفته می‌شود در برابر یکسری رسانه‌های ناسالم بایستیم، حاضر می‌شویم هر کاری انجام دهیم ولی به عنوان مثال ما را به وسط میدان می‌فرستند و میگویند با همه شبکه‌ها بجنگید و بعد شمشیر فلزی‌مان را برمی‌دارند و به جای آن شمشیر چوبی می‌گذارند! در حالی که دست دشمنان ما اسلحه جنگی پر است؛ هرچند که باز هم ما راضی می‌شویم تا با همین شمشیرهای چوبی‌مان با آنها بجنگیم ولی اتفاق بدتری که می‌افتد این است که یک عده از نیروهای خودی از پشت با چوب ما را می‌زنند، یعنی به غیر این که ما با دشمنان می‌جنگیم اما باید از پشت سرمان هم حواس‌مان باشد که ضربه نخوریم.
تنابنده در عین حال توضیح داد: وقتی این اتفاق می‌افتد ما باید بیشتر در بین خودمان دنبال دشمن بگردیم که به نظر من واقعا این اتفاق خطرناک است و با این شرایط عرصه‌ی هنری کشورمان روز به روز تلخ‌تر و تنگ‌تر می‌شود. اگر شما واقعا اصرارتان این است که باید شبکه سالمی داشته باشیم، پس ما هم باید بگوییم که برای این اتفاق نیاز به یکسری دستاویزهایی داریم که بتوانیم متن‌ها‌ی‌مان را شیرین‌تر کنیم اما متاسفانه راجع به هیچ شغلی نمی‌شود کار کرد، راجع به هیچ لهجه‌ای نمی‌شود کار کرد، راجع به زنان خیلی نمی‌شود کار کرد، سوال من این است که پس چه کار می‌شود کرد؟
برخی‌ها دیگر پتانسیل دیدن «پایتخت» را ندارند
وی در پاسخ به این که بالاخره احتمال دارد ساخت سریال «پایتخت» ادامه پیدا کند یا خیر؟ پاسخ داد: به نظر من «پایتخت» پتانسیل مانایی دارد ولی دیگران پتانسیل دیدن آن را ندارند و مدام سعی در تخریب این اثر دارند. سوال من این است که مگر «پایتخت» در جهتی ساخته نشده که مردم لذت ببرند، پس چرا مدام سعی شد تا این اثر را بزنند؟
دلم می‌سوزد اما شما چی؟
او سپس خطاب به برخی از منتقدان سریال «پایتخت» اظهار کرد: آقایی که می‌گویی چطور برای یک شهرستان دیگر یک لهجه دیگر نساختید، اگر چنین چیزی تمسخر است و اگر شما آدم دلسوزی هستید پس مسلم است اگر ما راجع به لهجه دیگری هم کار می‌ساختیم باز هم تمسخر بود. به یاد دارم زمانی که «پایتخت 2 » ساخته میشد، نماینده شهر بابل آمد و به ما گفت اکثر جوانان ما دیگر در خانه‌های‌شان هم خیلی مازندرانی صحبت نمیکنند. استفاده از این لهجه خطرناک است. یا به عنوان مثال به ما گفته شده چرا در "پایتخت 3" گفته‌اید که در شمال برخی‌ها زمین‌های‌شان را می‌فروشند و ماشین شاسی بلند می‌خرند. در اینجا جواب من این است که به دلیل این که من دلسوزتر از شما هستم. آقای محترمی که این حرف را زده‌اید. در این شکی نیست که بخشی از استان مازندران توریست‌پذیر است ولی دیگر نه این که در دل جنگل. من این‌ها را با چشمانم می‌بینم و با زبانم میگویم چراکه دلم می‌سوزد ولی شما معلوم نیست به چه دلیل نمی‌گویی و نماینده مردم هم هستید.
مهران احمدی بازیگر گردن کلفتی است
این بازیگر و نویسنده در بخشی دیگر از صحبت‌هایش درباره اضافه شدن شخصیت «اوس موسی» که با بازی هدایت هاشمی همراه بود و هم‌چنین حضور پررنگ مهران احمدی در سری سوم پایتخت توضیح داد: مهران احمدی از نظر من بازیگر گردن‌کلفتی است و پتانسیل بازی در نقش «بهبود» را داشت و جزء خانواده بود. ما حتی دوست داشتیم در «پایتخت 3» هدایت هاشمی هم تا پایان قصه با ما بماند.
تکه‌کلام «فدایی داری» از کجا به «پایتخت» رسید؟
وی هم‌چنین درباره استفاده از تکه کلام «فدایی داری» و سایر تکه‌کلام‌های جدید در سریال «پایتخت» و هم‌چنین تحقیق درباره آن تکه‌کلام‌ها اظهار کرد: در سریال «پایتخت» همیشه تمام تکه کلام‌ها با تحقیق اجرا شده و در این مجموعه قطع به یقین بدانید که هیچ چیزی نبوده که به آن فکر نشده باشد. ما تمام این تکه کلام‌ها را از زبان مازندرانیها شنیده‌ایم و به دلیل این که خودم شخصا دوستان زیادی از خطه‌ی مازندران دارم از آنها استفاده کردیم. به عنوان مثال تکه کلام فدایی داری را از زبان آنها خیلی شنیده‌ام به همین خاطر به این نتیجه رسیدیم که این تکه کلام کاملا مودبانه و جذاب است و به جامعه آسیب نمی‌رساند و اگر هم به عنوان مثال در دهان مردم بچرخد، چیز بدی نیست به همین خاطر است که آن را اجرایی کردیم و به کار بردیم.
اصلا تا به حال کشتی نگرفته بودم
تنابنده سپس در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که آیا در حوزه کشتی پیش از حضور در سریال «پایتخت» سابقه داشته‌اید؟ خاطرنشان کرد: ورزش‌های دیگری انجام داده بودم ولی تا به حال کشتی نگرفته بودم. جا دارد توضیح بدهم که این امر طبیعی است که اگر نقی همان نقی سری اول و دوم پایتخت بود دیگر بازی کردن نداشت و باید حتما ویژه میشد و به عنوان یک بازیگر عرصه جولانگاه جذابی برایش فراهم میشد تا بتواند کار کند. من برای نقی «پایتخت 3» 11 کیلو وزن کم کردم چراکه وقتی تماشاگر روی تشک کشتی نقی را می‌بیند واقعا شبیه یک کشتی‌گیر واقعی ببیند ضمن این که خودم شخصا وارد شدن به عرصه‌هایی که چالش‌برانگیز هستند و تا به حال آنها را تجربه نکرده‌ام دوست دارم و برایم جذاب است. هم‌چنین لازم است بگویم برای کشتی در «پایتخت3» کشتی‌گیران حرفه‌یی قهرمان و بزرگان زیادی در اطرافم بودند که توانستم از آنها کمک بگیرم و کاراکترم را خوب بازی کنم و حتی حاضر نشدم یک فریم هم در کشتی‌هایم با بدل به تصویر کشیده شود.
و صحبت پایانی نقی به مسولان عالی‌رتبه رسید
بازیگر نقش نقی در بخش پایانی گفت‌وگویش تاکید کرد: از مسوولان عالی‌رتبه میخواهم که به داد ما برسند چراکه اوضاع ما خطرناک است. ما با این اوضاع و شرایط نمی‌توانیم کار کنیم. نباید مدام برویم پشت تریبون و بگوییم جنگ نرم، جنگ فلان. در اینجا درخواست من این است که ابزارهای ما را نگیرید، دشمنانی که فکر می‌کنید روبه‌روی ما هستند، بخش عظیمی از آنها پشت سر ما قرار دارند که این کار شما مسوولان عالی‌رتبه است که با آنها روبه‌رو شوید. بعضی از آنها دشمنانه برخورد نمیکنند و خودشان فکر میکنند که کار درستی انجام می‌دهند ولی با نهایت کم سوادی، ضربات بزرگی به ما وارد میکنند.
يه عمريه دارن با لحجه گيلکی و ترکی و لری فيلم ميسازن و من و شما هم ميخنديم...هيچکدوم از اونا ناراحت و عصباني شدن؟؟
فقط تا به مازندران رسيد رسيديد به نقطه جوش؟؟
طرف ميگه ما مردم مازندران داريم ٣ ساله تحمل ميکنيم و دندون رو جيگر گذاشتيم...!!!
واقعا خنده داره...مگه به شرف و دين و باور و ناموست توهين شده پسر جون؟؟؟
تقريبا همه انتقاداتي که تو اين سريال شد وارد بود...
مگه غير اينه که خيلي از عزيزان شمالي و خاصه مازندراني با فروش زمين هاشوندالان به نون و نوايي رسيدن... ؟؟
نمونه ش رفقاي نزديک خو بنده...
هر کس هم بگه اينطوري نيست مث کبک سرشو زير برف کرده...
يکم با جنبه باشيد بابا...
من خودم بچه مازندرانم...
ولي دليلي نداره بيخودي جوش کنم.
يکم از بقيه اقوام ياد بگيريم بد نيست....
بازم خدا رو شکر مثل سريال کمال تبريزي بهتون مستقيم توهين و فحش داده نشده که اينقد جو گير شدين...
سريال پايتخت باعث شد مردم ما بيشتر از پيش مرام و معرفت ما مازندراني ها رو درک کنن و باهاش آشنا بشن...
بي جنبه ها از طرف بقيه اظهار نظر نکنن لطفا...
فدا مدا
با لهجه شخصی حرف زدن صرفا تمسخر مردم اون خطه نیست.
واقعا کسانی که سریال How I met your mother دیده باشن، تو این سریال که شبکه ملی آمریکا و 10 شبکه دیگر پخش میشه، با تمام شهرها و مناطق شوخی می کنند. بفرض دعوای بین مردم نیویورک و نیوجرسی.
فقط از خدا بخوایم جنبه همه ما رو زیاد کنه.
لابد معراجی ها اخراجی ها افراطی ها رسوایی ها فرهنگ ما ایرانیا رو خوب نشون میده و لایق تندیسه !!!!!!!
بعد سال ها یه فیلم درست حسابى پیدا شده حالا هی با نقد های کارشناسی نشده مانع ادامش بشین!
جا داره اینجا از برادران محمدی و استاد اسحاقی به خاطر ساخت موسیقی متن سریال تشکر کنم خودم به شخصه که از موسیقی سریال بیشتر لذت بردم
به هرحال هر کاری که ساخته دست بشر باشه دارای ایراد و اشکال هست نقاط مثبت هم طبیعی داره
احساس من اینه گروه سریال پایتخت هیچ عمد ی برای تمسخر مردم مازندران نداشته اند باور کنید شبکه استانی مازندران برنامه هایی به مراتب توهین آمیز تر از سریال پایتخت به ویژه در شخصیت نوروز (یکی از تیپ های برنامه های مازندرانی)پخش میکند نماینده گان مازندران و منتقید سریال پایتخت اگر راست میگویند برند برنامه های شبکه مازندران رو درستش کنند
بنده در همین جا، هرچند بسیار کوچک و ریز باشد، و کسی نخواند و نبیند، به عنوان یک مسلمان ایرانی، در حد خودم وظیفه میدانم از زحمات این تیم، از بازیگران و کارگردان و... همه و همه، برای ساخت چنین سریال زیبا و خانواده دوستی تشکر کنم.
پاداش این کار و مفاهیم و مضامینی که در آن به کار برده شد، تنها در دستان صاحبان آن مضامین و خدای یکتاست.
خانواده ایرانی، حقا چنین سریال ها و فیلم هایی را میخواهد تا بتواند در کنار هم، یکجا به تماشای آن بنشیند، ببیند و بخندد و گریه کند. اما همه خانواده با هم...
به نظرم این سریال نمونه موفق یک کار کاملا بومی، به معنای سازگار با نیازها و خواسته های جامعه و خانواده ایرانی بود. همین مسئله نیز باعث گردید به این وسعت با استقبال مواجه شود. چون جنس خوب، خریدار دارد.
خداوند به شما صبر و استقامت دهد تا بتوانید بدون چشم داشت و آسوده از کج فهمی ها و بد فهمی ها، این کار را ادامه دهید.
مردم تا زمانی که با زندگی آنانید، با شمایند.
ما خانواده معمولی را در ایران حس میکنیم. ما پنجعلی و نقی و ارسطو و هما و بهبود و فهیمه را حس میکنیم. ما فکر میکنیم اوس موسا هست و دارد یک جایی بنایی میکند. ما فکر میکنیم نقی واقعا قهرمان پیشکسوتان شده...
این قدرت و عظمت یک کار خوب است.
آیا وعده خداوند را نشنیدیم؟
واقعا نمیدانم در توان خودم، چگونه تشکر کنم؟ وقتی فرزندم با دیدن این سریال هوای مشهد میکند...
"خواهشا اگر میتوانید این تشکر را به گوش سازندگان این سریال برسانید. ما دستمان کوتاه است. دعا گوئیم"
باسپاس
نظرات همه دوستان رو دیدم، جالب بود. در مورد آقای تنابنده کلاً نظری ندارم ولی اینکه آیا این سریال توهین بود یا نه باید کمی صبر کرد. رفتار اقوام ایرانی با هم نشان دهنده شناخت اونها از یکدیگره. معمولاً در ایام تعطیلات و مسافرت به مازندران همه مازندرانی ها باهوش، با صفا و مهمان نواز هستند. ولی همینکه از مازندران خارج شدیم و دیگه بهشون نیازی نداری نظرمون عوض میشه. یادمون باشه ارزش انسانها با گویش، لهجه، زبان، رنگ پوست و زادگاهشون نیست. ارزش انسانها فقط و فقط به مرام و انسانیت اونهاست.
تکه کلام ها هم با مطالعه انتخاب شد و به عنوان یک مازنی تأیید میکنم.
خلاصه اینکه سریال توهین نبوده حتی معرفی فرهنگ مازندران بود. سریال نشان دهنده اهمیت نهاد خانواده در مازندران، مهمان نوازی و جایگاه پدر (فارغ از شرایط جسمی و روحی پدر)در خانواده مازنی رو نشون میده. وخیلی نکات مثبت دیگر که در اینجا فرصت بیان نیست.
رمضانی از نکا
چشم و عقل رو بستن و دهن رو باز کردن هنر نیست ... فکر کن بعد حرف بزن
خسته شدم از دیدن خونه های بزرگ و آدم های اتو کشیده و ماشین های جور واجور که فقط چشم و هم چشمی و تجمل گرایی کاذب رو رواج می ده.
دلیل این همه مخالفت دقیقا به دلیل مورد استقبال بودن مردم است
شاید اصلا آقای طنابنده این صفحه را نبیند اما من که دقت کردم دیدم مردم عادی واقعا نظراتشان نسبت به سریال مثبت است.
اگر کسی می آید و می نویسد که باید مثل ترکیه سریال های پر زرق و برق ساخت که خارج از ایران ما را زرورق پیچ ببینند حرف ابلهانه ای است
همه ی مردم سرزمین من نیازمند فرهنگی غنی شده هستند. فرهنگی که فقط شعار ابتدای سال نباشد
آقای تنابنده هر موفقیتی لاجرم حسادت می آورد و هر حسادتی منجر به واکنشی است.
اگر با اینطور انتقادهای غیر سازنده مواجه شدید و با عصبانیت مشت به دیوار کوفتید و گفتید دیگر نمی خواهم و پا پس کشیدید از ذهن تمام مردمی که شما را دوست دارند و کارتان را پسندیده اند دور شده و عرصه را برای فعالیت کفتارها باز و فرهنگ را به بهای ظرفیت کمتان در مقابل انتقادات سخیف تنها گذاشته اید.
من و بسیاری هم وطنان چه مازندرانی و چه غیر مازندرانی که همه هم میهن و ایرانی هستیم کار شما را پسندیده و خواستار ادامه آن با تلاشی مضاعف هستیم
خداقوت پهلوان محسن
ماشام نخردیم
طنز یعنی همون لودگی؟؟!!!!!!!!!!
ما از طرفداراي شما هستيم،
آفرين بر شما كه با ايفاي نقش خوب، نشان داديد كه طنز تنها لودگي و به زبان آوردن كلمات ركيك نيست.
مجددا درود بر شما
ما که کلی خندیدیم هر شب همه هر جا بودن پای پایتخت بودند
آقا منو نگاه کن اینا سر چی دارن دعوا میکنن طنز یعنی همین
من یک مازندرانی مهاجر هستم ولی کاملا به زبان و فرهنگ و اداب و رسوم انها اجعاف دارم و در بسیاری از مواقع به این زبان صحبت می کنم .تنها سریال و ساید جالبترین سریالی که من عید دیدم این سریال بود و خیلی به جزئیات و تکه کلام ها و لحجه ها و رفتار ها دقت می کردم(دلیل نوع رشته تحصیلی ام نیز بود) جدا به این نتیجه رسیدم که تیم اقای تابنده برای هر ثاینه سریال کار تحقیقاتی کرده اند و این فرصتی برای ایرانیان عزیز و بخصوص نسل مهاجر که از دیار و فرهنگ مازندران دور شدند مجددا با نسل گذشته و اجدادشان ارتباط برقرار کنند و حتی بنظرم رسیده بود یک روز حضورا برم خدمت اقای تنابنده و یک سری پیشنهادات را برای ساخت سری بعدی به ایشان بگم. وجا دارد این موج فرهنگی برای دیگر اقوام و فرهنگ این سر زمین انجام شود و نسل امروزی با فرهنگ اصیل قومی و ایرانی بیشتر اشنا شود.
این پیشنهاد من اقای تناینده که نباید در مقابل انتقادات که ریشه در عقده ها دارد واکنش نشان دهد چون از ارزش کارش کم می کند.
کارگردانی سریال مناسبتی (عید و ماه مبارک رمضان) در ایران کار شاقی است که باید با محدودیت زمان و امکانات در اوج ساخته شود. روال داستان و قصه و هماهنگی با شخصیتها کاری است کارستان که در این سریال خوب به ان پرداخته شد به نظرم.
استفاده از موسیقی محلی که انصافا بخوبی در متن سریال بکار گرفته شده است از نقاط قوت سریال است.
جسارت به خدمت گرفتن بازیگر خارجی در یک سریال مناسبتی اگرچه قبلا انجام شده بود ولی به این شکل طنز والا جیگر میخواست که مقدم خوب از پسش بر آمد.
به نظرم اگر به آقای مقدم فضا و زمان و امکانات داده شود چند برابر راندمان موجود موفقیت حاصل خواهد شد.
نقی و ارسطو در شاهگوش هم نشان داده اند که درارای ظرفیت بالایی در بازیگری دارند.
برادر بزرگوارودوست داشتنی آقای محسن تنابنده .میخواهم دستی برروی شانهایت بگذارم وبگویم خداقوت .بگویم ازاینکه درایام نوروز دل جمع کثیری ازمردم را رایران وخارج ایران شاد کردی ازشما وتمامی کسانی که درساخت این سریال نقش داشتن صمیمانه تشکر کنم.به نظر من وخیلی از هم وطنان عزیز شما کاری کردید که خداوند برای آن پاداش بزرگی درنظر گرفته است .مگر نه اینکه شادکردن دل مسلمان ثواب بس عظیمی دارد.پس ناراحت نباش همیشه هستند افرادی که با شاد بودن مردم ناراحت میشوند.ودنبال فرصتی هستند تا عقده های خود را خالی کنن.نمیدانم پیام مرا میخوانی یا خیر امام بدان دوستت داریم .نه شما را هرکسی را که برای شادی این مردم وکشورش کاری انجام می دهد از بازیگران سینما گرفته تا ورزشگاران و.... من درایام نوروز مهمانی داشتم که ازکشورهای عربی حوزه خلیج همیشه فارس برایم آمده بود.برایم جالب بود که اجازه نداد ماسفره شام را پهن کنیم تا اینکه سریال پایتخت را خوب ببیند وبعد که تمام شد.ماشام خوردیم.تمامی قسمتهارا پیگیری کرده بود وخیلی راضی وخوشحال بود .خودش میگفت نه تنها ایرانیان آن کشور که خیلی از غیر ایرانیها نیز سریال را پیگیری میکنند .امیدوارم درکاروزندگی سربلند وپیروز باشید.
یکی از آشناهای ما که رفته بود مکه برامون تعریف میکرد می گفت ما مازندرانیها توی کاروانمون مضحکه پاکستانیها و بنگلادشی هایی شده بودیم که سریال پایتخت رو دیده بودن میومدن نزدیک کاروان ما و تکیه کلام بازیگران سریال پایتخت رو تکرار می کردند و با تمسخر به ما می گفتند «ناهار نخردمهههه» و می خندیدن و ما رو مسخره می کردن
خواهش می کنم حذفش نکن
باید ببینیند کسانی که نقد می کنند خودشون برای ارتقای فرهنگ و اعتلای ایران و ایرانی چه کردن؟
آقای تنابنده انقد شجاعت داشت که جلوی خط قرمزهای "من درآوردی مظام" بایستد.
تمام دنیا لهجه مردم انگلستان و بالاخص لهجه اسکاتلندی رو برای نمک دار کردن فیلم هایشان استفاده می کنند.
بینیم می تونی تشخیص بدی کدومش مال حیوونه!
جوک میگی؟
مگه زرشک پلو با جوجه کباب جلوی سگ میزارن؟!
آقای محترم آخه چه ربطی به مردم مازندران داره ...این اشتباه ممکنه برای هر کسی پیش بیاد .
عزیز من همه وقایع یه سریال رو که نباید به هم وصله پینه کرد .طنز موقعیت یعنی همینجور آیتمها.
فدایی داری
دمتون گرم
ما مردم پشتتونیم محکم
پایتخت 4 را هم بسازید آقای مقدم و تنابنده. خسته نباشید.
اصلا از این به بعد هیچ سریالی با لهجه تهرانی هم نباید ساخته بشه. ما هم ناراحت میشیم. به نظرم باید مثل قدیم همه فیلمها و سریالها صامت بشن
فدايي داري رِفيق
بر زمینت میزند نادان دوست...
بر زمینت میزند نادان دوست...
متاسفم
از اول تا آخرش فرهنگ غنی ما رو نشون میداد مخصوصا وقتی دعوا میشد!!
جاعلین شیطنت نکنند .
فدایی دارین
از عوامل این فیلم هم درخواست دارم دنبال یک اسپانسر برای سال 94 باشن و فصل 4 رو هم بسازن انشاءالله !
تو مازندران از این فیلم استقبال شده چون مازندرانی ها شوخ هستن عیدی اکثر خونه ها حتی تو مهمونی نگاه میکردن مشکل اینجا هست بعضی جاها رو نمیدونم با غرض بوده یا بی غرض وارونه مازندرانی ها رو نشون دادن که بازم مهم نیست
حداقل ما مازندرانی ها اینقدر ظرفیت داشتیم که تا فصل سوم هم ساخته شد ، ظرفیتی که استان های دیگه کمتر باهاش کنار میان
بیچاره کمال تبریزی
ماشالا مردم ما اینقدر مطالعه دارن که اینجور جاها خودشو نشون میده
در فیلم ساخته کمال تبریزی علنا به بختیاری ها با به کار بردن الفاظ رکیک توهین شد. که اگر همین الفاظ را در یک سریال به قوم دیگری نسبت میدادند، مطمئن بدان حتی این ماجرا کشته هم میداد.
حالا این کمال تبریزی شانس آورد که با قوم صبور و بزرگوار و کهنی چون بختیاری ها طرف شد وگرنه اگر چنین جسارتی را به قوم دیگری کرده بود دودمانش را به باد میدادند.
ببین مازنی ها در یک سریال که اینهمه پلنگ مازندران و کشتی مازندران و ... کلی تعریف و تمجید از مازندرانی ها شد، اینهمه به خاطر به کار بردن لهجه شان در این فیلم معترض شدند، حال اگر مستقیم در سریالی به آنها توهین شده بود ببین چه میشد.
اتفاقا بنده به عنوان یک بختیاری بیشترین اعتراضم در اون ماجرا این بود که چرا باید بودجه میلیاردی را با به کار بردن یک دیالوگ یک دقیقه ای و با بی تدبیری به باد بدهند.
یکم عقلتون رو به کار بندازین هم خوب چیزیه.
هه هه هه هه هه