فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «سر و صدای تندروها در هفت، هشت روز اخیر صرفا "سر و صدا" بود و جای تاسف دارد اگر آقای ظریف بخواهد در قبال این سر و صداها عقب نشینی کند؛ چراکه اینجور سر و صداها در بهترین حالت فقط 4 میلیون هوادار دارد.»
دور جدید مذاکرات هسته ای از امروز میان ایران و گروه 1+5 آغاز خواهد شد. در حالی که پیش از این بحران اوکراین بر این مذاکرات سایه افکنده بود، گویا حواشی سفر اشتون به تهران هم به آن اضافه شده است. برخی منابع داخلی ایران عنوان کردند قرار بود شب گذشته ضیافت شامی میان ظریف و اشتون برگزار شود که تیم مذاکره کننده هسته ای ایران به دلیل حاشیه های پیش آمده در سفر کاترین اشتون به تهران ضیافت شام را لغو کرده است.
البته مایکل مان سخنگوی کاترین اشتون گفته است: «قراری برای شام میان «محمد جواد ظریف» و «کاترین اشتون» نبود و اشتون و ظریف به تازگی در تهران دیدار کرده بودند و نیاز چندانی برای این دیدار وجود نداشت.»
از سوی دیگر در حالی که ظریف پیش از سفر به وین گفته بود توقع رسیدن به توافق در مذاکرات پیش رو ندارد، روز گذشته معاون وزیر خارجه روسیه پس از ورود به وین طی اظهاراتی تاکید کرد که مسکو امیدوار است دور جدید مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ منجر به امضای توافق جامع میان طرفین شود.
آیا حواشی سفر اشتون به تهران بر روند مذاکرات تاثیر می گذارد؟
دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
در گفتگو با فرارو گفت: «من معتقدم آقای ظریف و تیم مذاکره کننده ایران به هیچ وجه نباید اجازه دهند هیاهو و جنجالی که تندروها درباره حواشی سفر خانم اشتون به تهران به راه انداختند خللی در روند مذاکرات هسته ای ایجاد کند.»
وی ادامه داد: «سر و صدای اصولگرایان در هفت، هشت روز اخیر صرفا "سر و صدا" بود و جای تاسف دارد اگر آقای ظریف بخواهد در قبال این سر و صداها عقب نشینی کند؛ چراکه اینجور سر و صداها در بهترین حالت فقط 4 میلیون هوادار دارد.»
وی افزود: «اگر قرار باشد آقای ظریف و تیم مذاکره کننده تسلیم اینجور سر و صداها شوند کار آنها دشوار خواهد شد.»
زیباکلام در پاسخ به این سوال که حواشی سفر اشتون به تهران و اعتراضات اصولگرایان چه تاثیری بر درو جدید مذاکرات هسته ای خواهد گذاشت؟، گفت: «به نظر من هیچ تاثیری نخواهد گذاشت؛ چراکه هم آقای ظریف و خانم اشتون و هم سایر کسانی که دست اندرکار مذاکرات هستند می دانند که این سر و صداها نمایندگی اکثریت مردم ایران را در بر ندارد و در بهترین حالت صرفا نمایندگی 4 میلیون نفر را بر عهده دارند.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا امکان رسیدن به توافق جامع در مذاکرات پیش رو وجود دارد؟، گفت: «من احتمال رسیدن به توافق جامع در این دور از مذاکرات را بالا می دانم و معتقدم پیش بینی محتطاطانه و محافظه کارانه آقای ظریف از مذاکرات پیش رو دو دلیل می تواند داشته باشد.»
وی ادامه داد: «دلیل اول اینکه اگر بر فرض توافق جامع صورت نگیرد، مذاکرات حالت شکست و عدم موفقیت پیدا نکند. به همین دلیل آقای ظریف حمل بر احتیاط کردند و گفتند توقع رسیدن به توافق را ندارند.»
وی افزود: «دلیل دوم این است که اگر آقای ظریف عنوان می کردند قطعا در این دور از مذاکرات به توافق جامع می رسیم هم ارزش کار تا حدودی کم می شد و هم اینکه بهانه به دست اصوگرایان داده می شد که بگویند شما تصمیمات خود را گرفته اید و می خواهید تسلیم شوید. لذا برای آنکه چنین شائبه ای بوجود نیاید آقای ظریف چنین وانمود کردند که ممکن است توافقی هم حاصل نشود.»
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا بحران اوکراین و تنش در روابط روسیه و آمریکا می تواند موجب ایجاد دست انداز در مذاکرات هسته ای شود؟، گفت: «ممکن است روس ها بخواهند ایران را اغوا کنند و بگویند شما محکم تر بایستید و ما پشت سر شما هستیم تا بتوانند در بحران اوکراین از غرب امتیاز بگیرند.»
وی ادامه داد: «به عبارت دیگر ممکن است روسیه مذاکرات هسته ای ایران را وجه المصالحه بحران اوکراین قرار دهد. لذا تیم مذاکره کننده ایران باید بسیار هوشمند عمل کند و اجازه ندهد که روسیه از ایران برای اهداف خود در بحران اوکراین بهره برداری کند.»
وی افزود: «با این حال من فکر نمی کنم که بحران اوکراین بتواند تاثیر مهمی در روند مذاکرات هسته ای بگذارد مگر آنکه ایران تسلیم اغواگری روسیه شود و به واسطه امتیاز به روس ها مواضع خود را سخت تر کند.»
بي سوادها فرياد برآوردند كه چرا توهين مي كني!
متن زير نوشته قاسم توكلي در تشريح و معناي بيسواد است، يعني هركه در اين تعريف بگنجد.
»بی سوادی» فقط ناتوانی در خواندن و نوشتن نیست، بی سوادی فقط این نیست که «ان. پی. تی» را «ام. پی. تی» بنویسیم.
امروزه در عرصه سیاست
بی سوادی، ناتوانی در درک معادلات پیچیده اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان است،
امروز بی سوادی ندیدن آمار فساد و جرم و جنایت و تورم و بیکاری و فقر در داخل کشور است.
بی سواد کسی است که رشد اقتصادی منفی 6 درصد را نمی بیند،
بیسواد کسی است که نرخ 35 درصدی بیکاری (در برخی استانهای محروم 50 درصد) را نمی بیند،
بی سواد کسی است که نمی بیند تنها در سال 92 و آن هم تنها در شهر تهران 2700 نفر به علت آلودگی هوا جان باخته اند، آلودگی ای که مهمترین علت آن مصرف بنزین بی کیفیت و غیراستاندارد است. (بنگرید به سخنان رییس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران در تاریخ 7 آذر 92)
بی سواد کسی است که نمی داند راه افتادن سونامی سرطان (با رشد حیرت انگیز 181 درصدی در سال 91) نتیجه مصرف بنزین غیراستاندارد بهعنوان سوخت است. (بنگرید به سخنان اخیر موید حسینی سخنگوی فراکسیون محیطزیست و توسعه پایدار مجلس در گفتگو با روزنامه شرق).
بی سواد کسی است که زندگی 45 درصد مردم ایران در زیر خط فقر (آن هم با آمارهای سال 1391) را مخالف «عزت» نمی داند اما مذاکره با امریکا و پنج بعلاوه یک را مخالف عزت کشور می داند.
بی سواد کسی است که نرخ50 درصدی «شاخص فلاکت» زندگی مردم برایش اهمیت ندارد اما کراوات بستن یک استاد دانشگاه در سوئیس را مغایر آرمانهای انقلاب می داند،
بی سواد کسی است که توافق ژنو را «ژنو-چای» (مترادف ترکمنچای) و مغایر با ارزشهای اسلامی می داند اما کاهش سن فحشا به 13 سال و قاچاق دختران ایرانی برای تن فروشی در دبی را مغایر با ارزشهای اسلامی نمی داند.
بی سواد کسی است که با ذره بین بدنبال برجسته کردن معضلات اجتماعی کشورهای اروپایی و امریکا است اما مرگ سالانه 200 هزار نفر از شهروندان کشور خود را به دلیل اعتیاد و عوارض سوء آن نمی بیند! (بنگرید به سخنان بابک دین پرست «معاون کاهش تقاضا و مشارکت های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر»)
بی سواد کسی است که کسب رتبه سوم از حیث داشتن تورم اقتصادی در میان 161 کشور جهان و کسب رتبه 144 از میان 177 کشور جهان از حیث «فساد اداری» او را شرمنده نمی کند اما از انگلیسی صحبت کردن وزیر امور خارجه خشمگین و شرمسار است.
ممکن است روسیه مذاکرات هسته ای ایران را وجه المصالحه بحران اوکراین قرار دهد. لذا تیم مذاکره کننده ایران باید بسیار هوشمند عمل کند و اجازه ندهد که روسیه از ایران برای اهداف خود در بحران اوکراین بهره برداری کند.
مگر ما مرده باشیم که شما این مملکت رو تحویل آمریکا دهید؛ دنیا پرستان خائن
اینقدر حرف زدی که دیگه حرف هات ارزشی نداره و تکراری شده!
پس از این مقدمه، اجازه دهید اندکی به تصویری که در صحنه دیپلماسی داریم نگاه کنیم. دستگاه دیپلماسی کشور درحال کشتی گرفتن با حریفی است که حسابی قَدَر است. مبارزه او بسیار جدال سختی است. اگر در این عرصه تنها بماند، قافیه را باخته است. اگر بخواهیم به او پشت پا بزنیم، روحیهاش را خراب کنیم، به جای تشویق مرتب به تخریب روحیهاش دست بزنیم و یا خدای ناکرده در آرزوی شکستش باشیم، راه به جایی نمیبریم.
شاید بد نباشد به این نکته اشاره شود که کار دستگاه دیپلماسی در جریان مذاکرات هستهای اگر از مذاکرات مربوط به قطعنامه ۵۹۸ سختتر نباشد، آسانتر نیست. در آن دوره، طرف حساب ما عراق و رژیم صدام بود که جامعه جهانی نیز کم و بیش دل خوشی از او نداشت. گرچه اردوگاه غرب در طول دوران سخت دفاع مقدس، به هر طریقی در جهت حمایت از او گام برداشته بود، اما خود غربیها هم فهمیده بودند که نباید تمام سکههایشان را در کاسه او بیندازند. در حال حاضر اما دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکرهکننده ایران باید در عرصهای بجنگد که درست یا غلط، ظالمانه و یا منصفانه با مخالفان سفت و سختتری روبرو است. تعداد قطعنامههایی که متأسفانه علیه کشورمان به ناروا و به ناحق در سازمان ملل به تصویب رسید، کار را برای مردان سیاسی سختتر کرده است. آنها که زمانی قطعنامههای سازمان ملل را ورق پارههای بیارزشی میخواندند که معتقد بودند آنقدر قطعنامه بدهند که قطعنامهدانشان پاره شود، حالا نیستند تا دریابند آنها برخلاف تصورشان، کاغذپارههای بیارزشی نبودند و مشکلات نمایانی نیز برای مردم و کشور درست کردند، به شکلی که حال تقریباً همه به این نتیجه رسیدند که باید به این وضع خاتمه داد. پس باید قبول کنیم که کار سختی در پیش است. کشتی بسیار حساسی است. ضمن اینکه خود کشتیگیر باید حواسش به همه چیز باشد و قهرمانانه مبارزه کند آنها که کنار تشک نشستهاند هم باید به کمک او بیایند. اگر قرار به پیروزی در این مبارزه دشوار است، نباید پشت کشتیگیرمان را خالی کنیم. به تجربه دریافتهایم که عدم اجماع و خالیکردن پشت مبارزه و مبارزهکنندگان، در عمل چه تبعاتی درگذشته به بار آورد. بد نیست به مناظرههای تلویزیونی کاندیداها قبل از برگزاری انتخابات مراجعه کنیم و به بحثهایی که دکتر ولایتی مشاور بینالملل مقام معظم رهبری در رابطه با روند مذاکرات و هزینههایی که اقدامات و حرفهای نسنجیده در به بنبست کشاندن مذاکرات هستهای ایجاد کرد، اشاره داشت و دقت کرد و نیز به بحثهایی که در رابطه با علت استعفای دکتر لاریجانی به عنوان نماینده ایران در مذاکرات با اروپاییها مطرح شد نیز چشم بدوزیم و دقت روا داریم و به اثری که یک صحبت نابجا توسط یک مقام بلندپایه در نمازجمعه برجای گذاشت، دقیق شویم. اینجا دیگر بحث بازی یک جناح با جناح دیگر نیست. بحث انتخابات هم مطرح نیست. هیچ دعوای حزبی نیز در میان نیست. تنها یک نکته باقی میماند که در این مبارزه سخت و نفسگیر، اگر قرار است دستگاه دیپلماسی کشور با عزت و سربلندی کار را به نتیجه برساند و مجدداً همه امیدها به حل مشکل تبدیل به یأس و تکرار روند فرساینده قبلی نشود، همه باید کمک کنند. باید در داخل کشور یک هماهنگی و حمایت همهجانبه و همافزایی قابل توجه بوجود آید تا خدای ناکرده یک حرف یا یک شعار احساسی و یا یک عمل غیرعقلایی، کار را بر تیم دیپلماسی کشور سخت و سختتر نکند. ایمان بیاوریم که شکست مذاکرات و برگشتن به نقطهای که در گذشته در آن ایستاده بودیم و استمرار روند فرسایشی بینتیجه و یا کمنتیجهای که فشار اقتصادی و سیاسی نامعقول و غیر لازمی به کشور و نظام و مردم بیاورد، هیچ افتخاری به دنبال نخواهد آورد و نیز باز ایمان بیاوریم که وقتی غربیها و حتی خود آمریکاییها بفهمند که تیم مذاکرهکننده ایرانی تنها نیست و همه از او حمایت میکنند، ناگزیر میشوند تا جدیتر باشند و دفعالوقت نکنند و روی به فرصتسوزی نیاورند. در این صورت است که نمایندگان ما بهتر میتوانند با حفظ سه اصل حکمت، عزت، مصلحت و با تکیه بر فهم درست نرمش قهرمانانه، هم از حق مسلّم کشور دفاع کنند و هم حریف را در موضع انفعال وادار به پذیرش حق نمایند.
پس حمایت و تشویق را از یاد نبریم تا کشتیگیر ما در مبارزه با حریفی قلدر و فرصتطلب با تمام قدرت و هوش و توان خود بتواند فنهایی را که بلد است برای خاک کردن حریف به کار گیرد و با روحیه بلد در فرصت محدودی که در اختیار دارد، امتیازات مناسب را کسب کند تا دست آخر دستش به عنوان برنده بالا برود.
همه میدانیم که کشتیگیر تنها و بدون پشتوانه، از پیش بازنده است. مصائب کشتیگیر غریب و بدون تماشاگر و تشویقکننده و همراه، دوچندان بیشتر است.
البته هدایت و هشدار خوب است. تضعیف روحیه و سنگ انداختن پیش پای او و یا خدای ناکرده دردل آرزو داشتن برای شکستش، دیگر نمیتواند خدمت به حساب آید، بلکه خیانت است.
به خون شهید شهریاری فکر کن وبه لبخند احمدی مقدم و بدان که ما از نسل کورش و داریوشیم و الگوی مان حضرت علی است و مقتدایمان امام خامنه ای
لطفا از مصدق الگو بگیر و انرژی هسته ای را به سان نفت سامان بده لطفا لطفا لطفا
اگر فعلا تخفیفاتی داده شده به خاطر اینه که ما فعلا نیازی در اون مورد نداریم
در بحث هسته ای هم ما بخشی داریم به نام هزنیه ها و درآمدها
اگر قرار باشه ما برای مثال 10 برابر A هزینه کنیم تا A را بدست بیاوریم خوب این مسلما کار بیهوده ایست و فقط هزینه اضافی است
در وقت مناسب که پشتوانه های اقتصادی و درامدهای غبر نفتی کشور بالا رفت و تحریم ها بی تاثیر شد میتوان با نصف A چندین برابر A را بدست اورد
این میشود سود و بهره وری
نه شعارزدگی و جوزدگی بی مورد
این سیاست نرمش قهرمانانه است که مقام معظم رهبری با زیبایی در قالب مثال کشتی گیر آن را بیان کردند.
کاملا امروز مشخص بود که آقای ظریف تحت تاثیر تندرو ها قرار گرفتن و اصلا نمیخندیدن
یادتان باشد اگر ما خط مشی تندرو ها را میخواستیم به کاندیدای اونا رای میدادیم
اگر میبینید مخالفتشان با شما زیاد است و صدایشان بلند است نشانه این نیست که از طرف اکثریت مردم حرف میزنند
نشانه نفوذ و قدرت این عده قلیل در سیستم کشور است که شما باید به پشتوانه رای مردم آن را اصلاح کنید که همه حزب ها به یک اندازه توانایی اظهار نظر داشته باشند
49 درصد
با این حساب که البته
اکثرهم لا یعقلون حتی یک درصد بیشتر!
بیایید به هم دیگر توهین نکنیم اینکه در انتخابات چند نفر به کی رای دادند مال روز بعد از انتخابات است. یعنی کسانی که به آقای روحانی رای ندادند نمی خواهند ایشان در یک روند سیاسی علاوه بر حفظ حقوق کشور به حذف تحریم های ظالمانه بر کشور دست یابند. البته ممکن است تعداد کمی از افراد سیاسی را بشود از این قاعده مستثنی نمود.
فرارو جان منتشر کن که از خط قرمزهای بی پایان چند مایل فاصله دارم.