صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۷۱۷۹۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۴ - ۱۸ آذر ۱۳۹۲
یادداشت مشترک 3 دیپلمات‌ پیشین ایران و آمریکا درباره تفاهم‌نامه ژنو نشان دهنده دیدگاهی مشترک درباره شکننده بودن این تفاهم نامه است.

به گزارش خبرآنلاین، حسین موسویان، مذاکره کننده پیشین هسته‌ای ایران، دنیل کارتزر، سفیر پیشین آمریکا در مصر و اسراییل و استاد دانشگاه پرینستون و توماس پیکرینگ، دستیار پیشین وزارت خارجه آمریکا و سفیر پیشین آمریکا در اسراییل، سازمان ملل، روسیه ، هند و اردن در یاداشت مشترکی تاکید کردند: شکاف‌ها بین ایران و طرف مقابل (1+5) هم‌چنان گسترده و عمیق است. در واقع در صورتی که معامله‌ای دایمی به دست نیاید، احتمال تشدید بحران پس از این شش ماه و سرسخت‌تر شدن موضع مخالفان توافق مقدماتی وجود دارد.

در این یاداشت امضای «سند اقدام مشترک» در ژنو «گامی جدی برای کاهش تنش‌ها بر سر مجادله هسته‌ای ایران با غرب» خوانده شده و آمده است: «برای اجرایی شدن این توافق‌نامه مقدماتی، دو طرف باید به اجرای به موقع تعهدات خود پایبند باشند. جای برای تاخیر، ابهام و بهانه‌تراشی وجود ندارد. موضوع تنها اعتمادسازی یا حسن نیت نیست. بله، توافق مقدماتی به دست آمده اما بیش از 30 سال بی‌اعتمادی عمیق و دشمنی بین ایران و غرب وجود داشته است. هنوز هم نگرانی از فریب کاری طرف مقابل و پایبند نبودن به تعهدات در دو طرف مشهود است.»

در این یاداشت هشدار داده شده است: «شکست توافق مقدماتی، هم برای ایران و هم برای جامعه بین‌المللی پیامدهای جدی به همراه دارد. در صورتی که ایران به آن چه متعهد شده عمل نکند، مخالفان خواهند گفت که ایران از توافق مقدماتی برای خرید زمان و دستیابی به سلاح هسته‌ای استفاده می‌کند. اگر ایران به شفاف‌سازی در تاسیسات هسته‌ای و درخواست‌های آژانس اهمیت ندهد، سندی دال بر ساختگی بودن این مذاکرات خواهد بود.»

«اگر غرب تحریم‌های خاص را لغو نکند یا این که کنگره تحریم‌های بیش‌تری را در بازه زمانی شش ماهه به تصویب برساند، نشانه روشنی مبنی بر تمایل نداشتن غرب به توافق مذاکره‌ای با ایران خواهد بود.» این نظر سه دیپلمات ایرانی و امریکایی برای اثبات این موضوع است که اگر امریکا اینگونه عمل کند« نشانه‌ای [است] که ثابت می‌کند غرب از سیاست تغییر رژیم در ایران فاصله نگرفته است.»

در این یادداشت یادآوری شده است: «مهم‌ترین موضوع برای دو طرف این است که جهان را مجاب کنند، این یک معامله معتبر است. هرچند که هنوز برای هیچ یک از طرف‌ها یک معامله دلخواه و تمام و کمال نیست اما آن قدر خوب است که می‌تواند نیازهای اولیه دو طرف را برآورده کند. در غیر این صورت صدای مخالفان این توافق بلندتر از صدای آن‌هایی می‌شود که خواستار اجرای آن هستند. مخالفان این توافق‌نامه هم در تهران حضور دارند، هم در واشنگتن و هم در دیگر پایتخت‌ها.»

تقسیم بندی مخالفان این تفاهم نامه در این یادداشت نشان می دهد که« در ایالات متحده، مخالفان داخلی این توافق‌نامه با نگرانی دو متحد نزدیک یعنی اسراییل و عربستان سعودی، تحریک می‌شوند. نگرانی در بیت المقدس و ریاض جدی و فوری است، چرا که هر دو ایران را دشمن خود می‌دانند. در ایران نیز نگرانی مخالفان داخلی به سیاست‌های آمریکا مربوط می‌شود. نگرانی‌هایی که با سیاست اوباما در دور نخست ریاست جمهوری و با به چالش کشیدن حق غنی‌سازی برای ایران تشدید می‌شود. بنابراین در صورتی که هر یک از طرف‌ها به آن چه که بر مبنای شرایط توافق‌نامه متعهد شده‌اند، عمل نکنند، این معامله به شکست می‌رسد و پیامد چنین شکستی باید درک شود. نخستین باری که ایران بازرسی‌ها را به تاخیر بیاندازد، به طور کامل به تعهدات خود عمل نکند، به دنبال خرید زمان باشد یا یک فعالیت هسته‌ای اعلام نشده داشته باشد، EU3+3 (فرانسه، آلمان، انگلیس و چین، روسیه و آمریکا)، نه تنها فورا تحریم‌های لغو شده را دوباره برقرار و تحریم‌های جدیدی اعمال می‌کنند، بلکه مستقیما به شورای امنیت سازمان ملل می‌روند تا قطعنامه‌ای را به تصویب برسانند که در آن مجوز اقدام نظامی علیه ایران صادر می‌شود. در مقابل اگر این گروه نیز به تعهدات خود عمل نکند، ایران تصمیم‌گیری یک‌جانبه در مورد آینده برنامه‌های هسته‌ای خود را حق خود می‌داند. هرچند حمایت شورای امنیت از تصمیم یک‌جانبه ایران بعید به نظر می‌رسد، اما تهران به دنبال حمایت مجمع عمومی سازمان ملل خواهد بود و به احتمال زیاد سیاست خارجی مقابله جویانه‌ای را در مقابل آمریکا و غرب پیش می‌گیرد.»

در یادداشت مشترک حسین موسویان، دنیل کارتزر و توماس پیکرینگ تاکید شده است: «حتی با اجرای کامل این توافق‌نامه مقدماتی نیز تضمینی در مورد به دست آمدن توافق‌نامه‌ای دایمی در شش ماه پیش رو وجود ندارد. شکاف‌ها بین ایران و طرف مقابل هم‌چنان گسترده و عمیق است. در واقع در صورتی که معامله‌ای دایمی به دست نیاید، احتمال تشدید بحران پس از این شش ماه و سرسخت‌تر شدن موضع مخالفان توافق مقدماتی وجود دارد. به منظور امید بخشی به توافق نهایی، این توافق مقدماتی باید به عنوان یک قانون در نظر گرفته شود. هر دو طرف باید سیاست قاطعی را دنبال کنند که در آن احتمال تاخیر و شکست در توافق مقدماتی صفر است. اجرای به موقع و کامل توافق مقدماتی نه تنها به اعتمادسازی کمک می‌کند و اعتبار می‌خرد، بلکه فضا را رونق داده و چشم‌انداز توافق نهایی پس از شش ماه را روشن‌تر می‌کند. چنین روندی، راه را برای همکاری‌های سازنده بین ایران و قدرت‌های جهانی بر سر دیگر بحران‌های خاورمیانه شامل سوریه، افغانستان و عراق هموار می‌کند. توافق‌نامه مقدماتی و اجرای با حسن نیت آن فرصتی مغتنم است که نباید آن را از دست داد."»
ارسال نظرات