عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: به مهدی گفتم راهی به منزل ما ندارد البته هنوز هم او را دعا می کنم و از
خدا می خواهم پسر گمراه من را به سمت هدایت ترغیب نماید. حیفم می آید او به
جهنم برود.
به گزارش فارس، آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری در برنامه شناسنامه این هفته در مورد شروع دوران مبارزاتی خود علیه رژیم شاه اظهار داشت: از زمانی که آقای بروجردی به قم آمدند، من با حضرت امام خمینی(ره) آشنا شدم و از درس ایشان استفاده زیادی کردم. من در جاهایی که منبر می رفتم، به خصوص خوزستان در مورد کارهای شاه صحبت میکردم. سینمایی برپا کرده بودند که واقعاً نکوهیده بود و افرادی موذی در آن فعالیت داشتند که من با آن مخالفت کردم و گفتم شما با اینگونه امور میخواهید اسلام را تضعیف کنید. این موضوعات باعث تبعید من به گناباد شد.
گزيده اي از اظهارات خزعلي را در ادامه مي خوانيم:
- قصد من از ابتدای مبارزات نابودی شاه بود. این مرد ِ ناجور آمد به قم گفت و دوران مفت خوری گذشت، هزار سال است فکر این آدم ها (روحانیت) تکان نخورده، دهه اول یکی از محرمها که در خوزستان منبر داشتم، شب عاشورا به سیم آخر زدم و همه حرف هایم را بیان کردم. وقتی از منبر پایین آمدم رئیس شهربانی پایش را جلوی پایم دراز کرد و رئیس ساواک هم که همراه او بود به من گفت دیگر نباید منبر بروی، من هم گفتم باشه، منبر نمیروم. در نهایت دیدند اگر من روز عاشورا منبر نروم، خیلی برایشان سنگین تمام میشود. رئیس شهربانی آمد و گفت میتوانید منبر بروید، گفتم، نمیروم، شما دیشب گفتید دیگر نباید منبر بروی، در نهایت یکی از بازاریها که معتمد من بود آمد و گفت من نمیگویم منبر بروید یا نروید ولی مردم منتظرند. من هم گفتم چشم به خاطر شما میآیم.
- وقتی فرزندم شهید شد، گفتم بدانید که اگر پسرم را با لباس دامادی در مراسم ازدواجش میدیدم، آنقدری که الان آرام هستم، آرام نبودم. حسین از مشهد به قم آمد و مشغول خوردن ناهار بود که متوجه صدای اعتراض مردم در خیابان های شهر شد. او ناهارش را ناقص گذاشت و به خیابان رفت تا در کنار مردم حضور داشته باشد که در جریان همین تظاهرات به او شلیک شد و حسین را به شهادت رساندند.
- من خودم را نگه داشتم و خم به ابرو نیاوردم. به همسرم هم گفتم اگر میخواهی جسد پسرت را ببینی نباید گریه کنی، او هم قبول کرد. امام هم از نجف نامه ای پرحرارت نوشت که مضمونش این بود که تو پشت دشمن را شکستی.
- هنوز مردم امام خمینی(ره) را نشناختهاند، امام(ره) به معنای واقعی کلمه، مرد بود. زمانی که شاه میخواست به منزل آیتالله بروجردی بیاید، ایشان پیغام دادند که شما بیرون نیایید چون در این صورت باید جلوی پای شاه بایستید. شاه وارد شد و آقایانی که بیرون بودند همگی پشت سر شاه شروع به حرکت کردند به جز امام(ره)، شاه پرسید این خمینی خمینی که می گویند چه کسی است؟ گفتند همان شخصی که پشت سرت حرکت نکرد. امام(ره) مرد عجیبی بود و از این جهت به ایشان علاقه زیادی داشتیم و داریم.
- آقای بهشتی مرد بسیار وارسته و دارای فکر و نفوذ بین مردم بود. ما قانون اساسی را نوشتیم، بعد از آن بود که امام(ره) من را به شورای نگهبان فرستاد و سپس در انتخابات خبرگان شرکت کردم. بنای ما استفاده از قرآن و سنت بود. الان هم اگر بخواهد از این مسیر خروجی صورت بگیرد با افراد عبور کننده از قرآن و سنت برخورد خواهیم کرد.
- در شورای تدوین قانون اساسی بحثی در مورد کاندیدا شدن بانوان برای ریاست جمهوری ایجاد شد که من برای مشورت با امام(ره) نزد ایشان رفتم. امام(ره) به من فرمودند مبادا زن رئیسجمهور شود، این خوب نیست، ایشان همچنین فرمودند اموال را بین مردم تقسیم نکنند. نباید به اموال کسی که مال خود را از راه شرعی به دست آورده، دست زد. مواظب باشید مبادا به بهانه کمک به فقرا به اموال افراد مسلمان و کسانی که ثروت خود را از راه درست به دست آوردهاند، دست درازی کنید.
- بازرگان هم آدم خوبی بود و هم نبود، او به آمریکا اعتماد داشت. یک روز که همراه با هم به طرف منزل امام(ره) میرفتم به من گفت مگر میشود با آمریکا مبارزه کرد؟ همانجا بود که با خودم گفتم بازرگان یک مقدار وضعیتش ناجور است. برخلاف شهید چمران که شخصیت بسیار زبدهای هم بود. من در اهواز بودم که او از مصر آمد و گفت میشود به من وقت ملاقات دهید؟ گفتم میتوانم یک ربع شما را ببینم. وقتی آمدند به جای یک ربع، سه ساعت و سه ربع با هم صحبت کردیم. من چمران را خیلی دوست داشتم و الان هم که عکسش را میبینم برای او طلب آمرزش و ترفیع درجه میکنم.
- شهید بابایی هم یکی از افرادی بود که بسیار زبده بود. الان یکی از دلایلی که من به قزوین میروم این است که سر مزار او حاضر شوم و برایش فاتحهای بخوانم. زمانی که قرار بود ایشان همراه همسر خود به مکه بروند، در فرودگاه گفتند تو برو، من بعداً میآیم. اما بعدی وجود نداشت و همسر او وقتی از مکه بازگشت به سر مزار شهید بابایی رفت.
- من از آغاز تاسیس شورای نگهبان در این شورا حضور داشتم. دو- سه دوره در شورای نگهبان بودم. در همین دوره در منزلی زندگی می کردم که 6 طبقه بود که یکی از طبقات آن متعلق به من و باقی آن برای دیگران بود اما بعضیها فکر میکردند که هر 6 طبقه متعلق به من است و تصور میکردند خزعلی از ساده زیستی فاصله گرفته و حتی نیامدند سوال کنند، از این جهت بود که بنا شد من دیگر در شورای نگهبان نباشم.
- "آیا خودتان خواستید دیگر در شورای نگهبان نباشید؟" نه، دوستان معتقد بودند این موضوع یک مقدار زننده است که من هم آن را قبول داشتم اما بستگان من هرکدام طبقه ای ساخته بودند و زندگی می کردند.
- رحلت امام(ره) بسیار جانسوز و دردناک بود. شبی که امام(ره) فوت کرده بود به منزل امام رفتم و به احمد آقا گفتم میتوانم صورت امام را ببوسم؟ ایشان هم قبول کردند و من صورت امام را بوسیدم و با ایشان وداع کردم.
- "آیا قبل از تشکیل جلسه خبرگان فکر میکردید آقای خامنهای به عنوان رهبر انتخاب شوند؟" از یک جهت بله، زمانی که ایشان به کره رفته بود، امام(ره) به تلویزیون نگاه کرده بودند و گفته بودند ایشان (آقای خامنهای) لیاقت رهبری دارد. جالب اینجاست که در جلسه خبرگان رهبر معظم انقلاب به خودشان رای ندادند اما همه ما به ایشان رای دادیم و از این رای هم خوشحالیم. ایشان الان خیلی خوب کار می کنند و امیدوارم همیشه موفق و موید باشند.
- امام(ره) به آیتالله منتظری فرمود قعر جهنم را برای خود مهیا نکن، اگر ما بودیم میگفتیم امام(ره) این را گفته پس ولش کن، اما زمانی که ایشان (آیت الله منتظری) فوت کرد، رهبری فرمودند ایشان را در حرم دفن کنید که این تدبیر بسیار خوبی بود. چون اگر در حرم دفن نمیشد، در منزلش دفن می شد و گنبد و گلدسته و ... برایش می آوردند.
- در جلسه انتخاب رهبری بعد از رحلت امام(ره) بعضیها زود گول خوردند و گزینههایی را مطرح کردند اما اکثریت مجلس به آقای خامنهای رای دادند که خوشبختانه رای خوبی بود. ما هم خدا را شکر میکنیم که نظرمان سمت ایشان رفت و الان هم بهتر از سابق در مورد ایشان نظر داریم. وقتی من در تبعید بودم آیتالله خامنهای به دیدار من آمد. ایشان در دیداری که با هم داشتیم گفتند پدرم نابینا شده و من درس ِ قم را برای پذیرایی از پدرم ترک کردم چون هرچه دارم از پدر دارم.
- خوشبختانه تا امروز شرایط خوبی در مجلس خبرگان حاکم بوده و مردان پختهای در آن حضور دارند و دشمن نمیتواند در آن نفوذ داشته باشد.
- سال 88 عکس امام(ره) را پاره کردند و به امام حسین (ع) توهین کردند. این کارها را میرحسین و کروبی انجام دادند و الان هم دل ما از دست اینها داغدار است.
- آقازادگی برای عدهای خاص است که در انقلاب بد رفتار کردند. در این بین افرادی هم بودند که از رفتار فرزندان خود تبری جستند اما عدهای هم با فرزندان خود، با پسران و دخترانشان خوب رفتار می کردند و توجهی به کارهای آنها نداشتند.
- "مهدی" میگفت من میخواهم با مخالفین اسلام مبارزه کنم، من هم می گفتم یکی از مخالفین اسلام همان کسی است که از شما پشتیبانی میکند، چرا او را مذمت نمیکنید؟ در نهایت هم از او خواستم به منزل من نیاید. من حاضرم بدنم را قطعه قطعه کنند اما دین از دست نرود به همین دلیل هم به مهدی گفتم راهی به منزل ما ندارد البته هنوز هم او را دعا می کنم و از خدا می خواهم پسر گمراه من را به سمت هدایت ترغیب نماید. حیفم می آید او به جهنم برود.
- "آیا از فرزندان دیگر خود رضایت دارید؟" بله، علیرضا را خیلی دوست دارم و برایش دعا می کنم.
- آمریکا موجود خطرناکی است که دائماً در پی ضربه زدن به اسلام است. اسرائیل هم به همین شکل عمل می کند و مردم باید در مورد این دو موجود خطرناک خیلی هوشیار باشند. اسرائیل باید از بین برود و از بین هم خواهد رفت.
- علیرغم اینکه امروز برخی افراد حرفهای دروغ میزنند، اما امام(ره) تا آخر بر سر شعار مرگ بر آمریکا ایستاد.
همین...
«حضرات فقهای محترم شورای نگهبان دامت افاضاتهم
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروی اسلام میتپد. گاهی دیده میشود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست، وارد شوند. از باب مثال در شان شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم، ولی این را که معترفند که گفتهاند: میگویند آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آن هم به مسلمانی که نمایندهی مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد. مادامی که شما اینگونه عمل میکنید، باز هم توقع دارید جوانان انقلابی تند احترام شما را بگیرند.
آیا شخصی که میآید نزد فقهای شورای نگهبان و میگوید: اگر گناهی هم کردهام توبه میکنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل میکند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگری که تا این مرحله حاضر است پیش رود معرفی نشوند.
شما نگویید آنها به ما بد میگویند و ما با این صحبتها جواب آنها را میدهیم. آنها که به شما بد میگویند، پست مقدس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشستهاید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند. من به شما آقایان علاقهمندم ولی لازم میدانم گاهی که مسئلهای را میبینم تذکر دهم.»
شهادت دلیل ورود به بهشت بتنهایی نیست عمل صالح ملاک حساب بهشت میباشد
خداوند عاقبت همه ما را بخیر نماید
تا دیگر در این دنیا برای کسی بهشت و جهنم تعیین ننماییم
میشه یه موقع هایی هم سکوت کرد
جهت اطلاع اقای خزعلی و منتخبش احمدی نزاد
وجه همه این است که 800 میلیارد دلار نفت در 8 سال گذشته فروخته شده، باید ببینیم کجا هزینه شده است، هزینه های عمرانی و جاری چگونه بوده و چه میزان به خزانه آمده است. اصلا این مبلغ بماند، آن 1200 میلیارد دلار چه شده است؟
وقتی ما در این کشور مدیر بودیم. کارمند مدیر سازمان شهرداری را گرفتند، به او می گفتند که در کنار غذای خود نوشابه هم گرفته اید، یکی از افراد که اکنون هم مسوولیت دارد، می گفت که اگر نوشابه نمی خوردید، می مردید. بازجویی شد که شما در اموال بیت المال اسراف کردید چرا غذای خود را بدون نوشابه نخوردید؟ این افراد هنوز هم در راس کار هستند.
این افراد باید بگویند این جریانی که در 8 سال گذشته روی کار بود و تا این میزان هم در 8 سال از سوی شما تایید شد، باعث شده که 1200 میلیارد دلاری که از جیب ملت ایران رفته، کجا رفته است؟ یکی باید به این موضوع حواب دهد. وضعیت بیکاری، تورم و فقر ناشی از عدم سرمایه گذاری در این سال ها چه وضعی به وجود آورده است؟
یکی از کشورهای کوچک منطقه بدون نیروی انسانی مورد ادعای ما، بدون ایدئولوژی ما، بدون سابقه تاریخی ما، 115 هزار دلار درآمد سرانه دارد. ثروت ما را برداشته و برده و هیچ کس پاسخگوی آن نیست. امروز ما نشسته ایم می گوییم که 40 هزار تومان دست مردم بدهیم یا ندهیم.
++ نه، تنها مربوط به آنجا نیست. منابع مشترک در جاهای دیگر هم داریم. کل منابع مشترک ما که عدم برداشت ایران در آن بوده 1200 میلیارد دلار بوده و از دست ملت ایران رفته است.
اگر اکنون هم مانند دیگر کشورها برداشت کنیم، باز هم آن 1200 میلیارد دلار را از دست داده ایم و آن را نمی توانیم جبران کنیم.
دولتی را سرکار آورند، 8 سال این دولت در راس کار بوده است. کاری با این نداریم که 800 میلیارد دلار درآمد نفتی از بین رفته است. آمارهای وزارت نفت نشان می دهد که حداقل در این 8 سال 1200 میلیارد دلار زیان کرده ایم. یعنی به دلیل ناکارآمدی ها، این مبلغ را از منابع مشترک از دست داده ایم.
اگر در یک اداره کسی 10 هزار تومان پول را از دست بدهد، یقه او را می گیرند، این البته درست هم است. قانون هم همین را می گوید. همان اول باید یک ماه او را بازداشت کنند. اما در این مورد نگفتند چرا سرمایه کشور به هدر رفت.
محمدرضا عارف در دیدار جمعی از فعالان حوزه صنعت کشور با اشاره به مدیریت نادرست اقتصادی طی 8 سال گذشته ،یادآور شد:در دوره پیشین متاسفانه به دلیل اینکه مجریان به اقتصاد برنامه محور اعتقادی نداشتند بسیاری از بنیانهای اقتصادی از بینرفت و سیستم اقتصاد کشور به دلیل ضعف مدیریت و تحریمها با شکنندگی رو به رو شد.
وی افزایش شکاف طبقاتی،رشد نرخ تورم،افزایش بیکاری،کاهش ارزش پول ملی و انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی را نمونههایی از دستاوردهای مدیریت نادرست اقتصادی در دوره گذشته نام برد