چهار مرد جنايتكار كه براي سرقت و
به بهانه فروش عتيقه، زوج جوان و دو قلوهاي آنها را به قتل رسانده بودند،
به زودي پاي ميز محاكمه قرار مي گيرند.
به گزارش خبرنگار قانون، این پرونده از روز 23 اردیبهشتماه امسال با
اعلام شکایت مردی در پلیس آگاهی شهريار به جریان افتاد. این مرد در شكايت
خود گفت: برادرش و همسر و دو فرزند او که ساکن ملارد هستند، از چند روز قبل
به طرز مرموزی مفقود شدهاند و نهتنها کسی از آنان خبر ندارد، بلکه به
تلفنهای همراه خود نیز جواب نمیدهند.
کارآگاهان بعد از دریافت مشخصات مرد مفقودی به نام رضا و همسر و دو پسر
دوقلوی هشتساله او تجسسهای ویژهای را برای یافتن ردی از آنها آغاز
کردند. رضا کارمند بانک بود و بعد از اتمام ساعات اداری در بنگاه معاملات
املاک نیز کار میکرد.
پلیس همچنین اطلاعاتی را بهدستآورد که نشان میداد وی در زمینه
خریدوفروش عتیقه نیز فعالیت میکرد. مفقود شدن هر چهار عضو خانواده پلیس را
به این نتیجه رساند که به احتمال قوي همگی آنها جان باختهاند اما
بیمارستانها و مراکز پزشکیقانونی در پاسخ به استعلام کارآگاهان اعلام
کردند پروندهای برای افرادی با مشخصات ذکر شده، تشکیل ندادهاند.
پس از آن احتمال وقوع قتل افزایش یافت و ماموران ابتدا فرضیه جنایت با
انگیزه خصومت شخصی را بررسی کردند اما متوجه شدند رضا و همسرش زوج
آراميبودند و با هیچکس مشکل خاصی نداشتند. تحقیقات پلیس از محلهای کار
رضا و پرسوجو از افرادی که با این مرد در ارتباط بودند سرانجام سرنخ
مهميرا در اختیار کارآگاهان قرار داد و آنان دریافتند رضا و خانوادهاش
قبل از ناپدید شدن بههمراه مردی به نام ناصر به سفر رفته بودند.
وقتی نام و مشخصات ناصر در بایگانی پلیس مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد وی
فردی سابقهدار است. همین مسئله سوءظن نسبت به این مرد را تشدید کرد و
کارآگاهان، وی را بعد از کسب مجوز قضایی بازداشت کردند. وقتی خودروي ناصر
مورد تفتیش قرار گرفت سلاح کمری، اوراق هویتی رضا و همسرش و دو حلقه النگو
متعلق به زن جوان کشف شد و متهم در همان بدو امر در بنبست قرار گرفت.
ناصر بعد از اعتراف به قتل گفت:«من میدانستم رضا در زمینه خریدوفروش عتیقه
کار میکند. حدس میزدم پول زیادی داشته باشد و بتوانم با سرقت از او
ثروتمند شوم برای همین باب دوستی را باز کردم و وی را به بهانه خرید عتیقه
به شهرستان بیجار کشاندم.»
متهم ادامه داد: «قبل از سفر با سه نفر صحبت کرده و آنها پذیرفته بودند به
من برای اجرای نقشهام در ازای دریافت پول کمک کنند. بعد از اینکه قرارهای
اولیه گذاشته شد من و رضا به همراه دو پسر و همسرش راهی بیجار شدیم و من
او را برای انجام معامله به باغی کشاندم. در آنجا بههمراه سه همدستم به
این زوج حمله کردیم و دست و پای آنان را بستیم و توانستیم مبلغ
17میلیونتومانی را که رضا همراهش آورده بود، به چنگ بیاوریم بعد با تهدید
این زوج کارت عابربانک و رمز آن را از آنها گرفتیم و ششمیلیونتومان دیگر
را هم از این طریق به حساب خودم واریز کردم. بعد از آن رضا و همسرش را با
استفاده از طناب خفه کردم و اجسادشان را در مزارع گندم جاده بیجار- همدان
انداختم.»
متهم به قتل درباره سرنوشت دوقلوها نیز گفت: «ما بعد از کشتن پدر و مادر
آنها دست و پای هردو نفرشان را بستیم و آنها را در صندوق عقب خودرو گذاشتیم
و به سمت تهران حرکت کردیم اما وقتی به قزوين رسيديم متوجه شدیم آنها به
دلیل نرسیدن هوا فوت شدهاند برای همین اجساد آنها را نیز در حوالي قزوين
رها کردیم.»
ناصر در ادامه اعترافاتش توضیح داد: «من مبلغی را که به سه همدستم قول
داده بودم پرداخت کردم و خودم نیز با مابقی پول خودرو سمندی را خریدم و فکر
میکردم هرگز کسی متوجه این جنایت نمیشود چون تمام ردپاها را از بین برده
بودیم و هیچ مدرکی علیه من وجود نداشت.»
کارآگاهان بعد از شنیدن اعترافات این مرد، در عملیات ویژهای سه همدست او
را دستگیر کردند. این افراد پذیرفتند در این قتلعام به ناصر کمک کرده و از
او پول گرفتهاند. متهمان در ادامه به بازسازی صحنه قتلها پرداختند و سپس
با دستور مقام قضایی روانه زندان شدند تا تحقیقات از آنها تکمیل شود.
با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست براي چهار مرد جنايتكار، پرونده براي
محاكمه به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد تا متهمان محاكمه و
به سزاي عمل خود برسند.
ببینید چقدر راحت آدم می کشند