حسین علیزاده در نشستی صمیمی درباره سخنان اخیر رییس جمهور، روند صدور مجوزهای موسیقی، انتشار آلبوم جدیدی شامل برخی موسیقی فیلمهایش، تعطیلی ارکسترهای دولتی و ... سخن گفت.
این نوازنده پیشکسوت تار و سهتار که به بهانه انتشار آلبوم جدیدش سخن میگفت، درباره ملاک انتخاب فیلم برای ساخت موسیقی گفت: هیچ وقت برای فیلمهای بازاری و مصرفی موسیقی نمیسازم و همیشه سعی میکنم به مسائل زیباییشناسی و محتوای فیلم توجه کنم. حالا این آثار میتوانند آثاری اجتماعی یا غیر متداول باشند اما دوست دارم محتوای فیلم به فرهنگ ایرانی اهمیت بدهد.
او درباه آلبوم جدیدش گفت: آلبوم جدید شامل، موسیقی فیلمهایی چون «ملکه»، «آسمان زرد کم عمق» و مستند «ایلین» است که ساخته ابراهیم سعیدی است؛ این مستند مربوط به جنایات دوره صدام است که اسرا خاطرات خود را از آن زمان روایت میکنند.
وی افزود: فیلم «ملکه» نیز در مورد جنگ است، البته بنده در زمینه جنگ کار زیادی انجام ندادهام و برایم مهم است که فیلم چه نگاهی به مقوله جنگ دارد. ملکه ابعاد دیگری از جنگ را روایت میکند و در این فیلم، انسان مهمتر از جنگ است. دوست دارم از ابوالقاسم حسینی تهیه کننده این فیلم نیز یاد کنم که این آلبوم به ایشان تقدیم شده است، او یک جانباز بود و هنوز میبینیم با اینکه سالها از جنگ گذاشته هنوز هستند افرادی که پس از درگیری با جنگ به هنر روی آوردهاند.
علیزاده که موسیقی فیلم «لاکپشتها پرواز میکنند» را نیز در کارنامه کاری خود ثبت کرده است، ادامه داد: کردها به من لطف زیادی دارند و اولین فیلمی که در این راستا برایش موسیقی ساختم، «زمانی برای مستی اسبها» بود که البته شک داشتم روی آن کار کنم یا نه، چرا که این فیلم کاملا کردی بود. اما باعث شد تلاش بیشتری کنم، البته به فرهنگ کردها آشنایی زیادی دارم و روی آن کار کردهام اما از آنجا که موسیقی کردی ابعاد بسیار گستردهای دارد، باعث شد در ساخت این موسیقی ریشهای تر با موسیقی کردی برخورد کرده و از موسیقی اسطورهای کردستان نیز استفاده کنم.
این آهنگساز درباره دیدار هنرمندان با رئیس جمهور، اظهار کرد: از آمدن آقای روحانی خوشحال شدیم زیرا پس از آن آقای مرادخانی روی کار آمد این خبر خوب بود اما در حد یک خبر خوب باقی ماند زیرا هنوز اتفاق خوبی برای موسیقی نیفتاده است و صحبتی هم در این راستا نشده بلکه تازه پیروز ارجمند به عنوان مدیر کل دفتر موسیقی انتخاب شده است.
علیزاده تاکید کرد: برای اینکه موسیقیدانها خوشبین شوند، پیروز ارجمند مسئولیت سنگینی دارد، متاسفانه اتفاقات به کندی در حال روی دادن است مدت زیادی از انتخابات گذشته اما میگویند هنوز بودجه نداریم به زعم بنده مسئولان باید سریعتر قدم بردارند.
خالق نینوا در بخش دیگری از سخنانش مطرح کرد: بیش از هر چیز باید احترام به موسیقی و موسیقیدان را در اولویت قرار داد، حتی اگر بودجههای کلان وجود داشته باشد باز هم باید به این موضوع توجه و نگاه درستی به موسیقی ایجاد شود.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر نظرش درباره تعطیلی ارکسترهای دولتی و راهکارش برای احیای آنها، گفت: در تمام دنیا برای ارکسترها سازمان و اصول مشخصی وجود دارد و تا آن اصول رعایت نشود کار پیش نمیرود ارکسترها در ایران سازمان دهی محکمی ندارند و دائم دستخوش سلیقههای شخصی افراد میشوند و هر مسئولی یک چیز میگوید، یکی میگوید، ارکستر خوب است و آن یکی میگوید، ارکستر بد است.
خالق «از سواران دشت امید» یادآور شد: من یک سوال دارم اگر هر چهار سال یکبار رئیس جمهور و دولت تغییر میکنند، باید همه چیز عوض شود؟ مثلا اگر هر سه ماه یکبار مسئولان تغییر کنند، ارکسترها باید فعالیت خود را از سرگرفته یا تعطیل کنند؟
علیزاده خاطر نشان کرد: ارکستر سمفونیک تهران یکی از قدیمیترین ارکسترها در منطقه بود. 80 سال برای ارکستر سمفونیک تهران عمر کمی نیست اما در حال حاضر تنها یک عنوان باقی مانده است. این در حالی است که ارکستر یک کشور حتی در شرایط جنگی نباید تعطیل شود. زمانی که در ارمنستان جنگ بود، برق در کشور وجود نداشت، تمام شهر توافق کردند در آن چند ساعتی که برق است، ارکسترها از برق استفاده کنند که کار به تعویق نیفتد، زیرا ارکستر یک موضوع ملی است و امید و زندگی را به مردم تزریق میکند.
خالق «حصار» تاکید کرد: باید افراد با صلاحیت ارکسترها را مدیریت کنند.
او درباره تشکیل موسسه ارکستر ایران که ایدهاش سال گذشته از سوی شاهآبادی معاون امور هنری وقت، ارائه شده بود، گفت: موسسه ارکستر ایران تنها یک سیاست بود که آقای شاه آبادی بگوید، ارکسترها منحل نشداند.
آقای شاه آبادی قبل از اینکه ارکستر را منحل کند، باید این مسئولیت را برعهده میگرفت. خراب کردن راحت و درست کردن بسیار سخت است.
برای این ارکسترها زحمت زیادی کشیده شد اما شاه آبادی حتی این درک را نداشت که برای منحل کردن ارکستر با شورای سیاستگذاری آن مشورت کند. شاه آبادی بیش از همه به ما بیاحترامی کرد.
آهنگساز ملکه همچنین گفت: نتیجه این است که ارکسترها نباید دولتی باشند، دولت باید طبق وظیفهاش از ارکسترها حمایت بکند، اما تمام تصمیمات، دولتی نباشد.
ارکستر متعلق به همه مردم و سمبل فرهنگی این ملت است و برای اینکه بتواند حیات داشته باشد، این بهترین راه است چنین اتفاقی در ایران مثبت تلقی میشود و در این صورت تعداد ارکسترها بیشتر و رقابت سالم شکل میگیرد.
علیزاده که در زمینه موسیقی فیلم فعالیت زیادی انجام داده است، در بخش دیگری از سخنانش مطرح کرد: از سینمای ایران ممنونم. سینما را دوست دارم و از اینکه میتوانم خودم را جزو خانواده سینما هم بدانم، خوشحال هستم، البته من برای ریشهدار شدن خودم، موسیقی سنتی کار میکنم، حتی زمانی هم که برای فیلمها موسیقی بسیار مدرن میساختم، این موضوع را مدنظر داشتم.
فکر میکنم موسیقی فیلم دست و پای من را باز کرد و من را از گروه متعصبین نجات داد. زمانی که من این کار را شروع کردم بسیاری از آهنگسازها معتقد بودند، موسیقی ایرانی، موسیقی تصویری نیست و ایده استفاده از آن در فیلم غلط است.
آهنگساز «آسمان زرد کم عمق» همچنین بیان کرد: خیلی از کارگردانان مرا به سمت ساخت موسیقی فیلم سوق دادند، زیرا معتقد بودند موسیقی من تصویری است، من قبل از اینکه موسیقی را بسازم، تصاویر و رنگها در ذهنم شکل میگیرند و این تجربه از دلشدگان شروع شد و ادامه پیدا کرد.
او بخش دیگری از سخنانش را به بحث خلاقیت در ساخت موسیقی فیلم اختصاص داد و گفت که گاهی اوقات کارگردانها نمونهای از یک کار خارجی را به آهنگساز نشان میدهند و میگویند که کاری شبیه آن برایش تولید کند، کاری که شاید جایزه هم بگیرد اما خلاقیتی در آن نیست.
علیزاده در پاسخ به سوالی مبنی بر ساخت موسیقی فیلم «حاجی واشنگتن» توسط محمدرضا لطفی گفت: زمانی که آقای حاتمی کار حاجی واشنگتن را به لطفی پیشنهاد داد، کار اشتباهی کرد، آن زمان هیچ کدام از ما در ساخت موسیقی فیلم تخصص نداشتیم و آن موسیقی هم کار جالبی نشد. آقای لطفی هم چند موسیقی از جای دیگر برداشتند و از دو کار من نیز استفاده کردند که من هم در جریان نبودم. به هر حال من فکر میکنم، ذوق لطفی در مسیر دیگری جریان دارد.
خالق «به تماشای آبهای سپید» خاطر نشان کرد: ایدههای فکری من پر از موسیقی ایرانی است و فکر میکنم اگر میخواهیم به سمت جهانی شدن پیش برویم نباید ایرانی بودن را فراموش کنیم. تعهد اصلی من این است که به هنر وفادار باشم، من برای ارضای دیگران کار نمیکنم و بعد از چهار دهه فعالیت کردن دوست دارم نظرات خودم را در موسیقی بدهم و هنوز از مقوله آموزش جدا نشدهام.
او همچنین درباره دغدغههای مالی استادان موسیقی نیز صحبت کرد و گفت: ننگ است که یک استاد موسیقی پس از 50 سال فعالیت، همچنان دغدغه مالی دارد. برای مثال اگر استاد ظریف که من هم شاگرد ایشان بودم، در هر کشور توسعه نیافتهای زندگی میکرد، او را روی سرشان میگذاشتند، اما متاسفانه مسئولین موسیقی کشور درکی از موسیقی ندارند و صحبتها و پیشنهادهای ما را پس از سی سال تجربه نمیشنوند.
ارگانهای دولتی مشکلات را حل نمیکنند در حالی که خیلی از مسائل موسیقی راحت حل میشوند، حل کردن مسائل موسیقی خیلی راحتتر از حل کردن مسائل هستهای است.
حسین علیزاده درباره روند کند صدور مجوز نیز سخن گفت و اظهار کرد: میخواهم بپرسم مجوزها چه تاثیری بر کیفیت موسیقی داشتند، مثلا یک تکنوازی یا کار ارکسترال چه خطری دارد که باید مجوز بگیرد؟ چرا یک هنرمند پس از 50 سال فعالیت و کار باید اشتباه بکند؟ هیچ جای دنیا مساله مجوز موسیقی وجود ندارد و این ضعف ارگانهای دولتی است که هنوز جامعه هنریاش را نشناخته است.