صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

محمدرضا شجریان، استاد موسیقی ایرانی در روزنامه اعتماد نوشت
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۴ - ۰۷ دی ۱۳۹۲
محمدرضا شجریان، استاد موسیقی ایرانی در روزنامه اعتماد نوشت: من اين يادداشت را از سر خشم و درد مي‌نويسم. مهم نيست امروز چندمين سالگرد زلزله بم است. مهم نيست كه آلودگي هوا در شهرهاي ما كشنده شده است، مهم نيست كه رودها و درياچه‌ها را نابود كرده‌ايم، مهم نيست كه محيط زندگي را با دست‌هاي خود، حريصانه از بين برده‌ايم و هزار مساله مشابه ديگر، هيچ كدام مهم نيستند. مهم آن است كه فراموش كرده‌ايم. اگر كسي به تقويم نگاهي نيندازد، روز وقوع زلزله بم را به ياد نمي‌آورد. تالاب‌هاي خشك شده را فراموش كرده‌ايم، درياچه اروميه را هم فراموش خواهيم كرد و هولناك‌تر از همه اينكه فراموش كرده‌ايم در كدام سرزمين زندگي مي‌كنيم. فراموش كرده‌ايم كه اين سرزمين زلزله‌خيز، خشك است و كم‌آب و فراموش كرده‌ايم كه نياكان ما در همين سرزمين خشك، چه هوشمندانه، آب را نگه مي‌داشتند. با طبيعت كنار مي‌آمدند و يادشان بود كه در چنين سرزميني چگونه بايد زيست. ما زيستن در اين سرزمين را فراموش كرده‌ايم و هولناك‌تر آنكه نمي‌خواهيم به ياد بياوريم. نياز داريم كه نيشتري‌برداريم و به جان وجدان و روح خود بيفتيم. ما در برابر زلزله بم، گناهكاريم. در برابر جان‌هاي از دست رفته، گناهكاريم.

در پيش چشم مي‌بينم كه مردگان بم- و همه فاجعه‌هاي طبيعي ديگر- بر ما چشم دوخته‌اند و به ما مي‌گويند ما قرباني خانه‌هاي سست شديم و شما كه بعد از ما زنده مانديد، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش كرديد؟ من از شرم، نگاهم را مي‌دزدم و به زمين خيره مي‌شوم. چه بگويم، بگويم هنوز زندگي بر همان مدار است كه بود؟ بگويم «قهر طبيعت» است؟ آيا فراموشي ما «قهر طبيعت» است؟

آري مهم نيست كه پنجم دي ماه 1382 در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد كه يك سال گذشته باشد يا 10 سال يا 20 سال. مهم آن است كه درد بم در خاطر نماند. وجدان‌ها آسوده‌ و همه سرگرم كار و بار خويش شده‌اند. اگر هم در سالگرد زلزله، يادي از بم مي‌شود، اشعار احساساتي و پرسوز و گداز خوانده مي‌شود. بر خود نهيب مي‌زنم. ما نيازمند نهيبي به خود هستيم.
ارسال نظرات
PPPP
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
مهمتر از همه اتحاد است استاد كه حرفي نزدي ازش.خود ومردم ايران را نفروختن به غرب اينها مهم نيست استاد؟؟؟
ناشناس
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
باید نظر عزیزان اصولگرا و استاذ شریعت مداری را جویا شد ! شاید نقدی حرفی نظری و احیانا حمله ای؟!
ناشناس
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
درود بر استاد.
Mehbod
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
پاینده باشی استاد ، مدتی است می اندیشم که ای کاش بزرگان ما قلم برگیرند و زبان بگشایند بر این همه هرج و مرج و بی مسئولیتی نهیب بزنند ! انگار این سرزمین ملک بیگانه است و ما مهاجمان بی تمدن و فرهنگ مغول وار در حال نابود کردن هرچه نشانه از مدنیت و فرهنگ دارد هستیم!
مهدی
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
واقعا استاد شجریان یگانه است
ناشناس
۰۹:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
اي بابا وقتي اكثريت افراد جامعه ما شدند دلال و كاسب ديگه انسانيت ميخواهيم وجود داشته باشه؟ از بچه شش ساله تا پيرمرد و پيرزن از صبح تا شب عين ماشين حساب فقط حساب دو دو تا چهار تا ميكنند. بايد بريم سر به بيابان ها بگذاريم.
ناشناس
۰۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
امیدوارم تیم رسواگر به نظرات سیاسی آلوده نکنند نظر استادو. .مساله محیط زیست خیلی جدی شده...بذارین انرژی مخاطبین صرف دادن نظر رو این موضوع یا هدف دادن راه حل بشه...نه پاسخ به...
ناشناس
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
من به هرسو می دوم ، درمیان آتش پردود ...
ناشناس
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
شجريان عزيز ؛ مسئولين ما از كارهاي سياسي زياد نمي آيند كه وقتي داشته باشند براي آيندگان فكري بكنند. پست و مقام و صنذلي بيشتر از اينها اهميت دارد. لذا اين اقدامات بايد غير انتفاعي صورت بگيرد و بدانيد كه مردم از شما ها بيشتر اتنظار دارند. نامه اي كه بز سوي هنرمندان تهيه شد ؛ شروع خوبي است ؛ لطفا" عملي كنيد سيل جمعيت را خواهيد ديد .
تدبیر
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
و به راستی که چقدر تلخ و دردناک است که اکثریت ما فراموش کرده ایم که « آمدنم بهر چه بود» انسانیت و مردمی کالایی ایست کمیاب در ایران امروز ما... و باز هم سعدی را یاد می آوریم: بنی آدم اعضای یکدیگرند... که در آفرینش...... چو عضوی.... تو کز محنت دیگران..... نشاید که نامت ....
ناشناس
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
درود بر شما استاد
عاجزانه از شما و امثال شما که گفتار و نوشتارتون شنونده و خواننده داره خواهشمندم که این مسئله محیط زیست رو ولش نکنین
در اون صورت نه تنها به عنوان یک هنرمند متعهد بلکه به عنوان یک انسان بسیار والا که حافظ ارزش گوهرهای فوق العاده گرانبهایی که خدا به این سرزمین عطا کرده خواهید بود و عاشقانه تر از همیشه دوستتون خواهیم داشت و همه به کمک خواهیم اومد.یا حق.
ناشناس
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
خانه ام اتش گرفته ، آتشی پردود ...
ناشناس
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
اگر همه با هم همدل و همکار بشیم،به راحتی این آتشها رو میتونیم خاموش کنیم که هیچ،تازه گلستانها بجاش میتونیم بوجود بیاریم
اشکال اینجاست که ما ایرونیا همدیگه رو دوست نداریم وبنابراین فقط حال همو میگیریم و اذیت میکنیم
راه حلش اینه که دوباره تربیت کنیم خودمونو