صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۷۹۳۸۶
تاریخ انتشار: ۰۴:۰۴ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
مطلب زیر را آقای سید محمد مرد، دانشجوی دکتری علوم تربیتی (مدیریت آموزشی) برای فرارو ارسال نموده‌اند:



کنشگران اجتماعی و فرهنگی در سپهر رسانه ها کمتر در مورد جزئیات گفتگو می کنند. این امر ناشی از مسئله ای فرهنگی است.

در بررسی ویژگیهای فرهنگی جامعه مطالعه "توجه یا عدم توجه به جزئیات "در جوامع یکی از شاخص های نظریه های نوین مطالعات فرهنگی است.

با وجود اینکه ما در گذشته های دور در هنر مینیاتور را داشته ایم در حقوق بشر، منشور کورش را. در سیره نبوی توجه به جزئیات موج می زند(پیامبر هرگز در ظرف ترک خورده آب نمی نوشیدند ).

توجه به جزئیات، جزئی نگری و تعویض حاشیه با متن نیست. توجه به جزئیات به معنی دیدگاه خرد، بسته و سطحی نگری نیست. به معنی جزئی نگری و غفلت از کل نیست .توجه به جزئیات یعنی دیدن کامل یک تصویر با تمام ظرافت ها و جزئیات اش یعنی دیدن به تمامی، به کمال نه تصویری کلی مبهم و سر سری.

توجه به جزئیات یعنی وقت و زمان محدود است بهتر است بجای کل نگری غیر مفید با توجه کردن به جزئیات اطراف خود آنگونه که می توانیم بهتر زندگی کنیم.

شما در تاکسی هم وقتی در مورد موضوعی سخن می گویید در مورد کلیات می گویید و می شنوید. در مورد اقتصاد کلان در مورد سیاست هسته ای در خصوص هرآنچه در جهان می گذرد ما از بالا و کلی سخن می گوییم و تحلیل می کنیم. اگر از راننده تاکسی سوال کنیم که به نظر شما چگونه صندلی ای برای شما مناسب است، پاسخ روشنی ندارد اگر بپرسیم که بیماریهای شایع رانندگان در شهر های بزرگ کدام است و یا اینکه شما برای کاهش آسیب های شغلی خود چه برنامه ای دارید، چه ورزشی برای شما مناسب است و یا تغذیه شما چگونه باشد، سخنی نخواهید شنید. پاسخ ها باز هم کلی است.

عموم ما ایرانیان عادت کرده ایم که در گفتگو هایمان توجه کمتری به جزئیات داشته باشیم.

رسانه ها عموما توجه به جزئیات را از رسالت های نشریات زرد می دانند. جوامع دانشگاهی نیز از پرداختن به موضوعات جزئی و البته گاهی مهم ابا دارند.

کنشگران اجتماعی این روزها که آلودگی ها مسئله ای ملموس شده است به تکاپو افتاده اند تا این مسئله را از نگاه سیاسی فرهنگی و کلان بررسی کنند.

در راهروی مترو متن هایی چند خطی قراردارد که امکان مطالعه برای سیل مسافران عجول وجود ندارد. یا بعد از باجه بلیط فروشی سطل آشغالی وجود نداردو بلیط های استفاده شده منظره زشتی به وجود می آورند. اینها نشان از بی توجهی مدیران به جزئیات است.

در پارک ها قسمتی که زمین بازی کودکان است فقط یک یا دو نیمکت دارد. در حالی که این بخش از پارک شلوغ ترین قسمت پارک هاست.

مسئولین هم معمولا به چیزی کمتر از تحول بنیادین قانع نیستند. ما معمولا عادت کرده ایم مسائل را بدون توجه به جزئیات به طور کلی اصلاح کنیم و اصلاح جزئیات کارمان پیش پا افتاده و دون شان محسوب می شود.

اگر وزیر راه برنامه استراتژیک اش ایجاد دستشویی های استاندارد بین راهی باشد، تصور کنید در جلسه رای اعتماد چه اتفاقی می گیرد.

یا وزیر آموزش و پرورش برنامه اش علاوه بر اداره روتین وزارتخانه بجای تحول بنیادین. اصلاح صندلی مدارس و نهادینه کردن نحوه نشستن دانش آموزان باشد.

محققان آموزشی و بهداشتی ما پژوهشی جامع در مورد کفش مناسب برای کودکان ندارند و البته همین جزئیات است که گاه مهم می شود همانگونه که چاله ای در خیابان باعث مرگ خانمی در آتش سوزی خیابان جمهوری می شود و یا عمل نکردن سنسور نردبان.

برنامه اصلی عمرانی آیزنهاور در دولت اش ساختن بزرگراه بود او در دولت اش حدود 76000 کیلومتر بزرگراه ساخت تا این کشور امروز هم از ساختن بزرگراههای جدید بی نیاز باشد.

فرهنگ "توجه به جزئیات" در کشور ژاپن در عالی ترین سطح است. سوئیس از ژاپن هم جلوتر است. آنها ثانیه ها را به اسارت گرفته اند شاید برای ما تاخیر 5 دقیقه ای مترو یا چاله ای در خیابان مهم نباشد اما همین جزئیات باعث تفاوت کارایی مدیریت ما و آنهاست.

شما تصور کنید برنامه اجرایی رئیس جمهوری در ایران ساختن بزرگراه برای 40 سال آینده باشد. همین یک کار چه میزان از مرگ و میر ایرانیان می کاهد؟ چه مقدار از ثروت ملی را حفظ می کند.

یکی از دلایلی که رؤسای جمهور در ایران محبوب می آیند و مغضوب می روند همین کلیات است. آنها برای تمام مصائب بشر راه حل و برنامه دارند. و با انبوهی از مشکلات در حوزه های مختلف درگیر می شوند و در تمام مناقشات حضور دارند. از سبد کالا بگیرید تا توافق ژنو و البته هم مردم. مسوؤلین گویا این نقش های متناقض را پذیرفته اند.

کاش احمدی نژاد در آن هشت سال فقط مسکن مهر را درست و با کیفیت و با توجه به جزئیات اجرا می کرد. تا یکبار برای همیشه عقب ماندگی تاریخی مسکن حل می شد. آیا او نمی توانست با 180 هزار میلیارد دلار اینکار را بکند و میراثی ماندگار از خود بجای بگذارد. اما هدفمندی ناقص. کاهش سود بانکی تغییر ندادن ساعت و مدیریت جهانی و فراموش کردن جزئیات او را مغضوب کرد.

امید که دولت تدبیر و امید به جزئیات مهم توجه کند.

ارسال نظرات