محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در صفحه فیس بوک خود نوشت:
این روزها بازار فرافکنی، دروغ، تهمت و حتی نقل قول های بی پایه و ناسازگار با ادبیات بنده بسیار داغ است. فعلاً به خاطر منافع کشور در این مرحله حساس سکوت می کنم و همه را به پرهیز از قضاوت و تحلیل های شتابزده دعوت می نمایم.
ایام نوروز است. بیاییم همچون کشتی گیران قهرمان مان، شادی و همدلی را به مردم هدیه کنیم، نه گسست و تلخکامی.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
تا زآتش عناد تو گرم است دیگ جهل هرگز خرد به خان تو میهمان نمیشود
بنشينيد دور هم و دلتون خوش باشه...اين افتاب كه هميشه پشت ابر نميمونه ظريف خان!!!!مكرو و مكرالله والله خير الماكرين!!!!
شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد(حضرت حافظ)
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم…
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم…
سومی می لرزید…
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود…
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید…
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
” به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند”
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را…
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد…
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد…
همچنان می گریید…
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند…
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک…
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را…
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
***
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز…
با خشونت هرگز…
با خشونت هرگز…
اقای ظریف مچکریم
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم...
این بیت به خودی خود گویای تمام حقایق ناگفته ست...
احتمالا ایران که نیست ؟؟
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اِکراه نیست
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنج رندان را مجال شاه نیست
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش؟
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب؛ وین چه نادر حکمت است؟
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست!
صاحب دیوان ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طُغرا نشان حَسبه لله نیست
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو
گیر و دار و حاجب و دربان درین درگاه نیست
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بُوَد
خودفروشان را به کویِ مِی فروشان راه نیست
هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مَشربیست
عاشق دُردیکِش اندر بند مال و جاه نیست
افراطیون با دردست داشتن رسانه هایی مثل صداوسیما،کیهان ،رسالت ، وطن امروز و خبرگزاری هایی مثل فارس ،تسنیم ،صراط ، میخواهند از روحانی و دولتش انتقام بگیرند
درود بر ظریف
تندروها با تریبون ها و رسانه های دردست خود یک روز به آیت الله هاشمی گیر میدن یک روز به بیت امام یک روز به ظریف و روحانی
کار افراطیون ضربه زدن منافع ملی است
ظریف دوستت داریم
تندروها با نتانیاهو همصداشده اند
اصولگرایان و تندروها تا فتنه فتنه نکنند خوابشان نمی برد
ظریف سیاستمدار زیرکی هست دمش گرم
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
ببینین با دنیا چند چندیم با این اقتصاد مخروبه
تو بخند
تو بخندی همچی...
تو بخند
متاسفم برات