شبکه ایران نوشت:
ساعت 4 و 30 دقیقه عصر 24 اسفندماه سال 91، دختر دانشجویی زیر پل سیدخندان سوار پراید سفیدرنگ مسافرکشی شد تا به صادقیه برود. در حالی که دو مرد نیز در صندلی عقب نشسته بودند، خودرو به حرکت درآمد. پس از مسافت کوتاهی دومرد مسافر پیاده شدند و راننده به بهانه اینکه میخواهد وارد اتوبان شهید حقانی شود از دختر دانشجو که در صندلی جلو نشسته بود خواست کمربند ایمنی را ببندد و وی غافل از نقشه شوم مرد شیطان صفت کمربندش را بست و همزمان راننده پا روی گاز گذاشت و درها را قفل کرد.
دختر جوان که ترسیده بود میخواست اعتراض کند که ناگهان تیزی چاقویی را در پهلویش حس کرد. با چشمانی اشکبار به التماس افتاد تا راننده رهایش کند اما مرد شیطان صفت اعتنایی نمیکرد.
دختر دانشجو به داد و فریاد پرداخت که ناگهان گشت موتوری پلیس صحنهای عجیب را دید که در آن دختری جوان در حال جدال با راننده پرایدی بود. مأمور پلیس به تعقیب خودروی مرد شیطان صفت پرداخت و بلافاصله شماره پلاک آن را به مرکز پیام 110 اعلام کرد. راننده هوسران وقتی متوجه شد گشت پلیس در تعقیب او است از ترس اینکه گرفتار قانون نشود، چاقویش را که در پهلوی دختر جوان قرار داده بود برداشت و با حرکات زیگزاگ و خطرناک راه فرار را در پیش گرفت.
دختر گریان وقتی دید راننده قصد رهاییاش را ندارد در حالی که خودرو سرعت سرسامآوری داشت دست به اقدام شجاعانهای زد و با بازکردن در، خود را به بیرون پرتاب کرد.
رهگذران که در اطراف ورزشگاه شهید کشوری بودند با دیدن این صحنه وحشتناک به سمت دختر جوان دویدند و با اورژانس تماس گرفتند.
دختر دانشجو در بیمارستان شهدای تجریش تحت درمان قرار گرفت و شکستگی کتفش جراحی شد. این دختر وقتی پلیس را بالای سر خود دید، گفت: وقتی دیدم جانم و آبرویم درخطر است خیلی التماس کردم اما گوش آن مرد بدهکار نبود، تا اینکه پلیس موتوری سررسید و من در شرایطی قرار گرفتم که میتوانستم در را باز کنم، در آن لحظه تصمیم گرفتم خودم را به بیرون پرتاب کنم، مرگ برایم بهتر بود که وقتی به بیرون پریدم اصلاً تصور نمیکردم زنده بمانم.
با ادعاهای این دختر دانشجو پازپرس هاشمیان از شعبه 13 دادسرای امور جنایی تهران دستورات ویژهای را صادر کرد تا تیمی از پایگاه 5 پلیس آگاهی به ردیابی راننده فراری دست بزنند.
کارآگاهان در همان ابتدای تحقیقات خود را در برابر سرنوشتهای مشابهی از دختران دیگر دیدند و دریافتند راننده شیطان صفت به کمینهای سیاه دست میزند.
تحقیقات میدانی نشان داد این مرد با استفاده از خودروهای سرقتی دست به شکار زنان و دختران پایتخت میزند و کارآگاهان 15 اردیبهشتماه توانستند با سرنخهایی که داشتند مخفیگاه غلامرضا را در اسلامشهر ردیابی کنند و وی را به دام اندازند.
مرد شیطانصفت وقتی در برابر نگاههای وحشتزده طعمههایش قرار گرفت، گفت: برای اینکه شناسایی نشوم پلاک خودروهای دیگر را سرقت میکردم و روی خودرویم نصب کرده و به بهانه مسافرکشی زنان و دختران را سوار میکردم و با تهدید چاقو نه تنها آنها را تسلیم نیت شوم خود میکردم بلکه دار و ندارشان را سرقت میکردم و آنها را در گوشهای خلوت از خودرو بیرون میانداختم.
با این اعترافات تلخ، پرونده غلامرضا در اختیار قاضی شعبه 1152 دادگاه عمومی و جزایی بعثت قرار گرفت.
این مرد شیطانصفت پس از محاکمه و اعترافاتش، گناهکار شناخته شد و قاضی دادگاه وی را به تحمل 10 سال زندان و 74 ضربه شلاق بهخاطر سرقت همراه با آزار طعمههایش و 99 ضربه شلاق بهخاطر اقدامات غیر اخلاقی و سیاهش، یک سال زندان بهخاطر استفاده از پلاک سرقتی و پرداخت دیه به برخی دختران و زنان محکوم کرد.
بعضیهارو اعدام میکند
بعضی ها رو زندان میکنن .
بعضی ها رو هم آزاد میکنن.
ملاک قانون برای برخورد با این افراد چیه ؟
تجاوز کرده، زندگی خانوادهای بسیاری را تا آخر عمر بیچاره کرده، آنوقت فقط ده سال!؟
قاعدتا باید اعدام بشه که!!!!
الان خیلی از این خلافکارا هستن که زندگی تو زندان و همراه رفقاشون براشون راحتتره اونوقت حکم همچین کاری 10 سال زندان !؟
اگه اونها مستحق يكبار اعدام بودند (كه نبودند) اينو بايد 10 بار اعدام ميكردند!!
...
حتما بايد عفت و آبرو و زندگي اون دختر از بين بره تا حكم اعدام بدهيد؟
واقعا اين مرد بعد از 10 سال دوباره مي خواهد به آغوش جامعه برگردد؟!