چرا مردم دروغ میگویند؟پاسخ سادهاش این است: برای اینکه آسان است. تقریبا همه مردم دروغ میگویند و اغلب آنها در این کار مهارت دارند. شواهد نشان میدهد که اغلب مردم دروغگویی را در همان سنین اولیه یاد میگیرند.کودکان تقریبا در سن ۳سالگی برای اینکه خود را به مشکل نیندازند دروغ میگویند. در ۵ سالگی، وقتی پای تنبیه در میان باشد، اغلب کودکان دروغگویان ماهری هستند.
به گزارش شهروند، به گفته گیل سالتز، روانپزشک بیمارستان نیویورک، نکته جالب این است که به کودکان یاد داده میشود تا برای محافظت از احساسات دیگران و خوشامد آنها دروغ بگویند. پدر و مادرها از همان سنین کودکی به فرزندانشان یاد میدهند که اینگونه «دروغهای مصلحتآمیز» را بیان کنند. دروغ گفتن برای محافظت از فردی دیگر، مشکلتر است. برای مردم، دروغگفتن برای محافظت از خود و پوشاندن خطاهایشان، طبیعی است اما محافظت کردن از فردی دیگر، کمی پیچیدهتر و به تجربه بیشتری نیاز دارد. اما هنگامیکه مردم به سن بلوغ میرسند، دیگر دروغگویی به صورت طبیعت ثانویه آنها در آمده است.
مردم درباره چه چیزی دروغ میگویند؟
دروغگویی در افراد بالغ به منظورهایی فراتر از اجتناب از تنبیهشدن صورت میگیرد، هر چند اغلب افراد بالغ برای دریافتنکردن برگه جریمه رانندگی یا تخلفات جدیتر به دروغگویی روی آوردهاند. به عقیده رابرت فلدمن، روانشناس دانشگاه ماساچوست، افراد بالغ میخواهند چگونگی نگریستن دیگران به خود و نیز چگونگی نگریستن خود به خودشان را کنترل کنند.
به گفته فلدمن، مردم دروغ میگویند تا مطلوبتر و خوشایندتر جلوه کنند و در یک موقعیت اجتماعی، دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. درواقع، آنها میخواهند عزتنفس خود را بالا ببرند. به عقیده فلدمن، مردم به محض آنکه عزت نفسشان را در خطر ببینند، دروغ خواهند گفت. آنها درباره نوع خودویی که دارند، محل زندگی و مقدار درآمدشان به دروغگویی خواهند پرداخت. براساس نتیجه مطالعهای که درمجله «روانشناسی پایه و کاربردی» منتشر شده است، ۶۰درصد افراد مورد مطالعه در خلال یک مکالمه ۱۰ دقیقهای حداقل یکبار دروغ گفتهاند و میانگین تعداد دروغگوییها برای هر نفر ۹۲.۲ بوده است. مردم بهطورمرتب به خود نیز دروغ میگویند. آنها درباره مقدار کاری که باید برای خاتمهدادن یک پروژه انجام دهند، میزان غذایی که در روز میخورند و بسیاری از موارد دیگر به خود دروغ میگویند.
این نوع دروغها صرفا در خدمت فرار از واقعیتها و نوعی گولزدن خود است. برخی از افراد بیشتر از دیگران دروغ میگویند. در واقع، بعضیها آنقدر دروغ میگویند که اعتماد دیگران را از دست میدهند و حرفهای راست آنها نیز دروغ پنداشته میشود. مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی روی دروغگویان آسیبشناختی (پاتولوژیک) صورت گرفته نشان میدهد که این افراد از نظر مغزی تفاوتهایی با دیگران دارند.
دروغگویان آسیبشناختی
پژوهشگران ۱۰۸ نفر را موردمطالعه قرار دادند. پس از انجام آزمونهای روانشناختی، ۱۲ نفر از آنها در رده دروغگویان آسیبشناختی قرار گرفتند. پژوهشگران ۲۱ نفر که نتیجه آزمایششان طبیعی بود را نیز برای مقایسه و کنترل برگزیدند. سپس از همه این افراد آزمایش MRI به عمل آمد. نتیجه MRI نشان داد که دروغگویان آسیبشناختی نسبت به آن ۲۱ نفر که آزمایششان طبیعی بود دارای اتصالات بسیار بیشتری در مغزشان هستند. پژوهشگران درحال حاضر چنین نتیجهگیری کردهاند که این تفاوت باعث میشود که دروغگویان آسیبشناختی، مهارت بیشتری در «هنر» دروغگویی داشته باشند. البته برای نتیجهگیری قطعی به پژوهشهای بیشتری نیاز است. واقعیت این است که برخی دروغگویان بهتری نسبت به بقیه هستند اما همه بالاخره اینجا و آنجا دروغ میگویند. به گفته فلدمن، افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا دروغ میگویند، مردان بیشتر از زنان دروغ نمیگویند و تقریبا همه در محیط کار دروغ میگویند. مردم به کسانیکه به آنها عشق میورزند بیشتر از کسانی که فقط با آنها آشنایی دارند دروغ میگویند، زیرا آسانتر است.
نشانههای دروغگویی
سالتز، عقیده دارد که روش صد درصدی برای اینکه بفهمیم فردی دروغ میگوید وجود ندارد اما برخی رفتارها را میتوان مورد توجه قرار داد:
-اجتناب ازتماس چشمی. آیا فرد به پایین یا اطراف نگاه میکند؟
-تغییر آهنگ صدا. آیا فرد بلندتر، آهستهتر یا تندتر از معمول صحبت میکند؟
-زبان بدن. آیا فرد آرام ندارد، وول میخورد، با دست جلوی دهان یا صورتش را میپوشاند؟
-تناقض با حرفهای قبلی. آیا گفتههای شخص با حرفهای قبلیاش تناقض دارد؟
همه مردم به دلایل مختلف دروغ میگویند. بعضی ممکن است بیشتر از دیگران دروغ بگویند و برخی ممکن است به کمک رواندرمانگر نیاز داشته باشند. اما در یک نظر کلی، دروغگویی یکی از خصلتهای بشر است.