صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۸:۰۸ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۳
جواد طوسی، منتقد سینما در روزنامه اعتماد نوشت:

يك زماني عشق لات‌ها و آدم‌هاي رفيق‌باز كوچه كه پكر مي‌شدند و (به قول قناري‌بازها) مي‌رفتند «تو لَك»، حسن خشتك گوش مي‌دادند كه خراباتي مي‌خواند. اما براي روشنفكراني كه به «يأس فلسفي» مي‌رسيدند، نسخه آرامش‌بخشي نبود تا تجويز شود. منتها براي اين زمانه كه همه آن تقسيم‌بندي‌هاي عوامانه و روشنفكرانه به هم خورده، «فانتزي» براي طيف‌ها و نسل‌ها و خلقيات مختلف مي‌تواند شيرين و جذاب باشد.

يك موقعي نسل ما فانتزي را در «شزم» و «آواي موسيقي» (رابرت وايتز) و كارتون‌هاي والت ديزني مي‌ديد و حالا در پيري زودرسش با برنامه «كلاه‌قرمزي» تلويزيون هم اموراتش مي‌گذرد! استقبال از يك فيلم يا مجموعه تلويزيوني كه به ساخت قسمت‌هاي بعدي آن مي‌انجامد، در صورتي مي‌تواند موفقيت خود را تداوم بخشد كه با خلاقيت و ايده‌هاي نو توأم باشد. برنامه «كلاه‌قرمزي» جزو آن موارد استثنايي به شمار مي‌آيد كه با وجود قدمت زماني و تبديل شدن به نوستالژي براي چند نسل، هنوز جذابيت خود را حفظ كرده و ريزش مخاطب نداشته و به تكرار تن نداده است. برنامه‌يي كه موجوديت اوليه‌اش در يك تيپ‌شناسي بسيار محدود كه در «كلاه‌قرمزي و پسرخاله» خلاصه مي‌شد رقم خورد، رفته‌رفته مبتني بر نوعي زمانه‌شناسي هوشمندانه ادامه حياتش را در تنوع و تكثرگرايي ديد. از يك جا به بعد خود عوامل اصلي توليد، جلوتر از مخاطب پي بردند كه فقط «كلاه قرمزي و پسرخاله و سروناز» جواب نمي‌دهد. حالا در اين جابه‌جايي و تيپ‌سازي گسترده و اجتناب‌ناپذير مي‌بينيم كه «كلاه قرمزي» حضور هر از چند گاهي دارد و «پسرخاله» كاملا در سايه قرار گرفته و عروسك‌هاي توي بورس «ببعي»، «جيگر» و «فاميل دور» هستند.

ايرج طهماست و حميد جبلي به عنوان دو مغز متفكر اصلي مجموعه «كلاه قرمزي» با اتكا به اين تيپ‌سازي متنوع و جايگزيني‌هاي به موقع و سنجيده، فانتزي را فراتر از آن مخاطب‌شناسي كلاسيك (محدوده سني كودك و نوجوان)، در طيف‌ها و سلايق مختلف اجتماعي و فرهنگي شناسايي و جست‌وجو مي‌كنند. قاعدتا در اين نقطه ديد قرار نيست حرف‌هاي عميق و دوپهلو، در دستور كار جدي قرار گيرد. اما اين به همان زيركي و درك درست سازندگان «كلاه قرمزي» مربوط مي‌شود كه به موقع مي‌توانند ريتم و ميزانسن اين دنياي كودكانه را با دنياي شلوغ و پرعيب و نقص پيرامون‌مان انطباق دهند. نمونه بارزش قسمت پاياني هر برنامه بود كه به قصه‌گويي و خوابيدن اين جمع ناهمگون اختصاص داشت و همواره با سر و صدا و فضايي پراغتشاش آميخته مي‌شد و تنها چيزي كه نمي‌شد در آنجا سراغ گرفت، آرامش و رويا و خيالپردازي بود.

از تمهيدات مناسبي كه در برنامه‌هاي نوروزي امسال «كلاه قرمزي» به كار برده شد، اضافه شدن عروسك‌هاي جديدي چون «ديوي» و «پسرفاميل دور» و حضور مهماناني چون شهاب حسيني، نگار جواهريان و باران كوثري بود. طبيعي است كه «كلاه قرمزي» سال 93 تصويري كنايه‌آميز و دفرمه از زمانه خود نيز باشد. اكنون بايد به ديوي دل ببنديم كه خودش عقده اين را دارد كه راه به راه ماچش كنند!
ارسال نظرات
بهار
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
که با این درد اگر در بند درمانند، درمانند...عاشقشونم
احمد
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
ديوي که خودش عقده اين را دارد که راه به راه ماچش کنند!
مهمتر اينکه همه چيز را برعکس بيان مي کند!
خيلي زيبا توصيف شده بود.
تدبیر
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
مدتهاست که دلخوش به این بوس و ماچها هستیم! «طوطی بگو به آنکه در آن سوی آینه ست
نخ را بکش! عروسک بیچاره خسته شد...»
ناشناس
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
کلاه قرمزی جزء معدود برنامه های خوب تلویزیونه.
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
این برنامه محشر بود
ناشناس
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
اكنون بايد به ديوي دل ببنديم كه خودش عقده اين را دارد كه راه به راه ماچش كنند!
milad
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
همين كه كلاه قرمزي هر سال پر مخاطب ترين برنامه نوروزي ميشه خيلي حرفا توشه
ناشناس
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
واقعا باید از آقیایان طهماسب و جبلی تشکر کرد که کمی لبخند را در عید به مردم ایران هدیه کردند.
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
کار من کار دیوه
میگم شل کن، سفت کن. میگم سفت کن شل کن.
مهم اینه که ابداعهایشان برگرفته از سنت خودمان است، نه اژدها و سوپرمن و بتمن.