فرارو- آنتوان سوروگین بی شک یکی از مهمترین عکاسان زمان قاجار به شمار می رود.
به گزارش سرویس عکس فرارو، آنتوان سوروگین معروف به «آنتوان خان» عکاس ایرانی-گرجستانی زمان ناصرالدین شاه قاجار با مجموعه عکس هایش از مردم، مکان ها آداب و رسوم، مشاغل و خصوصا اقوام ایرانی در عین حال که یکی از نخستین عکاسان ایرانی است و به لحاظ هنری تصاویر درخوری به ثبت رسانده به لحاظ تاریخی، دارای اهمیت و اعتبار ویژه ای است.
آنتوان که فرزند پدر و مادر گرجی تبار مقیم ایران بود در سفارت روسیه در تهران به دنیا آمد و از سنین جوانی همراه با برادرانش امانوئل و کولیا نزد عکاس معروف روسى دیمترى ایوانویچ ژرماکوف در تفلیس عکاسى را آموخت.
او در سال ۱۸۷۰ میلادی بار دیگر به ایران بازگشت و در تبریز ساکن و سپس به دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا راه یافت و از او لقب «خانى» گرفت؛ وی بعد از آن به تهران آمد و در خیابان علاءالدوله (فردوسى) کنار در شرقى میدان مشق یک عکاسخانه دایر کرد.
سوروگین در این زمان از عکاسان نزدیک به ناصر الدین شاه محسوب می شد و گفته می شود که شاه قاجار علاقهی زیادی به عکسهای دربار و پرتره وی داشت.
بیشتر عکسهای گرفتهشده آنتوان خان متعلق به سالهای ۱۲۴۹ تا ۱۳۰۹ خورشیدی است و او به علت اینکه توانایی صحبت کردن به زبان فارسی را مانند زبان مادری داشت، به خوبی توانست با اقشار فرهنگی مختلف مردم ایران ارتباط برقرار کند. عکسهای او از دربار سلطنتی، حرمسراها، مساجد و بناهای یادبود دیگر ادیان بسیار شاخص بود و او را متمایز با دیگر عکاسان مشهور اروپایی در ایران میکند.
گفته می شود که در دوران مشروطه، آنتوان خان به جمع مشروطه خواهان پیوست و به همین خاطر محمدعلی شاه قاجار دستور داد بمبی را در خانه کنار عکاسخانهی وی منفجر کنند؛ بر اثر این حادثه یکی از بزرگترین گنجینههای عکاسی دوران قاجار از بین رفت.
همچنین در دوران رضا شاه پهلوی دو هزار نگاتیو شیشهاى پرارزش سوروگین توقیف شد که تا سالها بعد در دست خاندان پهلوی بود.
عکس های این عکاس ایرانی اکنون در «گالری هنر فریر» در واشنگتن، موزهی ملى نژادشناسى شهر لیدن و موزه عكس آمستردام هلند نگهداری می شود. در اینجا قصد داریم در مجموعه ای چند قسمتی نگاهی به عکس های این عکاس ایرانی بیاندازیم؛ عکس هایی که جدا از ارزش زیبایی شناختی هر یک سندی تاریخی از زندگی ایرانی در نزدیک به چندین دهه پیش است. لازم به ذکر است عبارات ذیل هر عکس تنها توضیحی است که درباره آنها ذکر شده است.
اجرای مراسم زورخانهای در جشن نوروز در میدان ارگ تهران
ضیافت ناهار یکی از مقامات
عروسک گردانی
مسابقات اسب دوانی
نماز جمعه
روضه خوانی
نمایش تعزیه
بست نشینی
بست نشینی
نقش آفرینان تعزیه
نمایش تعزیه
نمایش تعزیه
مراسم عزاداری محرم
قمه زنی
عزاداری ظهر عاشورا
قمه زنی
آئین رسمی تشییع جنازه مقامات
ورزش در زورخانه
شخص توانمند در وسط میدان که عصا زیر بغلش دارد یزدی بزرگ هست و در دوران ناصرالدین شاه به مدت سه سال بزرگترین کشتی گیر ایران بوده است.
در این عکس احتمالا برای کشتی بزدی کوچک مربیگری میکرده است
مراسم جشن زامبی های مقدونیه و جشن پنیر انگلیس و گاو بازی اسپانیا رو لایک کنی و به به و چه چه بگی اونوقت عاشورا رو عقب ماندگی فرهنگی بدونی
این روشنفکر نماهای ما دارن به کجا میرن؟
آيا اگر نفت و منابع سرشار معدني و گازي نداشتيم
الان چه وضعي داشتيم ؟
چي توليد مي كرديم؟
نکند گمان می کنیم که امروز در اوج ترقی و رفاه هستیم؟ بگذارید نفتمان را نبرند نا بدانیم که یک من ماست چقدر کره دارد.
حاشا به کرمشان که با دست خالی و یا هما خودشان همان دو لقمه نان را سر سفره می
گذاشته اند.
دست برداریم. کمی خردمندانه تر بیندیشیم و رفتار کنیم.
و لباس و ظاهر ايراني را از حالت سنتي بشكل امروزي و مدرن دراورد
وگرنه بانوان ما بايستي همچون افغاني ها با پيچه مي بودند و مردان با كلاه نمدي و شال كمر
در تمام ظروف قاشق هست حتي ظرف نمك
فقط جاي دوغ ايراني خاليست
يك ساعت تفكر از هزار سال عبادت بهتر است.
تو اين دوره قاجار مثل اينكه غير از آيين مذهبي هيچ خبري از علم و دانش نبوده.
تمام عمرشون صرف عزاداري به روش طوطي واري و نمايشي شد.
بايد عبرت بگيريم.
آخه چرا ما اینقدر سطحی بینین هستیم اگه معیار شما برای مقایسه یک کشور با 200 پیش از زمان خودش هست این بسیار بسیار سطحی نگریست سوال اساسی اینه که 200 سال پیش اصلا امریکایی نبوده و حالا به کجا رسیده خودتون قضاوت کنید کشورهایی مثل ژاپن،کره جنوبی،ترکیه تو این 100 سال به کجا رسیدن ما به کجا!!!!!
و نمايانگر تاريخ و روش زندگي ايرانيان در 100 سال پيش
برای حقیر هم دعا کنید و حلال مان بفرمایید .
خوبه ما که همیشه از دیگران انتقاد می کنیم،گاهی در افکار خودمون هم بازنگری کنیم شاید ما هم در جهل باشیم
پهلوان یزدی بزرگ در سنین کهولت وقتی که با دو عصا راه می رفت.
پهلوان یزدی بزرگ در سنین کهولت وقتی که با دو عصا راه می رفت.
عالی بود...
اون فیل تو عکس اول چقدر جالبه...
مردم به يه لقمه نون خالي هم راضي بودن.
http://zurkhanehir.blogfa.com/post/32
عادت کردیم به تخریب. کاریش هم نمی شه کرد انگار.
جهاد ادامه دارد .....
خودت آقایی .