صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۸۴۱۶۹
تاریخ ایران مشحون از پادشاهانی است که بین منافع خود و منافع ملتشان همواره اولی را انتخاب کرده اند. آنان که به قول «تاج السلطنه»، دختر ناصرالدین شاه، «جیبها و بغلهای خود را مملو از طلا نموده و رعایا را در کمال سختی فشرده و مملکت را دچار یک نوع سختی غیرقابل آبادی می نمودند و به هر قسمی مملکت را قطعه قطعه ویران می نمودند»، آنها که به جای کلاه گذاشتن بر سر دشمن، بر سر مردم خویش کلاه گذاشته یا مثل امروز به جای دور زدن تحریمها منافع مردم خود را دور زده اند!
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۸ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۳
فرارو- قاسم توکلی؛ سه کس را شنیدم که غیبت رواست / وزین درگذشتی چهارم خطاست
يکی پادشاهی ملامت پسند / کز او بر دل خلق بينی گزند
حلال است از او نقل کردن خبر / مگر خلق باشند از او بر حذر
دوم پرده بر بی حيائی مَتَن / که خود می درد پرده بر خويشتن
سوم کژ ترازوی ناراست خوی / ز فعل بدش هرچه دانی بگوی

«اگر می خواهی در ایران به راحتی سلطنت کنی، سعی کن که مردم گرسنه و بی سواد باشند.»

(وصیت نامه آغا محمدخان قاجار )

«تا می توانید هنگام جنگ باید افسران ورزیده از کشورهای دیگر اروپا بکار بگیرید و از آنها بهره مند شوید و هنگام صلح نیز باید از وجود دانشمندان و هنرمندان بهره گیرید.»

(وصیت نامه پطر کبیر پادشاه روسیه در سده هجدهم)

تاریخ ایران مشحون از پادشاهانی است که بین منافع خود و منافع ملتشان همواره اولی را انتخاب کرده اند. آنان که به قول «تاج السلطنه»، دختر ناصرالدین شاه، «جیبها و بغلهای خود را مملو از طلا نموده و رعایا را در کمال سختی فشرده و مملکت را دچار یک نوع سختی غیرقابل آبادی می نمودند و به هر قسمی مملکت را قطعه قطعه ویران می نمودند»، آنها که به جای کلاه گذاشتن بر سر دشمن، بر سر مردم خویش کلاه گذاشته یا مثل امروز به جای دور زدن تحریمها منافع مردم خود را دور زده اند!

به پیشنهاد سردبیر خوش ذوق فرارو در ایام نوروز مجموعه یادداشتهای تحلیلی-تاریخی تقدیم خوانندگان فهیم وب سایت می شود تا ضمن فراغت از هیاهوی روزمره عالم سیاست، نگاهی عمیق تر به معضلات ریشه دار کشور خود داشته باشیم. در این بخش به سفرهای اروپایی پادشاهان قاجار پرداخته خواهد شد که عموما به بهانه «اخذ تمدن» صورت می گرفت اما در باطن بهانه ای بود برای خوشگذارنی و عیاشی بیشتر اهل دربار، و همچنین به مقایسه این سفرها با سفر پطر کبیر پادشاه مقتدر روسیه در اوخر سده 17 میلادی به اروپا می پردازیم که پادشاهان قاجار همواره مایل بودند او را الگوی فرمانروایی خود معرفی کنند.

نخستین تلنگرها
پس از شکست خفت بار ایرانیان در اوایل سده نوزدهم میلادی از روسها، عباس میرزا (ولیعهد فتحعلیشاه که مردی وطن دوست بود) دائما به این فکر مشغول بود که علت این شکستها چه بوده است؟ گفتگوی او با ژوبر نماینده سیاسی ناپلئون در ایران نکات مهمی در خود دارد: «چه‌ قدرتي‌ موجب‌ برتري‌ شما نسبت‌ به‌ ما مي‌شود؟ علت‌ پيشرفتهاي‌ شما و سبب‌ ضعف‌ دائمي‌ ما چيست‌؟ آيا شرق‌ كمتر از اروپا قابل‌ سكونت‌ و كمتر حاصلخيز است‌ و غناي‌ آنجا را ندارد؟ آيا پرتو آفتاب‌ كه‌ قبل‌ از اينكه‌ به‌ شما برسد ما را روشن‌ مي‌كند، براي‌ ما بركت‌ كمتري‌ را موجب‌ مي‌شود تا براي‌ شما؟ آيا خالق‌ عالم‌ خير بيشتري‌ به‌ شما مي‌رساند تا به‌ ما، آيا خداوند خواسته‌ است‌ براي‌ شما امتياز بيشتري‌ قائل‌ شود؟ بگو اي‌ مرد خارجي‌، ما براي‌ اعتلاي‌ ايران‌ چه‌ كار بايد بكنيم‌؟ آيا من‌ هم‌ بايد مثل‌ تزار مسكويي‌ (پطر کبیر) رفتار كنم‌ كه‌ از تخت‌ خود پايين‌ آمد تا بتواند شهرهاي‌ شما را از نزديك‌ ببيند؟ آيا من‌ هم‌ بايد ايران‌ را ترك‌ كنم‌ و اين‌ ثروت‌ انباشته‌ شده‌ را بدون‌ استفاده‌ بگذارم‌؟ آيا بايد بروم‌ و هر آنچه‌ را شاهزاده‌اي‌ بايد بداند، ياد بگيرم‌؟»

همانطور که اشاره شد پادشاهان ایران (از عباس میرزای قاجار تا رضاشاه پهلوی) در سده های 19 و 20 همواره تلاش می کردند خود را به الگوی پادشاهی «پطرکبیر» در روسیه نزدیک کنند. از این رو به دستور عباس میرزا کتاب «تاریخ پطرکبیر» اثر ولتر به فارسی ترجمه شد و وی تلاش می کرد از رویه اصلاحگرانه پطر در اداره امور کشور عقب مانده ایران تقلید کند.

پطر کبیر که بود؟
تا پیش از سده هجدهم اکثر روسها سِرف (رعیتهایی که همراه زمین خرید و فروش می شدند) بودند. آنها در روستاهایی کوچک، اغلب در فقری وحشتناک زندگی می کردند و این کشور هیچ نقشی در معدلات جهانی نداشت. اما با تلاشهای بی امان پادشاهان روشن بینی چون پطر کبیر (وفات 1725) و کاترین کبیر (وفات 1796) این کشور موفق شد پس از تشکیل ارتش مدرن و پیروزی در یک سلسله جنگهای استعماری علیه کشورهای همسایه به یکی از ابرقدرتهای موثر جهان آن روز تبدیل شود.

پطر که شم سیاسی قوی داشت در همان ابتدای جوانی تصمیم گرفت برای «اخذ تمدن» از کشورهای اروپایی به صورت ناشناس به این کشورها سفر کند. بدین ترتیب برای اولین بار در تاریخ روسیه، تزار از مرزهای قلمروی کشور خارج شده و به سفری دور و دراز دست می زد . پطر برای اینکه در اروپا توجه دیگران را به خود جلب نکند، به صورت ناشناس و با اسم مستعار "افسر پطر میخایلوف" راهی سفر شد. از این رو برای مدت دو سال در کشورهای فرانسه، پروس (آلمان)، هلند و انگلستان به صورت مخفیانه به کار و کسب علم مشغول بود.

در پروس او به فراگیری ساخت تسلیحات توپخانه ای پرداخت و حتی موفق به اخذ مدرک "متخصص تسلیحات توپخانه ای" شد. به عبارتی دیگر، وی کارشناس درجه یک و سرسخت اسلحه و تسلیحات شده بود .پطر و هیات همراهش سپس در سفری که به هلند داشتند، در شهر بندری "زا آندام" صنعت کشتی سازی را فرا گرفتند. دو ماه تمام از صبح زود تا شب هنگام، پطر و نجیب زادگان همراهش همچون کارگران معمولی به فعالیت و کار مداوم برای ساخت کشتی بادبانی نظامی مشغول بودند. در همان زمان بود که پطر کبیر در محفل خصوصی با افتخار تمام دستان خود که بر اثر کار مداوم تاول زده و زمخت شده بودند را به میهمانان نشان می داد. از دیگر فعالیت های وی در انگلستان می توان به شرکت در کلاس های علم تشریح و کالبد شکافی اشاره کرد. در مجموع وی در اروپا موفق به تحصیل 14 نوع علم و فنون مختلف شد.

پس از بازگشت به روسیه به واسطه تجربیاتی که اندوخته بود تغییراتی بنیادین در ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور بدوی خود آغاز کرد. در دوران پطرکبیر ارتش روسیه به سبک ارتش‌های اروپایی بازسازی و نیرومند شد. روسیه که از نظر سیاسی و اقتصادی نیاز شدیدی به دریای آزاد داشت با جنگهای پیروزمندانه ای که پطر به راه انداخت موفق شد به آبهای دریای بالتیک در شمال غرب و دریای سیاه در جنوب دست یابد و بدین ترتیب مقدمات لازم برای تصرف قفقاز و سلطه بر دریای خزر را در سالهای بعد نیز فراهم آورد. وی همچنین با تاسیس یک شهر جدید تحت عنوان «پترزبورگ» پایتخت روسیه را از مسکو به آنجا انتقال داد تا از سنت گرایی موجود فاصله گرفته و این نقل و انتقال نمادی باشد برای تغییرات بیشتر در آینده کشور. خلاصه اینکه سفر مخفیانه و پرزحمت تزار به اروپا نقطه عطفی شد برای بنیانگذاری روسیه جدید و جانشینان وی نیز با قدرت راه او را ادامه داده و این کشور را به یکی از ابرقدرتهای برتر جهان در سده های بعدی تبدیل نمودند.

تقلید پادشاهان قاجار از پطر برای «اخذ تمدن»
چون تلاش اصلاح گرانی مثل عباس میرزا، قائم مقام و امیرکبیر با مخالفت متعصبین مذهبی و رقبای سیاسی به سرانجام نرسید بتدریج پادشاهان قاجار تصمیم گرفتند، به تقلید از پطر کبیر، در ظاهر برای «اخذ تمدن» اما در حقیقت برای خوشگذرانی و عیاشی  رأساً راهی «بلاد فرنگ» شوند. ولی این سفرها نه تنها باعث تغییر و بهبود شرایط کشور نشد که هزینه های نجومی آن، به مثابه تیر خلاصی بر پیکر اقتصاد نحیف و در حال فروپاشی قاجار، در نهایت به یک انقلاب تمام عیار علیه استبداد و بی لیاقتی این شاهان تبدیل شد (انقلاب مشروطه). جالب آنکه بدلیل خالی بودن خزانه تمام هزینه سفرهای این پادشاهان از طریق وام و استقراض از روس و انگلیس، آن هم با بهره های بسیار بالا، تامین می شد.

در جایی که رهاورد پطر کبیر از سفر اروپا علم ساخت کشتی و تسلیحات بود رهاورد پادشاهان قاجار بسیار مضحک می نمود. «تاج السلطنه» دختر ناصرالدین شاه قاجار درباره رهاورد برادرش (مظفرالدین شاه) از سفر فرنگ در  خاطراتش چنین می نویسد: «پس از بازگشت شاه (از سفر فرنگ) اوضاع خیلی درهم و برهم و بی پولی خیلی اسباب زحمت شده بود... در این وقت که هر کس به فکر خود بود و به هر قسمی مملکت را قطعه قطعه و ویران می نمودند برادر تاجدار من هم مشغول کار خودش بود و در یک خواب غفلت عمیقی غرق بود. از جمله یک گَردی از فرنگستان با خود آورده بود که به قدر بال مگسی از آن در بدن یا رختخواب کسی می ریختند تا صبح نمی خوابید و مجبور بود به اتصال بدن خودش را بخاراند. دو مَن از این گَرد را آورده، اتصال به رختخواب عمله خلوت می ریخت، آنها به حرکت آمده حرکات مضحک می کردند و او می خندید. خیلی این مسافرت اروپای برادر من شبیه مسافرت پطرکبیر است اما نتایجی که او برد این برعکس است.» (از مجموعه خاطرات تاج السلطنه)

خود مظفرالدین شاه از خاطرات اقامتش در فرانسه چنین می گوید: «امروز که روز پنج شنبه بود صبح رفتیم آب خوردیم. پس از آن آمده قدری گردش کردیم، چون یک قدری از آب ما باقی بود دوباره رفته خوردیم (شاید آب معدنی بوده است). پس از آن آمده در یک قهوه خانه نشسته چایی خوردیم و پیاده به منزل آمدیم. فخرالملک و وزیر دربار آنجا بودند قدری گوش فخرالملک را کشیده سر به سر وزیر دربار گذاشتیم. پس از آن وزیر دربار تلگرافی به ما داد که در آن تفصیل عمل کردن بواسیر آقای صدیق الدوله بود. خیلی خوشحال شدیم. ناهار کرده استراحت کردیم. چون شب جمعه بود "آسیدحسین" روضه خواند گریه کردیم، نماز اذا زلزله خوانده خوابیدیم.»

ناصرالدین شاه پدر مظفرالدین شاه نیز با عنوان «اخذ تمدن» اما با نیت خوش گذارنی و عیاشی سه سفر پرهزینه به اروپا داشت که از این سفرها سه سفرنامه برجای مانده که دو تای آنها به قلم خود ناصرالدین شاه است. شاه که 85 زن عقدی و صیغه ای در حرم داشت (جالب آنکه پطر کبیر در سراسر عمرش تنها دوبار ازدواج کرد!) از بردن آنها به فرنگستان معذور بود و همواره نگاهی همراه با حسرت و افسوس نسبت به زنان اروپایی داشت که حاکی از نگرش آرمندانه و بوالهوسانه اش بود. ناصرالدین شاه در بخشی از سفرنامه اش نشست خود با دولتمردان روس را چنین توصیف می کند: «یکی از دخترهای والی مونتنگرو هم مقابل ما پهلوی ولیعهد روس نشسته بود. آنکه پهلوی من بود خیلی خوشگل و مقبول خوب بود اما آنکه پهلوی ولیعهد بود خوشگل تر، دندانهایش بهتر بود. من خیلی دلم میخواست که تمام با دختر والی حرف بزنم... دو کلمه با امپراطوریس حرف می زدیم هشت کلمه با دختر والی، دختر خوش راه (!) خوبی بود اما سر میز که نمی شد با او انگلک کرد.» (روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفراول فرنگستان. سازمان اسناد ملی ایران. ص 143)

امین الدوله، صداعظم ناصرالدین شاه، در خاطراتش تنها رهاورد این سفرها را خرید تعدادی تفنگ می داند «که آن هم معیوب از کار درآمد». مراغه ای نیز از «چندین کرور تومان» مخارج این سفرها به عنوان «ننگی برای اخلاف ما تا قیامت» یاد می کند. پادشاهان قاجار که حتی برای تامین مخارج روزمره دربار هم لنگ بودند و گاهی مبل و اثاثیه کاخ را به اشراف ثروتمند می فروختند! برای تامین مخارج سفرهای خود به اروپا حاضر بودند پای هر امتیاز و قراردادی را با خارجی ها امضاء کنند. لرد كرزن (وزیر خارجه انگلستان) می نويسد: «بعد از مراجعت شاه از سفر سوم فرنگستان، نمايندگان و سرمايه داران اروپايي براي گرفتن امتيازات مانند مور و ملخ به تهران هجوم آوردند، امتيازات بيشماري كه از اين تاريخ به اجانب داده شد، شايد هيچ وقت و در هيچ كشوري سابقه نداشت.»

 نتيجه ای كه از اين سفرها عايد كشور شد شايد بيش از همه در اين يادداشت اعتماد السلطنه وکیل نظام، مترجم و آجودان مخصوص ناصرالدین شاه نشان داده شود: «امروز وقت ناهار در خدمت شاه بودم. امين السلطان جمع و خرج اين سفر را عرض مي كرد. 170هزار تومان در فاصله دو شهر تمام خرج شده (!) مگر 10 هزار تومان كه باقي است. بعد از تمجيد زياد مقرر شد اين 10 هزار تومان را اين طور تقسيم كنند؛ سه هزار تومان صرف جيب شاه، باقي را تا سرحد امين السلطان انعامات و غيره صرف نمايد. همه جا كه ميهمان بوديم نه اسلحه خريده شد و نه هيچ چيز كه اسباب بهبودي ممالك باشد.»

هر چه سفرهای پطرکبیر به پیشرفت روسیه کمک کرد، سفرهای پادشاهان قاجار به فروپاشی کشور و بیچارگی ملت انجامید. دست آخر مردم، روشنفکران و علمای وقت پی بردند که مهمترین مانع توسعه و ترقی کشور اتفاقاً همین پادشاه مستبدی است که سودای «اخذ تمدن» دارد. آنها به درستی تشخیص دادند که در عصر جدید یک تن به تنهایی نمی تواند برای سرنوشت یک ملت تصمیم بگیرد و سیاستمداران باید تابع «قانون» و «آراء جمهور مردم» باشند.

ارسال نظرات
صفبا
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
بی لیاقتی قاجار های فاسد بر هیچ کس پوشیده نیست.هیچکدام از شاهان قاجار به کاردانی و صفاکی اغا ممد خان نبودند.جرا که در زمان او حتی یک وجب از خاک ایران به بیگانگان داده نشد
جسن
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۳
تاریخ را باید با توجه به زمان خودش تحلیل کرد انصاف نیست حالا بنشینیم و 150سال پیش را سیاه نمایی کنیم
یه اصفهانی
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
الان من وشما فرصت داریم ایران را به قله های پیشرفت برسونیم تاریخ منتظر قضاوته مابرای این ترقی چیکار کردیم؟وقت کمه؟ بیدارشیم.
ناشناس
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
چون تلاش اصلاح گرانی مثل عباس میرزا، قائم مقام و امیرکبیر با مخالفت متعصبین مذهبی و رقبای سیاسی به سرانجام نرسیدش؟؟؟؟؟؟
ببخشید اونوقت انگلیس چیکاره بود؟؟؟؟
کدوم متعصب مذهبی جلوی عباس میرزا یا امیر کبیر وایساد؟؟؟
نکنه امیرکبیر هم مذهبی ها تو حمام فین کشتند؟؟؟
فرهاد
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
بسیار درد آور و در عین حال آموزنده بود . به نظر من الان هم که در قرن 21 و عصر ارتباطات هستیم ، روش پطر کبیر ، یعنی الگو برداری با چشم باز و نه تقلید کور کورانه ، از دست آوردهای بشری بخصوص در کشورهای جهان اول می تواند راه نجات ما در اکثر زمینه ها باشد . به عبارت دیگر قرار نیست ما خودمان چرخ را مجددا اختراع کنیم بلکه می توانیم با هزینه کم تر راه های قبلا پیموده شده را طی کنیم .
ناشناس
۰۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
700 ملیارد دلار که نداشتند پول نفت هم نداشتند
مسعود
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
مملکت را جان من آزاد کن آباد نه
- زانکه آبادش کند آزادی ار آباد نیست
علیرضا
۲۱:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
برخی از مسئولین ما در این طی 35 سال روی کار آمدن جمهوری اسلامی بلکه از شاهان قاجار هم بدتر و خائن تر به ایران و ایرانیان بوده اند و باعث خرابی و ویرانی فرهنگ و تمدن ایران شده اند.
علی
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
من فکرمی کنم خیلی از کسانی که از سلسله قاجاردفاع می کننداز نوادگان ونتیجه های خود آغا محمدخان هستند اززن اولش
حسين پور
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
شما كه نظرات و كامنت اشخاص و بازديد كنندگان را در مراحل بعدي بارگزاري نمي كنيد!! حداقل يك محدوده زماني براي كامنت‌ها تعيين كنيد تا وقت مان را تلف نكنيم
با تشكر
ناشناس
۰۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
آنها به درستی تشخیص دادند که در عصر جدید یک تن به تنهایی نمی تواند برای سرنوشت یک ملت تصمیم بگیرد و سیاستمداران باید تابع «قانون» و «آراء جمهور مردم» باشند.
حمید
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
تاریخ عجب قاضی بی سفرش و توصیه ای است!
ناشناس
۰۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
8 سال گذشته كمتر از دوران قاجار نبوده
دکتر بهزاد
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
آغا محمد خان قاجار ملعون که چندین کیلو چشم از مردم نجیب کرمان زنده زنده در آورد بایستی هم چنین وصیت نامه ای داشته باشه. اینو که دیگه کسی نمیتونه انکار کنه
چیچیل
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
دردناک بود. اگر ایران پادشاهان با تدبیر و مقتدری داشت الان ما افغانی ها هم جزو سرزمین پهناور ایران بودیم و کشور افغانستان- این قطعه از ایران بزرگ- به این روز نمی افتاد و ما هم دیگر افغانی نبودیم!!
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
دوست گرامی جسارتا چاییدی.اولا این وصیت نامه کجاست تا ما اصل اون رو ببینیم مگه هر کسی بیاد یک چیزی تو یک کتابی بنویسه می شه سند.دوما مگه همین آغا محمد خان در راه خاموش کردن شورش حاکم گرجستان جانش رو از دست نداد.سوما می خوای تخریب کنی درست تخریب کن.اغا محمد خان جزو باسواد ترین افراد در دربار کریم خان زند بود و کریم خان چون ازش می ترسید اون رو خواجه کرد.چهارما فکر کنم شما از همون ایرانیان بی سوادی هستی که چندتا کلمه از اینور و انور یاد گرفتی فکرمی کنی خیلی بلدی.
محمد
۰۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
بسمه تعالی
با سلام
خیلی خیلی خیلی استفاده کردم، امیدورام یک قسمت را در سایت برای این دست مطالب با ارزش و پندوعبرت آموز بگذارید.
بنده که 15 سال طلبه ام واقعا از این وقایع یکه خوردم! چه ظلمهایی بر سر این ملت نرفته! امیدوارم این طور مطالب شما ادامه داشته باشه و مردم رو بیشتر با حق و حقوق و آینده بینی و گذشته بینی آشناتر کنه! امیدوارم!
با تشکر
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
به درستی تشخیص دادند که در عصر جدید یک تن به تنهایی نمی تواند برای سرنوشت یک ملت تصمیم بگیرد ...
داورپناه
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
کاری به محتوا ندارم که بحثش جداست. وای آخر این هم شد منبع! ؟ (کتاب: تاریخ ایران؛ از صفویه تا دوران امروز.گروه تاریخ دفتر برنامه ریزی و تالیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش.)
طهرانی
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
قابل توجه کسانی که به قاجار فحاشی کرده اند : حکومت قاجار از دوران بعد از آقا محمد خان ایران را تقریباً آباد کرده است . آقا محمد خان وارث کشوری است که با جنگهای داخلی تقریباً نابود شده بود و او هم بیشتر نابودش کرد . آنچه از ایران بجای مانده است از دوران فتحعلی شاه حاصل ساخت و سازهای سلاطین قاجار است طهران و سایر بلاد در دوران فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه کاملا بازسازی شده و سایر شهرها هم همینطور بوده است . دو قرار داد ترکمانچای و گلستان هم اگر مورد تحلیل دقیق و نه شعاری قرار گیرد قاجار از امضایش ناگزیر بوده اند و الا اصل ایران از دست می رفت .
هر چند قاجار بدی های خیلی زیادی هم داشته اند ولی این اندازه بوده که لااقل برخی شان دیکتاتورهای سازنده بوده اند نه دیکتاتور های مخرب .
بسیاری از بدگوئی ها نسبت به قاجار حاصل تحلیل های آبکی دوره پهلوی است
ایرانی
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
قجر ها ترکمن واصالتا ترک بودند نه ایرانی ..
فتحعلی شاه
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
ترکمانچای بهتر از توافق نامه اخیر بود
فرزاد
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
نباید یه طرفه نگاه کرد همین خاندان قاجار بود که هنرهای نوین رو باب کردن و عکاسی و سینما و معماری نوین و مدارس امروزی و حتی نویسندگی و داستان نویسی خیلی مسائل مربوط به تجدد را وارد ایران کردن وگرنه ما کجا و تاریخ 100 ساله سینمای ما کجا (همسایه بغل دستی ما پاکستان و افغانستانه دیگه). خیلی بد که همیشه افراط و تفریط داریم. این مسائل روشنفکرانه و هنرهای نوین که اینهمه هم روش ادعا داریم یادگار دوران فاجاره
ناشناس
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
هيچ سلسله و حكومتي به اندازه اين پادشاهان شهوتران و هوس باز قاجاري به ايران ضربه نزدند.....
من واقعا موندم چطور بعضيها هنوزم از اينكه پسوند اسمشون هست قجر يا قاجار ، افتخار ميكنن؟؟!!!!!!
ناشناس
۲۳:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
کاش همان طور که در روسیه یک رزن پادشاه شد در ایران هم دختر ناصرالدین شاه به پادشاهی می رسید . افسوس که شاه شدن بر اساس لیاقت نبود . در قجرها هم افراد دلسوز و کاردان بودند که فساد دربار اجازه سر بر آوردن به آن ها نمی داد .
ایرانی
۲۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
کاش روزی به جای نثار مرگ و لعنت نسبت به این و آن، اندکی به واقعیات بیندیشیم. منظورم این نیست که قاجارها بی عیب و نقص بوده اند، اما دید منفی نسبت به آنها به میزان زیادی ناشی از تاریخ سازی رضاشاه و مورخان عهد پهلوی علیه آنهاست تا برای رضاشاه و سلسله وی مشروعیت کسب کنند. ضمنا این وصیت نامه هیچ ارزش تاریخی ندارد. آقا محمدخان نخستین حاکم ایرانی است که پس از صفویه حاکمیت ملی و ارضی ایران را برقرار کرد و این امر نافی اشتباهات وی نیست!
ناشناس
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
ناصرالدین شاه ومظفرالدین شاه نخستین پادشاهان ایرانی بودند که به اروپا رفتند و فهمیدند در خارج از ایران چه خبر است و مسلما بهتر از پادشاهان قبل از خود بودند که این را نمی دانستند.
اسکوئی
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
یکبار هم که شده ؛ باید در آینه بنگریم تا مقصر واقعی مشکلات چند سده گذشته کشورمان را بهتر بشناسیم . همیشه سعی کرده ایم در پشت چهره دیگران پنهان شویم و مقصری برای خطاهایمان بسازیم .
محسن
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
دیگر هیچ وقت فرارو نخواهم خواند.چون هیچ وقت نظرم ثبت نشد
ناشناس
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
تمرکز قدرت فسادآور است بطوریکه یا شهوت قدرت یا شهوت ثروت اندوزی و خودخواهی و خود محوری را بدنبال خواهد داشت. اگر غیر از این بشود تعجب آور است.
محسن
۱۷:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
قاجاریه بهترین حاکمیت تاریخ ایران بوده است.لطف کنید یک جلد کتاب بخونید.فرارو در این یک سال یک نظر منو چاپ نکرده(معنی آزادی بیان)
میرحسین از مشهد
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
فرارو یا با من لج افتاده یا با ی چیز دیگه!
کامنت میزارم منتشر نمیکنه! واقعا چرا؟
من برای این مطلب کامنت گذاشتم از اقای توکلی تشکر کردم
این کجاش غیر قابل انتشاره؟
رضا
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
فرارو خیلی خوب به نکته ی تاریخی اشاره کردی .
الان خیلی از اصلاح طلبان اخذ تمدن به سبک قجری رو در پیش گرفته اند.
ناشناس
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
اولا"با لعن ونفرين هيچ كس بجاي نرسيده است كه شما هم دومي باشيد در ثاني دركنار پرداختن به نكات منفي ذكري از مثبت ها هم بگوييد بنويسيد كه آغا محمد خان ايران را كه شامل چندين حكومت جداگانه بود يك پارچه كردوقواي روس را تا گرجستان عقب راند بنويسيد كه اگر شمشير آغا محمدخان نبود همين كشور ايران امروز هم حداقل پنج كشور مستقل از هم ويا شايد وابسته به دول ديگر وجود داشت
ضمنا"ازاينكه فرارو روش تخريب گذشته را در پيش گرفته بوي فتنه مي آيد
کمال
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
یک بار هم که شده " در آینه به خودمان نگاه کنیم . شاید دلیل این همه مشکلات را پیدا کنیم " .
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
قاجاریه ننگ تاریخ ایران هستند و عملکرد آنها کاملا" مشخص و عیان است ولی هنوز نوادگان آنان با تکبر می گویند ما از طایفه قاجار هستیم.
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
قاجارها وقتی سر کار آمدند ایران تکه تکه و به هم ریخته بود که با تلاش آنها ایران دوبارها یکپارچه شد ... کل ایران در ضعف شدیدی بوده و قاجارها هم در ضعف ایران نقش داشتند ولی نه نقش خیلی زیاد.

ملامت کردن «فقط قاجارها» مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلات اصلی مخفی و مغفول می مانند.
ایرانی
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
قاجارهای ترکمن همچون مغولان وحشی برعلیه یکی از بهترین حکومت های ایران یعنی زندیه شورش کردند..کجا انموقع ایران تکه تکه بود؟؟؟وچه جنایت هایی را علیه خاندان زندیه انجام ندادند؟؟؟ملامت قاجرها بد است؟؟؟
نجاري
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
انصافا قاجاريه، ضربه بسيار سهمگيني به ايران و ايراني وارد نموده‌است، رجال فساد وجاه طلب و برخي مذهبيون متعصب، افراطي و خرافي دست در دست هم دادند و اين اوضاع را درست كردند! كشوري كه روزگاري مهد علم وانديشه و فلسفه بود با اقدامات افراد مذكور، به بيراهه رفته و در چاله‌اي افتاده كه حالا حالا‌ها، مانده تا براه بيايد!! وضعي شده كه سوزن ته گردمان هم وارداتي است چه رسد به چيزهاي اساسي!!
درخصوص آب نوشيدن‌هاي مظفرالدين شاه، فكر كنم مربوط به شهر اويان (Evian) فرانسه است كه آب معدني معروفي دارد، نكته جالب‌تر اينكه، بخشي از خيابان اصلي اين شهر نيز به نام خيابان شاه پارس نام گذاري شده‌ است، شايد بخاطر همين بذل وبخشش‌ها و بريز و بپاش‌ها بوده است!!
ناشناس
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
اعتمادالسلطنه هیچ‌گاه صدراعظم ایران نبوده است. لطفاً تصحیح فرمایید.
ناشناس
۰۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
لعنت بر خاندان قاجار
ناشناس
۱۷:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
لعنت بر خودمان که تن به ذلت دادیم
فتحعلی
۲۲:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
لعنت به پهلوی
ناشناس
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
به نظرمن درس مهم از تاریخ اینه که همین الان ببینیم راه پیشرفت چیه..
تا دست کم 50 سال دیگه دوباره همین تاریخ رو تکرار نکنیم
باید خودمان تلاش کنیم و ایران آباد بسازیم
محمد
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
چرا نظر من رو منتشر نکردید؟ جراتش رو نداشتین ؟!! حرف حق تلخه
محبوب
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
چرا ما اینقدر عقب مانده ایم به نظر بنده علت عقب ماندگی ما از بیسوادی است ما باید انهایی را نفرین کنیم که جلوی باسواد شدن مردم را گرفتند و با تبلیغات دروغین و خرافات گفتند اگر مردم باسواد شوند بی دین می شوند به جای اینکه بگویند اگر مردم باسواد شوند دکانهای خرافات ما بسته می شوند زمانی به بهداشت مبارزه کردند و زمانی به پیشرفت کشور مخالفت کردند که این پیشرفتها توسط خارجیان به ما تحمیل می شود امیر کبیر و مصدق چقدر به این کشور خدمت کردند و با دسیسه چه کسانی از بین رفتند الان هم خدمات انها بازگو نمی شود به نظر بعضی ها اینها خاین بوده اند خدا لعنت کند نویسندگانی را که تاریخ را وارونه نشان می دهند ما هرچه می کشیم از تزویر و دروغ می باشد سرچشمه تمام بدبختی های ما دروغگویی و چابلوسی ا ست خیانت قاجار ها در تاریخ بی سابقه است .
حسین غلامی
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
لطفا" خاطرات سفر اخیر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به آفریقای جنوبی را به انتهای این مقاله اضافه بفرمائید
ناشناس
۰۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
پطر در ارض تنها دو سال اقامت اینهمه تخصص یاد گرفت در المان و هلند !؟ زبانشان را بلد بود. انهم بعنوان کارگر ساده!؟ عوام فریبی نیست از پتر روسی !؟ مشکل ما ایرانیها همین است که عقب افتادیم داستان باوری حدیث و مرثیه باوری .
ناشناس
۰۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
متاسفانه يا خوشبختانه ايران در داشتن ديكتاتور و شاه هم شانس نداشته، نه قرن ١٨ بطر كبير داشتيم، نه قرن ١٩ بيسمارك و نه قرن ٢٠ حتي همين اتاتورك. البته ديكتاتور، ديكتاتور است و فقط بد و بدتر دارد و وضعيت ما حاصل جامعه و تك تك افراد است.
ناشناس
۰۳:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
زیاد بود نخوندم ...!
رامين
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
همون اقامحمد خان قاجار كه شما براش وصيت نامه هم درست ميكنيدروسها را عقب راند وتماميت ايران را حفظ كرد در مورد قاجار هم بايد يادمون نره كه مشروطيت راهمين شاه قاجار امضا كرد ولي رضا خان دوباره شاهي را برقرار كرد اولين اقدامات اساسي از جمله عدالتخانه مدارس نوين و.....ر دوره قاجار شروع شد وبعد ادامه يافت
ناشناس
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
شازده!خیانت های قاجار به مراتب بیشتر از خدمات ناچیزشان بوده.
فتحعلی
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
احمد شاه هم شاه واقعی مشروطه بود فدایی داره
فرهادی
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۶
قطعه قطعه کردن ایران تقدیمش به روس و انگلیس هم جزء افتخاراتشون بوده
ناشناس
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
متن فوق العاده ای بود.
باشد که متنبه شویم.
ممنون از فرارو.
ناشناس
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
حکومت قاجار با رفتار ابلهانه شان ایران را نابود کردند و ایرانی را خوار و خفیف.
سجاد
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
عالی
مازیار
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
بی شک یک فعل وانفعالاتی در میان بود تا سلسله قاجار زمین بخوره هرچند این سلسله متاسفانه خیلی دیر فهمید که دوروبرش چه خبره امابا بیخردی دلسوزان رو از اطراف خودش روند به جرات میگم در ان زمان دو بال روشنفکران و روحانیت آن همکاری را که لازم بود با این سلسله نکردند وراه خودشان را رفتند وجامعه کشور دچار یک گسست فرهنگی اجتماعی شده بود و عدم هماهنگی در دور دوم جنگهای روس به عینه مشخص بود متاسفانه دشمنی با ترکان قاجار باعث شده بود حتی از ایران هم مایه بگذارند وبه هرقیمتی که شده قاجار را زمین بزنند!
رسواگر رسواگر فتنه
۲۲:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
فقط اغا محمد خان واحمد شاه فدایی دارند اولی بخاطر شکست روسها و دومی بخاطر ازادی ومشروطه واقعی ومجلس ملی زمانش
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
تاریخ رو کی نوشته؟ تاریخ نگار. و از کجا معلوم نویسنده تاریخ در اون مقطع زمانی تاریخ رو به نفع گروهی که در راس قدرت هس تغییر نداده باشه. به عقیده من تاریخ یه داستان تخیلی و مزخرفه
منتقد
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
تاریخ یک با گزاره های تاریخی فرق میکنه. تاریخ یک علم و گزاره های تاریخی اخبار محتمل الصدق هستند. همچنان که گزاره های تجربی هم ممکن الصدق هستند. اما نه ممکن الصدق بودن و یا محتمل الصدق بودن به خودی خود ارزش منفی دارد و نه ضروری الصدق بودن به خودی خود ارزش مثبت دارد. مثلا گزاره «علی علی است» ضرورتا صادق است اما تقریبا هیچ فایده عملی ندارد. علم تاریخ مثل علم فیزیک گزاره هایی که به واقعیت نزدیکتر هستند را به ما نشان میدهد و به اندازه علم فیزیک مفید هستند.
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
لعنت به همه خائنین این ملک که زمان و مکان هم نمی شناسن
محمد
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
عالی بود٫این مطلب رو برای همه دوستام ایمیل می کنم
هومن
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
مشابه سفر نیویورک بعضی از دوستان قدیم
قشقایی
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
متاسفانه باز هم در تحلیل گذشته و درس آموزی از آن دارید راه اشتباه را طی می کنید.
بهتر است قبل از استناد به خاطرات این و آن شاه و شاه زاده قاجار در مورد جعلی یا واقعی بودن آم مطمئن شوید.
سفرهای اروپایی ناصرالدین شاه زیر سوال است و برخی محققین این یادداشت ها را جعلی می دانند.
به عنوان مثال شما لطفاً به این سوال پاسخ دهید که چرا شاهان قاجار به فرانسه مسافرت نمودند اما برای پز دادن هم که شده باشد حتی یک عکس کنار برج ایفل از خود نیانداختند!؟
ناشناس
۰۶:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
حالا كه همه خوبند و فهميده چرا بازم اين وضع مملكته؟
ناشناس
۰۳:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
البته منم این دوران رو تا حدودی تجربه کردم. خدا رو شکر تمام شد
نازنین
۰۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
اون وصیت نامه ای رو که ذکر کردید در دوران هاله نور هم صادق بود و شاهدش بودیم
محسن
۰۳:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
یکی از بزرگ ترین خیانت ها به ایران پایتخت کردن داهاتی به نام طهران بود که با تمرکز گرایی افراطی مانع جدی توسعه ی ملی ایران پهناور شد . در زمان صفویه کل ایران آباد شد از بهشهر تا بندعباس و ....
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
داهات رو خوب اومدی :)
سن چهل سالگی
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
جهان سوم جایی است که هر کس در فکر ابادی مملکتش باشد خانه اش ویران می شود .ملغمه ی عجیبی از تعصب و خون خواهی و خونخواری و عقده های فرو خفته جنسی که هر کدام به سهم خود خنجر برنده ایی است بر پیکر و میراث تمدن میزو پوتامیا(بین النهرین).....
ناشناس
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
نکته این مقاله: رجوع به خردجمعی به جای فرد.
جلال
۲۱:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
بسیار عالی بود
سمیه
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
من موندم اینی که منفی میده کیه. احتمالا از نوادگان قجر ها تشریف دارن!
ناشناس
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
یکی از بزرگ ترین خیانت ها به ایران پایتخت کردن داهاتی به نام طهران بود که با تمرکز گرایی افراطی مانع جدی توسعه ی ملی ایران پهناور شد . در زمان صفویه کل ایران آباد شد از بهشهر تا بندعباس و ....
ناشناس
۰۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
خب برادر شیراز و اصفهان حتی یه مدت ساری! پایتخت ایران بود ولی اگرم تا امروز باقی میموند همین مشکلاتشو داشت وقتی همه چیز تو یه جا گذاشته میشه ملت هجوم میارن اونجا دیگه
جواد
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
در بی کفایتی قاجار که البته شکی نیست. ولی تهران در زمان شاه تهماسپ صفوی هم شهر مهمی بوده چه برسد به آن دوره. در زمانی که صفویان به دنبال تغییر پایتخت بودند به تهران هم نیم نظری داشته اند.
ناشناس
۱۸:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
احسنت. گل گفتی
نجاري
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
آباداني كل ايران!!! قطعا نه به اين شدت كه شما دوست ناشناس مي فرماييد. به نظرم صرفا" در زمان شاه عباس اقداماتي انجام شد و بعد از او و با ظلمها و خشونت‌هاي خودش كه حتي به فزرندش هم رحم نكرد!! با رسوخ و گسترش خرافه گرايي، كشور از دست رفت وهمچنان تاوان آن سالها را مي دهيم!! درهرحال، والا حاكماني مانند افشاريه،‌ زنديه و سپس قاجار سراسر خشن از ابتدا و عقب مانده و فرصت سوز به قدرت نمي رسيدند.
اساسا" هميشه تاريخ همينطور بوده، چه در حوزه دين، كه با فساد وظلم سردمداران ديني ودر نتيجه آن انحراف در جوامع، اديان جديد ظهور و بروز يافتند مثل زردشت، يهود، مسيح و سپس اسلام و حكومت‌ها نيز با ظلم و جور بي حد وحصر پادشاهان و اطرافيان ودرباريان او، تشديد اختلافات طبقاتي و ... كساني از دل جامعه ظهور كرده و با بسيج مردم رنج كشيده وهمراهي روشنفكران انقلابي، بساط ظلم را جمع مي كردند و حكومتي جديد شكل مي گرفت اما پس مدتي اين حكومت نيز وارد همان لوپ گذشتگان مي شد!! تاريخ كشور ما سراسر تكرار و تجربه هاي تلخ است!!
در پاسخ به جواد
۰۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
جواد خان در زمان شاه تهماسب که تهرانی وجود نداشت شهر ری وجود داشت، تهران دهاتی بیش نبود کل تاریخش 200 سال نمییشه داداش
مهدی
۲۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
آآآآ ه ه ه . آهی بزرگ
به نظر بنده باید به چند مرحله عقب تر رفت و پرسید چرا ایرانیان سخت کوش تبدیل به ایرانیانی تنبل و راحت طلب شدند؟ به راستی چه شد که ایران که تقریبا همواره پادشاهانی تیزهوش و وطن پرست داشت به دست چنین افرادی افتاد؟ مطمئنا پادشاهان آن زمان بخشی از مردمان جامعه خودمان بوده اند اما چرا اینگونه شدیم؟
ناشناس
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
من کارهای بزرگ را از ادمهای خرد اموختم . این جمله مربوط به 2500 سال پیش و توسط داریوش شاه گفته شده است، فردی که تا هزار سال در دنیای متمدن آن زمان الگوی تمام پادشاهان بوده است. اری برادر هر کس می تواند خوب یا بد باشد. این محدود به زمان نیست پادشاهان با کفایت از چاپلوسان و سالوسان دوری می گزیدند و کارها را به افراد با درایت و حاذق می سپردند.
ناشناس
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
عالی بود. ولی خدا به دادتون برسه که نوادگان و فداییان خاندان قاجار میان به توپ می بندنتون!!
ناشناس
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
ازدیدبازوروشنگرفراروحظ فراوان بردم موفق باشیدفرارویی ها.
پرسش های عباس میرزاجایی برای مغالطه باقی نگذاشته.
فرفر
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
بعدا چی شد
رضا شاه رو کی شاه کرد
الان چی شد
ناشناس
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
لعنت به قاجار خائن
ناشناس
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
خب حالا با لعنت فرستادن چه چیزی را درست می کنید؟ شده ایم ملت ناسزا و لعن و نفرین!
ناشناس
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
با لعنت گفتن چه مشکلی بر طرف میشه عزیز. دلت خنک میشه لابد
خب این که خیلی بده با ناسزا گفتن به گذشته آدم دلش خنک بشه
در عوض بیایید آگاه شویم و آگاه کنیم. مودب باشیم. منصف باشیم. منظم باشیم. عاقل باشیم ....
ناشناس
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
پادشاهان قاجار از مذهبی ترین پادشاهان ایران بوده اند به ویژه اغا محمد خان قاجار

(به نقل از سایت (وبلاگ) دکتر صادق زیبا کلام)
ناشناس
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
ملت غر و ناله . تنبل های بی خاصیت .
علی
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
آقا محمد خان تنها شاه ایرانه که روسها رو شکست داده و قفقاز رو ضمیمه خاک ایران کرد. درسته که جانشینش اون سرزمین ها رو از دست داد ولی پس از 12 سال جنگ با ارتش روسیه ای که کل نیروهاش رو متمرکز ایران کرده بود . این رو مقایسه کنید با ارتش روسیه در شهریور 1320 که توسط آلمانها منهدم شده بود و بیش از نود درصد نیروهاش رو متمرکز جبهه غرب کرده بود و با عده ای نیروی آموزش ندیده که یا سالخورده بودند یا زن تا تهران آمدند بدون کوچکترین مقاومتی، و اگر نبودند امریکا و انگلیس که روسها رو مجاب و شاید هم وادار به عقب نشینی کنند ، الان قم شمالی ترین شهر ایران بود و شما کامنت می گذاشتی لعنت بر پهلوی خائن
ناشناس
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
مردم ايران مواظب باشيد مورد لعن آيندگان قرار نگيريد
فتحعلی
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
فدایی داری علی واقعا پهلوی مزخرف تر از قاجار بوده حتی مقاومت هم نکردند
حسن
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
اگر وصيت آغامحمدخان هم نباشد ولي تجربه ثابت كرده .
ناشناس
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
این ترفند جدید و خارق العاده ای نیست حتی در روستاها افرادی بااین شگرد کودکان و جوانان را برای بافتن فرش و کارهای دیگر بکار می گیرند و علاوه از مزد کم با محتاج نگه داشتن آنها بنوعی آنها را مجبور و وادار به کار کردن بخود می کنند!!
ناشناس
۰۸:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
آره. مخصوصا زمان پهلوی ثابت شد.
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
آنها به درستی تشخیص دادند که در عصر جدید یک تن به تنهایی نمی تواند برای سرنوشت یک ملت تصمیم بگیرد و سیاستمداران باید تابع «قانون» و «آراء جمهور مردم» باشند.
ناشناس
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
آفرین...
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
میخوام بدونم اونی که به این نظر منفی داده دلیلش چی بوده واقعا؟
ناشناس
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
دمت گرم که میفهمی.هر چند بخاطر فهمت باید زجر بکشی.
ناشناس
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
این همون یه نفره!
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
ای ول!
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
در بخش نخستين تلنكرها ، أوائل قرن نوزدهم ميلادي صحيح مي بأشد.
ناشناس
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
میتونم بپرسم این وصیت نامه آغا محمدخان از کجا اومده؟
کتاب: تاریخ ایران؛ از صفویه تا دوران امروز.

گروه تاریخ دفتر برنامه ریزی و تالیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش.

1375. صفحه 50
ناشناس
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
کتاب: تاریخ ایران، از صفویه تا دوران معاصر. دفتر برنامه ریزی و تالیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش. تهران. 1375. صفحه 50
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
چرا از شاهان جنگجو نمی گویید؟؟؟ چه کسانی سلطنت این شاهان فاسد را تایید میکردند؟؟؟ چه کسانی مردم را علیه نادرشاه بدبین کردند تا شاهان فاسد مورد پسندشان را به قدرت برسانند همان کسانی که نادرشاه جنگجو پشیزی برایشان ارزش قایل نبود ولی آنها برای اختلاس به شاهان فاسد نیاز داشتند
ناشناس
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
آقامحمدخان چه این وصیت رو کرده باشه یا نه یکی از سفاک ترین و بدنامترین پادشاهان ایران و بنیان گذار یکی از منفورترین سلسله های پادشاهی در ایرانه!
ناشناس
۱۹:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
ممنون ولی برای چنین ادعای سنگینی باید منبع مرجع معرفی بشه.
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
«اگر می خواهی در ایران به راحتی سلطنت کنی، سعی کن که مردم گرسنه و بی سواد باشند.»

لعنت بر این سلسله منحوس که جز بدبختی و غارت ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکردن
ناشناس
۰۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
سلسله قاجاریه واقعا بدنام هستن
ماشالله اینقدر هم نوه نتیجه هنوز که هنوزه دارن گلو پاره میکنن واسه این سلسله منحوس
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
منبع باید معتبر باشد ، نه کتب آموزش و پرورش !
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
نیازی به منابع معتبر مکتوب نیست،سلاطینی مثل آغا محمد خان قاجار از این توصیه های مزحک زیاد داشته اند و اگر غیر از این بود این سلسله منفور تاریخ ایران بعد از چند سال حکومت به قهقرا نمیرفت و مملکت را به لبه پرتگاه نمی برد پس چه شاهدی بهتر از این عملکرد . مقایسه کنید این سخنان را با وصایای کوروش و داریوش و خشایار شاه و بالتبع آن عملکردشان را
ناشناس
۰۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
به نظر من هم این منبع اصلا موثق نیست...
در پاسخ به دوست عزیزی که سلسله قاجارها رو منفورترین یادکردن باید عرض کنم که شرایط سیاسی او زمان و وضعیت ایران رو هم باید در نظر گرفت...
نباید به صرف مطالبی که در کتب تاریخی غیرموثق خوندیم راجع به یک سلسله قضاوت بکنیم
ناشناس
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
اگر ما پادشاهی چون آقامحمد خان قاچار داشتیم در عوض پادشاهی چون کوروش کبیر هم داشتیم بهتر است از ایشان مقاله ای هم بنویسید!!!
ناشناس
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
چرا از صفویه شروع نمی کنید که چه بلایی بر سر فرهنگ و دین ملت ایران آوردند .
علی
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
هرچه کتابهای شما نوشتند صحیح است؟؟؟؟؟ دستنوشته ای چیزی؟؟؟؟ فکر میکنید آغامحمدخان با جاهلین لرزه بر اندام روس و عثمانی انداخته بوووووووووووود؟؟؟؟؟؟